eitaa logo
دعوت به نماز🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
589 ویدیو
181 فایل
بسم الله النور مطالب کانال: 🔰 شنبه: دعوت به نماز 🔰 ۱شنبه: نماز در دوره اول رشد 🔰 ۲شنبه: نماز در دوره دوم رشد 🔰 ۳شنبه: نماز در دوره سوم رشد 🔰 ۴شنبه: موانع نماز 🔰 ۵شنبه: اسرار نماز 🔰 جمعه: راهکارهای جذب به مسجد شناسه ارتباط: @namaznor
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 میلاد حضرت زینب کبری (س) مبارک باد. 🔆 *مقام نفس مطمئنه* 🔸مقام رضایت، مقامی است که در آن، هم من از آن کسی که داشتم برای او کار می‌کردم، راضی‌ام و هم او از من راضی است؛ نه این‌که [مجبورم و] تسلیم هستم و صبر می‌کنم! بلکه به مقامی رسیده‌ام که برایم هرچه از دوست رسد نیکوست. 💎 اصلاً من همان را دوست دارم که او دوست دارد. *این می‌شود همان «مَا رَأیْتُ إلا جَمِیلا»ی حضرت زینب سلام الله علیها.* این می‌شود مقام نفس مطمئنه؛ مقامی که او از خدا راضی است و خدا از او راضی است: «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ - ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً» راضی هستی و‌ خدا هم از تو راضی است. 🖼 تصویر اختصاصی: گل‌آرایی حرم به مناسبت میلاد حضرت زینب (س) - دمشق - ۱۰ دی ۹۸ #حجت_الاسلام_قاسمیان ✅ @qasemian_ir
*هدیه موذن کوچولوها در حال ارسال*
این متن تقدیم به همه موذنین...
*انا لله و انا الیه راجعون* :waving_black_flag: :waving_black_flag: :waving_black_flag::waving_black_flag::waving_black_flag: انشالله سردار سلیمانیها پرورش می دهیم...
*👆راه علاج جامعه از زبان شهید سر افراز قاسم سلیمانی* @davat_namaz
رفقا شهادت راه را باز می‌کند، حق را به تحقق و باطل را به بروز هلاکتش نزدیک می‌سازد، ولی شهادت این سردار بزرگ اسلام، یک نکته مهم دیگر هم دارد: آشفتگی‌های فکری و فرهنگی و اعتقادی در داخل کشور و در دنیای اسلام است که به دشمنان ما جرأت چنین جسارت‌هایی را می‌دهد، *و این به معنای آن است که ما هنوز آنطور که باید نمی‌جنگیم!* هر یک از ما باید عرصه خود را به خوبی بشناسد، در آن مستقر شود و بی‌مهابا کار کند، مجالی برای توقف و درنگ نیست، ما شب و روز نداریم تا شرّ کفر و شرک و استکبار را از دنیای اسلام و از تمام جهان کم کنیم. غم و اندوهی را که از خبر این شهادت در دل‌تان ایجاد شده است، در سینه‌هایتان جای دهید، بگذارید این آتش ما را از درون بسوزاند، دندان‌های خود را بر روی هم بفشارید، جمجه‌هایتان را به خداوند عاریه بدهید، نگاه‌تان را به انتهای صف دشمن بدوزید، و استوار چون کوه قدم بردارید. هر یک از ما باید در عرصه خودش پاسخی سخت به دشمن بدهد، و آن عرصه را از حضور افکار و باورهای مشرکانه بزداید، ساختارهای باطل را فرو ریزد و حق را اقامه نماید. *امروز همه باید کاری ابراهیمی کنیم.* یا علی ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ 📚 استاد چیت چیان @davat_namaz
فیلمی پر احساس از حاج قاسم که در هنگام نماز، شاخه گلی را از دستان فرزند شهید مدافع حرم می‌گیرند... 🌹 برای فرزندانِ شهدا پدری میکرد امروز همه ی ایران یتیم شد🖤😔 . . . 💔 ✌️
سردار شهید محمدحسین یوسف اللهی در سال ۱۳۴۰ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در کرمان متولد شد. پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می‌کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می‌شدند. علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روز‌های انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکت‌های دانش آموزان در شهر کرمان بود. با وقوع انقلاب اسلامی به خیل سپاهیان اسلام درآمد و لباس مقدس پاسداری را به تن کرد. او با آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعد‌ها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمب‌های شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
سرلشکر درباره شهید یوسف اللهی چنین می‌گوید؛ ما خیلی از این صحنه‌ها را در دفاع مقدس خودمان دیده بودیم و من همیشه می‌گویم که از عوامل بر حق بودن خودمان در جنگ، آن روحیاتی بود که از رزمندگانمان بروز می‌کرد و بیشتر شباهت داشت به حالت سیر و سلوک و برداشته شدن حجاب‌ها؛ از ورای حجاب‌ها و ورای پرده‌ها سخن می‌گفتند. یکوقت - شاید یک سال و نیم قبل از عملیات کربلای پنج - ما در شلمچه بودیم و می‌خواستیم آنجا عملیات بکنیم و برای اینکه دشمن متوجه ما نشود، نیرو‌های اطلاعات عملیاتمان را مستقر کرده بودیم. مقابل ما آب بود و آن روز دو نفر از بچه‌های ما به نام حسین صادقی و اکبر موسایی‌پور به شناسایی رفتند، اما برنگشتند. یک برادری ما داشتیم که خیلی عارف بود؛ نوجوان مدرسه‌ای بود، دانش‌آموز بود، اما خیلی عارف بود. یعنی شاید در عرفان عملی، کم مثل او پیدا می‌شد؛ به درجه‌ای رسیده بود که بعضی از اولیا و بزرگان عرفان، بعد از مدت طولانی مثلاً هفتاد هشتاد سال می‌رسیدند. من در اهواز بودم که این برادر نوجوان ما با بیسیم راکال با من تماس گرفت و گفت «بیا اینجا». من رفتم آنجا. آن برادر ما گفت «اکبر موسایی‌پور و صادقی برنگشتند.» خیلی ناراحت شدم و گفتم «ما هنوز شروع نکردیم، دشمن از ما اسیر گرفت و این عملیات لو رفت» و با عصبانیت این حرف را بیان کردم. من یک روز آنجا ماندم و بعد برگشتم، چراکه جبهه‌های متعددی داشتیم. دو روز بعد دوباره آن برادر ما با من تماس گرفت و گفت بیا؛ من هم رفتم. آن برادر ما که اسمش حسین بود، به من گفت که فردا اکبر موسایی‌پور برمی‌گردد. به او گفتم حسین! چه می‌گویی؟ حسین، یک خنده‌ی خیلی ظریفی آن گوشه‌ی لبش را باز کرد و گفت «حسین پسر غلامحسین این را می‌گوید.» اسم پدرش غلامحسین بود؛ او هم دبیر خیلی ارزشمندی بود، مادرش هم دبیر بود. حسین معلم‌زاده بود از پدر و مادر. اصلاً واقعاً به سن نوجوانی معلم بود. وقتی اسم «حسین آقا» را می‌بردند، یک حسین آقا بیشتر نداشتیم؛ شاید صد‌ها حسین در آنجا بودند، اما فقط یک «حسین آقا» بود. گفتم «حسین! چه شده؟» گفت «فردا اکبر موسایی‌پور برمی‌گردد و بعدش صادقی برمی‌گردد.» گفتم «از کجا می‌گویی؟» گفت «شما فقط بمانید اینجا.» من ماندم. ما یک دوربین خرگوشی داشتیم که دورش را گونی چیده بودیم و دژ درست کرده بودیم. برادر‌های اطلاعات که پشت دوربین بودند، نزدیک ساعت یک بعدازظهر بود که گفتند یک سیاهی روی آب است. من آمدم بالا دیدم درست است؛ یک سیاهی روی آب خوابیده بود. بچه‌ها رفتند داخل آب و دیدند که اکبر موسایی‌پور است. روز بعدش هم حسین صادقی آمد. عجیب این بود که آن آب با همه‌ی تلاطماتی که داشته، این‌ها را به همان نقطه‌ی عزیمتشان برگردانده بود. هر دو در آب شهید شده بودند. خیلی عجیب بود. من به حسین گفتم «حسین! از کجا این را فهمیدی؟» گفت «من دیشب اکبر موسایی‌پور را در خواب دیدم که به من گفت: حسین! ما اسیر نشدیم، ما شهید شدیم. من فردا این ساعت برمی‌گردم و صادقی روز بعدش برمی‌گردد.» بعد حسین به من جمله‌ای گفت که خیلی مهم است. گفت «می‌دانی چرا اکبر موسایی‌پور با من حرف زد؟» گفتم نه. گفت: * «اکبر موسایی‌پور دو تا فضیلت داشت: یکی اینکه ازدواج کرده بود، دو اینکه نماز شب او در آب قطع نشد. این فضیلت او بود که او آمد من را مطلع کرد.» * حسین بعدها شهید شد. من می‌خواستم به این نکته برگردم که در آن کوران حوادث که خیلی سخت بود. @davat_namaz
@ehsanname 📝 مهمترین خبر این روزهای رسانه‌های دنیا، خبر ترور *سردار قاسم سلیمانی* بود. در تصاویری که از این عملیات تروریستی منتشر شده، دست شهید، انگشتری او، سلاح کلاشینکوف *و کتابی پیداست* : کتاب «گلچین احمدی» که مجموعه‌ای است از مراثی و مدایح ائمه اطهار(ع). ✅ خوب است بدانیم که در کنار سایر خصوصیات و ویژگی های برجسته اخلاقی و اجتماعی حاج قاسم سلیمانی، ایشان اهل *ترویجِ کتابخوانی* هم بوده اند! ایشان به‌طور مرتب کتابهای حوزۀ تاریخ شفاهی جنگ را می‌خواندند و با یادداشتهایی که بر آنها می‌نوشتند، باعث معرفی و رونق فروش این آثار می‌شدند. کتابهای 🔻 «من زنده‌ام» خاطرات دوران اسارت خانم معصومه آباد، 🔻 «آن بیست و سه نفر» گزارشی از ماجرای 23 نوجوان بسیجی به قلم احمد یوسف‌زاده، 🔻 «وقتی مهتاب گم شد» خاطرات شهید جانباز علی خوش‌لفظ به قلم حمید حسام، 🔻 «رادیو» خاطرات سردار محمدرضا حسنی سعدی، 🔻 «گردان ۴۰۹» روایتی از ساعات پیش از علمیات والفجر۱۰ نوشته عبدالرضا مزاری 🔻و «سربلند» زندگینامۀ شهید محسن حججی به قلم محمدعلی جعفری، *از جمله آثاری بود که حاج قاسم سلیمانی بر آنها تقریظ نوشته است.* 🔹 حاج قاسم اخیراً هم در توییتر خود توصیه به خواندن *کتاب* «الغارات» یکی از قدیمی‌ترین متون تاریخیِ شیعه در گزارش دوران حکومت امام علی(ع) را داشت. 🔸 فروردین 95 تصویری از حاج قاسم در حال مطالعه در حین پرواز منتشر شد که گوشۀ *کتاب* نام گابریل گارسیا مارکز دیده می‌شد. یاد همۀ شهیدان انقلاب اسلامی زنده و راه شان پر رهرو باد✨ 🏡🔎 @vitbook
🔸عنوان: *من زنده ام* 🔹ناشر: بروج 🔸نویسنده: معصومه آباد ✔️ تعداد صفحات: ۶۳۸ 🇮🇷 *سردار سرافراز قاسم سلیمانی* پس از خواندن کتاب «من زنده ام» *دو یادداشت* برای معصومه آباد نویسنده این کتاب نوشته است. ✨✨✨✨✨ 📝 *یادداشت اول* : بسمه تعالی ▫️خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس بدنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟ آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند. برادرت بغداد سلیمانی 📝 *یادداشت دوم* : ▫️خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی سعی کن در این آزادی اسیر نشوی. انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه، اینگونه معصوم بوده است. به تو به عنوان خواهرم، به عنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی افتخار می کنیم. حقیقتا شگفت زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم. ساعت ۲۳ نینوا سلیمانی 🏡🔎 @vitbook #ویترین_کتاب #ویترین_خانواده #خانواده_گلستانه
#👆کلیپ شماره31 ✅ *تربیت به سبک شهید قاسم سلیمانی * تبلیغ و تربیت را از سردار شهید سلیمانی بیاموزیم. *کانال ایده‌ها و تجربیات آموزشی و تربیتی* https://ble.im/kanoonidea
پیشنهادات: می توانیم عکس این شهدا رو تهیه کنیم، بعد ازشهید نواب و...شروع کنیم...به حاج قاسم برسیم. و این طرح رو روی دیوارشان با کمک خود بچه ها تهیه و تنظیم کنیم. حتی میشه ویژگی شهید بگیم و حدس بزنند... و اخرین عکس،عکس شهید حاج قاسم سلیمانی باشه که درج می کنیم. همچنین از کانال نوجوانان آیت الله خامنه ای می توانیم بهره ببریم. یا عکس سیاه و سفید شهید تهیه کنیم؛ قسمت چفیه و لباسش رو بدهیم بچه ها با خرده کاغذ رنگی سبز و سفید کلاژ کار کنند. یا عکس شهید را در سایز کوچیک تهیه کنیم و کاردستی شمع درست کنیم... از گردن شمع ها عکس اویزان باشه... یا عکس بدهیم به بچه ها و بخواهیم برلی عکس قاب درست کنند. یا دلنوشته نویسی یا املا با موضوع ایشان. یا پخت حلوا با بچه ها خیرات آن. یا مراسم عزاداری. و... #قاسم_سلیمانی https://ble.im/khateratemorabi
بسم الله قاصم الجبارين... 🔰 با عرض تبريك و تسليت شهادت سردار رشيد اسلام حاج قاسم سليماني و همرزم مبارزش ابو مهدی المهندس ✅ کارگروه داستان نویسی مدرسه حمد، داستانک هایی را به رسم ابراز ارادت و تجدید عهد به محضر این شهیدان والامقام و امام این شهیدان تقدیم می کند 🏴 *روایت نصر* 🔸 داستانک ها به دو زبان فارسی و انگلیسی ارائه خواهد شد. 🔻 در صورت تمایل اتصال به زنجیره این کلمات، علاقه مندان می توانند با شناسه زیر ارتباط داشته باشند. 🆔 @gpaeini 🔻 آدرس کانال: 🌐 ble.im/revayat_e_hosn 🕋 *مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران* 🔻 ما را در رسانه ها دنبال کنید: * [سایت](www.QuranEtratSchool.ir) | [بله](ble.im/quranetratschool) | [سروش](sapp.ir/quranetratschool) | [آپارات](aparat.com/quranetratschool) | [اینستاگرام](instagram.com/quranetratschool) * @QuranEtratSchool
*علمدار علی* ای علمدارِ علی پرکشیدی به آسمون دستت به جا مونده که تو علمتو بدی نشون راه تو باقیه و ادامه داره بخدا ما نباید بمونیم به زیرِ دِینِ شهدا رهپویانِ حرمیم و آخرش تو این مسیر علمو میدیم به صاحب الزمان ...میشیم فدا ای علمدار علی پرکشیدی به آسمون دستت به جا مونده که تو علمتو بدی نشون تو میری ولی ماها همه سلیمانی میشیم (ای شهید) انتقام سختی رو میگیریم و چو آتشیم (ای شهید) آرزوی ما همه خدمته و شهادته راه ما راه خداست ...پیروی از ولایته مث قاسم ...به خاک و خون...افتادی سرت رو پای ارباب بود ...جون دادی به دور تو که می گردند شهیدان همه گویند حسین جانم حسین جان https://ble.im/khateratemorabi
👆 مرد شجاع @davat_namaz