✅ شما هم منتشر کنید:
این پست حاوی کالاهای تولید ملی می باشد که مصرف زیادی در خانواده ها دارند
در کنار نام کالاها نام شرکت های سازنده ایرانی هم آورده شده تا مردم عزیزمان به هنگام انتخاب، نشانهای ایرانی را بشناسند.🇮🇷
✅ لوازم تحریر
#خودکار: پاپکو، استایلیش، پلیکان، صفا
#مداد_رنگی: فکتیس، پارس مداد
#کوله_پشتی: پاپکو
#دفتر: ایام
#جا_مدادی: سهند، پاپکو
#کاغذ_A4: پلیکان
#ماشین_حساب: پارس حساب
#اسامی برند نوشت افزارهای اسلامی - ایرانی:آزاده، روشنا، فطرس، اعلايي، بچههاي آسماني، پرسام، مهتاب، خليج فارس، رويش، يارمهدي، سروش، فاطمي، قاصدك، طرفه، ايام، هدهد، حديث نينوا، ايما، گلدسته، روح الله، اسپي كوه، ريحانه
✅خوراک
#روغن_زیتون: لویه، فدک
#روغن: مریم، ساعی، الکا، ورامین،اویلا، ورینا ، نهان گل(نکته: #عربستانی: روغن هایی که مال کشت و صنعت بهشهر هست، مربوط به شرکت صافولای عربستانه.)
#چای: نوبر، شریعت،یسنا، گیل چای، آمارد صومعه سرا، فومنات(بسته ایرانیش...چون رنگ جعبه ها متفاوته و خارجی هم داره)، سحره لنگرود
#آدامس: بایودنت، فیدان
✅ آرایشی_بهداشتی
#مایع_لباسشویی :سپید، پریمکس، آیری، لمس، آمو، اکتیو، تاژ
#پودر_لباسشویی: سپید، پوش، ارکید، پریمکس، برف، کف، داروگر، آیری، تارا، سافتلن
#خمیر_دندان: مریدنت، سیلورگیت، بس
#رنگ_مو: آنیکا، برجیس
#شامپو: پرژک، سینره، اکتیو، صحت، شبنم، ایوان، سی گل، بس، فولیکا
#خمیر_دندان: داروگر، نسیم، پونه
#مسواک: پنبه ریز، پاتریکس
#نخ_دندان: مینا، ارکیده
✅لوازم_خانگی
#تصفیه_آب_خانگی: واتر سیف(water safe)
#فلاسک: احمد(شرکت کالای خانه) ، یزدگل
#سطل_جادستمالی_کودک: لیمون(صنعت سازان)
#سماور: پلان - آپولون - غفاری
#کتری: مرادی
#استکان بلور: اسکار(oscar)
#ظرف_فریزری_بلور_دردار: کریستال ایران(crystal)
#جاروبرقی: پارس خزر، اسنوا، پاکشوما، شهاب ، صنام، نانیوا
#جاروسطلی: نیوشا، سپاهان، پاکشوما، صنام
#اتو: اسنوا،پارس خزر، صنام
#مایکروفر: پاکشوما
#چرخ_گوشت:پارس خزر، جهان آوا، نانیوا
#غذاساز:سایا، صنام
#بخارشو: پاکشوما
#بخارشو_کف: پارس خزر
#کولرگازی: پاکشوما، اسنوا،مهراصل
#کولرآبی: آبسال، پارس، پاکشوما، دونار، ارج، جهان کار، سپهرالکتریک
#آبگرمکن: بوتان، ارج، دونار، آزمون، ایران رادیاتور
#ماشین_ظرفشویی: اسنوا، پاکشوما، آبسال، موریس، کورال پاکشوما، کروپ پاکشوما
#هود: بیمکث،پویامکث،پادیسان، سینجر
#بلور_شیشه: کاوه،اصفهان،شوگا،صنعت سازان، نوری تازه،کریستال
#کریستال: جی سی سی، فونیکس، شوگا، اصفهان
#بخاری_برقی: پارس خزر
#بخاری_گازی: آدنیس، نیک کالا، مشهددوام،پارس، ارج، دونار
#سینک_ظرفشویی: اخوان، پویامکث،درسا،بوتان،بیمکث،سینجر
#تلویزیون: ایکس ویژن، اسنوا، صنام، شهاب
#دستگاه_دیجیتال: ایکس ویژن
#ظروف_چینی: زرین، توس چینی، مقصود، تقدیس
#آرکوپال: آیروپال، پارس اوپال، جووانی مقصود، دسینی مقصود
#پیرکس: آیرکس،صنعت سازان
#قاشق_چنگال_کارد_کفگیر: ناب استیل، صنایع استیل ایران
#قابلمه_هوشمند: پاتیلان
#قابلمه_هاردآنادایزد: کارال، پاتیلان
#قابلمه_مس: پاتیلان
#قابلمه_سرامیک: ظرف ایران، زرساب، رافیا
#قابلمه_استیل: غفاری، پارس استیل
#قابلمه_تفلون: پاتیلان، تابان، ظرفیران، ترنج، زرساب، تین، عروس
#ظرف_لعابی: الیت
#ته_چین_پز: ترنج
#زودپز: پارس استیل
#پلوپز: پارس خزر
#بخارپز: پارس خزر
#سماور: دقت، تابا، اپولون، پلان، غفاری، سلیمانی
#چای_ساز: پارس خزر
#چاقو: زنجان
#کتری_برقی: پارس خزر
#ملزومات_آشپزخانه: صنعت سازان، زیباسازان، ناب استیل، نوین، پلاستیک کاشان، کالا پلاست، دنیاپلاستیک، اپادانا، ممتاز، پردیس ماهان ، پارس خزر، بهازکالا
#پاسماوری: چینی پرنس
#ماشین_لباسشویی: پاکشوما، ابسال، اسنوا، سینور، ارج، پارس ، شهاب، صنام، دونار
#لباسشویی_کوچک: میلادشرق، پاکشوما، فریدولین
#اجاق_گاز: لوفرا(عادل گاز)، بیمکث، پویامکث، الباگاز، آلتون، پیلوت، ارج، صنام، تهران سبحان، رزگاز،سینجر، پادیسان، عالیستان، گلین گاز
#یخچال_فریزر: امرسان، فیلور ایرانی ، اسنوا، هیمالیا، الکترواستیل، نیکسان، صنام،سینور،پاکشوما، ازمایش، دونار،سینجر،ارج،پارس، اطلس، آیسان
#چرخ_خیاطی: کاچیران
#آیفون(دربازکن): تاباالکتریک، سیماران
#پنکه: پارس خزر،
#آبمیوه_گیری: پارس خزر، نانیوا
#سه_کاره: پارس خزر
#سشوار: پارس خزر ، نانیوا
#ترازو_دیجیتال: پارس خزر
#تصفیه_هوا: پارس خزر
#جارو_شارژی: سایا
#سرخ_کن: پارس خزر، نانیوا
#سینی: پاسارگاد
#تشک : وگال ، رویا ، خوشخواب ، تن آسای ، ویستر
#کیف_و_کفش: چرم آوا
#لامپ_و_مهتابی: پارس شهاب
#ترازو: تن زیب
#شیرآلات: بلندا
✅ لوازم الکترونیکی
#موبایل و تبلت : جی ال ایکس، دیمو
#کیبورد #موس #اسپیکر: فراسو
#پاور #کیس: گرین
#موتور_جستو_جو:پارسیجو و یوز
✅ #حمایت_از_کالای_ایرانی
منبع: رنگارنگ
دفاع همچنان باقیست
Eitaa.ir/Defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
🔻فجیعترین جنایت اسرائیل علیه فلسطین چگونه رقم خورد؟ 👇👇👇 دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_
۱★🔻فجیعترین جنایت اسرائیل علیه فلسطین چگونه رقم خورد؟
#شکم_زنهای_باردار در این حملات #دریده شد و زنان زیادی مورد تجاوز فردی یا دسته جمعی مهاجمان قرار گرفتند، روی #بدن بسیاری از #شهدا با #چاقو علامت #صلیب حک شده بود. #پزشک و #پرستار و بیمار همه باهم کشته شدند.
📍در روز ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۸۲ آوارگان اردوگاههای #صبرا و #شتیلا در یکی از خونبارترین روزهای زندگی خود از خواب بیدار شدند. کشتاری که به ریاست #آریل_شارون نخست وزیر مقبور رژیم صهیونیستی و وزیر جنگ وقت این رژیم در این روز با همکاری #رافائل_ایتان رئیس ستاد جنگ ارتش اسرائیل در کابینه #مناحیم_بگین انجام شد، یکی از سیاهترین نقاط پرونده جنایتهای رژیم صهیونیستی ضد ملت فلسطین به شمار میرود که در روز ۱۶سپتامبر توسط مزدوران #فالانژ رژیم صهیونیستی در لبنان صورت گرفت. این در حالی بود که محاصره اردوگاههای صبرا و شتیلا به صورت مستقیم زیر نظر صهیونیستها صورت گرفته و فالانژها زیر چتر حمایتی که رژیم صهیونیستی گسترده بودند، اقدام به کشتار غیرنظامیان و شهروندان و بویژه زنان و کودکان کردند. شکم زنهای باردار در این حملات از هم دریده شد و زنان زیادی مورد تجاوز فردی یا دسته جمعی مهاجمان قرار گرفتند.
🔻جزئیات جنایات صهیونیستها و فالانژها در صبرا و شتیلا
۴۸ساعت کشتار مستمر و خونریزی وحشیانه در این منطقه ادامه پیدا کرد، هر کس به دنبال فرار بود، راهی جز #مرگ پیش روی خود نداشت و ماندن در این اردوگاه نیز چیزی جز مرگ برای آنها رقم نمیزد. صهیونیستها هنگامی اجازه ورود خبرنگاران و خبرگزاریهای مختلف به نوار غزه را صادر کردند که کشتار فالانژ ها در روز ۱۸ سپتامبر به پایان رسیده بود و #بلدوزرهای رژیم صهیونیستی با قراردادن #کشتهها در #گورهای_دستهجمعی و #پاکسازی مناطق، بسیاری از آثار جرم را پاک کرده بود.
به همین علت است که هیچ آمار دقیقی از میزان تلفات و کشته شدگان این حملات وجود ندارد. این رقم اما تا بیش از ۳هزار جنازه نیز برآورد شده است.
#بدنهای_بیسر
#مثله_شده_زنان_و_کودکان_و_مردان
به وفور در این منطقه یافت میشد.
تا قبل از حمله و تهاجم سربازان اسرائیلی به لبنان، دو کمپ مذکور در حدود ۹۰۰۰۰نفر سکنه داشت که ۲۵درصد از آن، #فقرای_لبنانی بودند. این آوارگان و درماندگان در آغاز در چادرهایی که از طرف آژانس امداد و رفاه آوارگان سازمان ملل برپا شده بود، زندگی میکردند. لکن کمکم در همان جا برای حفاظت از سرما و گرما، خانههای یک طبقه و دو طبقه ساخته شد و آوارگان در آن ساختمانها جا داده شدند. خانههای اردوگاه نزدیک به هم بودند و کوچههای باریکی آنها را از هم جدا میکرد. در همین قسمتها مدرسه، مراکز بهداشتی و مرکز صلیب سرخ «ساف» بنا و تقریبآ همه احتیاجات آوارگان تأمین شده بود.
کمیتههای متعدد «مسئول امور شهرداری» به کارهای روزمره آنان رسیدگی میکرد.
#میکائیل_جانسن در کتاب «جنگ بیروت» نوشته است: «از تاریخ ۱۶ تا ۱۸سپتامبر ۱۹۸۱ به مدت #چهل_ساعت کشتار ادامه داشت. درباره اتفاقات وحشتناک و دلهرهآور آن، خیلی نوشته شده است و لازم نیست که در اینجا بازگو شود. عکسها خود گویا هستند. چیزی که نباید فراموش شود، این است که محکومین [بیگناه]، مردان، زنان، کودکان از هر سنی، از خیلی پیر تا خیلی جوان و حتی کودکانی که در آغوش مادران خود بودند، همه به طرق مختلف کشته شدند. #خوشبختترین آنها کسانی بودند که #تیرباران شده بودند، #انفرادی یا #دستهجمعی.
#عدهای نیز #خفه شده بودند و یا #گلوی آنان با #چاقو بریده شده بود.
#بسیاری از مقتولین #ناقصالعضو شده بودند؛ معلوم نیست که قبلا و یا بعد از کشتار این طور شده بود. بر روی بدن بسیاری از کشتهشدگان #علامت_صلیب که نشانه فالانژها است، با چاقو حک شده بود.
پزشک، پرستار و بیمار همه با هم کشته شده بودند. بعضی #زیرچرخهای_بولدوزر مانده و #خرد شده بودند و تعدادی هم همراه با اجساد، #زنده_زنده در #گورهای_دستهجمعی به #زیرخاک رفته و زنده به گور شده بودند.
همه نویسندگانی که از جنایات اسرائیلیان پرده برداشتهاند، از #بولدوزر به عنوان #آلت_قتاله و صمیمیترین همکار صهیونیستها در خراب و مخفی کردن آثار جنایات آنان، نام بردهاند.
مک براید در کتاب "اسرائیل در بیروت" وقتی که از کشتار بیگناهان در اردوگاههای فلسطینیان سخن میگوید، مینویسد: گورهای دستهجمعی به سرعت توسط همان ماشینهای لعنتی [بولدوزر] حفر و اجساد بیگناهان در آن ریخته شد.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
3)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشیهای_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند. مدتی بعد درحالیکه محسن میر
4)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشیهای_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند.
سپس شکنجه وحشیانه پیش از قتل دو پاسدار در دو اتاق جداگانه آغاز شد. مهران اصدقی جریان شکنجههای دو پاسدار را به صورت موازی روایت کرد: «دست به کار شدیم. مسعود قربانی و من قرار شد بالای سر محسن میرجلیلی برویم و جواد محمدی و مصطفی معدنپیشه سراغ طالب طاهری بروند. قبل از هر چیز جواد گفت بگذارید ببینیم این #میلههای_سربی که گفتهاند بیهوش میکند درست است یا نه. سپس با میله دو بار به #پشت_گردن طالب زد که بیهوش نشد و گفت یا این میلهها الکی است یا این (منظور طالب طاهری) خیلی پوستکلفت است. سپس دست به کار شدیم. در حمام من و مسعود قربانی نزد محسن میرجلیلی که روی صندلی بسته شده بود رفتیم. مسعود قربانی خطاب به محسن گفت شنیدهام تو اطلاعات نمیدهی. میدانی ما با دشمنانمان چطور رفتار میکنیم؟ اگر اطلاعات ندهی تو را #میپزیم. سپس به من گفت اتو را بیاور. من #اتو آوردم. مسعود اتو را به برق زد و اتو در حالی که چراغش روشن شده بود و داغ میشد، از فاصله بین تکیهگاه صندلی و محل نشستن آن به کمر محسن نزدیک کرد طوری که او احساس میکرد که اتو داغ است و فقط به من خیره شده بود و هیچ حرفی نمیزد.
مسعود قربانی مجدداً سؤال کرد حرف میزنی یا نه؟ که به دنبال این حرف ناگهان اتو را به کمر محسن میرجلیلی چسباند که محسن از شدت درد با حالت عجیبی دهانش را باز کرد، #سپس_از_هوش_رفت. بوی سوختگی داخل حمام پیچیده بود. من خیلی ترسیده بودم. خود مسعود قربانی هم ترسیده بود ولی سعی میکرد خودش را مسلط به کاری که انجام میدهد نشان دهد. سپس مسعود قربانی به محمدرضا گفت آب سرد رویش بریز تا به هوش بیاید. من از حمام بیرون رفتم و وارد اتاقی که جواد محمدی و مصطفی معدنپیشه در آن بودند شدم.»
به موازات این اتفاق، طالب طاهری نیز در اتاق دیگری زیر فشار تهدید و شکنجه منافقین بود: «من آمدم پیش طاهر [جواد محمدی] و رحمان [مصطفی معدنپیشه] که با طالب تنها بودند. طاهر #خیلی_وحشیانهتر عمل میکرد. چند بار دیدم که طالب را تهدید میکرد تا بهحال دیدهای که #پوست یک نفر را #بکنند؟ حتماً ندیدهای. آیا فکر میکردی یک روز به دست ما بیفتی؟ میبینی ما داریم حکومت میکنیم. تو میدانستی که در این شهری که این همه شما گشت در آن به راه انداختهاید، ما شما را این طور دستگیر کنیم و هر کاری بخواهیم با شما بتوانیم بکنیم. طاهر سپس به رحمان اشاره کرد #چاقو را بیاور تا فقط نشانش دهم که چطوری پوست میکنند؛ البته خود این میتواند با اعمال خود، خود را نجات دهد یعنی باید اطلاعات دهد…»
📍گرفتن انتقام بهجای اطلاعات
اعضای بخش ویژه سازمان مجاهدین خلق، شکنجهها و جنایات وحشیانه خود را بر روی طالب طاهری که ۱۶ سال بیشتر نداشت نیز صورت دادند. مهران اصدقی در ادامه فرایند «گرفتن انتقام بهجای اطلاعات» را توضیح داد: «مصطفی چاقو را آورد و به جواد داد. جواد دو بار چاقو را روی #بازوی طالب کشید که خون نیامد. بار سوم چاقو را محکم کشید که بازوی طالب را برید. ناگهان طالب بر اثر درد شدید تکان خورد و خون از بازویش جاری شد. میخواست حرف بزند که جواد گفت خفه شو. دوباره خواست حرفی بزند، جواد گفت خفه شو و با #مشت توی #دهان طالب کوبید طوری که #دندانش شکست و دهانش خونی شد. باز که خواست حرفی بزند جواد گفت الان حالیت میکنم و سپس #میلهای_سربی را برداشت و به #دهان و #فک و #چانه و #دندانهای او زد که وقتی طالب دهانش را باز کرد #دندانهای_شکستهاش به همراه خون و آب دهان روی شلوارش #ریخت. مصطفی نیز با میله سربی دیگر که در دستش بود به #جاهای_مختلف_بدن طالب میزد و این ضربات آنقدر محکم بود که طالب از #ناحیهی_دندههایش احساس درد شدیدی میکرد.»
منافقین که #شقاوت را به اوج رسانده بودند، در همین نقطه متوقف نماندند و هرچه زمان میگذشت، درجه بالاتری از جنایات خود را به نمایش درمیآوردند: «به حمام برگشتم دیدم محسن به هوش آمده است. مسعود قربانی گفت باید با #آب_داغ حال اینها را جا آورد. سپس من آب داغ آوردم و مسعود به من گفت آب داغ را #روی_پاهایش_بریز. من میخواستم آب را یکدفعه خالی کنم که مسعود به من اشاره کرد آب داغ را یواشیواش بریز تا #بیشترزجر_بکشد. من نیز آب داغ را یواشیواش روی پاهای محسن ریختم، طوری که #تمام_تاولهای_پایش_ترکید و خیلی شکل وحشتناکی پیدا کرده بود و از جای باندها خون به راه افتاده بود و #پوست_پاها از بدن #جدا میشد. در همین حین محسن بیهوش شده بود و یک بار که به هوش آمد و پنجههایش را روی شلوارش میکشید مسعود قربانی به من گفت آب داغ را بده و پس از اینکه آب داغ را از من گرفت، آن را روی #دستهای_محسن ریخت که دستهای محسن #پف کرد و #چروک شد و #حالت_پختگی داشت…»
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
4)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشیهای_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند. سپس شکنجه وحشیانه پیش از قت
5)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشیهای_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند.
در ادامه اعضای بخش ویژه مجاهدین به حدی از #جنون رسیده بودند که از هیچ #عمل_غیرانسانی دریغ نمیکردند و تنها درصدد فرونشاندن آتش خشم خود و سرپوش نهادن بر ضعف خود در مقابل نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودند: «من درحالیکه عرق کرده بودم از حمام خارج شدم و به اتاقی که جواد و مصطفی بودند رفتم. با ورود به اتاق #صحنه_دلخراشی را دیدم. #پوست سمت راست #سر طالب #بهمراه_موهایش کنده شده بود و مصطفی حالت رنگپریده و ترسیدهای داشت. جواد محمدی هم در حالی که #چاقوی_خونی در دستش بود، بالای سر طالب که بیهوش شده بود ایستاده بود. وقتی طالب به هوش میآمد حرف نمیتوانست بزند؛ فقط در حالی که دهانش را به سختی باز میکرد، نالههایی از او شنیده میشد و جواد با حالت عصبانی از او میپرسید چرا حرف نمیزنی؟ صدای ناله خود را شدیدتر میکرد و سرِ خود را به شدت تکان میداد. مصطفی سر او را محکم گرفته بود و جواد با عصبانیت #چاقو را #بالای_گوش طالب گذاشت و آن را #برید و بلافاصله چاقو را روی #بینی طالب گذاشت و بینی او را برید طوری که خون زیادی از سر و صورت طالب جاری شد و تمام سر و صورتش غرق در خون شد و پس از احساس درد شدید #بیهوش شد… در همین حین که طالب بیهوش بود جواد محمدی چاقو را کنار #چشم طالب گذاشت و فشار داد که خون از چشمش بیرون ریخت و وقتی بعداً طالب به هوش آمد با آن چشم جایی را نمیدید. در هنگام انجام این کارها #کابل و #پارچه در دست مصطفی بود که هر وقت صدایی بلند میشد با پارچه دهان طالب را میگرفت و با کابل به #سینه و #پاهای طالب میزد… طالب بیهوش در حالی که خون در جاهای مختلف صورتش خشکیده بود روی صندلی همچنان #درحال_شکنجهشدن بود و جواد محمدی در حالی که #انبردست در دستش بود مشغول #کشیدن_دندانهای طالب بود که از دهان طالب خون زیادی بیرون میریخت و دهانش بوی بسیار بدی میداد.»
ادامه دارد...
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist