eitaa logo
رضا داوری اردکانی
311 دنبال‌کننده
4 عکس
2 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بطور کلی تاریخ نیست انگاری است و بشر کنونی هم در مرحله ای از این تاریخ قرار دارد که از این مرحله باید بگذرد. این بشر به وضع خود و تاریخ خود، خودآگاه نیست. نیچه آغاز نیست انگاری را آغاز گذشت از ذات می داند پس بنظر از بشر کنونی باید گذشت تا به بشر کامل رسید. آیا بشر کامل غایت است؟ نه. او هم مسیر و پلی است که بايد از آن گذشت... 🔻کانال دکتر داوری اردکانی ▪️ @davari_ir
بشر هرچه در فرو رود بستگی او به و زمانیات محکم تر می شود و چون حال تذکر پیدا می کند دیگر در قید تعلقات نیست. متفکران آزادند. بدون رسوخ در و انس با شاعران حال تذکر و پیش نمی آید. انس با و فلسفه ما را به خانه خود باز می گرداند. 🔻کانال دکتر داوری اردکانی ▪️ @davari_ir
اگر خیال می کند به میل و اراده خود هر صورتی را که بخواهد به عالم و آدم می دهد، در طمع خام افتاده و نمی داند خواست او تابع است نه آنکه تاریخ تابع این خواست باشد. نه تاریخ تابع رأی و نظر ماست و نه ما صرفا محکوم حکم ایجابی و سیر فلک و گردش زمان و حوادث و وقایع تاریخی و اجتماعی هستیم. 🔻کانال دکتر داوری اردکانی ▪️ @davari_ir
هدایت شده از غرفه کتاب عاکف
♨️ برخی از کتب دکتر رضا داوری اردکانی با تخفیف، در غرفه کتاب عاکف: 📙 ما و راه دشوار تجدد ▪️https://eitaa.com/akefbook/16 📘 ما و تاریخ فلسفه اسلامی ▪️https://eitaa.com/akefbook/18 📗 سیاست، تفکر، تاریخ ▪️https://eitaa.com/akefbook/19 📕 نقد تجدد و درد توسعه نیافتگی ▪️https://eitaa.com/akefbook/21 📒 درباره غرب ▪️https://eitaa.com/akefbook/22 📔 اخلاق در زندگی کنونی ▪️https://eitaa.com/akefbook/23 📓 آزادی، قانون و سازمان ▪️https://eitaa.com/akefbook/24 📙 فلسفه، سیاست، خشونت ▪️https://eitaa.com/akefbook/25 ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 💠 غرفه کتاب عاکف/ مطالعه به وقت خلوت... @AkefBook ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
‌ ‌ من را نیست انگار بزرگ دانسته‌ام و این مدعای خود اوست و در این ادعا محق است. اما اگر از بابت نیست انگاری، نیچه را ملامت می‌کنیم قبلا بپرسیم که در عهد غیبت و غیاب حق و حقیقت، کیست که بتواند ادعا کند از گذشته. هرکه چنین ادعایی کرده، نیست انگار بیچاره‌ای بوده است. 🔻کانال دکتر داوری اردکانی ▪️ @davari_ir ‌ ‌
فقط به مسائل مربوط به انسان و می پرداخت و خوانندگان خود را متوجه مسائل فلسفی می کرد که خود هنرمندانه آن مسائل را احساس کرده و دریافته بود. و این قول خود اوست که من از مسائلی بحث میکنم و حرف میزنم که از طریق همدمی و به آن ها رسیده ام و زندگی من با آن مسائل درآمیخته است دکتر داوری اردکانی @davari_ir
بنظر ، انسان همیشه در بند خویش است. این اقوال او، ما را به یاد مونتنی و برگسون می اندازد که اولی، خود را در زیستن می داند و دومی حیات را در استمرار و مدت خویش کشف می کند که آنات آن با آنات قبلی مربوط نیست و هردم خلقی جدید در کار است و منشأ این خلق خیزش و حیاتی است دکتر داوری اردکانی @davari_ir
هر جا هست و بسته به اینکه تکنولوژی در چه مرحله و مرتبه ای است علم هم در همان درجه و مرتبه وجود دارد در حقیقت و تکنولوژی امر واحد است نه اینکه یکی شرط دیگری باشد اگر معمولاً این کلیت و تمامیت را به اجزاء تقسیم میکنند، از آنست که همواره اوضاع اجتماعی و اقتصادی متناسب و متناظر با وضع علم و است و در این تناظر و تناسب، نسبت علیت و سببیت میبینند دکتر داوری اردکانی @davari_ir
اکنون جهان توسعه یافته مسائل و مشکلاتی دارد که قبلاً پیش بینی نشده بود. هم چشمش را بر روی این می بندد و آنها را در نمی یابد زیرا مسافران یک راه نمیخواهند بشنوند و بدانند که مقصد و منزل پایانی راهشان در معرض طوفان قرار دارد ولی به هر حال آینده همه جهان به هم بسته شده است و هر چه بر سر بیاید اثرش به همه جا می رسد. دکتر داوری اردکانی @davari_ir
آیا امکان دارد که به راهی جز راه بیندیشیم ؟ هنوز هم این امکان منتفی نشده است اما تجربه دهه های اخیر نشان داده است که به آسانی و خیلی زود از راه توسعه نمیتوان منصرف شد. دکتر داوری اردکانی @davari_ir
هنوز هم مردمان آرزو دارند که از منافع تکنولوژی بهره مند شوند و از نتایج سوء آن در امان بمانند ولی این احساس نیاز تاکنون کمتر به علمی مدد کرده است. چرا؟ زیرا این احتیاج ناشی از و میان اقوام است و عقلی که با جان آمیخته است از این نیاز خبر ندارد اگر این آمیخته با جان اعتناء به علم را اقتضا کند، دیگر تحریض دیگران به پژوهش و و مسابقه و آیین نامه و تنبیه و تشویق هم لازم نیست هر چند که وقتی این عقل نباشد تشویق و تنبیه ها هم ظاهر سازی است و آنانکه گمان میکنند به صرف تشویق و تنبیه، بوجود میآید ساده دلانند و بعضی هم برای فریب دیگران این حرفها را میزنند بهر حال این عقل کجاست و چگونه متحقق میشود؟ آیا فطری مردمان است؟ گفته ایم که عقل را با نباید اشتباه کرد، عين عقل اروپایی که با آن متحقق شده است. عین فلسفه اروپایی است و هیچ قومی بدون بر خورداری از این عقل در علم و به جایی نمیرسد دکتر داوری اردکانی @davari_ir
ظاهراً به حسب درجه و مقامی که در تکنولوژی دارند با علوم آشنا هستند، اما تصور و اوضاع اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر بدون حاصل انتزاع ذهن است وگرنه این با تکنولوژی و شرایط اقتصادی و اجتماعی و نیازهای نفسانی کاملاً به هم بسته است و هيچيك فرع دیگری نیست و در تحقق نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. دکتر داوری اردکانی @davari_ir
وقتی نباشد همه چیز به صورت موانع تفکر در میآید و این خیال قوت میگیرد که اگر نبود تفکر بود و حال آنکه وجود این موانع لازمه تفکر است دکتر داوری اردکانی @davari_ir
وقتی این قدر از مانع سخن میگویید و بار را از دوش خود بر میدارید و به گردن موانع میگذارید آیا میتوانید بگویید که کی و کجا این موانع عادی و اجتماعی که عذر موجه شده است جلوی را گرفته و بر آن غلبه کرده است؟ دکتر داوری اردکانی @davari_ir
گمان میکنید که اگر ناگهان چند عالم و فیلسوف و شاعر بزرگ ظهور کنند چه پیش میآید؟ تا وقتی که در قومی و استعداد قبول نباشد هر چه بنویسند و بگویند کسی نمیخواند و در گوش نمی گیرد... دکتر داوری اردکانی @davari_ir
بدون متحقق نمیشود و این هنوز در میان قوم ما سرگردان است و در خانه خود مستقر و متمکن نیست. ما به مدد و و میتوانستیم این خرد را از آن خود کنیم مقصودم از «میتوانستیم» اینست که ممکن بود و گرنه اکنون که نتوانسته ایم نمیتوانیم کسی را از این بابت ملامت کنیم دکتر داوری اردکانی @davari_ir
اگر و با و خرد متحقق میشود به مدد نمیتوان به وضع و مقامی که یک قوم در و دارد پی برد و فی المثل توصیف آنچه در صد سال اخیر بر ما گذشته است چیزی را معلوم و روشن نمیکند آنچه تا کنون در باب شرایط و محیط اجتماعی گفته اند بسیار سطحی و گاهی مضحک بوده است. دکتر داوری اردکانی @davari_ir
میتوان گفت: جدید، ظاهر و روح و روان جدید است و فلاسفه مظهر آنند و قومی که تاریخی متفاوت با تاریخ غرب دارد باید آن را از فرا گیرد و اخذ کند دکتر داوری اردکانی @davari_ir
در هیچ دوره ای از ادوار ، بشر قابلیت این نحوه پژوهش را نداشته و به همین جهت علمی که با آن بتوان در تصرف کرد بوجود نیامده است این علم و ملازم با آن تحقق صورتی از عقل است که در ظهور کرده و میتوان آن را مبنا و مدار عصر جدید دانست و هر جا که این نباشد علم تكنولوژيك هم نیست و اقوام بسته به اینکه در چه درجه و مرتبه ای از این عقل هستند از هم به همان اندازه و درجه میتوانند بهره داشته باشند. دکتر داوری اردکانی @davari_ir
(جدید) غیر از وطن آباء و اجدادی، وطن دیگری دارند و این وطن جایی است که امکانات علمی فراهم باشد و اگر به جایی بروند که این وسایل و امکانات مهیا نیست احساس میکنند و در آنجا نمیمانند و اگر بمانند از علم رو میگردانند. علم کالایی نیست که بتوان آن را به هر جا صادر کرد تحقق علم شرایط و لوازمی دارد اما نه بدان معنی که اگر شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مهیا شود علم هم بوجود آید شرایط و لوازم از جدا نیست و هر وقت و هر جا که آن شرایط باشد علم نیز هست دکتر داوری اردکانی @davari_ir
در ، تفکر جایی ندارد و نباید این علم را با تفکر اشتباه کرد یا آن را یکی از انحاء دانست. دکتر داوری اردکانی @davari_ir
چه شده که برگزیده ترین درس خوانده های کشورتان به باز نمیگردند و در مملکت بیگانه میمانند معمولاً کسانی که به این قبیل مسائل توجه میکنند عوامل و جهات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را مؤثر در مهاجرت میدانند و البته نادرست هم نمیگویند، اما در بحث از این عوامل و جهات که معمولاً به قصد چاره جویی و یافتن راه حل صورت میگیرد چنان در انتزاع فرو میروند که اصل مطلب فراموش میشود فی المثل میگویند کشورهای بزرگ با پرداخت مزد بیشتر و تأمین رفاه اهل علم و فراهم آوردن امکانات ،پژوهش آنها را می فریبند. اگر تمام دانشمندان سوداگر بودند این گفته درست بود اما دانشمندان حقیقی نمیدانند دکتر داوری اردکانی @davari_ir
اگر مسأله صرفاً به نفسانیات طالبان و به میزان هوش و هوشمندی ایشان بستگی داشت از آنجا که هوش و هوشمندی اختصاص به قوم خاص ندارد و در میان هر قومی اشخاصِ با هوش هستند، میبایست علمای بزرگ در میان تمام اقوام باشند که البته نیستند و اگر هستند از قوم خود دور افتاده و در ممالک غربی به اشتغال دارند. غیر از هوش و استعداد نفسانی چیز دیگری باید باشد که در تحصیل علوم ممد و مدد کار شود. گاهی شکوه میکنند که مؤسسات علمی و صنعتی ممالک قدرتمند و توانگر به انواع وسائل، تحصیل کرده های با استعداد ممالک دیگر را به استخدام خود در می آورند البته مردم کشوری که به و عالم نیاز دارند وقتی میبینند هموطنان دانشمندشان در کشور بیگانه میمانند یا آنها را در کشور بیگانه نگاه میدارند در شکوه و شکایت خود محقند؛ ولی شکوه و شکایت چاره مشکل نیست دکتر داوری اردکانی @davari_ir
بر اساس فلسفه استوار است و همواره مدد از گرفته است تا آنجا که اگر این مدد در جایی قطع شود یا قومی بدون فراهم آوردن مقدمات و اعتنای جدی به فلسفه صرفاً نظر به اقتباس داشته باشد، علمی هم بینظم و پریشان می شود نظر تحقیقی در سیر و تمام اقوام دیگری که قهراً وابستگی به پیدا کرده اند این مدعا را اثبات می کند دکتر داوری اردکانی @davari_ir
بمعنی سیر میان حق و باطل است و هیچ عالِمی از آن حیث که عالِم به علم تحصلی جدید است به حق و باطل کاری ندارد بلکه با متابعت از روش و قواعد پژوهش به بیان احکام درست و یقینی در باب پدیدارهای طبیعت و تمدن میپردازد و همواره این پدیدارها را بعنوان کمیت اعتبار میکند. دکتر داوری اردکانی @davari_ir