📝 #ایستاده_بمیرید ولی سرخم نکنید تاریخ پرفراز و نشیب ایران عزیزمان پراست از وقایعی که #کشورهای_خارجی آمدند، #تحقیرمان کردند و رفتند! بدون آنکه ذره‌ای پشیمان و پاسخگو باشند! ▪️بیش از صدسال پیش انگلیسی‌ها با همکاری آمریکا و هند (که در اشغال انگلستان بود) برای تامین آذوقه‌ی سربازان خود در منطقه‌ی خاورمیانه دست به خریدهای گسترده‌ی موادغذایی و دارو زدند و همچنین از ورود غذا و دارو به ایران جلوگیری کردند که این امر موجب #قحطی_بزرگی در #کشورمان شد. ▪️این قحطی از 27 مهر 1296 هجری شمسی تا فروردین ماه 1299 ه.ش به طول انجامید که در پی آن بیش از 9 میلیون نفر از هموطنان‌مان مظلومانه جان باختند! در فیلم یتیم خانه‌ی ایران که روایتی تاریخی از این فاجعه است یک خبرنگار ایرانی از افسر انگلیسی دلیل این اقداماتشان را پرسید، او در پاسخ گفت: #لیاقت_شما_ایرانی‌ها_همین_است ! ▪️حدودا 30 سال بعد در جریان ملی شدن صنعت نفت، باز هم دو کشور انگلیس و آمریکا که ملی شدن نفت را مساوی با قطع‌شدن منافع خود در ایران قلمداد میکردند در 28 مرداد سال 1332 #کودتایی را به پا کردند که طی آن دولت قانونی دکتر مصدق سرنگون شد و تعداد زیادی از #مردم_بیگناه را یا کشتند یا زندانی کردند و هیچگاه هم ازین رفتار خود ابراز پشیمانی نکردند. ▫️روزگار گذشت تا اینکه مردم ایران در سال 1357 به پا خواستند و دست به دگرگونی گسترده در تمام امورات کشور زدند که اینبار هم برخی کشورهای زورگو نظیر آمریکا به شدت منافع خود را در خطر دیدند، بهمین دلیل چندماه بعد از این حرکت عظیم مردم، دیوانه‌ای به نام #صدام را تحریک به حملهزی نظامی علیه کشورمان کردند. ▪️در طی این جنگ هشت‌ساله چند صدهزار نفر ناجوانمردانه به شهادت رسیدند، تعداد بی‌شماری زخمی شدند و هزاران میلیارد ضرر اقتصادی به کشورمان وارد شد. ▪️در جریان همین جنگ در روز روشن ناو یواس‌اس‌وینسنسِ آمریکا (USS Vincennes) هواپیمای مسافربری ما را مورد هدف قرار می‌دهد که 290 تن از هموطنانمان من جمله 66 کودک زیر 12 سال در آسمان پرپر شدند و آنها نه تنها بابت این جنایت عذرخواهی نکردند بلکه به فرمانده این ناو #ویلیام_راجرز ، مدال شجاعت نیز دادند!! این مثال‌ها یکی از هزاران #ظلم و #جنایاتی بود که برخی قدرت‌ها در همه‌ی این سالها علیه کشورمان انجام داده‌اند. ما تنها قربانی جنایت‌هایشان نیستیم، اما تقریبا تنها ملتی هستیم که از این ظلم‌ها چشم پوشی نکردیم، تسلیم نشدیم و در برابرشان سرخم نکردیم. 🔻و امروز شاهد آن هستیم که همان آمریکایی که خودش را برترین قدرت نظامی دنیا می‌داند و برای هیچ کدام از جنایت‌هایش پاسخگو نبوده و نیست می‌آید در خلیج فارس و برخلاف قواعد مرسوم بین‌المللی مجبور است به زبان فارسی به سوالات و خواسته‌های نیروهای نظامی ایران پاسخ بدهد! 🔻خبره‌ترین کماندوهایشان در همین خلیج #دستگیر می‌شوند، #زانو میزنند و #اشک می‌ریزند! 🔻پیشرفته‌ترین هواپیما‌هایشان به #تسخیر نخبگان ایرانی در می‌آید و برای بازپس‌گیری‌اش #التماس می‌کنند! 🔻جهت در امان ماندن #ناوها و #هواپیماهایشان از چنگِ دلیرمردان نیروی دریایی و هوافضا، #عاجزانه خواهش می‌کنند! 🔘 اینها رفتار همان کشورهای زورگویی ایست که روزگاری می‌آمدند ما را تحقیر می‌کردند، می‌رفتند و عین خیالشان هم نبود! 🔸اما امروز حرف تمام ایرانی‌ها به آنها این است: بله؛ شما باید بخاطر جنایاتی که در حقمان کردید در منطقه‌ی ما به زبان فارسی پاسخگو باشید، برای در امان ماندن ناوها و هواپیماهای‌تان خواهش کنید، نیروهایتان باید در برابرمان #زانو_بزنند ، #گریه_کنند و برای برگرداندنشان به #عذرخواهی و #التماس بیافتند. شما آدم کش‌ها حالا حالا ها باید تحقیر شوید، چون؛ #دوران_بزن_دررو_تمام_شده‌است . ✍ محمدعلی_ذبیح‌نژاد دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist

6)▪️ #عملیات_مهندسی، روزی که #داعشی‌های_وطنی پوست ۳ پاسدار را کندند. قساوت قلب اعضای بخش ویژه تا حدی بود که برخی از اعضا از ادامه #شکنجه‌های_قرون_وسطایی جا زدند و نتوانستند ادامه چنین #جنایاتی را تحمل کنند: « #لثه‌های این برادران حالت بدی پیدا کرده بود، طوری که #دهانشان خیلی بوی بدی می‌داد و حالتی که انگار یک چیزی بگندد داشت و این مسئله به خاطر همان اعمال شکنجه‌ها بود و #خون‌مردگی‌ها در بدن آن‌ها. طاهر در حالی که با چاقو وارد حمام شده بود گفت این یکی مسائل را می‌گوید یا نه یا دلش می‌خواهد مثل آن یکی #پوستش_کنده_شود؟ من بیرون آمدم و به اتاقی که طالب در آن بود رفتم. دیدم قسمتی از #پوست_سر را به همراه #موهای او #کنده است و شکل آن حالت خیلی بدی داشت. طالب بیهوش بود که رحمان با ریختن آب سرد می‌خواست او را به هوش بیاورد ولی رحمان هم حالت خیلی بدی داشت. البته این مطلب را نمی‌خواست نشان دهد ولی من می‌فهمیدم که از این کار خوشش نمی‌آید. نه آنکه رحمان دل‌رحم بود، ولی حالت و عکس‌العملی که برادران پاسدار نشان می‌دادند طوری بود که حالت چندش‌آوری داشتیم. من در آن موقع یک لحظه نمی‌توانستم فکر کنم که چه دردی آنها می‌کشند و فقط فکر این بودم که از معرکه‌ای که مسعود قربانی و طاهر راه انداخته‌اند عقب بیفتم.» از سوی دیگر #شکنجه‌های_دلخراش بر روی محسن میرجلیلی نیز به موازات طالب طاهری در جریان بود: «خود من هم کابل و پارچه در دستم بود که به حمام برگشتم. چند ضربه #کابل به #کف_پا و #بدن محسن میرجلیلی که هنوز بیهوش بود زدم که تکان خورد و به هوش آمد. پس از به هوش آمدن دهانش را باز می‌کرد و وقتی دهانش باز می‌شد بوی گندیدگی شدیدی از دهانش می‌آمد و #لثه‌های #دندان‌هایش حالت پوسیدگی داشت. اصلاً همه جای بدنش سست شده بود و بدنش مقاومت طبیعی خود را از دست داده بود. حتی یک بار که مسعود قربانی موهای او را می‌کشید و من با کابل می‌زدم و محمدرضا دهان محسن را گرفته بود، مسعود پس از #کشیدن_موهای_محسن دست‌هایش پر از مو شده بود. خود من هم یک بار این کار را کردم که مقداری از موهای محسن کنده شد و دستم پر از مو شد. سپس محسن را که دیگر رمقی در بدن نداشت باز کردیم و داخل اتاق دیگر بردیم و با #زنجیر به میز بستیم.» تروریست‌های بخش ویژه سپس دست به اعمال شنیع‌تری زدند و شکل جدیدی به شکنجه‌های خود دادند: «پس از اینکه طالب به هوش آمد جواد از او اطلاعات می‌خواست و در مورد یک‌سری کارت و مدارک پاسداری که از جیب طالب به دست آورده بود سؤال می‌کرد و می‌گفت آدرس دوستانت را به ما بده که طالب جوابی نمی‌داد. جواد گفت این طوری نمی‌شود، باید این را #کبابش کرد و مصطفی به آشپزخانه رفت و یک #گاز_پیک‌نیکی و یک #سیخ به همراه خودش آورد و به جواد داد. جواد سیخ را دو بار #سرخ کرد و به #ران_طالب زد و بار سوم سیخ را سرخ کرد و روی دکمه‌های جلو شلوار طالب گذاشت که شلوار طالب سوخت و سپس #سیخ_داغ به #بدن طالب اصابت کرد که یک‌دفعه طالب شوکه شد و به این شکل جواد آلت طالب را سوزاند و تمام فضای اتاق را #بوی_سوختگی_پارچه و #گوشت_بدن پر کرده بود و چون نمی‌توانستیم درب‌ها را باز کنیم همان طوری بو به داخل راهرو هم رفته بود و تا حدی فضای خانه را پر کرده بود. پس از اینکه طالب بیهوش شد جواد و مصطفی او را از روی صندلی باز کردند و جواد یک #شیشه #نوشابه آورد و می‌خواست به طالب استعمال کند. من نمی‌توانستم این صحنه را ببینم و از ترس از اتاق خارج شدم و بعداً مصطفی جریان استعمال شیشه را به من توضیح داد.» با پایان یافتن شکنجه‌ها، مسعود قربانی و جواد محمدی شکنجه‌گاه را ترک کردند: «طاهر نهایت کار این طور گفت که ما فقط انتقام گرفتیم و اطلاعات نگرفتیم و بعد با مسعود دست‌های خود را شستند و رفتند. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist