eitaa logo
بنیاد دعبل
389 دنبال‌کننده
969 عکس
113 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#عید_غدیر #سید_رضا_موید در روز غدیر، خم به جوش آمده بود مستان همه جمع و می فروش آمده بود از هر چه که آفریده حق تا امروز فریاد علی علی به گوش آمده بود 🔹@deabel
منت خدای را که به شکرانهء غدیر گشتم دوباره مست ز پیمانهء غدیر وقتی گشوده شد در میخانهء غدیر مستان زدند بادهء مستانهء غدیر روز غدیر راز خدای قدیر ماست اسلام سربلند ز روز غدیر ماست در حجة الوداع خداوند "لاینام" با وحی آخرین به نبی سید الانام حجت تمام کرد که حجت کند تمام در امر انتساب علی اولین امام کز هیچ کس نترس و در این ره قیام کن فرمان بخوان و علی را امام کن برخاست مرتضی که ز حق یاوری کند در گیرودار باطل و حق داوری کند برخاست تا که جامعه را رهبری کند تکمیل کارنامهء پیغمبری کند راه علی طریق هزاران پیمبرست بار امامت از همه باری گران ترست دیدم روایتی که سراسر بشارت ست راوی ابوذرست که روح صداقت ست وآن گفته از بیان مقام رسالت ست گفتا نظر به چهرهء حیدر عبادت ست یارب به موی او، به رخ او، به بوی او بر ما ببخش لذت دیدار روی او ای بهترین خلق پس از مصطفی، علی مهر تو واجب ست چو مهر خدا، علی دستم بگیر تا نفتادم ز پا، علی چشم من ست ولطف تویامرتضی،علی در سینهء تو علم خدا موج می زند در نام اقدس تو شفا موج می زند مولا که در برش عظمت برده سر فرود بر جلوه های عصمت و ایثار او درود بدتر ز معصیت به نگاه علی نبود او در جواب "عرفی" شاعر چنین سرود "شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن" اینک به کارخویش"موید" نگاه کن 🔹@deabel
ای شمع گریه كن كه شب گریه كردن ست شام عزاست امشب واین قصه روشن‌ست ای شمع گریه كن تو و از سوز جان بسوز كامشب چراغ آه به هركوی وبرزن ست ای شمع گریه كن تو و زهر بلا بریز بر خنده های لاله كه در باغ و گلشن ست ای شمع گریه كن تو به سوز دل حسین كامشب اسیر پنجهء بیداد دشمن ست امشب شب وداع حسین ست و زینبش در خیمه های آل علی شور و شیون ست امشب حسین گرم مناجات با خداست فرداسرش به نیزه و صد زخم بر تن ست امشب زمین كرب و بلا جای امتحان فردا حریم عشق خدای مهیمن ست امشب سخن زطاعت وقرآن وسجده است فرداحدیث نیزه و شمشیر و جوشن ست در این شب وداع از این آستان قدس ما را سلام در بر هفتاد و دو تن ست آنان كه دین ز نهضتشان دارد افتخار گوید حسین هر یكشان را، كه از من ست ای شمع گریه كن تو چو مولایمان رضا كامشب زداغ كرب وبلاگرم شیون ست باغ خداست كرب و بلا و در این چمن هفتادو دو شهید، گل یاس و سوسن ست 🔹@deabel
ای بارگاه کوچک تو قبله ای عظیم وی روضۀ مبارک تو روضۀ نعیم باشد حریم اقدس تو قبله گاه دل تا خفته چون تو جان جهانی در آن حریم هم دختر امامی و هم خواهر امام هم خود کریمه هستی و هم دختر کریم قَدرت همین بس است که خوانند اهل دل حق را به آبروی تو ای رحمت نعیم! یک دختر سه ساله و این مرتبت دگر گیتی بود ز زادنِ همچون توئی عقیم ای نور چشم زادۀ زهرا رقیه جان هر چند کوچکی تو، بُوَد ماتمت عظیم دریای صبر را تو فروزنده گوهری زان دشمنت به رشته کشید، ای در یتیم! آن شب که جای، گوشۀ ویرانه ساختی روشنگرت سرشک بود، آهِ دل،ندیم تا قلب اطهرت ز فراق پدر گداخت از مرگ جانگداز تو دل ها بُوَد دو نیم شد منهدم بنای ستمکاریِ یزید از آه آتشین تو ای دختر یتیم! آباد شد خرابۀ شام از جلال تو امّا خراب گشت ز بُن کاخ آن لئیم خواهم که بر مزار تو گردم شبی دخیل خواهم که در جوار تو باشم شبی مقیم بی مهرهشت و چهار «مؤیّد» مجو بهشت چون می‌رسی به جنّت از این راه مستقیم @deabel
ای اختر مدینه و ماه منیر شام بر آفتاب روی تو هر روز و شب سلام تو فاطمه نژادی و نامت رقیه است نور دل حسینی و پروردۀ کرام هم خود کریمه هستی و هم زادۀ کریم هم خواهر امامی و هم دختر امام چشم امید ماست به سویت تمام عمر روی نیاز ماست به کویت علی الدوام در رشتۀ اسارت اگر جان سپرده ای سر رشتۀ امور به دستت بود مدام ای رفته پا به پای اسیران دشت خون تا دیر و تا خرابه و زندان و بزم عام هم محمل مجاهدۀ دختر علی هم سنگر مبارزۀ چارمین امام پیدا بوَد که واقعۀ دشت کربلا با جان نثاری تو به ویرانه شد تمام تفسیر خون سرخ حسینی به مرگ توست ای یادگار خون خدا در دیار شام مهرت چراغ محفل ارباب معرفت قبرت برای اهل نظر مرکز پیام دلها به سوی توست پس از سال ها هنوز ای گنبدت منادی پیروزی قیام ما را بر آستان تو روی ادب همه ما را به پیشگاه تو عرض دعا تمام با دست های کوچکت از ما بگیر دست در صحنه های عالم و در عرصۀ قیام 🔹@deabel
آن ماه که روشنگرهرانجمن ست مجموعه ای ازفضایل پنج تن ست درشادی وغم دست توسلْ ما را بردامنِ لطفِ قاسم بن الحسن ست 🔹@deabel
کیست اصغر؟ اکبر آیات حق کوچک و گویاترین مرآت حق کوکب نزدیکتر با ماه اوست نقطهء پرگار آل الله اوست نخله ای خون خدا در ساقه اش کعبه اما پرده اش قنداقه اش شیر خواری ملک هستی را کفیل هم خلیل و هم ذبیح بن خلیل شیرخوار و شیر گردون رام او حجت کبری و اصغر نام او آفتاب عشق را مهپاره اوست مظهر آیات در گهواره اوست کودکی، نور خدا را نور عین کودکی، گهواره‌جنبانش حسین کودک و گهواره اش دست زمین رشتهء قنداقه اش حبل المتین از تمام کودکان معصوم تر در شهیدان از همه مظلوم تر کربلا عرش سریر اصغرست روز عاشورا غدیر اصغرست زان علی حق کرد نعمت را تمام زین علی گردید تکمیل قیام زان علی قرآن بلند آوازه شد زین علی دین خدا شیرازه شد آن علی با این علی یک گوهرند آن پدر با این پسر یک مظهرند روح ایمانند کوچک یا بزرگ هر دو قرآنند کوچک یا بزرگ حاجی و حج را بلا گردان شده در منای عشق خود قربان شده در میان عاشقان روی دوست هر کسی محرم شوددر کوی اوست حج او جز رنج چندین گام نیست چند ساعت بیش در احرام نیست لیک اصغر را که جان در کام بود در حرم شش ماه در احرام بود هر کسی در انتظار شام قدر چشم دارد تا رسد ایام قدر او ز بس مجذوب دلدار آمده لیلة القدرش به دیدار آمده گریه اش بر خصم راه چاره بست چون کمر در سنگر گهواره بست باغ عصمت را ز خونش رنگ کرد با سلاح بی زبانی جنگ کرد کوچکی ای نور چشم فاطمه! تا به دامانت رسد دست همه! ای بهشت آرزوها را کلید! نام تو قفل دل ما را کلید! سالک در منزل و واصل تویی! قاضی الحاجات اهل دل تویی 🔹@deabel
اي رخ تو مطلع الانوار حُسن! خال لبت نقطه‌ء پرگار حُسن بزم وفا را رخ ماه تو شمع خوبي خوبان جهان در تو جمع اي شجر علم و حيا را ثمر! وي پسر شير خدا را پسر! اشبه مخلوق به پيغمبري يوسف ليلا، علیِ اكبري آينه‌ء صبر و كمال حسين نور دل فاطمه را نور عين خلقت و خُلقت چو رسول انام تربيت‌آموخته از دو امام قافله‌سالار شهادت، حسين روح مناجات و عبادت، حسين گفت نظر بر رخ اكبر كنيم ياد چو از روي پيمبر كنيم پاك‌تر از جان مَلَك، جان توست خون خدا در رگ و شريان توست نخل وجودت به كرم، بارور قصّه‌ء حُسنت همه جا مُشتهر شاخ و بُنت از شجر طيبات برگ و برت معدلت و مَكرُمات حضرت سجّاد، امام امم گفت: فدايت پدر و مادرم! هر كه تو را مدح و ثنا گفته است درّ سخن در صفتت سفته است بعد حسين آن به دو عالم، امام بر تو فرستاده درود و سلام باغ شرف از نفست گل كند عشق، به نام تو توسّل كند حُسن حسن، جلوه‌ء زيبايي‌ات علم علي، شاهد دانايي‌ات هر كه بديد آن رخ چون ماه را كرد زيارت نبي الله را گوهر پرورده‌ء درياي عشق يوسف و بازار تو صحراي عشق فاطميان را تو شُكوه ابد هاشميان را تو گل سرسبد آينه‌ء لم يزلي، يا علي! جان حسين بن علي، يا علي! صبحِ قيامت‌اثرِ كربلا روز وفا بر سر قالوا بلا چون ورق سرخ سحر باز شد با نفس گرم تو آغاز شد خواست مؤذّن كه صلا بر دهد نغمه‌ء تكبير اذان سردهد گفت حسينش بنشين مرحبا! اي پسرم! خيز علي جان! به پا خيز و تو امروز اذان ساز كن دفتر ايثار مرا باز كن وه! كه اذان تو در آن جا چه كرد! با دل ذرّيه‌ء زهرا چه كرد! ليلي حُسن قِدَمت، مست ناز اهل نظر را نظرت كارساز خلقت تو نورُ علي نور شد يك نظرت بارقه‌ء طور شد بود عصايي كه به دست كليم با همه اعجاز كريم و رحيم، شاخه‌اي از نخله‌ء طور تو بود وآن يد و بيضاش ز نور تو بود طور مناجات تو شمشير بود وآن شجر طور تو از تير بود اي لبت از مُهر عطش، داغ‌تر! وز عرق شرم، رخت باغ‌تر جان تو پرورده‌ء جان حسين بر دهنت جاي لبان حسين اين‌ كه تو را عشق، زبردست كرد بوسه‌ء گرم پدرت مست كرد عرشي و گرديده نگون روي خاك جان جهان با بدن چاك چاك اي قلم از شرح كمالت خجل! با تو فتاده ست سر و كار دل قبله‌ء امّيد دلم روي توست كعبه‌ء شش گوشه‌ء من كوي توست اي شده مدفون به جوار پدر! وي به حسين از همه نزديك‌تر! جلوه‌ء اخلاص، سراپاي توست زير قدم‌هاي پدر، جاي توست اي سر من خاك قدم‌هاي تو! مُهر دلم مهر و تولّاي تو با نظر لطف ثنايم بخوان باز سوي كرببلايم بخوان اي به جگرگوشه‌ء زهرا جگر! باز نگيري ز «مؤيّد» نظر 🔹@deabel
تا فلک نجات در یم خون بنشست ارکان هدایت ز غم او بشکست بر نیزه و در تنور و در بزم شراب گرددسرسبط مصطفی دست به دست @deabel
ما را به سر کوی تو اعدا نگذارند خواهیم بمانیم در اینجا نگذارند زینب ز تو ای جان برادر نکند دل اعدا بگذارند اگر یا نگذارند خواهم همه‌ء عمر کنار تو بمانم اما چه توان کرد که اعدا نگذارند ای مَحرم دل تاغم دل گویم ازاین بیش دردا که مرا پیش تو تنها نگذارند شب میرسدوقافله درحال رحیل ست زین بیش دگرپیش تو ما را نگذارند رفتم من وداغ تو و هجر همه‌یاران یک‌لحظه من ِ دل‌شده را وا نگذارند گفتی نکنم گریه به شیون ز فراقت اما چه کنم شورش غم‌ها نگذارند دانی چه کسان یار حسینند"مؤید" آنان‌که به جز در ره او پا نگذارند 🔹@deabel
توآفتاب منی باچنین جمال حسین مراببخش که خواندم توراهلال،حسین گرفته روی تورا گرچه خون وخاکستر توآفتاب وجودی وبی زوال، حسین سرت به نیزه وقرآن به لب،جلالی نیست به جزجلال خدافوق این جلال،حسین زشورنغمۀ قرآنت ای عزیزدلم زحال رفتم وبازآمدم به حال،حسین دل شکستۀ من با سر بریدۀ تو ز پاره پارۀ دل دارد اتصال، حسین قسم به پیکر پامال تو که نگذارم کنندخون شریف تو پایمال، حسین کنم حرام بر او شهد زندگانی را که اوحرامِ خدارا کند حلال، حسین ز کودکان ز پا اوفتاده گیرم دست اگرکه سیلیِ دشمن دهدمجال حسین به هریکی زصغیران به گریه مینگرم تورا زمن طلبد با زبان حال، حسین زبان حال"مؤید"غلام تو، این ست من وجدایی ازتو بُودمحال، حسین 🔹@deabel