eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۵) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔹 از زمان تاسیس نهضت آزادی (اردیبهشت ۱۳۴۰) سه جریان متضاد در درون آن شکل می‌گیرد. یک جریان آقای مهندس بازرگان و دکتر سحابی هستند با آن تفکری که به آن اشاره کردیم و بعداً بیشتر خواهیم گفت. جریان دوم آقایان حسن نزیه، عباس رادنیا، رحیم عطایی و برادرش، عباس امیر انتظام و... . در این جریان افرادی مانند آقای رادنیا اهل نماز بودند اما مانند آقای بازرگان فعالیت مذهبی فعال نداشتند. اما افرادی مانند رحیم عطایی، حسن نزیه، عباس امیر انتظام و... اصلا مذهبی نبودند. به نوعی ملی سوسیالیسم بودند که حسن نزیه بعدها هم همین رویه را ادامه داد. صحبت های وی علیه اسلام و دین پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جایگاه وزیر نفت!! عباس امیرانتظام با اینکه جزو موسس نهضت نبود اما در ذیل حرکت رحیم عطایی قرار می‌گرفت. جریان سوم جریان آیت الله سید محمود طالقانی است. از اینکه ایشان عضو نهضت آزادی باشد، بعید و غیر ممکن به نظر می‌آید. سه جلد کتاب «آیت الله طالقانی به روایت اسناد ساواک» را اگر از ابتدا تا انتها مطالعه نمایید هیچ اثری که نشان‌گر عضویت ایشان در نهضت آزادی باشد را نمی توانید پیدا کنید. حتی در یکی از گزارش‌های ساواک آمده که از آیت‌الله طالقانی در این زمینه سوال می‌شود‌ که در جواب می‌گویند: من عضو نهضت آزادی نیستم اما اعضای آن سوالات مذهبی‌شان را از من می‌پرسند. حتی در پیامی هم که برای تاسیس نهضت آزادی ارسال می‌کنند، صحبت از عضویت ایشان نیست. در آنجا می‌نویسند که عده‌ای از افراد مذهبی یک تشکیلاتی درست کرده‌اند؛ من در محضر اجداد مطهرم شرمنده‌ام که برای اسلام و دین کاری نکردم، امیدواریم که شما خدماتی بکنید. بعد ادامه می‌دهند که : مواظب باشید تا دشمن در میان شما نفوذ نکند. یک بیانیه هم آیت الله سیدرضا زنجانی که از اعضای جبهه ملی است، صادر می‌کنند. افراد حاضر در جریان فکری آیت الله طالقانی به دلیل اینکه مسجد هدایت آن روزها برای خودش پایگاهی بود و در کنار ایشان که می‌آیند به نهضت هم می‌پیوستند. افرادی مانند شهید دکتر مصطفی چمران، دکتر عباس شیبانی، مهندس عزت الله سحابی(البته این مهندس سحابی سال چهل است که داریم صحبت می‌کنیم. یعنی باز روند فکری و تفکرات افراد را در نظر داشته باشید) جلال‌الدین فارسی، شهید محمدعلی رجایی، سیدمحمدمهدی جعفری و... که اینها بیشتر افراد متدین مذهبی سیاسی بودند و به دنبال حاکمیت دین بودند. مثلا اگر آثار جلال‌الدین فارسی و یا آثار دکتر سیدمحمدمهدی جعفری را مطالعه کنید و یا کارنامه شهید محمدعلی رجایی، شهید مصطفی چمران، دکتر سیدمحمد مهدی جعفری و دکتر شیبانی را نگاه بیندازید عموما در طیف مبانی فکری آیت الله طالقانی می‌گنجند و بیشتر تحت تاثیر ایشان قرار می‌گیرند. هنوز یکسال از جریان نگذشته که رهبران آن بازداشت و راهی زندان می‌شوند. از جمله دکتر سحابی، رادنیا، مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی. البته خبری از بازداشت امثال حسن نزیه، رحیم عطایی و... نیست. به هر صورت نهضت در این زمان به دست عده‌ای از جوانانی مانند جلال‌الدین فارسی که انقلابی‌تر بودند، می‌افتد. آنها بیانیه‌هایی صادر می‌کنند با این عنوان که «دیکتاتور خون می‌ریزد». این بیانیه‌ها با مرام‌نامه نهضت آزادی همخوانی و هماهنگی نداشت. با قتل عام پانزده خرداد و بسته شدن جامعه و سیطره جریان مذهبی بر فعالیت‌های انقلابی و بعد هم تبعید حضرت امام، از نهضت آزادی تنها یک نام تا سال ۱۳۵۶ باقی می‌ماند. آنچه در اروپا و آمریکا به نام نهضت آزادی منتشر می‌شود نه با اساسنامه نهضت مطابقت داشت و نه با نگرش آقای مهندس بازرگان ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۶) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 علت کم فعال شدن نهضت آزادی بازداشت و زندانی سران آن بود؟ بله. آنها تا سال ۱۳۴۶ در زندان هستند. اما دیگر عنوانی به نام نهضت آزادی فعال در جامعه نداریم. در خارج از کشور و در آمریکا آقای دکتر ابراهیم یزدی به نوعی نهضت آزادی را فعال می‌کند. البته او به نام انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا فعالیت داشتند که آن تشکیلات را باید مستقلا بررسی نمود. یا در اروپا صادق قطب‌زاده و عده‌ای دیگر به نام نهضت آزادی بیانیه می‌دهند. البته بیانیه‌های آنها هم منطبق با اساس‌نامه نهضت آزادی نیست. حتی آقای دکتر یزدی بیش از اینکه نهضت آزادی باشد به عنوان اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا فعالیت می‌کند و در آن دوران دکتر یزدی بیشتر به عنوان یک شخصیت مذهبی مطرح بود. بعد از اینکه سران نهضت آزادی از زندان آزاد می‌شوند، آیت الله طالقانی مبارزه را ادامه می‌دهد. شخصیتی مانند ایشان که به قول حضرت امام «ابوذر زمان» هستند و زبانشان مثل شمشیر مالک اشتر است و بازوی توانای اسلام هستند؛ از این زندان به آن زندان و از این تبعید به آن تبعید می‌روند. راه آیت الله طالقانی مشخص است. امثال حسن نزیه، رحیم عطایی، امیر انتظام و دوستانشان که کانون وکلا را راه می‌اندازند، اهل مبارزه نبودند. آقای بازرگان و دکتر سحابی تا سال ۱۳۵۶ تنها چند کتاب یا سخنرانی دارند آن هم خیلی در محفل کوچک و مشارکت در انجمن اسلامی مهندسین و پزشکان و تاسیس چند مدرسه و کارهای فرهنگی که آن هم در جای خود به عنوان کار مثبت باید در مورد توجه قرار گیرد. 🔸 فعالیت قوی سیاسی که تاثیرگذار بر جامعه باشند از خود به جای نمی‌گذارند؟ خیر. ما چند اثر از جمله طرح کلی اسلام را از آقای مهندس بازرگان داریم. درس دینداری، علمی بودن مارکسیست و... که اینها کتاب‌های بعد از زندانش است. در این دوره مجددا بیشتر به نظریه‌پردازی دینی می‌پردازند و هیچ گونه فعالیت سیاسی تا سال ۵۶ از او و آقای سحابی نمی‌بینید. اما فعالیت‌های مشترک خیریه دارند. 🔸 برداشت شما این است که این برهه زمانی، دهه سکوت سیاسی بازرگان است؟ یا به غیر از او در جامعه هم خبری از تحرکات انقلابی نیست؟ گروه‌هایی مانند سازمان مجاهدین خلق و گروه ابوذر فعالیت‌های شهید آیت الله حسین غفاری. مبارزات شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی، فعالیت روحانیت تهران، جامعه مدرسین قم و زندانی شدن، تبعید صدها عالم و... در حال فعالیت هستند اما اینها ربطی به آقای بازرگان ندارد. بحث روند تاریخی و گزارش مبارزات روحانیت و ملت را نداریم. 🔸به هر صورت گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق زمانی جزو نهضت آزادی بودند که از آنها جدا شدند. بله؛ جزو نهضت آزادای بودند اما به صورت مستقیم ربطی به آقای بازرگان ندارد. او مخالف عملکرد سازمان بود. در عرصه مبارزه مسلحانه، اگر چه بعضا حتی بعد از انقلاب از سازمان دفاع می‌کرد، حتی آنها را فرزندان انقلابی خود می دانست! یا در جریان های سالهای ۱۳۶۰-۱۳۵۸ هم در روزنامه میزان و گاهی هم در بعضی محافل از سازمان دفاع کرد و یا سازمان معتقد است در تدوین کتاب شناخت از راه طی شده و کتاب ذره بی انتهای آقای بازرگان سود برده. این را دو عضو سازمان وقتی با امام در نجف دیدار داشتند مطرح کردند که ما مبانی فکری را از آثار آقای بازرگان گرفته‌ایم. 🔸 به چه دلیلی؟ مهندس بازرگان اصلا مبارزه مسلحانه را قبول نداشت. البته او به یک دلیل قبول نداشت و امام هم به دلیل دیگر قبول نداشت که اصلا آن هم ربطی به هم نداشت. نگرش او مبارزه پارلمانی بود. مهندس بازرگان همواره مبارزات قانونی و پارلمانی را در زمان محمدرضا پهلوی اصل می‌دانست. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۷) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 پس در این دوره (۵۶-۴۶) آقای بازرگان حتی از دور هم دستی بر آتش فعالیت‌های مبارزاتی ندارند؟ او فقط به کارهای خیریه می‌رسد و در اسناد به جای مانده ساواک هم هیچ نشانی از او نیست. حرکت آیت الله طالقانی و مبارزات او را نمی توان به نهضت ربط داد. فقط محفل انجمن اسلامی و مهندسین و انجمن اسلامی پزشکان دارای جلساتی بود که حضرات آیات: شهید مطهری، شهید باهنر، علامه محمدتقی جعفری، آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و... سخنرانی می‌کردند. 🔸 اما برعکس بازرگان؛ آیت‌الله طالقانی فعال‌تر هستند؟ بله، کاملا اینطور است. اما در این زمان(۱۳۵۶- ۱۳۴۶) هیچ فعالیت سیاسی از آقایان بازرگان و یدالله سحابی در جامعه دیده نمی‌شود. اصلا مقایسه آیت الله طالقانی با آقای بازرگان خطاست. دو شخصیت، دو روش متفاوت، دو بینش مختلف است. 🔸 بازگشت مهندس بازرگان به فعالیت‌های سیاسی از چه زمانی مجددا کلید می‌خورد؟ از سال (۵۶ – ۵۷) یک دوره جدیدی از زندگی آقای بازرگان شروع می‌شود و دوباره او پر جوش و خروش است. اولین اقدام او تاسیس «کمیته ایرانی حقوق بشر» است که در اواسط ۵۶ رخ می‌دهد. این کمیته هم نکات مثبت و منفی دارد. اما زمانه آن هنگامی است که ملت به دنبال سرنگونی رژیم است نه قانون گرایی حکومت. 🔸 اشاراتی به آن می‌کنید. نکات مثبت عبارت است از اینکه شروع کردند به بیانیه صادر کردن پیرامون نقض حقوق بشر و وضعیت زندانی‌ها، کشتار مردم، دستگیری و تبعید علما و شخصیت‌های سیاسی. مرتب هم بیانیه می‌دادند. حتی در دادگاه‌های دستگیر شدگان سالهای ۵۷-۵۶ بعضا اعضای آن فعال بودند. 🔸 در این زمان نامی از نهضت آزادی در میان نیست؟ هیچ نامی از نهضت آزادی در میان نیست. اساس حرکت شخص آقای بازرگان به عنوان رئیس کمیته ایرانی دفاع از حقوق بشر است. او با نشریات خارجی مصاحبه می‌کند، مقاله و بیانیه می‌دهد. اما در چارچوب قانون اساسی و نقد دولت و نقد عملکرد مسئولین که چرا آتش گلوله به سمت تظاهرکنندگان گشوده‌اند و وضعیت زندان‌ها اسفبار است. این مسئله در آن زمان مثبت بود اما این اتفاقات در چه مرحله‌ای دارد رخ می‌دهد؟! در مرحله‌ای که انقلاب اسلامی در متن جامعه اوج گرفته. امام و یارانشان در جامعه به دنبال نابودی شاه و رژیم او هستند علیه استعمارگران خاصه آمریکا موضع قاطع دارند. نه نگه داشتن رژیم. اولین تعارض در اینجا شکل می‌گیرد. حالا در این کمیته افرادی مثل آقای نورعلی تابنده، لاهیجی، علی‌اصغر حاج سید جوادی عضو هستند. شجاعت انتشار این بیانیه‎ها مقداری با تاخیر صورت گرفت زیرا امام قصد نابودی و فروپاشی رژیم پهلوی به عنوان ابزار غرب خصوصا آمریکا و صهیونیسم را داشت و جامعه به دنبال حکومت اسلامی است. این یک معضل می‌شود برای نیروهای انقلابی که همان موقع برخی منتقد بودند و برخی هم سکوت می‌کردند و می‌گفتند حالا اینها کارشان را بکنند ببینم به کجا می‌رسند. ولی اوج گیری حرکت انقلاب توجه زیاد به این نمی‌کردند. اگرچه اینها می‌رفتند و سخنرانی‌ می‌کردند و در دادگستری به عنوان وکیل مدافع زندانیان حرف می‌زدند. مثلا آقای عبدالکریم لاهیچی می‌رفت سخنرانی می‌کرد در حمایت از فلان دانشجویی که در بابل دستگیر شده است. آیا این شخص که بعدها ماهیت او مشخص شد مامور بود یا معذور؟ یا مثلا احمد صدر حاج سیدجوادی می‌رفت از فلان آقایی که زندان است یا دستگیر شده یا تبعید شده دفاع می‌کرد. این اتفاقات می‌افتاد اما نیروهای مذهبی در یک مرحله بالاتر، عمیق‌تر و اساسی‌تر داشتند گام برمی‌داشتند. به همین دلیل این کار باعث کند شدن حرکت انقلاب هم بود. مثل این می‌ماند که شما به دنبال نابودی شاه باشید و من بیایم بگویم که این آجودان سر کوچه‌مان من دیدم که زنی را داخل جوی آب هل داد. خب این کار بدی کرده و کار زشتی کرده ولی اگر شاه نباشد دیگر این آجودانی هم وجود نخواهد داشت. این آژان به دلیل وجود شاه این کارها را می‌کند. اساس حاکمیت ماهیت استبدادی و استعماری داشت. شاه مامور غرب خاصه آمریکا بود. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۸) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ دومین حرکتی که آقای بازرگان انجام داد و که آن موقع جرات می‌خواست؛ شاه را دعوت به مناظره کرد. در مسئله اوضاع مملکت و ۲۵ سال سلطنت دعوت به مناظره کرد که بیاییم یک مناظره تلویزیونی زنده بگذاریم و مستقیم برای مردم پخش شود ما حرف‌هایمان را بزنیم و شما هم حرف‌هایتان را بزنید. معلوم بود که شاه به دلیل غرور و تکبری که داشت و یا کارنامه خیانت بار و جنایت بار... مناظره را نپذیرد. ولی این حرکت مهندس بازرگان، حرکت خوبی بود و آدم شجاعی را می‌خواهد که این حرف را بزند. به این دلیل که هنوز ارتش و ساواک فعال هستند. آمریکایی‌ها و  انگلیسی‌ها و اسرائیلی‌ها با تمام قوا در حال حمایت از شاه هستند. بهاییت و فراماسون ها در حال رشد کردن است و به عنوان ابزار استعمار و علیه انقلابف اسلام، مردم در فعالیت هستند. این اتفاقات با فوت مرحوم دکتر علی شریعتی هم زمان می‌شود. مهندس بازرگان به همراه شهید آیت الله مطهری یک بیانیه‌ای را منتشر می‌کنند. متن بیانیه در کل خوب بود اما بعضی‌ها به آن نقد داشتند. در آن دوره بعد از فوت دکتر شریعتی بعضی‌ها از روی ناآگاهی، جو جامعه، بعضا خطاهای تحلیلی دکتر مطرح می‌کردند که او وهابی، مارکسیست و یا بی‌دین است و اتهامات نابجا می‌زدند. در این بیانیه‌ متذکر شده بود که شریعتی نه کمونیست است، نه وهابی و نه بی‌دین است و او مسلمان است. اما به دلیل عدم شناخت جامع اسلام و مبانی اسلامی اشتباهاتی دارد. خب این هم یک گام دیگر در این دوره بود. 🔸 این همراهی شهید آیت الله مطهری و مهندس بازرگان چگونه در این زمان برقرار می‌شود؟ شهید مطهری؛ مهندس بازرگان را آدم متدین، سالم و سلیم نفسی می‌دانست ولی تفکرش را قبول نداشت. حتی آنها با هم رفت و آمد خانوادگی داشتند. البته خود مقام معظم رهبری هم با مهندس بازرگان ارتباط داشتند. حتی می‌توان گفت که مهندس بازرگان با برخی علمای دینی آن دوره ارتباط دارند. مثلا آیت‌الله موسوی اردبیلی، علامه محمد تقی جعفری، شهید حجه الاسلام کتر محمدجواد باهنر در انجمن پزشکان سخنرانی می‌کردند. یا شهید آیت الله مرتضی مطهری بخش عمده‌ای از کتاب‌هایشان مانند خدمات متقابل ایران و اسلام در انجمن اسلامی مهندسین و پزشکان مطرح کردند. به عنوان یک فرد متدین و دانشگاهی با علمای انقلابی ارتباط داشت. اما آقای مطهری تفکرش را قبول نداشت. یعنی کسی که سال ۱۳۳۰ کتاب مهندس بازرگان را نقد می‌کند و سال ۱۳۵۶ یعنی بعد از ۲۶ سال هم مجددا آن را نقد می‌کند این نگرش نقد جدی آثارش است. ولی به مهندس بازرگان به عنوان یک آدم متدینی که در جامعه جایگاه دارد و قابل احترام است، به او احترام می‌گذارد و نکته مهم این است که کسی تصور ناهنجار و نغمه های جدایی از مهندس بازرگان نداشت. او در آن مرحله شاید بهترین گزینه بود که به نظر آقایان می‌آمد.  با اوج‌گیری تظاهرات در سال ۵۶ و ۵۷ فعالیت‌ این کمیته گسترده‌تر می‌شود. این زمان‌ها نهضت آزادی را بیشتر آقای دکتر سیدمهدی جعفری و چند تن دیگر اداره می‌کنند. بیانیه می‌دهند و یک جزو هم دارند ولی آقای بازرگان در نهضت آزادی هیچ نقشی ندارد. البته مصاحبه‌هایی در مطبوعات از او منتشر می‌شود اما به عنوان جمعیت دفاع از حقوق بشر. در همین ایام مهندس بازرگان و دکتر کریم سنجابی سفری به پاریس می‌کنند تا با امام صحبت کند. امام اول قید می‌کنند که اینها باید اعلام کنند که رژیم پهلوی را غیرقانونی می‌دانند. دو روزی اینها معطل می‌شوند. شاید بدون اعلام کردن بتوانند با امام ملاقات کنند که امام نمی‌پذیرد. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۹) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 علت اینکه امثال مهندس بازرگان برای از میان برداشتن حکومت پهلوی با امام موافق نبودند و به هر نحوی مخالفت می‌کردند چه بود؟ اصولا افرادی مانند مهندس بازرگان به اساس قانون مشروطه پایبند بودند. یعنی اینکه شاه تنها باید سلطنت کند نه حکومت. مسئله دوم این است که آقای بازرگان معتقد بود که آمریکا شاه را رها نمی‌کند. منافع آمریکا در ایران قوی است و شاه هم ابزار حفظ این منافع است لذا شاه باید در ایران بماند. سوم اینکه بازرگان می‌گفت همزمان مبارزه با استعمار و استکبار غلط است. این را که می‌گویم به نقل از اوست. بازرگان در مصاحبه‌ با آقای حامد الگار این مسائل را مطرح می‌کند. در همان مصاحبه عنوان می‌کند که من(بازرگان) به امام گفته‌ام حالا که شاه کوتاه آمده و انتخابات را آزاد برگزار می‌کند، ما در انتخابات شرکت ‌کنیم و به مجلس برویم. در مجلس فراکسیون اقلیت تشکیل می‌دهیم و فراکسیون اقلیت‌مان تلاش می‌کند که اکثریت ‌شود. اکثریت‌‌مان دولت تشکیل می‌دهد. آن وقت دولت قدرت شاه را تعدیل می‌کند. لذا ما گام به گام می‌رویم جلو. بعد که حرفش تمام می‌شود امام در جواب می‌گوید: شاه در همان قدم دوم، پایتان را می‌شکند و حرکت مردم اگر خاموش شود، دیگر جامعه به حرکت درنمی‌آید و شاه باید برود. خب مصاحبه آقای بازرگان با حامد الگار در سال ۱۳۵۸ خودش می تواند مبنای بک مصاحبه مستقل در شناخت اندیشه، عمل، نگرش و بینش او در آن دوران باشد. 🔸 این مطلب امام را هم در مصاحبه با الگار عنوان کرده است؟  نه این بخش از صحبت ‌های امام در سخنرانی خودشان موجود است. ایشان فرمودند: یک آقایی گفت ما قدم به قدم می‌رویم جلو، ( امام نخواست نامی از آقای بازرگان را به کار ببرد) من هم به او گفتم: شاه قدم دوم پای شما را می‌شکند. مواضع امام مشخص بود. امام از آبان ۱۳۴۳ با تصویب کاپیتولاسیون مشروعیت و مقبولیت رژیم را نفی و دولت و مجلسین را غیر قانونی و حکومت را دست نشانده آمریکا و ایران را مستعمره آمریکا مطرح کردند. مسئله بعدی که مهندس بازرگان با امام مطرح کرده بودند این بود که عنوان کرده بود الان که مردم این گونه با تمام وجود شور و ایمان به میدان آمده‌اند، اگر ما اینها(شاه) را کنار بزنیم چه قدرتی دوباره آنها را به میدان بیاورد. چه تضمینی دارد که دوباره اینها بیایند. بعد می‌گوید نه شاه باید برود. که آقای بازرگان باز این را قبول نمی‌کند. حتی آقای بازرگان گویی دوران کودتای آمریکایی انگلیسی ۲۸ مرداد را از یاد برد که چگونه محمدرضا پهلوی با ذلت رفت و توسط آمریکا و انگلیس به صورت یک رضاخان ثانی برگشت. چهارم این که آقای بازرگان حکومت اسلامی را قبول نداشت. این مطلب را در بازداشت سال ۱۳۵۷ که بود عنوان کرده بود. این مطلب در کتاب روز شمار انقلاب اسلامی چاپ شده و در پرونده آقای بازرگان هم سندش موجود است و خود ایشان هم در بیانیه ها مطرح و حتی از سال های ۱۳۶۳ اساس حرکت سیاسی را زیر سوال برد و خواهان جدایی دیانت از سیاست شد. 🔸 این موضوع را در چه سال مطرح می‌کنند؟ همان سال ۱۳۵۷ زمانی که از پاریس و دیدار امام به تهران بازگشتند، توسط ماموران امنیتی بازداشت می‌شوند و زندان می‌روند. از او بازجویی می‌کنند. در همانجا می‌گوید: اینکه آقای خمینی می‌گوید «حکومت اسلامی»، من از آن چیزی نمی‌فهمم. البته بعید می‌دانم که این حرف سیاسی باشد. ممکن است در ساواک حرف دیگری بزند. البته این یک شگردی برای مبارزین انقلابی بود که اعتقادات خود را در بازجویی به مامورین بازجو نمی‌گفتند. این شگرد هم یک زمانی داشت. نکته بعدی اینکه بازرگان آدم این حرف‌ها نبود. یک ویژگی بازرگان صراحت لهجه‌اش است. به همین دلیل موضوع حکومت اسلامی را قبول نداشت. با اینکه او سال‌های ۴۹ و ۵۰ کتاب ولایت فقیه امام را خوانده بود. یعنی می‌دانست امام چه می‌گوید ولی خوب به هر حال قبول نداشت. وقتی هم در پاریس با امام صحبت می‌کند، امام به او می‌گوید: شما بروید فکر تشکیل دولت باشید. امام به او می‌گوید که شورای انقلاب تاسیس می‌شود و شما عضو آن خواهید بود. و نکته آخر دو نوشته پس از انقلاب او، کتاب «انقلاب در دو حرکت» و «بازیابی ارزشها» که فرد نقادی این دو اثر بیشتر احساس می شود، نشانه نگرش او به حاکمیت است. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۰) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 چرا مهندس بازرگان با اینکه با تفکرات امام مخالفت بود اما مجددا با انقلاب همراهی می‌کند و در شورای انقلاب عضو می‌شود؟ دلیل این کار را بصورت کامل نمی‌دانم اما دلایلی می توان بر شمرد. 🔸 می‌توان این گونه عنوان کرد که مهندس بازرگان چون می‌بیند یک موج سیاسی در جامعه درست شده و رهبری این جریان با امام خمینی است پس اگر همراهی نکند، از قافله عقب خواهد ماند. بازرگان خودش را بالا می‌دانست و اینقدر پایین نمی‌دانست. البته این هم به خطا بالا می‌دانست. ولی به هر صورت آقای بازرگان وقتی که به تهران بازمی‌گردد به اصطلاح شروع به فعالیت‌ها می‌کند. یک موضوعی که باید به آن اشاره کنم این است که در اسناد لانه جاسوسی مطرح شده که شاه به مهندس بازرگان برای تشکیل دولت پیشنهاد داده است. اما او نپذیرفته است و جواب داده است که الان دیگر دیر شده است. آقای بازرگان هم مطلبی در این زمینه عنوان نکرده است. ولی روند انقلاب با سرعتی بود که هر کس در برابر آن مقابله می‌کرد یا می‌شکست و یا منزوی می‌شد و این است که حتی برخی از ملی‌یون هم موقعیت را مناسب برای همراهی دیدند. اگر چه به عهد و پیمان که بسته بودند وفا نکردند. نگاهی به مصاحبه ها و مواضع برخی از آنها از روز ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸ این تغییر صدوهشتاد درجه ای را می توان دید. 🔸 قبل از اینکه با شاپور بختیار صحبت شود؟ قبل از اینکه به دکتر غلامحسین صدیقی بگویند. بعد از ناموفق بودن او در تشکیل کابینه، به بختیار پیشنهاد داده شد. در اسناد لانه جاسوسی نقش آمریکایی ها دراین عرصه پررنگ است. 🔸 بعد از بازگشت مهندس بازرگان از پاریس در سال ۵۷ چه اتفاقی افتاد؟ مهندس بازرگان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و نزدیک دو هفته زندان بود. بعد ازآن آزاد شد و به شورای انقلاب پیوست. در همین مدت بازداشت بود که به ماموران امنیتی گفته بود مطلبی را که آقای خمینی در مورد حکومت اسلامی می‌گوید برای ما مفهوم نیست و ما چیزی از این حکومت اسلامی نمی‌فهمیم. در همین اینجا شما می‌توانید تفاوت بازرگان با موضع‌گیری‌های آیت الله طالقانی را ببیند. وقتی می‌گوییم نهضت آزادی دارای سه جریان است، آیت الله طالقانی چگونه برخورد می‌کند. یعنی انگار همان حرف امام را می‌گوید چون مبانی هر دو یکی است. به هر صورت وقتی بازرگان به ایران می‌آید دیگر روند فروپاشی رژیم پهلوی شروع شده است. برخی می‌گویند در این مدت مهندس بازرگان سعی می‌کند تا دیدارهایی با بختیار داشته باشد ولی ما اطلاعاتی از درون این دیدارها نداریم. متاسفانه هم آقای بازرگان سکوت کردند و هم یارانشان بسیاری از وقایع و رویدادها را مسکوت گذاشتند. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۱) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 اینکه عنوان می‌شود امام با نخست وزیری آقای بازرگان موافق نبودند و شورای انقلاب، او را به امام تحمیل کرده است، حرف درستی است؟ بله. در صحبت امام هم این موضوع موجود است که می‌گویند بنا به پیشنهاد شورای انقلاب اینجانب با توجه به مشروعیت و مقبولیتی که ملت ما در طی راهپیمایی و حرکت‌ها نسبت به رهبری انقلاب نشان دادند، شما را به عنوان نخست وزیر موقت جمهوری اسلامی انتخاب می‌کنم. پس مشخص است که این پیشنهاد از طرف شورای انقلاب است. امام عموما به نظرات نخبگانی که مورد وثوق بودند احترام می‌گذاشت. بدون تردید آن روز هم انتخاب مهندس بازرگان بهترین انتخاب بود. او قبلا امتحانش را پس نداده بود. چه بسا اگر آقای بازرگان انتخاب نمی‌شد؛ خود امثال ما و مردم معترض می‌شدیم. شورای انقلاب معترض می‌شد. زیرا مهندس بازرگان نه پیوندی با شاه داشت و نه نخست وزیر دوران پهلوی بود و نه وزیر کابینه ها بود. کسی فکر نمی‌کرد آقای بازرگان روش دیگری انتخاب کند. آقای بازرگان را امام انتخاب می‌کند با سه ماموریت. یکی انتخابات مجلس قانون اساسی، دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی نمایندگان و سوم انتخابات ریاست جمهوری. بازرگان به عنوان نخست وزیر می‌آید و ما با توجه به اوضاع مملکت و توطئه‌ها گروه‌ها و جریانات داخل و توطئه آمریکا و انگلیس و دشمنان و فعالیت عوامل رژیم پهلوی یک اوضاع خاصی دارد. بهترین راه را امام انتخاب می‌کند؛ یعنی انحلال ساواک و تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیته‌های انقلاب اسلامی است. تاسیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی و تاسیس نهادهای انقلابی است. اما آقای بازرگان از روز اولی که کارش را شروع کرد علیه این نهادهای انقلابی موضع گرفت. مهندس بازرگان در مدت ۹ ماهه دولت موقت ضعف‌ها و مواضعش را نشان می‌دهد. امام صراحتا در نامه‌ای به او اشاره می‌کند که شما منهای دوستان حزبی‌تان دولت را تعیین کنید. اما متاسفانه او کابینه‌اش را از نهضت آزادی و جبهه ملی و جریانات دیگر انتخاب می‌کند. حتی با اینکه خودشان در شورای انقلاب است آقای دکتر شکوهی وزیر آموزش و پرورش استعفا می‌کند. آقای محمدعلی رجایی را شورای انقلاب پیشنهاد می‌کند برای وزارت اما بازرگان حاضر نیست او را وزیر کند. روند حرکت آقای بازرگان بر اساس منابع موثق باید از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۲ آبان ۱۳۵۸ مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار بگیرد. خدمات، جان فشانی و مجاهدتش از یک سو، ضعف و ناتوانی‌ها از سوی دیگر، مواضع خلاف واقع و تقابل با خط امام باید مورد نقادی دقیق و مستند قرار گیرد. و این وظیفه مورخان و پژوهشگران تاریخ است که چنین کنند. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۲) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸علت این کارهای بازرگان (عدم به کارگی ی رجایی) چیست؟ بازرگان تفکر افرادی مانند شهید رجایی را قبول نداشت. او به تقابل با تفکر امثال امام، شهید آیت الله بهشتی، شهید مطهری، آیت الله خامنه‌ای، آیت الله موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و... پرداخت. در حرف‌هایش واقعا معلوم بود که تفکر امام را قبول نداشت. علاوه بر این وقتی کار را شروع می‌کند؛ در هر مصاحبه‌ای، جلسه‌ای، سخنرانی علیه سپاه، کمیته‌های انقلاب اسلامی، روحانیت و علیه خود امام به صراحت و به کنایه صحبت می‌‌کند و بخشی از وقت را اینطور می‌گذراند و به دنبال مماشات در عرصه داخلی و خارجی است و یا حداقل منفعل در برابر توطئه ها و هجمه ها و این را در کتاب انقلاب در دو حرکت، البته با تحریف هایی نشان داده است. 🔸 چون به حکومت اسلامی اعتقادی نداشت، هدفش را بر این گذاشته بود که کار حکومت اسلامی جلو نرود؟ بله. حتی مهندس بازرگان در ابتدای کار شورای انقلاب دو پیشنهاد برای اداره حکومت ارائه داد. یکی طرح جمهوری دمکراتیک اسلامی بود که امام جلوی آن ایستاد و گفت: جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه بیشتر و نه کمتر. مسئله دوم که مطرح می‌کرد انحلال مجلس خبرگان بود که البته نقش آمریکا! امیر انتظام و .. را نباید نادیده گرفت. این آقا اگر عقل سیاسی خوبی داشت و رعایت قانونی که ملت به آن رای داده است را می‌کرد باید این نظرها را می‌داد؟ در همان انتخابات مجلس خبرگان آیت الله طالقانی یک میلیون و خورده‌ای رای آورد. جامعه در انتخابات رای داده آن وقت تو می‌خواهی مجلس خبرگان را منحل کنی؟! البته مشخص است که القای این کار از طرف آمریکایی‌ها بوده است و از طریق امیر انتظام صورت گرفته است. اما چرا باید مهندس بازرگان عقلش را به دست او داد. بعد هم رفت به امام گفت که من می‌خواهم مجلس خبرگان را منحل کنم. امام می‌گوید به تو چه مربوط است؛ با همین صراحت بهش می‌گوید. خود امام این را گفته و می‌گوید بروید دنبال کارتان. بعد هم آنها برمی‌گردند سرکارشان. این مسئله در صحبت‌های امام هست. از این نوع کارها متاسفانه هم انجام داد. حالا غیر از اینکه دولتمردهایی مثل حسن نزیه، احمد مدنی... ، دوستان‌شان مانند دکتر کریم سنجابی هم در دولت او حضور داشتند. البته کارنامه دولت را برای آن عملکرد ضعیف و خصوصا در برابر گروه‌ها منفعلانه برخورد می‌کرد که امام اشاره می‌کرد که یک خورده محکم باشد و پای مسائل اسلامی‌تان بایستید که نهایتا منجر شد به تسخیر لانه جاسوسی و استعفای دولت موقت. البته اگر لانه جاسوسی تسخیر نمی‌شد، کودتای ۲۸ مرداد دوباره تکرار می‌شد. چون از اسناد به دست آمده هم همین برمی‌آید. آمریکایی ها نه تنها در بیرون دولت که با حضور امثال امیر انتظام و ... در درون دولت هم نفوذ و تاثیرگذار بودند و این از روند دولت موقت و تقابل با نهادهای انقلاب اسلامی برمی‌آمد. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۳) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 بعد از استعفای دولت موقت مهندس بازرگان مجددا به نهضت آزادی نزدیک می‌شود؟ وقتی مهندس بازرگان از دولت کنار می‌کشد در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت می‌کند تا به مجلس بیاید. 🔸 رابطه سازمان مجاهدین با نهضت آزادی و شخص آقای بازرگان چگونه بود؟ مهندس بازرگان متنقد مسعود رجوی بود. دشمنی و مخالفتی با هم نداشتند، تنها منتقد بودند. مثلا ماه رمضان ۱۳۵۸ نیروهای مکتبی قصد داشتند مقر اصلی سازمان مجاهدین خلق را که آن زمان نزدیک میدان ولیعصر(عج) تصرف کنند.  این مطلب را از قول دکتر سیدمهدی جعفری نقل می‌کنم که حاضر در صحنه بوده. همان شب آقای بازرگان، آیت‌الله طالقانی و هیات دولت منزل حاج خلیل رضایی پدر مهدی رضایی(از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق) افطار دعوت بودند. دکتر جعفری نقل می‌کند که یک مرتبه ما نشسته بودیم که رجوی با چند نفر آمدند و به آقای بازرگان گفتند اینها چرا ریختند به داخل مرکز سازمان؟ بازرگان گفت: راست می‌گویند؛ ساختمان را تحویل بده، اینجا مال دولت است. رجوی گفت: تحویل نمی‌دهیم. آیت الله طالقانی به رجوی گفت: این چه وضعی است که شما درست کردید؟ این همه درگیری و اغتشاش برای چیست؟ رجوی گفت: آخه اینها آمدند ساختمان ما را بگیرند. مهندس بازرگان گفت: من الان صحبت می‌کنم که مثلا فرصتی به شما بدهند که آنجا را تخلیه کنید. تماس گرفتند با حاج احمدآقا در قم. امام آن روزها در قم تشریف داشتند. ماجرا را برای احمدآقا توضیح داد و درخواست کرد تا فرصتی به رجوی و دوستانش بدهند. احمد آقا پیام را به امام می‌رساند و امام می‌فرمایند که به آنها بگویید اسلحه‌ خود را تحویل بدهند و در همان ساختمان بمانند. پیغام به آقای بازرگان گفت می‌شود و او هم این حرف را به رجوی می‌گوید. مسعود رجوی در جواب می‌گوید: این حرف‌ها چیست؟ با عصبانیت از اتاق بیرون می‌رود و درب را محکم بهم می‌کوبد. با این حال دو سه روزی به آنها فرصتی داده می‌شود. منظور از بیان این خاطره این بود که بگویم مهندس بازرگان با  سازمان مجاهدین خلق(منافقین) این گونه بود اما مماشات می‌کرد. یعنی همان موقع در دولت موقت؛ شرکت مرغک و یک سری از امکانات دولت در اختیار بچه‌های سازمان مجاهدین خلق بود...! مهندس بازرگان یکی از خطاهایش این بود که سازمان را قدرت می‌دانست و برعکس، امام اینها را قدرت نمی‌دانست و حباب روی آب می‌دانستند در جامعه پایگاه و جایگاهی ندارند... مضافا یک جریان انحرافی خطرناک بالقوه هستند که روزگاری بالفعل و شیوه حرکت آنها منطبق با سیاست غرب خاصه آمریکاست. بعد از استعفای دولت موقت، نهضت آزادی شروع به انتشار روزنامه میزان کردند. در این روزنامه به صورت  علنی به عداوت علیه جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، یاران امام، نهادهای انقلابی و... پرداخته شد. مطالبی که علیه انقلاب، شخصیت‌ها و حتی به کنایه و اشاره به امام می‌نوشتند قابل اغماض نیست. مثلا آقای بازرگان در سخنرانی‌هایش رسما اعلام می‌کرد که در اختلافات بین آقای رئیس جمهور با دیگران؛ ما چاقوی رئیس جمهور را تیز می‌کنیم. یا مثلا علیه شهید آیت الله  بهشتی یک مقاله آقای بازرگان نوشت. در آنجا عنوان کرد که آقای بهشتی نه تنها وزن سنگینش را روی شورای قضایی انداخته است که حتی مملکت هم دارد زیر وزن بهشتی له می‌شود!! یادم هست همان موقع یک مصاحبه‌ای با آیت الله بهشتی انجام شد که خبرنگار از ایشان در مورد این مقاله سوال پرسید. شهید بهشتی جواب داد: با شناختی که من نسبت به آقای بازرگان دارم بعید است چنین چیزی نوشته باشد. او از روشنفکران مذهبی است و فعالیت‌های زیادی در دهه بیست تا چهل داشتند. از شخصیت‌های مورد احترام هستند و فعالیت‌هایشان در محیط‌های دانشگاهی اثر بخش بوده. مضافا که ایشان در همان تفکر دهه بیست و چهل ماندند. تحولات و جامعه الان به دنبال یک حاکمیت اسلامی است، ولی اینها همان تفکر را دارند. جواب آقای بازرگان را متانت و زیبا دادند. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۴) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 بررسی سه مسئله امروز ضروری به نظر می‌رسد. • یک روزنامه میزان. • دوم بیانیه‌های مهندس بازرگان تا سال ۱۳۶۳ علیه ولایت فقیه، موضوع دفاع مقدس، مبانی اندیشه امام، شخصیت‌ها و نهادهای که بصورت گسترده عنوان می‌شود و تحریک آمیز بود. • سوم بررسی دیدگاه های او بر اساس مبانی دینی و قانون اساسی که در دوران پهلوی او بر اساس قانون اساسی می‌خواست حرکت کند و در نظام جمهوری اسلامی علیه قانون اساسی! اگر نیروهای دلسوز انقلابی مقابل ساختمان نهضت آزادی تظاهرات می‌کردند و البته یک بار هم به آن حمله کردند؛ درست است که این حرکت غیر قانونی بود اما آیا حرکت بازرگان و نهضت آزادی قانونی بود؟! حرکت اینها بر اساس دین و امنیت و قانون بود؟! مرتب علیه شهید آیت الله صدوقی، امام، ولایت فقیه بیانیه می‌دادند، مردم باید سکوت کنند؟ البته نمی‌گویم این کار درست بود؛ این کار خطا بود. اما حداقل دولت باید از نظر قانونی با اینها برخورد می‌کرد. ولی نهضت آزادی حرکت تحریک‌آمیزتری می‌کردند. در سال ۶۲ و ۶۳ آمدند جمعیت دفاع از قانون اساسی را با اعضای جبهه ملی تشکیل دادند. مجدد به ریاست مهندس بازرگان و مثلا با دکتر نورعلی تابنده و همان افراد جبهه ملی و نهضت آزادی بودند که آنها هم بیانیه‌های خلاف قانون و علیه نظام و انقلاب با دیدگاه ناسیونالیستی می دادند، آن هم با اهداف از پیش معلوم شده و نهایت تقابل با انقلاب و نظام بود. آن هم در اوج دفاع مقدس. 🔸 پذیرش ملت از اینها خیلی کم شده بود؟    تاثیرگذاری آن‌چنانی نداشتند ولی تنش سیاسی ایجاد می‌کردند. چون اینها مثلا در زنجان، اصفهان، مشهد و... عده‌ای آدم فعال داشتند و آنها اعلامیه‌ها و جلسات تحریک‌آمیز برگزار می‌کردند. جامعه از این موارد گذشته بود. جامعه ما از جریان های احزابی چون جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب توده ... گذاشته است. اگرچه جریان فکری با فراز و نشیب  کم و بیش وجود دارد. مرحله پایانی زندگی سیاسی فکری آقای بازرگان را باید از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ دانست که فوت کرد. در اینجا  او تز جدایی دین از سیاست را مطرح کرد و گفت پیامبران(ص) برای سیاست نیامدند و برای امر دین آمدند. که جلسه‌ای با دوازده نفر از افراد نهضت  و بعضا غیر نهضتی تشکیل داد و در آنجا موضوع جدایی دین از سیاست را مطرح کرد و این دیگر جای تامل دارد. هم در اندیشه و هم عمل و هم تشکیلات نهضت آزادی و مدافعان او. 🔸 این مسائل را از ابتدا مهندس بازرگان قبول داشت یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده بود؟ مهندس بازرگان سال ۴۰ داعیه جدایی دین از سیاست ندارد. با فراز و نشیب و بعضا تناقض آن زمان که فعالیت سیاسی می‌کند، یک جلسه‌ای تشکیل می‌دهد که عنوان آن در مورد دین و سیاست است. خود او در سال ۱۳۶۴ ابتدا سخنرانی می‌کند و همانجا می‌گوید اصلا پیغمبران راهی به سیاست نداشتند و تنها به امر دین می‌پرداختند و سیاست، زاده خود بشر است و خود بشر می‌داند چگونه زندگی کند. 🔸 این تغییر مسیر علتش چه بود؟ حداقل آن یاس سیاسی بود. در همان جلسه که حاضرین آن دوازده نفر بودند؛ یازده نفر نظر او را رد می‌کنند. یکی از افراد حاضر در جلسه که خیلی به آقای بازرگان احترام می‌گذاشت، گفت: البته آقای بازرگان درست می‌گویند ولی دین و سیاست باید باشد، البته دین و سیاست نباید باشد. خود مهندس بازرگان هم خنده‌اش گرفت و گفت تو هم مثل این مادر زن آقای بنی‌اسدی می‌مانی.(منظور همسر خود آقای بازرگان) این مادر زن آقای بنی اسدی ماشین را می‌آورد وسط کوچه پارک می‌کند و به خانه می‌آید. بعد معلوم نیست این دست چپ کوچه است یا دست راست کوچه. بهش می‌گویند شما پارک می‌کنی بالاخره یا باید دست چپ کوچه پارک کنی یا دست راست کوچه. شما هم به ما بگو با جدایی دین از سیاست موافق هستی یا نه؟ ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 شخصیت‌های لیبرال ۱۵) مهندس بازرگان 🔻 گفتگو با قاسم تبریزی رجال شناس تاریخ معاصر ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 یکی از مشکلات مهندس بازرگان این بود که بیش از اینکه با شخصیت‌های اسلامی بتواند کار کند چگونه با جبهه ملی، با افراد لائیک و ضد دین در نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی، جمعیت دفاع از قانون اساسی، کمیته ایرانی حقوق بشر همکاری می‌کردی ولی با آیت الله بهشتی و آیت الله صدوقی نمی‌تواند کار کند؟! اینها یک بحث‌های اساسی می‌شود کرد. افرادی که در دولت ایشان بودند. حسن نزیه و احمد مدنی و مقدم مراغه‌ای و امثال اینها باید بررسی شود. در دولت موقت عملکردش باید بررسی شود. بعد از علل سقوط دولت موقت و روند جدال و انتقام‌گیری ایشان و بعد از آن باید مورد بررسی قرار گیرد. البته نهضت آزادی را ما دیگه هفتاد به بعد نمی‌پذیریم. به نظر می‌رسد با یک برنامه ریزی منظم ضرورت تدوین اندیشه سیاسی و کارنامه سیاسی آقای بازرگان (۱۳۷۰- ۱۳۳۰) بر اساس کتب، مصاحبه ها، سخنرانی ها و بررسی تناقضات و چند گونگی نگرش و بینش او بیش از پیش یباید صورت گیرد. و این به عهده مورخان، محققان حوزه و دانشگاه است که به دور از تعصب و جانبداری این مهم را به انجام برسانند. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ پایان http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻امام نامه بازرگان را پاره کرد! •┈••✾✾••┈• 🔹بازرگان نامه‌ای به امام نوشت که با بسم‌الله شروع نشده بود، به جای انقلاب اسلامی هم از لفظ انقلاب ایران استفاده کرده بود. امام در جا نامه را پاره کردند و فرمودند: بگویید به ایشان فلانی نامه را پاره کرد. چند بار من به شما بگویم که انقلاب، انقلاب اسلامی است. انقلاب در ایران کار نکرد، این اسلام بود که کار کرد. 📚حاشیه‌های مهم‌تر از متن، ص ۲۳۹ ◇ نشر همگانی در راستای جهاد تبیین◇ •┈••✾✾••┈• @defae_moghadas 🍂