eitaa logo
دعوت به نماز🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
586 ویدیو
180 فایل
بسم الله النور مطالب کانال: 🔰 شنبه: دعوت به نماز 🔰 ۱شنبه: نماز در دوره اول رشد 🔰 ۲شنبه: نماز در دوره دوم رشد 🔰 ۳شنبه: نماز در دوره سوم رشد 🔰 ۴شنبه: موانع نماز 🔰 ۵شنبه: اسرار نماز 🔰 جمعه: راهکارهای جذب به مسجد شناسه ارتباط: @namaznor
مشاهده در ایتا
دانلود
📺 نماز رو به تلویزیون 🌀 یکی از نزدیکان امام خمینی رحمه الله می گوید: ما در زمان کودکی و نوجوانی مهمان حاج احمدآقا بودیم و فیلم سینمایی نگاه می کردیم. امام‌ وارد شد و مثل همیشه پس از سلام پرسیدند: 🗯نماز خواندید؟ 🗯نه! 🗯پس بلند شوید و بخوانید! 🗯میخواهیم فیلم ببینیم. 🗯باشد. تلویزیون ببینید و بخوانید! 🗯آخر، قبله پشت به تلوزیون می شود؟! 🗯عیب ندارد، رو به تلوزیون بخوانید. 🗯وضو نداریم. 🗯بدون وضو بخوانید! 🗯اگر سجده و رکوع برویم، تلوزیون را نمی بینیم. 🗯این ها را هم نروید، فقط حمد و سوره را بخوانید! 🚸 با این که آنها مکلف نبودند ولی زمان طوری بود که با اتمام فیلم، نماز قضا می شد و جدیت تمام در عین آسان گیری برای این جهت بوده است که از همان دوران، روحیه تقید به نماز را در کودکان ایجاد کند. @davat_namaz
فتح و نصر پله ای 🔰 در دوران دانشجویی با کسی هم اتاق شدیم که اهل نماز شب بود. اونم نه یک رکعت و سه رکعت! تقریبا همیشه یک ساعت قبل از اذان بلند میشد و نماز شب میخوند. این رفتار هم اتاقیمون باعث شد تا ما از خدا خجالت بکشیم. 🔰 البته فقط این نبود و قطعار رفتارهای مناسبش اثر داشت اما نمازشب خوندنش باعث شد تا ما هم بیشتر به نماز اهمیت بدیم. تا جایی که کم کم من و بقیه بچه ها بهش میگفتیم ما را اول وقت بیدار کنه. 🔰 چند وقتی که از این قضیه گذشت به مطلبی رسیدم که هرچند خیلی ساده اما به نظرم مهم بود و عموما بهش توجه نمی کردم. 👌 اگه میخای کسی را به مرتبه ای از دین دعوت کنی، باید خودت عامل به مرتبه بالاتر باشی 👌 اگه میخای دوستهات نماز شب خون بشن باید خودت برای یازده رکعت نماز از خواب پابشی. 👌 اگه میخای اونها نماز صبحشون اول وقت باشه باید خودت نماز شب خون باشی. اگه میخای نماز صبحشون قضا نشه باید خودت اول وقت بخونی. 🔰 امام رحمت الله علیه شهید تربیت میکرد چون از شهادت عبور کرده بود. 🔰 این سلسله همین طور بالا میره و تو هم همیشه باید یک قدم جلوتر باشی تا بقیه بیان جلو. 🔰 نتیجش این میشه هرچقدر بیشتر عمل کنی به آنچه باید عمل کنی، بالاتر میری و با فتح و نصرهای بیشتری مواجه میشی. 🔰 تا جایی که فوج فوج نه تنها به داخل دین تو وارد بشوند بلکه فوج فوج دلهاشون فتح بشه. «إِلَهِي أَنْتَ الَّذِي تُفِيضُ سَيْبَكَ عَلَى مَنْ لا يَسْأَلُكَ وَ عَلَى الْجَاحِدِينَ بِرُبُوبِيَّتِكَ فَكَيْفَ سَيِّدِي بِمَنْ سَأَلَكَ وَ أَيْقَنَ أَنَّ الْخَلْقَ لَكَ وَ الْأَمْرَ إِلَيْكَ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.» @davat_namaz
🔸نماز جماعت تربیت کننده🔸 🔰 نماز ها را می‌خواندم. نمی‌دانم از کی؟ قبل از مدرسه یا بعد از آن. اما این بار که حدود ده - یازده سال داشتم، حس عجیبی مرا ترغیب به نماز جماعت با پدر می‌کرد. بدون ترغیب و تشویقِ هیچ کس، پدر برای نماز صبح که بیدارم کرد وضو گرفتم و به ایشان اقتدا کردم. 🔰نماز که تمام شد، نیم نگاهی به من انداخت. گفت: «علی بابا، کی به تو گفته به من اقتدا کنی؟!» گفتم: «هیچ کس، خودم تصمیم گرفتم». گفت: «چرا مثل قبل، فرادا نخواندی؟» گفتم: «برای آنکه شما زیباتر از من نماز می‌خوانید و خدا عبادت شما را بیشتر می پسندد» 🔰 گویی انتظار چنین پاسخی را نداشت، چشمش برقی زد و گفت: «بیا». سرم را بوسید و به سینه اش چسباند و گفت: «هر دو پاسخت مرا خوشحال کرد. اول آنکه تصمیم گرفتی، و دوم آنکه برای تصمیمت داشتی. حالا من به تو بگم، همه نمازها را تا آنجا که ممکن باشد، با تو خواهم خواند». 🔰 شاید سالی از این صبح گذشته بود و نوعاً برای نماز صبح این جماعت مهیا می‌ شد. ظهرها بعضاً در دفتر یا جای دیگر و گاه گداری هم برای نماز عشاء. 🔰 بگذریم. یک روز صبح که شب را دیر هنگام به خواب رفته بودم برای نماز صبح صدایم کردند. بیدار شدم. ایشان پس از آنکه مرا صدا کردند، تکبیر نماز را گفتند و وارد نماز شدند. تا به رکوع برسند، صدایشان را می‌شنیدم. 🔰 صدا را در رکوع کمی بلند کردند که من به نماز برسم. یک «یا الله» بلند گفتم و به خواب رفتم. در عالم خواب وضو گرفتم، به نماز پدر اقتدا کردم و ... نمی‌دانم چقدر وقت در خواب بودم، 🔰 شاید نیم ساعت کمتر یا بیشتر با صدای لرزان پدر که هنوز در رکوع بود و سبحان الله می گفت از خواب بیدار شدم. وقتی هشیار شدم، به سرعت وضو گرفته نگرفته اقتدا کردم. وقتی از رکوع بزحمت برخواستند و بسختی کمر راست کردند معلوم بود فشار زیادی را متحمل شدند. 🔰 نماز تمام شد، دستشان را بوسیدم و گفتم: «چرا اینقدر منتظر من شدید؟» گفتند: «من به تو قول داده بودم تا امکانش باشد نماز هایم را با تو می‌خوانم. لذت همراهی تو در نماز، از زحمت رکوع طولانی بیشتر است باباجان ...» 🔰 بدون آنکه مستقیماً اشاره ای کرده باشند، با تمام وجود احساس کردم ارزش نماز و جماعت را، و مهرش به فرزند خردش که می‌خواهد متعبد بار بیاید ... (خاطره دکتر علی حائری از پدر. @dralihaeri) 📚از کانال @haerishirazi @davat_namaz
پسر خواهر حضرت صادق علیه السلام نقل می کند: 😰 به شدت مریض شدم، مادرم که می‌دید فرزندش در حال از دست رفتن است، کسی را دنبال دایی‌ام حضرت صادق علیه السلام فرستادند. مادر هم قرار از دست داده بود و در کنار در خانه منتظر آمدن امام علیه السلام بود. وقتی ایشان تشریف آوردند به مادرم فرمودند که لباست را دربرگیر و به بالای بام برو بعد روسریت را از سرت بردار و موهایت را در برابر آسمان آشکار کن و بگو: 😭 خداوندا! تو این فرزند را به من عطا کردى و بخشیدى، خدایا! امروز بخشش خود را تجدید کن که تو قادرى» رَبِّ أَنْتَ أَعْطَیْتَنِیهِ وَ أَنْتَ وَهَبْتَهُ لِی اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ هِبَتَکَ الْیَوْمَ جَدِیدَهً إِنَّکَ قَادِرٌ مُقْتَدِرٌ سپس به سجده برو. سرت را از سجده بر نمی‌داری مگر اینکه فرزندت بهبود یافته است. مادرم هم همین کارها را نمود، من همان ساعت خوب شدم (به نحوی که توانستم) برای نماز با دایی‌ام به مسجد بروم. 🌸 اگر یک دعای مادر می‌تواند فرزند لب مرگ را به زندگی برگرداند،‌ دعای مادر برای بیماری‌های ایمانی، و اخلاقی بسیار کاربردی‌تر و موثرتر است. 🌸 @davat_namaz
🧐 امروز می خواهیم بین دو داستان و دو نوع برخورد اندکی تامل کنیم: 1⃣ ... خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید: – کیست ؟ حضرت جواب دادند: – کسى که دیروز تو را کمک کرد و مشک آب را به خانه تو رساند، براى کودکانت طعامى آورده ، در را باز کن ! زن در را باز کرد و گفت : – خداوند از تو راضى شود ... حضرت وارد شد، به زن فرمود: – نان مى پزى یا از کودکانت نگهدارى مى کنى؟ زن گفت : – من در پختن نان تواناترم ، شما کودکان مرا نگهدار! زن آرد را خمیر نمود. على علیه السلام گوشتى را که همراه آورده بود کباب مى کرد و با خرما به دهان بچه ها مى گذاشت. با مهر و محبت پدرانه اى لقمه بر دهان کودکان مى گذاشت... 2⃣ سلمان می گوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید. ( از نکات بارز حضرت زهرا(س) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود.) ⁉️ ما شبیه به کدام هستیم؟ @davat_namaz
🌀 فرزندش همه چیز داشت، کافی بود لب تر کند تا برایش به زودی فراهم شود. اما مشکلی بزرگ با فرزندش داشت... چرا او این همه امکانات و فراهم شدن ها را نادیده می گرفت؟ دیگر به جایی رسیده بود که هر کاری را که میکرد برای فرزندش توضیح می داد.. 《بابا جان، من به سختی روزها کار می کنم تا تو راحت باشی، پس چرا به جای خوشحالی اینقدر ناراحتی و نِق می زنی؟ و بهانه اسباب بازی ها و بازیهای رایانه ای دیگر را می گیری؟ 》 متوجه نبود که فرزندش، نعمت هایی که دارد را نمی بیند. حتی نیازی به استفاده از نعمت هایی چون دست و پا و چشم و ... ندارد. چون تا آب بخواهد برایش می آورند، تا هوس فلان خوراکی را کند برایش تهیه می شود، بدون توجه به اثرمخربی که بر سلامتی او در سالهای آینده می گذارد. تبلت و تلوزیون را هم که نگو! با وجود همه اینها، مسئله ای برایش بوجود نمی آید که بخواهد حل کند تا به این وسیله فکرش اندکی درگیر شود. انتظار دارد همه چیز را با کلاس رفتن یاد بگیرد، درخت و در و دیوار و پوست و ناخن و چشم و ... چیزی برای آموختن به او ندارند. 🚸 به نظر شما چه چیزهایی برای او زیاد و چه چیزهایی برایش کم گذاشته شده است؟ ها @davat_namaz
🌀 امام حسن و امام حسین وقتی بچه بودند، یک روز با همدیگر مسجد رفته بودند. توی مسجد پیرمردی را دیدند که داشت وضو می گرفت ولی وضو گرفتن را بلد نبود اشتباه وضو می گرفت. به همدیگر گفتند: باید وضو گرفتن درست را به این پیرمرد یاد بدهیم ولی جوری باید بگوییم که ناراحت نشود. رفتند جلو و سلام کردند گفتند: ما دوتا برادر هستیم می خواهیم  مسابقه وضو گرفتن بدهیم شما هم داور مسابقه ما باش و ببین کدام یک از ما وضوی بهتری می گیرد. هر دو نفر وضوی قشنگ و کاملی گرفتند. پیرمرد که ماجرا را فهمیده بود ما مهربانی گفت: شما دو نفر وضویتان کاملا درست است. وضوی من اشتباه بود و از آن روز به بعد وضو گرفتن صحیح را یاد گرفت. بچه ها به نظرتون امام حسن و امام حسین چه جوری وضو گرفتند؟ @davat_namaz
🌀 دریافت محبت از حضرت رسول صلی الله روزى پیامبر صلى الله علیه و آله همراه یارانش از راهى عبور مى کردند. در آن مسیر کودکانى مشغول بازى بودند، نزد یکى از آنان نشست، و پیشانى او را بوسید و با وى مهربانى کرد. علت آن را از وى پرسیدند. حضرت پاسخ داد: *روزى دیدم این کودک هنگامى که با فرزندم حسین علیه السلام بازى مى کرد، خاکهاى زیر پاى حسین را بر مى داشت، و به صورت خود مى مالید. بنابراین چون او را از دوستان حسین یافتم، او را دوست دارم، جبرئیل مرا خبر داد این کودک از یاران حسین علیه السلام در کربلا خواهد بود. ✅ چقدر خوب است فرزندانمان را از محبت پیامبر و اهلبیت محروم نسازیم که سازنده ترینِ محبت هاست. @davat_namaz
*▪️شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد.* 💠 با کودکان خود می توانید یک حسینیه خانگی درست کنید و داستانهایی از جلوه های رحمت پیامبر و بخشندگی امام حسن مجتبی علیه السلام تعریف کنید و به آنها بیشتر محبت و بخشندگی کنید و بگویید ایشان از ما خواسته اند که با بچه ها اینگونه رفتار کنیم. 🦋 روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای نماز به مسجد می‌رفت. در راه، گروهی از کودکان انصار بازی می‌کردند که تا آن حضرت را دیدند، دور او جمع شدند و به دامن او آویختند به گمان اینکه، چون آن حضرت همواره حسن و حسین علیهماالسلام را بر دوش خود می‌گرفت، این بار آن‌ها را نیز به دوش بگیرد. پیامبر از یک سو نمی‌خواست آن‌ها را برنجاند و از سویی دیگر مردم در مسجد منتظرش بودند و می‌خواست خود را به مسجد برساند. در این حال، بلال حبشی از مسجد بیرون آمد و به جست وجوی پیامبر پرداخت. پس از مدتی، آن حضرت را کنار گروهی از کودکان یافت و جریان را فهمید. خواست کودکان را تنبیه کند، ولی پیامبر او را از این کار نهی کرد و فرمود: «تنگ شدن وقت نماز، برای من بهتر از رنجاندن کودکان است.» آن گاه به بلال فرمود: «به خانه برو و آنچه از گردو یا خرما یافتی، بیاور تا خود را از این کودکان بازخرید کنم.» بلال رفت و پس از جست وجو، هشت دانه گردو یافت و آن را به حضور پیامبر آورد. پیامبر آن‌ها را میان کودکان تقسیم کرد و بدین گونه کودکان راضی شدند آن حضرت را آزاد کنند. @davat_namaz
عبا و آبرو نمی‌خواهم! فرزند آیت‌الله فاطمی‌نیا نقل می‌کند: روزی با پدر می‌خواستيم برويم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند! گفتم عبايتان کجاست؟ گفتند مادرتان خوابيده و عبا را رويشان کشیده‌ام؛ گفتم بدون عبا رفتن آبروريزی است. جواب دادند: اگر آبروی من در گروی اين عباست و اين عبا هم به بهای از خواب پريدن مادرتان است؛ نه آن عبا را می‌خواهم نه آن آبرو را! 🔔 در خانه‌ای که آدم‌ها یکدیگر را دوست ندارند؛ بچه‌ها نمی‌توانند بزرگ شوند. شاید قد بکشند؛ اما بال و پر نخواهند گرفت. ابراز محبت در بین افراد خانواده باعث می شود تا سوره حمد در زندگی جاری شود. ۷۷ https://ble.ir/amozesh_fahmequran
📺 *نماز رو به تلویزیون * 🌀 یکی از نزدیکان *امام خمینی* رحمه الله می گوید: ما در زمان کودکی و نوجوانی مهمان حاج احمدآقا بودیم و فیلم سینمایی نگاه می کردیم. *امام‌* وارد شد و مثل همیشه پس از سلام پرسیدند: 🗯نماز خواندید؟ 🗯نه! 🗯پس بلند شوید و بخوانید! 🗯میخواهیم فیلم ببینیم. 🗯باشد. تلویزیون ببینید و بخوانید! 🗯آخر، قبله پشت به تلوزیون می شود؟! 🗯عیب ندارد، رو به تلوزیون بخوانید. 🗯وضو نداریم. 🗯بدون وضو بخوانید! 🗯اگر سجده و رکوع برویم، تلوزیون را نمی بینیم. 🗯این ها را هم نروید، فقط حمد و سوره را بخوانید! 🚸 با این که آنها مکلف نبودند ولی زمان طوری بود که با اتمام فیلم، نماز قضا می شد و *جدیت تمام در عین آسان گیری برای این جهت بوده است که از همان دوران، روحیه تقید به نماز را در کودکان ایجاد کند. * @davat_namaz