eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
789 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد شرح این خون گریه راآخر نمیدانم چه شد احترامش راپدرخیلی سفارش کرده بود آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد در که کلاًسوخت،میخ درنمیدانم چه شد بعدازآن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد شدفدک سیراب ازسرچشمه ی پهلوی او لاله های رسته بر بستر نمیدانم چه شد موی مادرراکه میدانم شده ازغم سپید گیسوی بی شانه ی دخترنمیدانم چه شد دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب ریسمان برگردن حیدر نمیدانم چه شد هیچ کس قبرشریفش رانمیداند کجاست آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد : نیمه شب چون فاطمه در خاک شد سینه ی شاهد از این غم چاک شد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
روکه سیلی میخورد آثار میماند بجا جای پنجه روی گل بسیار میماند بجا  دست سنگینی اگرچرخیدروی صورتی زیر پاها یک خط دوّار میماند بجا  لابلای ناسزاگم شدصدای ضربه اش پشت پیچ کوچه این اسرار میماند بجا چون که پیغمبربه مکرکفر ازدنیا رود اهل بیت وحی راآزار میماند بجا میرودازخانه بیرون فاتح خیبر، ولی فاطمه بین درودیوار میماند بجا  یادزخم سینه آتش میزند این خانه را در که می سوزد،ولی مسمار میماند بجا بعد زانوی غم رابغل کرده از یل خیبر همین مقدار میماند بجا  : روی سیلی خورده ی زهرا شهادت میدهد از علـی مظلومتر مردی در این دنیا نبود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
شبی بذکر علی از لبم عسل می ریخت بروی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن برای مشکل خودطرح راه حل می ریخت به یادصحن نجف سینه درطپش افتاد چقدردل که به پایت درآن محل می ریخت مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با ملاحتی که از آن حُسن لم یزل می ریخت برای درک تو دریای عشق در کامم خدادوقطره عطش کاش لااقل می ریخت من ازتبارتوهستم به آن نشان که خدا غبارِ پای تو را در گلم ازل می ریخت : با دیده شبی ندیده ها را دیدم بی پرده تمـام ماسـوا را دیدم ایوان نجف نشسته بودم که سحر در وجه علی ذات خـدا را دیدم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
ازروزگارقسمت اگر این خرابی است شُکرِخدا که تُربتِ ما بوترابی است از بس علی علی زِ لبم چکه می‌کند یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است خورشیدنیزنام علی نقش سینه است روزم که هیچ هرشبِ من آفتابی است یک ذره از محبتِ مولا قیامت است آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است جُز رو به مرتضی دلِ ما رو نمی‌زند تا مرتضاست مَرد که زانو نمی‌زند بر قُدسیان به جلوه‌ی قِدیس می‌شود قدوسیان به سجده که تقدیس می‌شود معراج رفت و دیدپیمبرکه قبله کیست تنها جمالِ اوست که تندیس می‌شود با هر پیمبری به جمالی ظهور کرد نوح وشعیب وموسی وجِرجیس می‌شود میدان نیامده همه‌ی عَمروعاص ها در میروند و دامنشان خیس می‌شود شوریده‌ایم و شیعه‌ی آن شیر پروریم ما کعبه ایم پایِ علی سینه میدریم : غلامِ حضرتِ عشقم، نجف بهشتِ من ست تو بنده را بطلب، سینه خیز می آیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
نام ما را بنویسید گدایان علی نوکرو حلقه به گوشان غلامان علی صاحب کون و مکان است نباشد اغراق تخت شاهی دوعالم بود از آن علی نه فقط روز ازل بلکه فراتراز آن گشته جبریل امین خادم و دربان علی نسل من ایل و تبارو همه ی اجدادم لطف زهراست شدیم بی سروسامان علی بهترین منصب عالم بخدا باشد این بنویسند مرا کلب نگهبان علی می زنم تا ابدالدهر من ازحیدر دم همه ی ارض و سما ریزه خور خوان علی حرمش شد بخداقبله ی جان ودل من زین سبب بود که گشتیم مسلمان علی ظاهرو باطن عالم نبود غیر ازاو این خدا بود که ظاهر شده در جان علی : حضرتِ عشق عجب حال و هوایی داری خودمانیم چه ایوانِ طلایی داری سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
خدا با اسم اعظم یاعلی گفت ملک در اولین دم یاعلی گفت عجب سریست در خلقت که از خاک چو بر می خاست آدم یاعلی گفت عصا در دست موسی اژدها شد کلیم آنجا مسلم یاعلی گفت مسیحا دم از آن گردید عیسی که در دامان مریم یاعلی گفت محمد در شب معراج برخاست به قصد قرب اعظم یاعلی گفت ز لیلایی شنیدم یاعلی گفت به مجنونی رسیدم یاعلی گفت مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یاعلی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد و او هم یاعلی گفت نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه کم کم یاعلی گفت علی را ضربتی کاری نمی شد گمانم ابن ملجم یاعلی گفت مگر خیبر ز جایش کنده می شد یقین آنجا علی هم یاعلی گفت : دلم گرفته بهانه؛ «سلام شاه نجف» که قبله گاهِ دلم گشته بارگاه نجف سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
ما خـادمـان خانه ی آل پیمبریم هستیم خاک این درُ از خلق برتریم وقتی که مقصد و هدف ماست نوکری در این مسیر ما همه با هم برادریم ما را نوشته اند گـدایان تا زنده ایم بر در این خانه نوکریم روز ازل به دست پر از مهر حک شد به قلب ما که گرفتار حیدریم از سامرا و کرببلا و دمشق و قم تا کاظمین و مشهد و سوریه می پریم وقتی علی ست سایه ی امنِ حضور ما پس بچه های حضرت زهرای اطهریم فرقی نمیکند ز کدامین قبیله ایم وقتی که عاشقیم تماما برابریم از مال و ثروتِ همه دنیا فقط همین شال عزای خود به دل قبر می بریم : مـادرم بعد خدا نام تو را یادم داد عادت کودکی ماست گفتن ما سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
برای وصف تو لالند منطق و اِدراک دلیل خلقتِ افلاک و خواجه ی لولاک نوای اشهدُ اَنّ علی ولیُّ الله نموده یکصدوده بار در دلم پژواک مدد گرفته قلم از همین ندا گویا که گشته توسنِ طبعم به مدحتان چالاک به روی قلب من از ابتدا یقین دارم غلامِ قنبرِ حیدر نموده حک، حکّاک شکافت کعبه که عالم بفهمد این نکته به عشق روی تو کرده خدا گریبان چاک و دشمنان تو مولا بدون شک هستند ز دامنی هوس آلود و نطفه ای ناپاک به وقت کندن خیبر چرا نفهمیدند؟ ابوتراب بخواهد جهان شود در خاک دلیل روز حسابی تو، از حساب چه بیم؟ قسیمِ جنّت و ناری تو، از عذاب چه باک؟ جزای مدح تو ای شاه لافتی، بخشم به آن جوان که از او آمد استخوان و پلاک! : دلم گرفته بهانه که قبله گاهِ دلم گشته سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنم اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط می شود زنجیر را از پای نوکر وا کنی من خودم رسوای این وآن شدم با معصیت پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر اصلا اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی واسطه چه بهتر از این نام زهرا هست که آنقدر میکوبم این در را که آخر وا کنی گریه از نان شبی که میخورم واجبتر است کاشکی بر چشم خشکم نهر کوثر وا کنی من گرفتاری خود را میبرم امشب نجف تا گره های مرا با دست حیدر وا کنی : به سوی شاه نجـف بگذر ای نسیمِ صبا زمین ببوس و ز روی ادب سلامش کن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
جز او کسی لیاقت حیدر شدن نداشت شایستگی فاتح خیبر شدن نداشت دُرّ نجف اگر به علی منتسب نبود باور کنید ارزش گوهر شدن نداشت تردید نیست گنبد حیدر اگر نبود اصلا دلی هوای کبوتر شدن نداشت چون روز روشن است، که جز مرتضی کسی با احمد افتخار برادر شدن نداشت با اذن فاطمه ست اگر حیدری” شدیم ورنه کسی اجازه ی نوکر شدن نداشت فریادهای أَیْنَ تَفِرّوا” گواه بود با او کسی توان برابر شدن نداشت حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب حتی کسی لیاقت قنبر شدن نداشت : غلامِ حضرتِ عشقم، نجف بهشتِ من است تو بنده را بطلب، سینه خیز می آیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را برای دردها پیدا نمودم راه تسکین را پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را میخواند رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟ عصا را اژدها کردی شما… امّا نمیدانم چرا؟موسی گرفته در میان خلق تحسین را زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا مریدان نجف گویند، حتی مردم چین را مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست نمیخواهم بدون تو دمی این دام رنگین را برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود: فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد شنیدم در پس پرده تو داری برتر از این را محبت بر تو کار هرکس و ناکس نمی باشد نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را زمان قبض روح عاشقان میایی از این رو زیارتنامه باید گفت در آن لحظه تلقین را : بدون حب شما عشق نابفرجام است جوان نجف که نبیند جوان ناکام است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
کسی دکان نگشوده ست بی جواز علی که رزق هیچ کسی نیست بی نیاز علی خدا به داد ترازوی عادلان برسد اگر حساب بسنجند با تراز علی جهان سوال بزرگی ست، کشف خواهد شد اگر که چاه بگوید چه بود راز علی گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟ چه خواستی که نداده ست دست باز علی بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید چه دیده از دو دم تیغ یکه تاز علی به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست نماز هیچ کسی را به جز نماز علی : شایسته است رو به نجف، عاشقِ علی شب را سحر کند همه در حالت سجود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
شان تو در اندیشه ما جا شدنی نیست درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند ، دُرّ نجف شد ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت، چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی... هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز میثم تمار نداریم ما غیر علی با احدی کار نداریم : کشته ما را غم هجران شما مولا جان اشک از هجر شما میل چکیدن دارد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
نفس تا یار من باشد، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل، اگر مولا شود حاضر و یا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کردومنکرگشت محضررا یقیناً بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگردرخوابِ خودبینی،بهشت وحوض کوثر را مرا همراه با شیرش، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت، ببوسم دست مادر را : سلام صبح قیامت، سلام اهل بهشت به محشری که تو ساقی کوثرش باشی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید که بی اذن علی تیر از کمان بیرون نمی آید علی را گر که بردارند از بین شهادت ها صدا از بند بند این اذان بیرون نمی آید نگوید گر که ابراهیم در آتش علی جانم یقینا سربلند از امتحان بیرون نمی آید چه رزمی می کند حیدر که در هنگام پیکارش صدا از دوستان و دشمنان بیرون نمی آید همینگونه به وقت گفتن تسبیح زهرایش نفس از سینه ی صاحبدلان بیرون نمی آید دهانم باز شد ذکر علی سوزاند دنیا را به جز آتش که از آتشفشان بیرون نمی آید شنیدم شاطر عباس صبوحی گفته بی نامش به ولله از تنور گرم نان بیرون نمی آید نجف میخانه ی شیعه ست یعنی مشتری اینجا بمیرد دست خالی از دکان بیرون نمی آید چه زحمت میکشی بیهوده عزرائیل، ازاین تن؛ _نخواهد حیدر کرار جان بیرون نمی آید : به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید که بی اذن علی تیر از کمان بیرون نمی آید علی را گر که بردارند از بین شهادت ها صدا از بند بند این اذان بیرون نمی آید نگوید گر که ابراهیم در آتش علی جانم یقینا سربلند از امتحان بیرون نمی آید چه رزمی می کند حیدر که در هنگام پیکارش صدا از دوستان و دشمنان بیرون نمی آید همینگونه به وقت گفتن تسبیح زهرایش نفس از سینه ی صاحبدلان بیرون نمی آید دهانم باز شد ذکر علی سوزاند دنیا را به جز آتش که از آتشفشان بیرون نمی آید شنیدم شاطر عباس صبوحی گفته بی نامش به ولله از تنور گرم نان بیرون نمی آید نجف میخانه ی شیعه ست یعنی مشتری اینجا بمیرد دست خالی از دکان بیرون نمی آید چه زحمت میکشی بیهوده عزرائیل، ازاین تن؛ _نخواهد حیدر کرار جان بیرون نمی آید : به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی از ازل چرخانده دلها را خدا، سوی علی او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق بس که سلمانها، مسلمان کرد با بوی علی گر میاندیشی نماز و روزه‌ات را میخرند ای برادر! این تو و این هم ترازوی علی بیشتر از برق دَمهای دو سوی ذوالفقار دوستان را کشته خَمهای دو ابروی علی هرکه دل خوش کرده در عالم به نام دیگری یاعلی نشنیده است از سوی بانوی علی آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی ما و خاک کوی قنبر، قنبر و روی علی : دستِ خودم که نیست، دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است یاعلی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دیوانگی در عشق اصلا دلبخواهی نیست پس در حقیقت های عالم اشتباهی نیست از پیچ و تاب گیسوانت خوب فهمیدم غیر از مسیر مستقیمت هیچ راهی نیست ما را گدایی ی سَرِ کوی تو آقا کرد هر تاجداری لایق این پادشاهی نیست چاهی که با آن درد و دل کردی یقین دارم حتی کبوترهای آن عرشی ست« چاهی» نیست در برکه ی روز غدیرت اهل دل دیدند غیر از جمال دلربایت هیچ ماهی نیست آیا به جز حب تو در عالم ثوابی هست؟ وقتی به جز بغض تو در عالم گناهی نیست جایی که ابروی تو خود میزان اعمال است شیواتر از لبهای تیغت دادخواهی نیست : تير شعری ميزنم اما هدف در دست توست پادشاها، مُهرِ ايوان نجف در دست توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
جز او کسی لیاقت حیدر شدن نداشت شایستگی فاتح خیبر شدن نداشت دُرّ نجف اگر به علی منتسب نبود باور کنید ارزش گوهر شدن نداشت تردید نیست گنبد حیدر اگر نبود اصلا دلی هوای کبوتر شدن نداشت چون روز روشن است، که جز مرتضی کسی با احمد افتخار برادر شدن نداشت با اذن فاطمه ست اگر "حیدری" شدیم ورنه کسی اجازه ی نوکر شدن نداشت فریادهای "أَيْنَ تَفِرّوا" گواه بود با او کسی توان برابر شدن نداشت حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب حتی کسی لیاقت قنبر شدن نداشت : رو به ایوان نجف می‌ایستم با احترام هم به بابایم علی هم مادرم زهرا سلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دل شکسته ی من انس با علی دارد امید از همه بگسسته تا علی دارد منم ز شهر ولایت ز کوچه ی عشاق شناسنامه ی من مهر یا علی دارد خدا مدال علی دوستی به ما داده ست به غیر کشور شیعه کجا علی دارد؟ خدا یکی و علی هم یکیست در عالم علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد در آن محیط که از دست و پا نیاید کار دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد نه در گذشته، در آینده نیز هر ذی روح نظر به مرحمت مرتضی علی دارد به روز حشر برای شفاعت امّت علی، حسین و رسول خدا، علی دارد : من اگر عرض ارادت نکنم میمیرم اهل عالم به عرض ادب میچسبد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علیست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد هرچه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد : بده برگ امانت را، بزن امضا زیارت را نجف ایوان طلایت را، امیرالمومنین حیدر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تَرَک کعبه به معنای همان لبخند است هرکه نزدیک علی بود دلش دربند است چشم در چشم غزلها به علی رو کردم شعر در وصف علی مصرع و بیتش قند است ها علیُ بشر کیف بشر حک شد باز و از این خط بجا مانده دلم خرسند است گفت وقتی که بمیری تو ببینی رویم سود در حبّ علی این سند پیوند است علی از قسمت ایوان طلا می‌بیند جان زهرا بطلب بر لبم این سوگند است چشم بستم که به صحنش برسانم خود را یک بغل نور در این قاعده و ترفند است : بیهوده نگرد، کیمیا ذکر علی ست آن معجزه ی گرانبها ذکر علی ست با دیدنِ ایوان نجف فهمیدم دارویِ تمام دردها ذکر علی ست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
من کویرم لب من تشنه‌ ی باران علیست این لب تشنه‌ی ی پرشور غزلخوان علیست اینکه گسترده‌تر از وسعت آفاق شده‌ست به یقین سفره‌ ی گسترده‌ ی دامان علیست منّت نان و نمک نیست سر سفره‌ ی او پس خوشاآنکه در این دنیا مهمان علیست آتش اشکی اگر در غزلم شعله‌ور است بی‌گمان قطره‌ای از درد فراوان علیست لحظه‌ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد که جهان آینه‌ در آینه حیران علیست کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده‌ست تا بدانیم کلید در این خانه علیست از دم صبح ازل نام علی را می‌خواند دل که تا شام ابد دست‌به‌دامان علیست : چه سخت ميگذرد بر من و قلم وقتی كه شعر هر شب اين دفترم نباشی تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
عطر لباس کهنه ی تو جنت آفرین عرش است در مساحت فرش حصیری ات شمشیر میزنی و زجا کنده میشود قلب دلاوران عرب، از دلیری ات وقت نبرد، زَهره ز میدان ربوده ای پیش یتیم، رو شده قلب حریری ات درجنگ دیدنیست اگر سربلندی ات وقت نماز کُشته مرا سربه زیری ات ای روزیه تمام جهان زیر خاتمت عالم اسیر این همه سائل پذیری ات تو رازق جهانی و نان جوین نبود در سفره ی تو شاهد یکبار، سیری ات بی اختیار، نام تو را رب نوشته ایم رو شد برای خلق، مقام ضمیری ات در نوجوانی‌ات شده‌ای جانشین عشق تکیه زدی کنار خدا وقت پیری‌ات با وصله های بی حد و اندازه ای امیر کفشت ملول کی شده از هم مسیری ات پای سقیفه مانده به گل تا ابد ولی دارد ادامه تا به ابد دستگیری ات : کشور عشق مرا، شاه تویی بنده غلام از منِ بنده فراوان، به شهنشــاه سلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام