#عرفه
چون خدا طالب گدا شد باز
در رحمت به روی ما شد باز
بنده، شرمنده ی خدا شد باز
او خریدار اشک ما شد باز
خبر آمد گناه می بخشم
کوه عصیان به کاه می بخشم
روز الطاف کبریا عرفه
مژده بخشش و عطا عرفه
روز مهمانی خدا عرفه
السلام علیک یا عرفه
من از ماه تو به جا ماندم
بنده ای دور از خدا ماندم
به سرم آمده بلا چه کنم
گشته ام سخت مبتلا چه کنم
به خودم کرده ام جفا چه کنم
نپذیری اگر مرا چه کنم
هیچ کس همچو من نمی خواهد
عبد توبه شکن نمی خواهد
من زمین خورده ام مرا نزنید
عبد افسرده ام مرا نزنید
در گنه مرده ام مرا نزنید
پی به خود برده ام مرا نزنید
تو ببین عذر اشتباه مرا
به رویم نزن گناه مرا
نشود تا که بنده ات رسوا
خوب و بد را ز هم مساز جدا
درهم اینبار هم بخر ما را
تو و رد کردن گدا هیهات
ورنه من از خجالت آب شوم
مپسند پیش کس خراب شوم
گر ندارم بها، نگهدارم
گوشه این سرا نگهدارم
تو بیا از خطا نگهدارم
تا رَوَم کربلا نگهدارم
جبل الرحمة کوه عشق و صفا
عرفات از حضور تو زیبا
کاروانی که لاله ها دارد
ای خدا عزم کربلا دارد
کوفه در سر چه نقشه ها دارد
شهر مکر است و ماجرا دارد…
@deabel
#عرفه
دارد زمان توبه ما دیر می شود
بی توبه هم زمانه چه دلگیر می شود
دارد دگر یواش یواش از نشانه ها
آن بنده جوان تو هم پیر می شود
وقتی ز دست شب و روز است قدر من
قدر مسلمم آینه تسلیم می شود
باید سراغ قافله عرشیان گرفت
ورنه هوای شهر نفس گیر می شود
پیش شهید عشق چه سان سر کنم بلند
وقتی نگاه فاطمه تکثیر می شود
اینجا هنوز وقت برای انابه هست
با یک اشاره بر لبم اکسیر می شود
گاهی که خالصانه ترین گریه می کنم
تقدیر هم مؤید تغییر می شود
حالا ز دست، لیله قدر آمدیم و رفت
تکلیف چیست؟ بر تو چه تقدیر می شود؟
باید که راهی عرفه گردی ای رفیق
آنجا که معرفت به تو تقدیر می شود
وقتی که از وقوف رَوی به مشعر الحرام
دل خود به خود به زمزمه تطهیر می شود
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
وقتی زمان مسلخ و تقصیر می شود
دیگر صدای هلهله ها پس برای چیست؟
آنجا که دفعتا پدری پیر می شود
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
ذبح عظیم بانی تکبیر می شود
@deabel
#عرفه
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
قاسم نعمتی
@deabel
🌷 امیرالمؤمنین امام على (عليه السلام) :
✍ عَوِّدْ اُذُنَكَ حُسنَ الاستِماعِ، و لا تُصغِ إلى ما لا يَزِيدُ في صَلاحِكَ استِماعُهُ
👌 گوش خود را به خوب شنيدن عادت بده و به سخنانى كه شنيدنشان بر اصلاح و پاكى تو چيزى نمىافزايد گوش فرامده.
📘 میزان الحکه ج ۳ ص ۲۱۹
☀️ @deabel
#عرفه
#امام_زمان_عج
ای یوسف غریب به کنعان نیامدی
تنهاترین مسافر دوران نیامدی
گویند بوی پیرهنت میرسد ولی
ما مانداه ایم و وعدۀ خوبان نیامدی
دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند
طولانی است قصۀ هجران نیامدی
خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد
یعقوب دهر بهر تو گریان نیامدی
ایمان چو شعله ایست کف دست مومنین
شد سخت آزمایش ایمان نیامدی
گاهی شکست حرمت والای اهلبیت
گاهی شکست حرمت قرآن نیامدی
قوم یهود،قوم نجس،قوم بچه کش
در قدس و کعبه اند به جولان نیامدی
آتش به جان امت اسلام میزنند
هر جا که هست جمع مسلمان نیامدی
دارند عاشقان شما کشته میشوند
ای پاسدار خون شهیدان نیامدی
خون حسین منتظر انتقام توست
زینب تو را صدا کند از جان نیامدی
ای زائر غریب حرمهای اهلبیت
محصور شد حریم تو جانان نیامدی
اینک اهانتی به مقام خلیل شد
کعبه اسیر فتنۀ طوفان نیامدی
ما را برای لشگر خود انتخاب کن
آماده ایم پای تو هر آن نیامدی
با اهل روضه در عرفه وعده کرده ای
اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی
ميگفت با عموی تو سالار کربلا
رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی
محمود ژولیده
@deabel
#عرفه
دلم از غیرِ شما میلِ جدایی دارد
پر و بالی بدهی شوقِ رهایی دارد
لحظه ای رُخ بِنَما در عوضش جان بستان
عالَمِ عشق عجب حال و هوایی دارد
دلِ سنگ از هنرِ عشق ترک خوردُ شکست
بشکند دل بِخدا سوزِ صدایی دارد
سرِ کوی تو گدا هر که شد ،آقایی کرد
هر که شد بی سر و پایت سر و پایی دارد
روزِ محشر همه ی مُدّعیان میبینند
که غلامِ درِ این خانه چه جایی دارد
دست بر سر مکن اینقدر مرا با مَرهَم
طالبِ زخم چه حاجت به دوایی دارد
اجلم را نرساند گنهم دل با تو
وعده ی یک سفرِ کربُ بلایی دارد
خوش بِحالِ دلِ زوّارِ شما آقاجان
صحنِ بین الحرمینت چه صفایی دارد
اشک روزی بشود ،هر قدمش با مهدی
روضه ی دست و عَلَم شور و نوایی دارد
سرِ از کاسه شکسته شده دیگر حالا...
باقی اش بر نوکِ این نیزه چه جایی دارد؟!
آنطرف جسم به همراهِ زِرِه غارت شد
اینطرف خواهرش انگار دعایی دارد...
ای خدا بر گِرهِ معجرِ من رحمی کن
فتنه ی غارت خیمه بی حیایی دارد !
خوب شد نیزه نیاورد تحمّل سر را
تا نبیند ز سرِ نی سرِ بی معجر را
حبیب نیازی
@deabel
#عرفه
ای امیر عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه ذكر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
ای امیر عرفه روح مناجات توئی
مشعر و سعی و صفا مروه و میقات توئی
ای امیر عرفه حالِ مناجات بده
بر گدای حرمت وقت ملاقات بده
ای امیر عرفه گرچه سراپا دردم
گر بیائی به خدا دور سرت می گردم
ای امیر عرفه دیدۀ پر آب بده
دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده
ای امیر عرفه فیض دمت را قربان
دل دریایی لبریز غمت را قربان
ای امیر عرفه تنگ غروب است بیا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بیا
ای امیر عرفه حاجی زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خیمۀ صحرا برگرد
ای امیر عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زینب بده روز عرفه پاسخ من
ای امیر عرفه! ذكر مدام است بیا
كار این عاشق دلخسته تمام است بیا
ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر كویت عشق است
ای امیر عرفه جان گل یاس بیا
آخر مجلس ما روضۀ عباس بیا
ای امیر عرفه در عرفاتی امروز
یا كه در علقمه ی شاه فراتی امروز
ای امیر عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس كجا ضرب عمود آهن!!
مجتبی روشن روان
@deabel
#عرفه
#امام_زمان_عج
کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش
به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش
در استلام حجر نیز یادی از ما کن
همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش
چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم
تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش
به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن
ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش
کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین
نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش
کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان
به سید الشهدایی به یاد ماهم باش
دمی که از در باب السلام اشک فشان
به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش
کنار قبر رسول خدا کنار بقیع
مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش
مقیم شهر نجف کاظمین سامرا
کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش
چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن
همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش
استادحاج غلامرضاسازگار
@deabel
#عرفه
#امام_حسین
یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا
قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا
مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا
جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا
اشکِ خون می بارد آقا در فرازِ هر دعا
شد توسل با دل و جانش به درگاهِ خدا
بار اِلها! این حسین و این تو و اَمرِ قضا
هر چه باشد با دل و جانم رضایم بر رضا
ناگه از جانِ رسالت بر وی آمد این ندا
میوه ی جانِ پیمبر حجِ خود را کن رها
ترکِ این منزل، سفر کن سوی قومِ اشقیا
تا که اصلِ حجِ تو کامل شود در کربلا
قُرهًُ العینِ من ای فرزندِ زهرایِ بتول
باید این حجِ تو در کرببلا گردد قبول
باید از داغِ تو گردد سینه ی زینب ملول
غارتِ بیگانه گردد خیمه ی آلِ رسول
یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا
قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا
مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا
جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا
چون خدا خواهد ببیند تا تو را صد پاره تن
ظالمان غارت کنند از پیکرِ تو پیرَهن
در دلِ دشت و بیابان بی حنوط و بی کفن
تا بتازد نعل سمِ اسبها را بر بدن
تا حسین عزمِ سفر کرده به سویِ کربلا
تا ز لب جاری نموده ذکرِ تسبیح و ثنا
بانگِ حُزّانِ ملائک از منا تا کربلا
تا به گوشِ کعبه و تا زمزم و سعی و صفا
زین مصیبت ناگهان عرشِ خدا لرزان شده
دردِ این هجرت وجودِ جبرئیل نالان شده
فاطمه در اشک و آه و مرتضی گریان شده
بر حسینش نوحه گر پیغمبرِ سبحان شده
آن امامِ عشق گوید زینب و عباسِ من
جمله هم پیمان شویم ای لاله های یاسِ من
کن علَم بر پا برادر ماهِ نیک اَنفاسِ من
زینبِ محمل سوارم ای گُلِ احساسِ من
یا حسین اِبن عَلی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا
قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا
مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا
جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا!
هستی محرابی
@deabel
#عرفه
#امام_حسین
ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین
چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین
خط پیشانی تو مظهر وجه الهی
بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین
ز ازل بندگیم نوکری خانه ی توست
حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین
بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن
ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین
کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم
تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین
باز از قافله کرب و بلا جا ماندم
کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین
قاسم نعمتی
@deabel
#عرفه
#حضرت_مسلم
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
قاسم نعمتی
@deabel