eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
789 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
ساده ، بی آلایش ، کم حرف و خندان بود برق کار ماهر و پر کاری بود 👌 یکبار صداش زدم گفتم : حسین آقا بیا ناهار گفت فعلا کار دارم بعدها فهمیدیم روزه است بی سر و صدا کارش را انجام می داد و به اندازه چند نفر کار میکرد بزرگترین خصلتش بی ادعا و بدون هیاهو بودن، بود... 🍃🌹 دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
✅ اگر آقا اباالفضل العباس از ما سوال⁉️ کنند: من برای یاری کردن امامم از آب💧 گذشتم، دستهایم🙌 را دادم، چشمم👀 را دادم، تیر🗡 را با چشمم خریدم، تیرها را با جان💚 و دل قبول کردم، ولی دست از یاری امام زمانم❗️برنداشتم، شما برای امام زمانتان چکار کردید⁉️ چه جوابی داریم بدهیم⁉️ 💠آیا بخاطر امام زمانمان از یک گذشته‌ایم⁉️😔 💢چگونه یارانی همچون عباس برای امام زمان خویش باشیم دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
شکسته بالی و با دخترت سخن گفتی کمی ز غربت خود را برای من گفتی چقدر طعنه شنیدی چقدر دم نزدی چقدر حرف خدا را به مرد و زن گفتی چقدر حرف دلت را به چاه می‌بردی چقدر درد و دلت را به خویشتن گفتی دم غروب سلامی به همسرت دادی گمان کنم که به زهرا ز آمدن گفتی دلت گرفت پدر یاد مادر افتادی ز شعله‌های در و از لگد زدن گفتی یتیم‌ها که برای تو شیر آوردند ز بی‌وفایی این کوفیان به من گفتی تو از شلوغی و ترس از ربودن اطفال ز سنگ خوردن و سختی رد شدن گفتی برايم از غم بزم حراميان اي واي برايم از غم معجر نداشتن گفتی سحر به رسم سفارش کنار عباست فقط حسین حسین و حسن حسن گفتی نوشت بر کفنت جوشنی حسین غریب تو از وصیت زهرا و پیرهن گفتی ز کشتن نوه‌هایت ز کشتن پسرت ز قتلگاه و بدن‌های بی کفن گفتی نــوكر نـوشـت: اللَّهُمَ الرزُقنا کَربَلا هرکس دعایی میکند «شب های احیا» من هـم فقط یـک حـرف دارم بارالـهـا این «اربعین» با ذکر «زینب» دم بگیرم پـای پیـاده از «نجـف» تـا «کــربلا» را صلي الله عليک يااباعبدالله الحسين آجرک الله یا امام زمان(عج)🏴 دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
مـعلـم در کــــلاس از دانـش‌آمــــوزان ســـــؤال کـــــرد به نظر شما چه کسانی نماز نمی‌خوانند؟ ⬅️دانش آموز اولی ( از روی معصومیت) گفت: کسانی که #مرده‌اند ⬅️بچه دومی ( از روی ندامت) گفت: کسانی که نماز خواندن #بلد_نیستند ⬅️بچه سومی جواب معقولی داد گفت: کسانی که #مسلمان_نیستند ⬅️بچه چهارمی گفت: کسانی که #کافر هستند نماز نمی‌خوانند. ⬅️بچه پنجمی گفت: کسانی که #از_خداوند_نمی‌ترسند نماز نمی‌خوانند. دانش‌آموزان جوابشان را دادند ولی من به فکر فرو رفتم من جزو کدام گروه هستم؟ ۱)- آیا من مرده‌ام؟ ۲)- آیا من نماز بلد نیستم؟ ۳)- آیا من مسلمان نیستم ۴)- آیا من از پروردگارم نمی‌ترسم؟ ۵- آیا مگه من کافرم ( نعوذبالله) که جلوی پروردگارم سجده نمی‌کنم؟؟؟؟؟ ✅ کسانی که نماز نمی‌خوانند، حتماً در این باره فکر کنند دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💚 ❣بہ حق خداے شب قدرها ✨بیا اے دعاے شب قدرها ❣حضور تو تنها نفس می دهد ✨بہ حال و هواے شب قدرها اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @Defa_Baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 منظوم امام علی(ع)، جدیدترین اجرای گروه همخوانی محمد رسول الله(ص) در حرم امام رضا(ع) دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
🚩شکایت مجلس از دولت به دیوان محاسبات درباره ارز کالاهای اساسی پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتگو با تسنیم: 🔹از دولت به دیوان محاسبات شکایت کرده‌ایم تا وضعیت روشن و مشخص شود که ۱۴ میلیارد دلار کجا هزینه شده است. 🔹طبق شواهد موجود به دلیل نبود نظارت مستمر و جامع از سوی دولت شاهد هستیم که برخی ارز دولتی و حتی نیمایی را برای مصارف دیگری از قبیل غذای حیوانات، مواد بهداشتی غیر ضروری و دیگر موارد هزینه کرده‌اند. 🔹روش مجلس در تخصیص 14 میلیارد دلار برای تأمین کالاهای اساسی به دولت مناسب نبود و به نوعی چک سفید امضا به دولت داده شد، زیرا موارد و نحوه مصرف طبق این قانون مشخص نیست و دولت هر کجا دلش بخواهد می‌تواند آن را هزینه کند. https://tn.ai/2018807 دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
✅ فرار از زندان (۴) در اين زمان، بلافاصله ديگر هم سلولي‌هاي او به سرعت دست به كار مي‌شدند و به منظور جلوگيري از و ، ابتدا به سرعت لباس‌هاي خودشان را به تن او مي‌پوشاندند و پتو، لباس، گوني و هرچه كه در داخل سلول داشتند، ‌روي مصدوم مي‌انداختند و دسته‌جمعي شروع به مشت و مال و ماساژ دادن او مي‌كردند. طولي نمي‌كشيد كه مصدوم بيچاره، رفته رفته حال خود را بازمي‌يافت، رنگ چهره‌اش تا حدودي طبيعي مي‌شد و به هر حال، از مرگ حتمي نجات مي‌يافت. خود من دوبار دچار اين شدم كه به وسيله نجات يافتم. علاوه بر اعمال اين شكنجه‌هاي جسماني، آنان دست به انجام انواع شكنجه‌هاي روحي مختلف هم مي‌زدند، مثلاً يك بار، يك نفر از پاسداران دستگير شده را كه قبلاً شناسايي كرده بودند، به داخل يك سالن مخصوص و نسبتاً بزرگي كه گنجايش همه را داشت، آوردند. ابتدا ما را دور تا دور سالن زير نظر افراد مسلح سرپا نگه داشتند؛ به طوري كه هيچ‌كس جرأت تكان خوردن و هيچ‌گونه عكس‌العمل مخالفي را نداشت. در اين هنگام، پاسدار بيچاره را در حالي كه مرتب با ته قنداق تفنگ و لگد و مشت مي‌زدند، و به وسط سالن كشيدند. سپس سه يا چهار نفر مرد قوي‌هيكل از دموكراتهاي مزدور، از هر طرف به او هجوم آوردند و با لگد، مشت، شلاق، چوب، ته قنداق، سرلوله تفنگ و هرچه كه در دسترس‌شان بود، به جان او افتادند. پاسدار مقاوم و مؤمن، ضمن تحمل همه اين ضربه‌ها،‌ شجاعانه با صداي بلند، شروع به آياتي از مجيد كرد و با خداي خودش - پيش از اين كه كاملاً از پا درآيد - به راز و نياز مشغول شد. دژخيمان آن‌چنان او را مضروب كردند كه و شكست، ، و به كلي خرد و سرو صورت ، پر از جراحت و خون شد. گاهي چند نفر دست او را يكي يكي خم مي‌كردند و برخلاف مفصل مي‌پيچاندند و ، چرق كاملاً مي‌كردند يا با انداختن انگشت از دو طرف، او را مي‌دادند. در كليه اين احوال، همه ما دسته‌جمعي فرياد ياحسين... ياحسين... سر مي‌داديم، كه پاسخ اين ياحسين ياحسين‌هاي ما، جز شليك گلوله يا ته قنداق و نبود. ولي همه ما، هيجان‌زده، بدون توجه به اين ضربه‌هاي مرگبار، همچنان با فريادهاي خود ادامه مي‌داديم. گاهي كه وضع برادر پاسدار را و نزديك به شهادت مي‌ديديم، چند نفري ناگهان با فرياد ياحسين، مردان مسلح را با خيز سريع كنار مي‌زديم و خود را روي و از پا درآمده قرباني بي‌گناه مي‌انداختيم. حتي خود من دوبار بي‌اختيار، خود را روي پيكر خون‌آلود و در حال مرگ يكي از اين پاسداران انداختم كه نتيجه آن، چيزي جز وارد شدن ضربه‌‌هاي محكم و خرد كننده قنداق و سرلوله تفنگ و و از هم شكافتن سر و خرد شدن انگشت مياني دست راستم نبود. در اين موقع، كار كه به اين مرحله مي‌رسيد، همه برادران، بي‌اعتنا به ضربه‌هاي تفنگ، تيراندازي و ساير تهديدها، از جا كنده مي‌شدند و فريادكشان به وسط سالن مي‌ريختند. دموكراتها هم به محض اين كه وضع را خطرناك مي‌ديدند، ضمن خاتمه دادن به برنامه شكنجه خونين خود، به فكر آرام كردن بچه‌ها و انتقال فوري ما به داخل سلولها مي‌افتادند. ۱۵ روز از انجام آخرين برنامه خونين آنان گذشته بود كه همه ۳٠نفر ما را از داخل سلولها به داخل يك اتاق ۳ در ۴ منتقل كردند. در همان شب، برادر ، سرداري از خاك قهرمان‌پرور خراسان، ما را به دور خود جمع كرد و اظهار داشت: «برادران! بايد تا فرصت باقي‌ست، فكري به حال خودمان كنيم و راه چاره‌اي براي نجاتمان پيدا نماييم. در غير اينصورت، مطمئن باشيد هيچ كدام از ما زنده نمي‌مانيم.» همه بهت‌زده به چهره هم نگاه مي‌كرديم. آثار هيجان، اضطراب، ترس و وحشت، در چشمهاي از هم باز شده بيشتر برادران مشاهده مي‌شد. هيچ‌كس جرأت حرف زدن نداشت. آخر اين پيشنهاد از نظر اكثر بچه‌ها، امري محال و باور نكردني به نظر مي‌رسيد. سرانجام باز هم خود او رشته سخن را بدست گرفت و گفت: «ما چاره‌اي نداريم جز اين كه طرح يك را براي خودمان بريزيم؛ هرچند كه منجر به كشته شدن همه ما در اين راه بشود. در اين صورت هم با شهادت، به مقصود خود رسيده‌‌ايم و چنانچه زنده بمانيم و نجات يابيم، جهادي ديگر انجام داده‌ و از چنگ اين دژخيمان و شكنجه‌هاي روزافزون آنان نجات يافته‌ايم.» كم‌كم برادران هم كه تحت تأثير كلام قاطع و دلايل قانع‌كننده او قرار گرفته بودند و موضوع برايشان جالبتر شده بود، تكاني خوردند و چند نفر يكصدا با هم سؤال كردند: «آخر چطوري؟» لبخند بر لبهاي آن برادرمان نقش بست. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist