eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
37هزار عکس
8.8هزار ویدیو
826 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ شما هم منتشر کنید: این پست حاوی کالاهای تولید ملی می باشد که مصرف زیادی در خانواده ها دارند در کنار نام کالاها نام شرکت های سازنده ایرانی هم آورده شده تا مردم عزیزمان به هنگام انتخاب، نشان‌های ایرانی را بشناسند.🇮🇷 ✅ لوازم تحریر : پاپکو، استایلیش، پلیکان، صفا : فکتیس، پارس مداد : پاپکو : ایام : سهند، پاپکو : پلیکان : پارس حساب برند نوشت افزارهای اسلامی - ایرانی:آزاده، روشنا، فطرس، اعلايي، بچه‌هاي آسماني، پرسام، مهتاب، خليج فارس، رويش، يارمهدي، سروش، فاطمي، قاصدك، طرفه، ايام، هدهد، حديث نينوا، ايما، گلدسته، روح الله، اسپي كوه، ريحانه ✅خوراک : لویه، فدک : مریم، ساعی، الکا، ورامین،اویلا، ورینا ، نهان گل(نکته: : روغن هایی که مال کشت و صنعت بهشهر هست، مربوط به شرکت صافولای عربستانه.) : نوبر، شریعت،یسنا، گیل چای، آمارد صومعه سرا، فومنات(بسته ایرانیش...چون رنگ جعبه ها متفاوته و خارجی هم داره)، سحره لنگرود : بایودنت، فیدان ✅ آرایشی_بهداشتی :سپید، پریمکس، آیری، لمس، آمو، اکتیو، تاژ : سپید، پوش، ارکید، پریمکس، برف، کف، داروگر، آیری، تارا، سافتلن : مریدنت، سیلورگیت، بس : آنیکا، برجیس : پرژک، سینره، اکتیو، صحت، شبنم، ایوان، سی گل، بس، فولیکا : داروگر، نسیم، پونه : پنبه ریز، پاتریکس : مینا، ارکیده ✅لوازم_خانگی : واتر سیف(water safe) : احمد(شرکت کالای خانه) ، یزدگل : لیمون(صنعت سازان) : پلان - آپولون - غفاری : مرادی بلور: اسکار(oscar) : کریستال ایران(crystal) : پارس خزر، اسنوا، پاکشوما، شهاب ، صنام، نانیوا : نیوشا، سپاهان، پاکشوما، صنام : اسنوا،پارس خزر، صنام : پاکشوما :پارس خزر، جهان آوا، نانیوا :سایا، صنام : پاکشوما : پارس خزر : پاکشوما، اسنوا،مهراصل : آبسال، پارس، پاکشوما، دونار، ارج، جهان کار، سپهرالکتریک : بوتان، ارج، دونار، آزمون، ایران رادیاتور : اسنوا، پاکشوما، آبسال، موریس، کورال پاکشوما، کروپ پاکشوما : بیمکث،پویامکث،پادیسان، سینجر : کاوه،اصفهان،شوگا،صنعت سازان، نوری تازه،کریستال : جی سی سی، فونیکس، شوگا، اصفهان : پارس خزر : آدنیس، نیک کالا، مشهددوام،پارس، ارج، دونار : اخوان، پویامکث،درسا،بوتان،بیمکث،سینجر : ایکس ویژن، اسنوا، صنام، شهاب : ایکس ویژن : زرین، توس چینی، مقصود، تقدیس : آیروپال، پارس اوپال، جووانی مقصود، دسینی مقصود : آیرکس،صنعت سازان : ناب استیل، صنایع استیل ایران : پاتیلان : کارال، پاتیلان : پاتیلان : ظرف ایران، زرساب، رافیا : غفاری، پارس استیل : پاتیلان، تابان، ظرفیران، ترنج، زرساب، تین، عروس : الیت : ترنج : پارس استیل : پارس خزر : پارس خزر : دقت، تابا، اپولون، پلان، غفاری، سلیمانی : پارس خزر : زنجان : پارس خزر : صنعت سازان، زیباسازان، ناب استیل، نوین، پلاستیک کاشان، کالا پلاست، دنیاپلاستیک، اپادانا، ممتاز، پردیس ماهان ، پارس خزر، بهازکالا : چینی پرنس : پاکشوما، ابسال، اسنوا، سینور، ارج، پارس ، شهاب، صنام، دونار : میلادشرق، پاکشوما، فریدولین : لوفرا(عادل گاز)، بیمکث، پویامکث، الباگاز، آلتون، پیلوت، ارج، صنام، تهران سبحان، رزگاز،سینجر، پادیسان، عالیستان، گلین گاز : امرسان، فیلور ایرانی ، اسنوا، هیمالیا، الکترواستیل، نیکسان، صنام،سینور،پاکشوما، ازمایش، دونار،سینجر،ارج،پارس، اطلس، آیسان : کاچیران (دربازکن): تاباالکتریک، سیماران : پارس خزر، : پارس خزر، نانیوا : پارس خزر : پارس خزر ، نانیوا : پارس خزر : پارس خزر : سایا : پارس خزر، نانیوا : پاسارگاد : وگال ، رویا ، خوشخواب ، تن آسای ، ویستر : چرم آوا : پارس شهاب : تن زیب : بلندا ✅ لوازم الکترونیکی و تبلت : جی ال ایکس، دیمو : فراسو : گرین :پارسی‌جو و یوز ✅ منبع: رنگارنگ دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
🔻فجیع‌ترین جنایت اسرائیل علیه فلسطین چگونه رقم خورد؟ 👇👇👇 دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_
۱★🔻فجیع‌ترین جنایت اسرائیل علیه فلسطین چگونه رقم خورد؟ در این حملات شد و زنان زیادی مورد تجاوز فردی یا دسته جمعی مهاجمان قرار گرفتند، روی بسیاری از با علامت حک شده بود. و و بیمار همه باهم کشته شدند. 📍در روز ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۸۲ آوارگان اردوگاه‌های و در یکی از خونبارترین روزهای زندگی خود از خواب بیدار شدند. کشتاری که به ریاست نخست وزیر مقبور رژیم صهیونیستی و وزیر جنگ وقت این رژیم در این روز با همکاری رئیس ستاد جنگ ارتش اسرائیل در کابینه انجام شد، یکی از سیاه‌ترین نقاط پرونده جنایت‌های رژیم صهیونیستی ضد ملت فلسطین به شمار می‌رود که در روز ۱۶سپتامبر توسط مزدوران رژیم صهیونیستی در لبنان صورت گرفت. این در حالی بود که محاصره اردوگاه‌های صبرا و شتیلا به صورت مستقیم زیر نظر صهیونیست‌ها صورت گرفته و فالانژها زیر چتر حمایتی که رژیم صهیونیستی گسترده بودند، اقدام به کشتار غیرنظامیان و شهروندان و بویژه زنان و کودکان کردند. شکم زنهای باردار در این حملات از هم دریده شد و زنان زیادی مورد تجاوز فردی یا دسته جمعی مهاجمان قرار گرفتند. 🔻جزئیات جنایات صهیونیست‌ها و فالانژها در صبرا و شتیلا ۴۸ساعت کشتار مستمر و خونریزی وحشیانه در این منطقه ادامه پیدا کرد، هر کس به دنبال فرار بود، راهی جز پیش روی خود نداشت و ماندن در این اردوگاه نیز چیزی جز مرگ برای آنها رقم نمی‌زد. صهیونیست‌ها هنگامی اجازه ورود خبرنگاران و خبرگزاری‌های مختلف به نوار غزه را صادر کردند که کشتار فالانژ ها در روز ۱۸ سپتامبر به پایان رسیده بود و رژیم صهیونیستی با قراردادن در و مناطق، بسیاری از آثار جرم را پاک کرده بود. به همین علت است که هیچ آمار دقیقی از میزان تلفات و کشته شدگان این حملات وجود ندارد. این رقم اما تا بیش از ۳هزار جنازه نیز برآورد شده است. به وفور در این منطقه یافت می‌شد. تا قبل از حمله و تهاجم سربازان اسرائیلی به لبنان، دو کمپ مذکور در حدود ۹۰۰۰۰نفر سکنه داشت که ۲۵درصد از آن، بودند. این آوارگان و درماندگان در آغاز در چادرهایی که از طرف آژانس امداد و رفاه آوارگان سازمان ملل برپا شده بود، زندگی می‌کردند. لکن کم‌کم در همان جا برای حفاظت از سرما و گرما، خانه‌های یک طبقه و دو طبقه ساخته شد و آوارگان در آن ساختمانها جا داده شدند. خانه‌های اردوگاه نزدیک به هم بودند و کوچه‌های باریکی آنها را از هم جدا می‌کرد. در همین قسمتها مدرسه، مراکز بهداشتی و مرکز صلیب سرخ «ساف» بنا و تقریبآ همه احتیاجات آوارگان تأمین شده بود. کمیته‌های متعدد «مسئول امور شهرداری» به کارهای روزمره آنان رسیدگی می‌کرد. در کتاب «جنگ بیروت» نوشته است: «از تاریخ ۱۶ تا ۱۸سپتامبر ۱۹۸۱ به مدت کشتار ادامه داشت. درباره اتفاقات وحشتناک و دلهره‌آور آن، خیلی نوشته شده ‌است و لازم نیست که در اینجا بازگو شود. عکسها خود گویا هستند. چیزی که نباید فراموش شود، این است که محکومین [بی‌گناه]، مردان، زنان، کودکان از هر سنی، از خیلی پیر تا خیلی جوان و حتی کودکانی که در آغوش مادران خود بودند، همه به طرق مختلف کشته شدند. آنها کسانی بودند که شده بودند، یا . نیز شده بودند و یا آنان با بریده شده بود. از مقتولین شده بودند؛ معلوم نیست که قبلا و یا بعد از کشتار این طور شده بود. بر روی بدن بسیاری از کشته‌شدگان که نشانه فالانژها است، با چاقو حک شده بود. پزشک، پرستار و بیمار همه با هم کشته شده بودند. بعضی مانده و شده بودند و تعدادی هم همراه با اجساد، در به رفته و زنده به گور شده بودند. همه نویسندگانی که از جنایات اسرائیلیان پرده برداشته‌اند، از به عنوان و صمیمی‌ترین همکار صهیونیست‌ها در خراب و مخفی‌ کردن آثار جنایات آنان، نام برده‌اند. مک براید در کتاب "اسرائیل در بیروت" وقتی که از کشتار بی‌گناهان در اردوگاههای فلسطینیان سخن می‌گوید، می‌نویسد: گورهای دسته‌جمعی به سرعت توسط همان ماشینهای لعنتی [بولدوزر] حفر و اجساد بی‌گناهان در آن ریخته شد. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
3)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشی‌های_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند. مدتی بعد درحالی‌که محسن میر
4)▪️ ، روزی که پوست ۳ پاسدار را کندند. سپس شکنجه وحشیانه پیش از قتل دو پاسدار در دو اتاق جداگانه آغاز شد. مهران اصدقی جریان شکنجه‌های دو پاسدار را به صورت موازی روایت کرد: «دست به کار شدیم. مسعود قربانی و من قرار شد بالای سر محسن میرجلیلی برویم و جواد محمدی و مصطفی معدن‌پیشه سراغ طالب طاهری بروند. قبل از هر چیز جواد گفت بگذارید ببینیم این که گفته‌اند بیهوش می‌کند درست است یا نه. سپس با میله دو بار به طالب زد که بیهوش نشد و گفت یا این میله‌ها الکی است یا این (منظور طالب طاهری) خیلی پوست‌کلفت است. سپس دست به کار شدیم. در حمام من و مسعود قربانی نزد محسن میرجلیلی که روی صندلی بسته شده بود رفتیم. مسعود قربانی خطاب به محسن گفت شنیده‌ام تو اطلاعات نمی‌دهی. می‌دانی ما با دشمنانمان چطور رفتار می‌کنیم؟ اگر اطلاعات ندهی تو را . سپس به من گفت اتو را بیاور. من آوردم. مسعود اتو را به برق زد و اتو در حالی که چراغش روشن شده بود و داغ می‌شد، از فاصله بین تکیه‌گاه صندلی و محل نشستن آن به کمر محسن نزدیک کرد طوری که او احساس می‌کرد که اتو داغ است و فقط به من خیره شده بود و هیچ حرفی نمی‌زد. مسعود قربانی مجدداً سؤال کرد حرف می‌زنی یا نه؟ که به دنبال این حرف ناگهان اتو را به کمر محسن میرجلیلی چسباند که محسن از شدت درد با حالت عجیبی دهانش را باز کرد، . بوی سوختگی داخل حمام پیچیده بود. من خیلی ترسیده بودم. خود مسعود قربانی هم ترسیده بود ولی سعی می‌کرد خودش را مسلط به کاری که انجام می‌دهد نشان دهد. سپس مسعود قربانی به محمدرضا گفت آب سرد رویش بریز تا به هوش بیاید. من از حمام بیرون رفتم و وارد اتاقی که جواد محمدی و مصطفی معدن‌پیشه در آن بودند شدم.» به موازات این اتفاق، طالب طاهری نیز در اتاق دیگری زیر فشار تهدید و شکنجه منافقین بود: «من آمدم پیش طاهر [جواد محمدی] و رحمان [مصطفی معدن‌پیشه] که با طالب تنها بودند. طاهر عمل می‌کرد. چند بار دیدم که طالب را تهدید می‌کرد تا به‌حال دیده‌ای که یک نفر را ؟ حتماً ندیده‌ای. آیا فکر می‌کردی یک روز به دست ما بیفتی؟ می‌بینی ما داریم حکومت می‌کنیم. تو می‌دانستی که در این شهری که این همه شما گشت در آن به راه انداخته‌اید، ما شما را این طور دستگیر کنیم و هر کاری بخواهیم با شما بتوانیم بکنیم. طاهر سپس به رحمان اشاره کرد را بیاور تا فقط نشانش دهم که چطوری پوست می‌کنند؛ البته خود این می‌تواند با اعمال خود، خود را نجات دهد یعنی باید اطلاعات دهد…» 📍گرفتن انتقام به‌جای اطلاعات اعضای بخش ویژه سازمان مجاهدین خلق، شکنجه‌ها و جنایات وحشیانه خود را بر روی طالب طاهری که ۱۶ سال بیشتر نداشت نیز صورت دادند. مهران اصدقی در ادامه فرایند «گرفتن انتقام به‌جای اطلاعات» را توضیح داد: «مصطفی چاقو را آورد و به جواد داد. جواد دو بار چاقو را روی طالب کشید که خون نیامد. بار سوم چاقو را محکم کشید که بازوی طالب را برید. ناگهان طالب بر اثر درد شدید تکان خورد و خون از بازویش جاری شد. می‌خواست حرف بزند که جواد گفت خفه شو. دوباره خواست حرفی بزند، جواد گفت خفه شو و با توی طالب کوبید طوری که شکست و دهانش خونی شد. باز که خواست حرفی بزند جواد گفت الان حالیت می‌کنم و سپس را برداشت و به و و و او زد که وقتی طالب دهانش را باز کرد به همراه خون و آب دهان روی شلوارش . مصطفی نیز با میله‌ سربی دیگر که در دستش بود به طالب می‌زد و این ضربات آن‌قدر محکم بود که طالب از احساس درد شدیدی می‌کرد.» منافقین که را به اوج رسانده بودند، در همین نقطه متوقف نماندند و هرچه زمان می‌گذشت، درجه بالاتری از جنایات خود را به نمایش درمی‌آوردند: «به حمام برگشتم دیدم محسن به هوش آمده است. مسعود قربانی گفت باید با حال این‌ها را جا آورد. سپس من آب داغ آوردم و مسعود به من گفت آب داغ را . من می‌خواستم آب را یک‌دفعه خالی کنم که مسعود به من اشاره کرد آب داغ را یواش‌یواش بریز تا . من نیز آب داغ را یواش‌یواش روی پاهای محسن ریختم، طوری که و خیلی شکل وحشتناکی پیدا کرده بود و از جای باندها خون به راه افتاده بود و از بدن می‌شد. در همین حین محسن بیهوش شده بود و یک بار که به هوش آمد و پنجه‌هایش را روی شلوارش می‌کشید مسعود قربانی به من گفت آب داغ را بده و پس از اینکه آب داغ را از من گرفت، آن را روی ریخت که دست‌های محسن کرد و شد و داشت…» ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
4)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشی‌های_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند. سپس شکنجه وحشیانه پیش از قت
5)▪️ ، روزی که پوست ۳ پاسدار را کندند. در ادامه اعضای بخش ویژه مجاهدین به حدی از رسیده بودند که از هیچ دریغ نمی‌کردند و تنها درصدد فرونشاندن آتش خشم خود و سرپوش نهادن بر ضعف خود در مقابل نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودند: «من درحالی‌که عرق کرده بودم از حمام خارج شدم و به اتاقی که جواد و مصطفی بودند رفتم. با ورود به اتاق را دیدم. سمت راست طالب کنده شده بود و مصطفی حالت رنگ‌پریده و ترسیده‌ای داشت. جواد محمدی هم در حالی که در دستش بود، بالای سر طالب که بیهوش شده بود ایستاده بود. وقتی طالب به هوش می‌آمد حرف نمی‌توانست بزند؛ فقط در حالی که دهانش را به سختی باز می‌کرد، ناله‌هایی از او شنیده می‌شد و جواد با حالت عصبانی از او می‌پرسید چرا حرف نمی‌زنی؟ صدای ناله خود را شدیدتر می‌کرد و سرِ خود را به شدت تکان می‌داد. مصطفی سر او را محکم گرفته بود و جواد با عصبانیت را طالب گذاشت و آن را و بلافاصله چاقو را روی طالب گذاشت و بینی او را برید طوری که خون زیادی از سر و صورت طالب جاری شد و تمام سر و صورتش غرق در خون شد و پس از احساس درد شدید شد… در همین حین که طالب بیهوش بود جواد محمدی چاقو را کنار طالب گذاشت و فشار داد که خون از چشمش بیرون ریخت و وقتی بعداً طالب به هوش آمد با آن چشم جایی را نمی‌دید. در هنگام انجام این کارها و در دست مصطفی بود که هر وقت صدایی بلند می‌شد با پارچه دهان طالب را می‌گرفت و با کابل به و طالب می‌زد… طالب بیهوش در حالی که خون در جاهای مختلف صورتش خشکیده بود روی صندلی همچنان بود و جواد محمدی در حالی که در دستش بود مشغول طالب بود که از دهان طالب خون زیادی بیرون می‌ریخت و دهانش بوی بسیار بدی می‌داد.» ادامه دارد... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist