eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
35.6هزار عکس
8هزار ویدیو
650 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
مژده بر اهل خرد باز به تن جان آمد         حجت یازدهم رحمت رحمان آمد خلف پاک نبی، زاده ی زهرای بتول       از گلستان علی نوگل خندان آمد مخزن علم خدا مفخر ارباب خرد       محرم راز و نماینده ی یزدان آمد زکی و خالص و هادی و  سراج حرمین         حضرت عسگری آن رهبر ایمان آمد منبع فضل و عطا و کرم و جود و سخا   صاحب خوی نکو معدن احسان آمد خسرو مهر و وفا آنکه به خاک ره او    وحش و طیر و همه خلق به فرمان آمد قاسم  شوکت کفار و پناه ضعفا حاکم دین مبین حافظ قرآن آمد  : مجتبی و عسکری هر دو ز نسلِ حق نوشته روی قلبِ حضرت زهرا، حسن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ولادت با سعادت علیه السلام مبارک باد🌺
گل باغ پدرت بودی و پرپر نشدی سوخته در وسط شعله، پس ِ در، نشدی فاطمه بوده ای اما جگری از تو نسوخت وسط شعله ی آتش پسری از تو نسوخت گل رویت به خدا لطمه ای از خار ندید پهلویت از نوک مسمارِ در، آزار ندید تو گل یاس پدر بوده ای اما نه کبود روی گلبرگ تنت جای غلافی که نبود در دل حادثه ها زخم به روی تو نخورد دست نامحرم بی رحم به روی تو نخورد هفده روز قم از داغ تو سرتاسر سوخت او نود روز غریبانه در آن بستر سوخت : زائرت زائر زهراست ولى بى بى جان خاک غمبار كجا و حرم امن كجا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز وفات سلام الله علیها تسلیت باد🏴
رونگیر ای آبروی کائنات از مرتضی درددل کن باعلی ای حضرت خیرالنسا پیش چشمان علی سوسو نزن مهتاب من دست برپهلونگیر ای حضرت مشکل گشا شانه برگیسوی زینب میزنی آهسته تر ای فدای نام تو هفت آسمان و انبیا جان من جان برلبم کردی کنار بسترت حرفی ازرفتن نزن ای گوهر بیت ولا ای همه پشت وپناهم بی پناهم بعد تو ای پناه بی پناهان یادگار مصطفی ای همه بودونبودم بی تو تنها میشوم ای همه داروندارم حضرت شمس هدی فاطمه من فاتح بدروحنین و خیبرم دیده واکن تاببینی حال ما بهر خدا یادم آمدلحظه ای راکه توافتادی به خاک تیره شد پیش نگاه تو تمام ماسوا دودبودوآتش ومسماروسیلی و کتک بین آتش مانده بودی ای گل باغ حیا پشت درماندی ودرافتاد روی پیکرت اشک میریزد زچشمان حسین و مجتبی : 💔 از من نکردی خواهشی نُه سال حالا که چیزی خواستی تابوت میخواهی؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ایام شهادت سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴 🏴
وقت غسلت به لبم آمده جانم، زهرا زخمهای بدنت، برده امانم زهرا سرخ شد صورتِ آبی که چکید از بدنت چه سرت آمده بانوی جوانم، زهرا؟ تا سحر خیره به رویت شدم و آب شدم بد سرت خورده به دیوار، گمانم زهرا ذکر می گفتم و دستم به پرت خورد آرام بند آمد وسط ذکر، زبانم زهرا بازوی لاغرت اینقدر ورم کرده چرا؟ با که گویم من از این داغِ گرانم زهرا؟ آستین بین دهان کردم و فریاد زدم زخم مسمار، درآورد فغانم زهرا کاشف الکرب دلم، چوبه ی تابوتت را بر سر شانه گذارم؟ نتوانم زهرا پیش قبرت به روی خاک زمین میافتم میروی از بر من یار کمانم زهرا؟ پدرت آمده اما بدنت را آخر با چه رویی به پیمبر برسانم زهرا؟ خاک با دست خودم بر بدنت میریزم حق بده که به لبم آمده جانم زهرا خوشیِ بعد تو را، فاتحه اش را خواندم تا ابد یاد غمت، فاتحه خوانم زهرا : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴 🏴
از خوب و بد هر عملت با خبرم من چون از رگ گردن به تو نزدیکترم من صد بار اگر توبه شکستی و گذشتم صدبار دگر توبه کنی می گذرم من درخواب فرو میروی و غافل از اینکه مشتاق به دیدار تو در هر سحرم من تو ثانیه ای حال خوش از خویش بیاور تا با همه ی جاه و جلالـم بخرم من وقت خوشی و خنده به من نیست حواست در وقت گرفتاریت اول نفرم من ترسی به دلت راه نده چون که برایت در واهمه ی روز قیامت سپرم من جز من نسپاری به کسی قلب و دلت را چون ساخته أم در دل پاک تو حرم من از رحمت و بخشندگی ام باخبری تو از خوب و بد هر عملت با خبرم من : سه شنبه ی دگر منتظر نشسته به راه به سر کشیده مِی هجر را به همره آه خدا کند که بیایی نگفته ام اما خدا کند که نبیبنی مرا به حال گناه سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بداقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهری باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گرچه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتم روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دست گیرم روضه خوان روضه ی گودال شد : رمضان گشته ولی حالِ مُحرّم داریم آری، با هر عطشی یادِ حسین میافتیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ، طاعات و عباداتون قبول حق🙏
گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست مجنون که بی محلی لیلا کشید، گفت: ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد پیش کسی که پیش شمااستخوان شکست قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود بالا نرفت آنکه زد و نردبان شکست حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد آن هفته خودبخود دوسه تااستکان شکست با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت زینب نخورده است در این امتحان شکست در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت دندان ِتو که جای خودش، خیزران شکست : یاغی نی‌ام، ترحمی ای پادشاه حسین گردن کشیـده‌ام کـه تماشـا کنم تــورا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خانه ات آباد، از داغ توام خانه خراب هيچ بودم، پوچ بودم، روی من كردی حساب از تو ممنونم كه بين اين همه خلق خدا محض كار نوكری كرديد ما را انتخاب آنچه را عاشق به بيداری فراوان ديده است زاهدان آن را نمی بينند حتی بين خواب آه از اين روضه كه جمعی به ظاهر اهل دين اصل دين را دوره اش كردند با فكر ثواب با پيمبرها خدا حرف از عطش زد بارها عرش را لرزانده قطعأ ناله های آب آب میگذارد يک مسلمان راس مهمان در تنور راهبی خاكستر از سر شست آن هم با گلاب مرد مست وخيزران وبوسه گاه مصطفی من نميدانم چرا نازل نشد آنجا عذاب در كنار راس سالار شهيدان راس كيست لطمه زد بر صورتش با ديدن آن سر رباب : بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
امشب دلم گرفته برای دلت حسن قربان بیقراری و چشم ترت حسن یک گوشه ای نشستی و هی آه میکشی تصویر کوچه آمده در خاطرت حسن هربار وقت ضربه ی سیلی که میرسد خود را گذاشتی عوض مادرت حسن اوپیش چشم تو به زمین خوردوناله زد این داغ تا ابد نشود باورت حسن تو بهر گوش پاره ی او ناله ها زدی اوگفت زیرلب که فدای سرت حسن امشب کمی ملاحظه کن آه کم بکش درپیش چشم خواهر غم پرورت حسن : 💔 نام حَسن که میشنوم روضه ها همان روزدوشنبه،کوچه ی باریک ومادر است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
من باتوزندگی نکنم،پیر می شوم بی تو من ازجوانی خودسیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حَرَمَت ذرّه پروریست من دررواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده باتوصاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کزبانگ آن چوسیل سرازیر می شوم آن نامه ام که ازسرتعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمینگیر می شوم : خوب یا بد،هرچه باشد،عیبِ دلتنگیست این من به هرکس میرود مشهد،حسادت میکنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
سینه ی تنگ مراجرعه هوائی بدهید خشکی کام مرا آب بقائی بدهید هرکسی همنفسم شد، نفسش بند آمد نفس سرد مرا حال و هوائی بدهید ره صدساله به یک طرفة العینی بروم گر به دستم به بر نیل، عصائی بدهید شک ندارم که شود خسرو شیرین دهنان عشقتان راچو به هر بی سروپائی بدهید راه دوری نرود آن شرف الشّمس شما گر که در حین رکوعی به گدائی بدهید گوشه ی چشم شماخانه ی امّیدمن است کنج این خانه مرا کاش که جائی بدهید من از این دیر خرابات دگر خسته شدم مرد و مردانه مرا اذن رهائی بدهید یا که جانم بسِتانید و به قبرم ببرید یا برات سفر کـرب و بلائی بدهید : گله‎ای نیست اگر این همه آواره شدیم تا زمانی‌ که نیایی‌تو، سروسامان نیست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام