eitaa logo
دفاع مقدس
402 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عکس‌های زیرخاکی
👈 کانال: "عکسهاے زیرخاکے" @Axe_zirkhaki 🔹تلگرام: https://t.me/Axe_zirkhaki ▫️ایتا: http://eitaa.com/Axe_zirkhaki ▪️سروش: http://sapp.ir/Axe_zirkhaki ➖مجموعه تصاویر قدیمی وکمتر دیده شده، شامل: عکس، فیلم، کلیپ...
✍️ 🌴 دوران - ۶۰ 💠 ای کاش ده پسر داشتم و فدای امام و انقلاب می‌کردم —(روایتی از: بهجت افراز) 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
صادق_آهنگران_روضه_و_مناجات_در_مسجد.mp3
5.29M
⏳ دوران #دفاع_مقدس | #سال_64 📢 صوت| روضه و نجوای حاج #صادق_آهنگران 🌷شب جمعه و قبل از خواندن دعای کمیل در مسجد شهر #فاو 🔹 #عملیات_والفجر_8 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
صادق آهنگران - دعای کمیل.mp3
21.44M
📢 صوت | حاج ☘🌸 دعای کمیل 🌸☘ 🌴 دوران 🆔 Defa_Moqaddas ✔️ JOIN
هدایت شده از دفاع مقدس
💠 تبادل 👇👇
هدایت شده از مدافعان حرم
[ Photo ] 💎در زلفِ چون کمندش ای دل مَپیچ کآنجا 💎سرها بریده بینی ,بی جُرمو بی جنایت ا▫️💠▫️💠▫️💠▫️ 🌴 ۲۱ تیر ماه 🌈 تولد شهید #مدافع_حرم آقا_محسن_حججی 🌿 توصیه شهید حججی: 💠 از همه خواهران عزیزم و از همه زنان امت رسول‌الله، میخواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید. روز #عفاف_حجاب ╔═══ ⚘ ═════ 🕊 ════╗ 🆔 @Modafeane_Haram_ir
هدایت شده از مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلم لحظه اسارت شهید محسن حججی به دست داعش... تروریست های خون اشام داعش لحظه ی اسارت شهید محسن حججی را منتشر کردند.. لبیک یا زینب س ╔═══ ⚘ ═════ 🕊 ════╗ 🆔 @Modafeane_Haram_ir
هدایت شده از مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم دیده نشده از #شهید_محسن_حججی و توضیحات او در مورد تانک! ▫️شهید حججی فرمانده گروهان تانک بود. 🆔 @Modafeane_Haram_ir
هدایت شده از دفاع مقدس
15.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم| جشن اعیاد و ولادت حضرات معصومین علیهم السلام - دوران #دفاع_مقدس 💠 مقر تاکتیکی لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب(علیه‌السلام)- گردان سیدالشهدا(ع) 🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN
هدایت شده از دفاع مقدس
💠 خاطره ای از پزشک اسیر عراقی... ▫️در جریان فتح بزرگ خرمشهر من مسئول آوردن اسرا بودم. اسیرها را از منطقه به پشت جبهه یعنی ایستگاه راه آهن اندیمشک تحویل می دادیم تا بعدازظهر و نزدیکی های غروب می آوردیمشان داخل تیپ دو زرهی دزفول. یک روز آنقدر اسیر آوردیم که تمام کانون های قطار پر شد. به ما گفتند دیگر جا نداریم، لذا اسیرها را به مقر تیپ بردیم. جمعیت آنها زیاد بود به اندازه یک زمین فوتبال بزرگ!! تمام غذای تیپ را بین آنها تقسیم کردیم، تازه به یک سومشان هم نرسید. من به اتفاق یکی از همکاران با یک خودرو جیب رفتیم درب یک به یک منازل سازمانی تیپ و درخواست کردیم اگر کسی غذا یا نان اضافه دارد بدهد تا ببریم برای اسیرها. آن شب گذشت. فردا صبح اعلام کردند اسرا را گروه گروه برای انتقال به ایستگاه راه آهن ببریم. گروهی که تحویل من دادند گفتند در بینشان یک پزشک هست و در زمان تحویل، اطلاع بده. گفتم برای چه؟ گفتند جا و مکان دکترها و افسران ارشد عراقی باید از بقیه جدا باشد. من هم برای این که او اشتباه نشود، پشت پیراهنش با ماژیک درشت نوشتم: "دکتر". در زمان تحویل، به آن مسئول گفتم یک دکتر هم بین اسرا هست. گفت کجاست؟ ما هر چه گشتیم دکتر را پیدا نکردیم! تعداد افراد درست بود ولی دکتر نبود. آن مسئول گفت: شاید نیاوردی یا تو گروه دیگری هست. من اصرار کردم او در بین همین اسراست، لذا با کمک دژبان، همه را به کناری آوردیم تا قضیه روشن شود. یک سرباز خوزستانی داشتیم و او خطاب به اسرا به زبان عربی گفت: اون کسی که دکتر هست بیاد بیرون! ...نخیر کسی بیرون نیامد! من هم که فقط یک لحظه این دکتر را دیده بودم قیافه اش یادم رفته بود. تا اینکه به فکرمان رسید پیراهنهایشان را درآورده و پشت و رو بپوشند. آنها هم این کا را کردند. در این هنگام یکی از بچه ها داد زد پیدا شد، پیدا شد!! ... تازه فهمیدیم این اسیر عراقی فکر کرده بود پشت پیراهنش به جای کلمه "دکتر" نوشته بودیم "اعدام" ... و او هم از ترس پیراهنش را وارونه پوشیده بود که معلوم نباشد.😊 —(راوی: سروان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، خسرو نادری) 🆔 Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
😊طنز جبهه😊 💠دعای ماه رجب 🔹ایام ماه رجب بود و هر روز دعای «یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر» را می‌خواندیم. روحانی گردان قبل از مراسم، برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت “یا ذوالجلال و الاکرام “رسیدید، که در ادامه آن جمله “حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار ” می آید، با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست حرکت دهید. 🔸هنوز حرف حاجی تمام نشده، یکی از بچه های تُخس بسیجی، از انتهای مجلس بلند شد و گفت: حاج آقا! اگر کسی محاسن نداشت، چه کار کنه؟ ▪️برادر روحانی هم کم نیاورد و در جواب گفت: محاسن بغل دستی‌اش را بگیره! چاره‌ای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد! 😊... و بچه ‌ها زدند زیر خنده🍀🌼🌸 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
😊 شوخ طبعی رزمنده ها 🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد. 🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند. 🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ... 🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟ @Defa_Moqaddas