eitaa logo
🇮🇷 دلـتنـگـ♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ
624 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
29 فایل
🙃گذشت‌و‌گذشت.... روزی‌شد‌که‌تصمیم‌گرفتیم‌یه‌محفلی‌داشته‌باشیم‌که‌با کمک‌هم‌رشدکنیم...🦋 💔|دلتنگِ|⁦♡⁩مولامونیم‌وامیدواریم‌باایجاداین‌کانال انشاالله‌بتونیم‌حتی‌شده‌یه‌قدم‌کوچیکی‌برداریم:-)⁩🔮و سرباز‌آقامون‌بشیم☘️انشاءالله🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز مطالعه روزانه داشته باش حتی اگه کتابی نداشتی در مورد یک موضوعی سرچ کن، و چند تا مطلب جدید یاد بگیر . . . فکر و ذهن اگه پویا نباشه دچار میشه ؛ شاید در آرامشِ مرداب گونه چند تا گل خوشگل در بیاد اما هزاران گل رو در مسیرش آبیاری میکنه ؛ میخوای رود باشی یا مرداب ؟! ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
📖🌙 از ماه بنی‌هاشم که می‌نویسند و می‌خوانیم بغض در گلو می‌نشیند که حرارت آن را به آتش می‌کشد. کتاب مقابل روایتی کوتاه از لحظات زندگی و شهادت ماه آسمان اباعبدالله است که چون آه سینه سوز و ماندگار خواهد بود🌌. 📌📖این اثر در دوازده فصل طراحی شده که گویی دوازده راوی دارد همچون «حضرت ام‌البنین(س) » «عبدالله بن ابی محل» «مسلم بن عقیل(ع)» «شبث بن ربعی» «زید بازرگان» «ام‌کلثوم» «حضرت زینب(س) » و... فصل پایانی این کتاب شما را شگفت‌زده می‌کند ✨♥️ ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
گاهی‌کتاب‌خواندن‌انسان‌‌رابه‌دنیایی‌میبرد دورازین‌جهان‌که‌آرامشی‌دارد‌وصف‌نشدنی غرق‌میشوی‌دردریایی‌ازاحساسات‌شیرین‌ وناب،که‌نجات‌یافتن‌از‌آن‌دشواراست:)))😍 ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
🔸️خاطره ای به روایت از یکی از دوستان شهید ... بعد از شهادت شهید مدافع حرم، عباس دانشگر، یک عکس کوچک از شهید جلوی آینۀ ماشینم آویزان کرده بودم. زمانی که ماشین در حال حرکت بود، عکس تکان می‌‌خورد. یک روز مادرم سوار ماشین شد. تا عکس را دید، گفت: «این کیه؟» گفتم: «این شهید مدافع حرم شهید دانشگره. تازه‌دامادی بود که رفت سوریه و شهید شد.» گفتم: «مادر، این شهید حاجت خیلی‌ها رو برآورده کرده.» یکی-‌دو مورد از محبت‌های شهید را به افرادی که در زندگی مشکلی داشته‌اند، برایش گفتم. مادرم در حالی که با جان و دل گوش می‌‌کرد، گفت: «چقدر چهرۀ مهربون و شادی داره.» ... 📗 کتاب ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📓 📖 💫"چایت را من شیرین میکنم" داستان دختریست به نام سارا، ایرانی الاصل و مقیم آلمان با پدری که سمپات سازمان مجاهدین خلق بوده و مادری که نقطه ی مقابل پدر قرار دارد. 🔅در میان دعواها و کشمکش های این دو که مادر از خدا می گفت و خوبی هایش و پدر از دغدغه های سازمان، نه خدا که از نظر او فقط نظاره گر کتک خوردن های مادر بود نه سازمان که همه چیز را فدای اهدافش می کرد، سارا و برادرش خلاء را انتخاب می کنند و پناه هم می شوند. ولی طی ماجرایی برادرش هم به اسلام گرایش پیدا کرده، وارد گروه داعش شده و ناپدید می شودو.... ــــــــــــــــــــــ ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂 @deeltangy
📚 ♡ زهرا اسعد بلنددوست پس از خلق ❤️ و موفق «چایت را من شیرین می‌کنم»☕️، با همان شخصیت‌های کتاب پیشین که به شکل زیبا و پرعاطفه‌ای معرفی شدند، در نوشتار تازه خود یعنی « » به سراغ حوادث آبان۱۳۹۸ رفته است تا بار دیگر از زبان سارا که حالا نقش همسر شهید را در داستان به دوش می‌کشد، آشوب را روایت کند.دوراهی های این ماجرا خطرناک و مه‌آلود است و جملات آن سرشار از آرایه ها است. ـــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــ ✍🏻نویسنده:زهرا اسعد بلند دوست ▫️ناشر:کتابستان ▫️قالب کتاب:رمان ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ـــــــــــــــــــــــ📖ــــــــــــــــــ ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂 @deeltangy
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کتاب یادت باشد کتابی است که می‌شود ساعت‌ها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب را که ورق می‌زنی انگار  همه شهدا به تصویر کشیده می‌‌شوند و تازه می‌فهمی آنهایی که فدایی زینب (س) شدند، چقدر شبیه هم هستند، فرقی نمی‌کند اسمشان چه باشد! محمد بلباسی، محسن حججی، مصطفی صدرزاده، مهدی نوروزی یا حمید سیاهکالی و... اینان همگی « » تا ما « » راه، از آسمان می‌گذرد! ــــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر دنبال کتابی برای ، برای پیدا کردن راه یا حتی برای به بهترین عزیزانتان هستید، این کتاب را حتما بخرید و بخوانید و هدیه بدهید. از آن دست کتاب‌هایی که دوست نداری تمام شود، از آن دست کتاب‌هایی که وقتی به آخر می‌رسی، نمی‌دانی اول راهی یا آخر راه! فقط می‌شود گفت ﴿باران کلمات که می‌بارد، دلمان برایشان تنگ می‌شود، راه می‌افتیم بدون چتر؛ ما بغض می‌کنیم، آسمان گریه﴾ ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
📚📚📚 📖📓📖📓📖📓📖📓📖📓 مادر! در کربلا هیچ زنی میان در و دیوار قرار نمی‌گیرد.😭😭 خودت گفته‌ای. ما حداکثر تازیانه می‌خوریم، اما میخ آهنین بدن‌هایمان را سوراخ نمی‌کند. مادر! وقتی تو را از پشت در بیرون کشیدند، من میخ‌های خونین را دیدم. نگو گریه نکن مادر! باید مُرد در این مصیبت، باید هزار بار جان داد و خاکستر شد. ما سخت‌جانی کرده‌ایم که تاکنون زنده مانده‌ایم. نگو که روزی سخت‌تر از عاشورا نیست. در عاشورا کودک شش‌ماهه به شهادت می‌رسد، اما تو کودک نیامده‌ات -محسن‌ات- به شهادت رسید. من دیدم که خودت را در آغوش فضه انداختی و شنیدم که به او گفتی: -مرا بگیر فضه که محسن‌ام را کشتند. پیش از این اگر کسی صدایش را در خانه پیامبر بالا می‌برد، وحی نازل میشد که: «پایین بیاورید صدایتان را.» اگر کسی پیامبر را به نام صدا می‌کرد، وحی می‌آمد که: «نام پیامبر را با احترام بیاورید.» 🔸 هنوز آب تغسیل‌ پیامبر خشک نشده، خانه‌اش را آتش زدند. آن آتش که عصر عاشورا به خیمه‌ها می‌گیرد، مبدأش‌ اینجاست. دختر اگر درد مادرش را نفهمد که دختر نیست. من کربلا را میان در و دیوار دیدم وقتی که ناله‌ی تو به آسمان بلند شد. بعد از این هیچ کربلایی نمی‌تواند مرا این‌قدر بسوزاند. شاید خدا می‌خواهد برای کربلا مرا تمرین دهد تا کاروان اسرا را سرپرستی کنم، اما چه تمرینی است که از خود مسابقه مشکل‌تر است؟ 📖📓📖📓📖📓📖📓📖📓 📚کشتی پهلو گرفته 🖋سید مهدی شجاعی ✍|دلتنگ|⁦♡ @deeltangy