eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.2هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
كاميون نشسته بودند... احمد بسيجي دلاور و زبلي بود كه هنگام اسارت، تير به پايش خورده بود و عراقي ها تونستند زخمي گيرش بياندازند...! (نفر سومي هم بود كه هر چه جستجو كردم نتونستم پيداش كنم.) دوستان جز بازماندگان مجروح كه قبل از ميدون مين اسيرشون كرده بودند، بقيه زخمي هاي داخل ميدون مين رو تير خلاصي زدند و شهيد كردند! متاسفانه از هيچكدام از ما براي پرويز كاري بر نمي اومد! كاميون حركت كرد دقيقاً راهش رو از محل عبور تانكها انتخاب كرده بود شايد از عمد! با هر چرخش تاير كاميون، گردوغبار بسيار غليظي بآسمون ميرفت و بالبطع اون وارد قسمت بار ميشد، كه ما هم از نعمت گردوغبار بي نصيب نشيم! غلظت گردغبارِ خاك بسيار زياد و خيلي زجرآور بود هيچ جايي رو نمي ديديم! حتي بهرام كه روبرويم نشسته بود رو نمي ديدم... تموم هيكل مون زير خاك رفته بود، تنفس كشيدن سخت و قيافه هامون مثل مجسمه شني شده بود حدود نيم ساعت عذاب آور همينطور گذشت تا اينكه كاميون ايستاد! وقتي توقف كرد دستور داد پياده بشيم : انزلوا.... سرعة هلاه سرعة. سرعة پياده شديم... باورتون نميشه قابل شناسايي نبوديم از بس كه بر سروصورت مون خاك ريخته شده بود! بهرحال وقتي پياده شديم و خودمون رو دوباره مانند روش گوسفندي تكونديم كمي دوربرمون رو برانداز كرديم متوجه جماعتي شديم كه زير آفتاب سوزان جنوب، تشنه و مظلومانه نشسته بودند، خدايا، اينا كيا هستند!؟ چرا اينجا...!؟ زير آفتاب داغ! دقت كردم، اي بابا...! اينا كه بچه هاي گردان خودمونن! همانايي كه صبح هنگام اسارت، افسوس ديدارشون تا ابد رو خورده بوديم اما حالا بايد در كنارشان بنشينيم و ... نشستن كنار دلاور مردان گردان انشراح...! گردان دلاوري كه به ناحق، طعمه نابلدي و كم تجربه بچه هاي واحد اطلاعات عمليات تيپ شدند....! افسوس صدافسوس 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ✨ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار کرببلا ای حرم و تربت خونبار حسین اینهمه لشکر آمده عاشق دیدار حسین 🔻با نوای حاج صادق آهنگران دارخوین ۲۲ تیر ۱۳۶۱ # http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
گزارشگری دیدنی شهید غلامرضا رهبر در جبهه های نبرد در کانال دوم حماسه جنوب، شهدا 👇 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 سردار محمدکوثری فرمانده لشکر۲۷؛ تاریخ ۱۱دی ۶۶ " نیروهای ما می گویند ما حاضریم ده برابر آتش شلمچه را تحمل کنیم ولی اینجا نمانیم. اینجا ۷۰ درصد جنگ با طبیعت است و هرچه زمان عملیات عقب بیفتد برای ما سخت تر است." (تکاپوی جهانی برای توقف جنگ.ص ۵۱۰) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔴 جنگ هشت ساله (۶ در گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجى صادقى رئیس پژوهشکده تحقیقات اسلامى ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ دفاع مقدس ما حقیقتا مصداق جهاد و دفاع در راه خدا بود و خدا آن را مدیریت کرد. این ایرادها را به خدا هم مى گیرند. به پیامبر هم مى گرفتند. در جنگ احد به پیامبر پیشنهاد کردند که برویم بیرون شهر پیامبر احترام گذاشت و قبول کرد و بعد انتقاد کردند! یا در بعضى از غزوات دیگر به تدابیرى که پیامبر مى فرمودند بعضى ها ایراد مى گرفتند. مگر به امیرالمؤمنین این ایرادها را نگرفتند؟ مگر على(ع) را از اوج پیروزى، به تن دادن به یک شکست مجبور نکردند؟ چه کسانى؟ کسانى که اهل درک مسائل ولایت نبودند! من مى خواهم این را عرض بکنم آن کسى که مى گوید ما در دفاع مقدس برادر کشى کردیم، شایسته است که دهن او پر از خاک شود! یا بعد از خرمشهر چه باید انجام مى شد، نمى فهمد! ما اگر در برابر این تجاوز وحشتناک مقاومت نمى کردیم، از انقلاب، از اسلام نابى که به وسیله این انقلاب شکل گرفته بود الان خبرى نبود، و حتى خود آنها الان نبودند! ببینید که کشورهاى دیگر به ما چگونه نگاه مى کنند. شکر و سپاس خدا را که الان وقتى نگاه مى کنیم به دنیا هیچ کشورى و هیچ امتى به عظمت و اقتدار کشور ما نرسیده اند و الان غبطه ما را مى خورند. 🔅 درخواست آتش بس بعد از فتح خرمشهر، یک تاکتیکى بود که دشمن مى خواست جبهه ها را سرد نگه دارد و بعد در تجاوز بزرگترى اهداف نامشروع خود را پیگیرى کند. یک شاهد مثال بر این قضیه بعد از پذیرش قعطنامه بود که حضرتعالى فرمودید که آن حمله اى که صورت گرفت به کمک منافقین که خود خیانت بسیار بزرگى را در حق ملت ایران روا داشتند و این فصلِ خیانت منافقین در جنگ براى ملت ایران و به ویژه براى نسلهاى جدید ناگفته مانده است. این یک دلیل. نکته بعدى آن خوى تجاوزگرى صدام بود که به او اجازه نمى داد ساکت بماند بویژه اینکه هدف صدام شکست انقلاب اسلامى بود که در واقع به نمایندگى از استکبار و دشمنان انقلاب اسلامى در منطقه این کار را انجام مى داد و وقتى که در جنگ با ما به نتیجه نرسید، به کویت حمله کرد. یعنى آنهایى که مى گویند صدام ساکت مى نشست، آدم شده بود، خوب اینجا را باید ببینند! همه این تجهیزات و امکانات دوباره علیه ما به کار گرفته مى شد. امّا سیاست استمرار جنگ که با فرماندهى معظم کل قوا حضرت امام(ره) بود و ایثار و فداکارى رزمندگان و ملت ایران صدام را مایوس کرد. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🛡❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 ( ۱۳ محمود خدری عمليات رمضان ٢٣ تير ١٣٦١ (ماه مبارك رمضان) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🔸تصميم به اعدام دستجمعي از كاميون پياده و كنار دوستانم نشستيم... تازه متوجه شديم بعضي از زخمي ها رو بيمارستان نبردند و زير آفتاب داغ داغ بصره، رها كردند... واي خداي من، پرويز حيدري رو گوشه ايي رها كردند و اهميتي نميدادند، چنان از بدنش خون جاري شده كه زير پايش گِلي از خونآبه تشكيل شده بود! حدود ٤-٥ ساعت همان حالت مانديم، عذاب آور بود! تشنگي از يك طرف، آفتاب سوزان از طرف ديگر، بدتر از همه چشم و دست ها بسته! بچه ها آب درخواست كردند، با هزار منت مقداري آب گرم با پارچ پلاستيكي آوردند...! يكي از دوستان عرب زبان به مكالمات عراقي ها دقت كرد، متوجه مشاجره بين سربازان عراقي شد، ظاهراً دو دسته بودند، عده ايي درخواست تيرباران دستجمعي ما رو داشتند، در مقابلش گروهي مخالفت كرده و اجازه اينكار رو ندادند! حتي كاميون هايي كه براي انتقال ما به پادگاني در بصره آمده بودند رو برگرداندند! اونقدر فشار تشنگي و گرسنگي زياد بود كه بنده تا اينجا يادمه...! متاسفانه از اين محل تا بصره و رسيدن به سوله نگهداري اسرا هيچ چيز يادم نمياد...! لذا پرونده تا رسيدن به بصره مي بندم... 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ✨ ادامه مطلب را می گذاریم تا جناب خدری باز بنویسند و تقدیم حضورتان کنیم. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 سردار غلامرضا جلالی رئیس پدافند غیرعامل "جمع بندی همه ما این بودکه این مسیر جنگ را تمام نمی کند و اگر بخواهیم جنگی تمام بشود باید در جنوب تمام شود چون در آنجا توانمندی هایمان بیشتر است و می توانیم حرف آخر را بزنیم‌ در اینجا (شمال غرب) نیروهایمان در کوه، ارتفاعات، یخ، برف، و جاده های قاطری مستهلک می شود و از بین می رود ... به لحاظ استراتژیک مخالف بودیم و می گفتیم جنگ در کردستان، موضوع جنگ را حل نمی کند ... اینکه فکر کنیم آمده ایم شمال غرب و در اینجا بجنگیم تا جنگ تمام شود، نظر همه دوستان این بود که چنین اتفاقی نمی افتد." (روایتی از سرزمین مجاهدت های خاموش. مجله رمز عبور . شماره ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ ص۸۱) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔴 جنگ هشت ساله (۷ در گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجى صادقى رئیس پژوهشکده تحقیقات اسلامى ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 نقش امام خمینى(ره) در دفاع مقدس حقیقت این است که مدیریت امام بر کل انقلاب و از جمله بر دفاع مقدس نشات گرفته از همان ولایت تشریعى خدا بود. رهبرى امام تجلى بخش و تبلور ولایت معصوم بود که ولایت معصوم خود تجلى بخش ولایت الله است. لذا در تحلیل و تبیین آن به راحتى نمى شود به همین اندیشه هاى خودمان اکتفا کنیم. این یک واقعیت است که معجزه اى بود. در رابطه با دفاع مقدس هم گرچه حضرت امام(ره) به ظاهر دور از صحنه جنگ، در جماران، مستقر بود اما با جرات مى توان گفت مدیریت جنگ، فرماندهى کل قوا به معناى واقعى اش به دست امام و هدایتها و دستورات امام انجام مى شد. مثلا به رزمندگان این پیام رسید که «امام خواهان آزادى مهران است». من نمى توانم جزئیات جلسه طرح مانور فرماندهان و رزمندگان را در این باره بازگو کنم. آنان براى اینکه این کار را انجام دهند و مهران را به گونه اى آزاد کنند که دشمن مجددا نتواند بر آن تسلط پیدا کند، باید عملیاتى گسترده را انجام مى دادند و قسمتهاى دیگرى مثل تپه هاى قلاویزان را هم به تصرف در مى آوردند. اما پس از کارشناسى معلوم شد، نیروى انسانى و امکانات براى این عملیات، بیش از یک دوم مورد نیاز موجود نیست. ولى به مجرد اینکه عزیزان متوجه شدند نظر امام چیست، گویا خود این دستور و اراده امام، انشاء قدرت مى کرد. ایجاد توان مى کرد. نه فقط ایجاد تکلیف مى کرد، بلکه روحیه ها را بالا مى برد بالا تا جایى که به ایمان و استقامتى مى رسیدند که قرآن مى فرماید: یک نفر در مقابل بیست نفر مى تواند مقاومت کند! و دیدیم که مهران با همان نیروها و با همان توانمندیها آزاد شد و خیلى هم وسیع تر! حصر آبادان یکى از همین موارد بود، بنى صدر رفته بود و بچه ها خودشان را یافته بودند. اولین نکته اى که در ذهن آنها بود، این بود که امام خواسته است حصر آبادان شکسته شود. اتفاقا این اولین عملیات بزرگى بود که این عزیزان طراحى کردند، قبلا عملیات دیگرى را به این عظمت طراحى نکرده بودند. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🛡❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210726-WA0023.opus
3.28M
🍂 🔻 عمليات رمضان ٢٣ تير ١٣٦١ (ماه مبارك رمضان) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 خاطره صوتی تکمیلی برادر محمود خدری در عملیات رمضان و مجروحيت پرويز (مسلم) حيدری در عمليات رمضان http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 سرلشکر علاءالدین خَمَس جانشین سابق فرماندهی سپاه سوم عراق؛ " هنگامی که (عبدالکریم) الخزرجی در سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۶.ش) به ریاست ستاد ارتش منصوب شد، از صدام پرسید؛ قربان یادتان می آید در سال ۱۹۸۳ مقاله ای در مورد به دست گرفتن ابتکار عمل مجدد نوشته بودم؟ اکنون مجبوریم جنگ را تمام کنیم چون بر لبه پرتگاه هستیم، همه منابع موجود را مصرف کرده ایم و توان افراد را تحلیل برده ایم تا آنجا که برخی ده سال در ارتش خدمت کرده اند. اکنون حتی یک سال دیگر هم نمی توانیم به این جنگ ادامه دهیم و باید با به دست گرفتن مجدد ابتکار عمل، جنگ را تمام کنیم." ( جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام ، " گروه کوین وود" ص ۲۵۰) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔴 جنگ هشت ساله (۸ در گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجى صادقى رئیس پژوهشکده تحقیقات اسلامى ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 دستاوردهاى دفاع مقدس درباره دستاوردهاى دفاع مقدس نظرتان چیست و آیا به اهدافمان رسیدیم؟ اینکه فرمودید آیا به هدفمان رسیدیم، ما هدفى نداشتیم، دشمنى به ما حمله کرده بود باید در مقابلش مى ایستادیم! انقلابمان و نظاممان را حفظ مى کردیم. دشمن نتوانست یک وجب از زمین ما را بگیرد و ذره اى به انقلاب ما آسیب برساند این بزرگ ترین پیروزى بود، چون اجازه ندادیم که دشمن بتواند به اهدافش برسد! و حتى او را ناتوان و ذلیل و پشیمان کردیم! هم او را و هم همه پشتیبانان او را! ما اسم دوران هشت سال را گذاشته ایم دفاع مقدس. ما حمله نکرده بودیم. ما تعرضى نکرده بودیم که جایى را بگیریم. ما دنبال این بودیم که انقلابمان را حفظ کنیم، تمامیت ارضى و نظاممان را حفظ کنیم. که در طول دویست سال گذشته هیچ گاه کشور مثل این مقطع عمل نکرده بود، با این که عرض کردم ظاهرا آمادگى اش نبود. اما نکته دوم اینکه آیا در کنار این پیروزى، به نتایجى دیگر هم رسیدیم یا نه دو مطلب را بیان کنم. اول اینکه ببینیم دشمن با چه هدفى متعرض انقلاب شد و جنگ را تحمیل کرد. من به نظرم مى آید که هدف محورى و اساسى استکبار جهانى به همراهى نظام سوسیالیستى شرقى و دست نشاندگى صدام و برخى از دیگران که در منطقه بودند، این بود که انقلابى را که با ماهیت دینى شکل گرفته بود و این خطر را براى آنها داشت که به تدریج کل منطقه و کل جهان را تحت تاثیر قرار دهد، از بین ببرند. این جمله گویا مال نیکسون در همان اوائل انقلاب است که: «انقلاب اسلامى ایران زلزله اى است که تمام کاخها را، از جمله کاخ کرملین و کاخ سفید را ویران مى کند!» و لذا نیکسون پیشنهاد مى کند که دو ابرقدرت شرق و غرب در برابر این انقلاب اسلامى وحدت پیدا کنند. جالب این است که ایشان همان کسى است که چند سال قبل از آن کتابى در چهارصد و هفتاد صفحه درباره خطر پیشرفت کمونیسم به سوى غرب نوشت و غرب را ترساند از نفوذ کمونیسم در غرب! چطور شد که همین آقا بعد از پیروزى انقلاب، چنین پیشنهادى مى کند؟! ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🛡❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 روزهایی پرحادثه ۱ علیرضا مسرتی / از کتاب دِین ⊰•┈┈┈┈┈⊰• 🔅 ..و آغاز رسمی جنگ و ورود به دفاع مقدس ما شورای مرکزی کانون و بسیج سپاه در حال برنامه ریزی یک تجمع و رژه دانش آموزی گسترده از دانش آموزان دبیرستان‌های اهواز بودیم که خبرهایی از گسترش درگیری ها در خرمشهر و بستان رسید. من، سعید درفشان، سید محمدرضا، محمود ياسين، صادق کرمانشاهی، و محمدرضا نیله چی در زیرزمین کانون بودیم که ناگهان صدای غرش شدیدی شنیده شد! همگی به طرف پشت بام کانون دویدیم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. چند صدای انفجار آمد و دو هواپیمای جنگی را در آسمان صاف آخرین روز تابستان دیدیم که از سمت فرودگاه می آمدند و از بالای سر ما با همان صدای غرش گذشتند. هواپیماها آنقدر پایین بودند که خلبان آنها به وضوح دیده می شد. آنها میگ های عراقی بودند که باند فرودگاه اهواز را بمباران و به سرعت منطقه را ترک کردند. جنگ عراق علیه ایران آغاز شده بود و همه در حیرت و سردرگمی به سر می بردند. شب اخبار سراسری تلویزیون اعلام کرد که چند فروند هواپیمای عراقی فرودگاه های چند شهر بزرگ چون تهران را بمباران کرده اند. بعد تصویر امام خمینی بر صفحه تلویزیون ظاهر شد که با آرامش و لبخند خاصی که کمترین اثر نگرانی در آن دیده نمی شد گفتند: دزدی آمده سنگی انداخته و گریخته است. به حول و قوه الهی ملت ما چنان سیلی به صدام خواهند زد که از جایش بلند نشود.) روز دوم مهر، موقع نماز مغرب و عشا در مسجد اعلام شد که سپاه قصد دارد عده ای از جوانان داوطلب را به خرمشهر بفرستد؛ کسانی که مایل اند، بعد از نماز به محل سپاه مراجعه کنند. من، صادق کرمانشاهی، حمید رمضانی، سید محمدعلی حکیم، جواد شالباف، رضا پیرزاده، محمدرضا نیله چی، و حمید پرهیزگار و جمعی که تعداد آنها به هشتاد نفر می رسید، بعد از نماز به سمت سپاه در باغ معین رفتیم. حدود دویست نفر از بچه های مساجد شهر آنجا جمع شده بودند. حسین علم الهدی جلوی جمعیت ایستاد و سخنرانی کرد. او گفت که امروز واقعه کربلا تکرار شده است؛ یک طرف خمینی، حسین زمان، شما را به یاری می طلبد و طرف دیگر صدام، یزید زمان، قد برافراشته تا این نهضت حسینی را شکست دهد؛ الان نیروهای صدام به سمت خرمشهر حرکت کرده و شهر را با گلوله توپ هدف قرار داده اند؛ عزیزانی که داوطلب شده اند، سلاح‌های خود را تحویل بگیرند و سوار اتوبوس ها شوند و به کمک نیروهای ارتش و سپاه بروند. از بین جمعیت من فریاد زدم: «ای صدام، مقدمت را گلوله باران خواهیم کرد.» حسین لبخندی زد و عباس صمدی، اصغر گندمکار، رضا پیرزاده، و جواد داغری سلاحهای ام ۱ آغشته به گریس را یکی یکی تحویل بچه ها دادند. دو اتوبوس پر شد و بقیه افراد بازگردانده شدند. پس از حدود یک ساعت و نیم منورهایی از دور دیده شد که از فراز آسمان به پایین می آیند. بچه ها که نمی دانستند اینها چیست، هرکدام چیزی گفتند. یکی گفت این ها هواپیمای عراقی هستند که تیر خورده اند و سقوط می کنند و برخی هم باور کردند و خوشحال شدند. ⊰•┈┈┈┈┈⊰• ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 شهید غلامرضا صالحی نجف آبادی جانشین لشکر۲۷ یادداشت ۶ بهمن ۱۳۶۶ " بعد از ظهر روز گذشته دوباره با حضور برادر محسن و رحیم و ... بحث عملیات ادامه یافت. به دنبال مخالفت برادر (مصطفی) ایزدی و بنده و نظر منفی برادر رحیم (صفوی) که تقریبا نظریات ما را تایید می کرد، برادر محسن به صورت غیر منتظره به قرارگاه رمضان اعلام کرد که با حداکثر توان ، همراه با یگان های ویژه هوابرد، ویژه پاسداران، و لشکر۵۷ ، ماموریت‌هایی را در داخل خاک عراق و در محور ماووت در جهت ادامه عملیات منطقه با همکاری نیروهای طالبانی انجام دهد ... به طور کلی برایم نامفهوم است که چرا برادر محسن گه گاه روی یک منطقه به طور جدی حساسیت نشان می دهد و شاید نزدیک به یک روز وقت صرف بحث و بررسی می کند و پس از آن بلافاصله در یک برخورد غیر منتظره به طور کلی همه آنها را از یاد می برد و جهت بحث و گفتگوها را به موضوع و منطقه ای دیگر می کشاند." " از همان ابتدا ما که از سال‌های قبل تجربه داشتیم، اعتقاد داشتیم که در فصل زمستان امکان انجام عملیاتی گسترده وجود ندارد و با کمبودها و نارسایی هایی که در عقبه داریم، با مشکلات سختی مواجه خواهیم شد که به این مهم توجه نشد و فرماندهی همچنان بر اجرای عملیات اصرار می کرد." http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا