eitaa logo
دعبلانه
410 دنبال‌کننده
711 عکس
268 ویدیو
43 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشیدِ عشق در شب ظلمت دمیده بود او را خدا شبیه نبی آفریده بود ... با اشک های حضرت سجاد انس داشت یک عمر ناله های پدر را شنیده بود جابر سلامِ نابِ نبی را به او رساند وقتی به فیض دیدن رویش رسیده بود آن باقر العلوم که با چشمِ صادقش چیزی به غیر رنج در عالم ندیده بود پنجاه و هفت سال سرافراز و سربلند مانند سرو بود ولی قد خمیده بود ... میراث دار غربت و تنهایی حسن فریادِ بی صدای گلویی بریده بود آن پنجمین امام که در پنج سالگی دنبال کاروان اسیران دویده بود با عمه ی سه ساله در آن سال های دور در راهِ شام ، زهرِ اسارت چشیده بود او یادگار کوچک صحرای کربلا ... او داغدار هر گل در خون تپیده بود او دیده بود کودک شش ماهه ای چقدر بر روی دست های پدر قد کشیده بود از غربت بقیع نوشتم دلم گرفت ... بارانِ اشک بر صفحاتم چکیده بود @shia_poem2
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه تو دیده‌ای چه‌ها به اسارت به عمه شد در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد تو طفل روی ناقه‌ی عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را @shia_poem2
🏴 پیام تسلیت آیت‌الله حائری شیرازی به مناسبت درگذشت بزرگوار حاج قاسم سلیمانی (٩٦/٠٨/١٥) 🔸 به نام خدایی که شهادت را آفرید ... بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدایی که را آفرید. بنام خدایی که پسران و دختران را تاج سر پدران نمود و را برترین محصول مرکب دانشمندان گردانید. قاسم سلیمانی که جنگ نحس، به نعمتِ امثال او، مبدّل به نعمت گردید به طوری که به عنوان «لولا فلان لغلبنا» خوانده می شود و حال آنکه مصداق بارز «لولا اَن منّ الله علینا بفلان لغلبنا» است. رحلت پدر ایشان را تسلیت و مقام پدر مثل او شدن را تهنیت می گویم. چشم دشمنان کور که این رفتن، سبب ساخته شدن پدرانی از این دست می گردد. فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد ما در بین رزمندگان کسانی را داریم که مثل او (سردار سلیمانی) هر شب و روز به دنبال در طلبند. خالی شدن جای او (پدر سردار سلیمانی) را تسلیت و محل جدید او را تبریک عرض می کنم. محمد صادق (محی الدین) حائری شیرازی بیمارستان نمازی شیراز ۱۴ آبانماه ۱۳۹۶ @haerishirazi
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ای فیض قدیم بر حُدوث ای همه کُن ای منت تشریف به دنیا ز لَدُن سرمایه‌ی ذات لایزالی با توست ای ظرف بتول، ظرف ما را پُر کُن حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ای فیض قدیم بر حُدوث ای همه کُن ای منت تشریف به دنیا ز لَدُن سرمایه‌ی ذات لایزالی با توست ای ظرف بتول، ظرف ما را پُر کُن حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت @atidpoetry ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
مردم زمانه علی علیه السلام ۲ بر آسمان شهر شما مردم! این سایه مستدام نخواهد ماند این می که در غدیر خم آماده ست در جامتان مدام نخواهد ماند چون برگه های باطله خواهد سوخت در گیر و دار زلزه خواهد مرد شعری که از امام نخواهد گفت شهری که با امام نخواهد ماند مردی که جبرئیل به پابوسش لبریز السلام علیکم بود در بین راه خانه ونخلستان در حسرت سلام نخواهد ماند سرمست حاکمیت تان بودید اوداغدار این حکمیت بود آنجا که حرف ،حرف ابو موسی ست از دین به غیر نام نخواهد ماند وقتی نماز حربه ی دشمن شد مانند روز بر همه روشن شد حتی نشانه های مسلمانی در مسجد الحرام نخواهد ماند طوفان شقشقیه به راه افتاد تا آن نگاه خسته به ماه افتاد دانست ماهِ از نفس افتاده در بند التیام نخواهد ماند تا کربلا وعلقمه در پیش است خون گریه های فاطمه در پیش است ظلمی که در مدینه به راه افتاد در کوفه نا تمام نخواهد ماند ای منکران بی خبر و سرمست مردی که پشت کعبه به او گرم است بعد از حضور حیدری اش دیگر حرفی جز انتقام نخواهد ماند احمدعلوی
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد  وآن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد  خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت  خود را تهی ز خون دل چند ساله کرد  نَبوَد عجب که خون جگر،گر شدش به جام  عمریش روزگار همین در پیاله کرد  نتوان نوشت قصه‌ی درد و مصیبتش  ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد  زینب درید معجر و آه از جگر کشید  کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد  هر خواهری که بود روان کرد سیل خون  هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد  یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت  آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت امام حسن مجتبی سلام الله علیه تسلیت @atidpoetry ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️