eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
915 ویدیو
22 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣ خاطرات حضور به روایت مقام معظم رهبری ••• 🔹 عباس بابایی سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه این جوان حزب‌اللهی سرگردی بود که او را به سرهنگ تمامی ارتقا دادیم. آن وقت آخرین درجه ما، سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می تراشید و ریش می گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می تواند؟ اما توانست. وقتی بنی‌صدر فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می کردند، حرف میزدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌ای از این قضایا را نقل کرد: خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبانهایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد. حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود اما او چند سالی سرهنگ تمام بود؛ سن و سابقه خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی می گفت: دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: «عباس! دعا کن من شهید بشوم!» این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. او الان در اعلی علیین الهی است؛ اما بنده که سی سال قبل از او در میدان مبارزه بودم، هنوز در این دنیای خاکی گیر کرده‌ام و مانده‌ام! ما نرفتیم؛ معلوم هم نیست دستمان برسد. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
شهدا، مرگ را به سخره گرفته‌اند تا ما به حقارت دنیا بخندیم .... سال ۱۳۶۳ در زمان عمليات بدر ؛ ما جزو رزمندگان گردان حضرت‌ رسول ﷺ از لشكر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بوديم. بچه‌های كادر گردان، از جمله شهيدان امير جوادی و فرمانده گردان، سید مصطفی حاج سيدجوادی، آماده عزيمت به منطقه برای شناسايی شدند. آن ها هنگام اعزام، سخت همديگر را در آغوش گرفتند. هر دو جزو بچه‌های خنده‌رو، مهربان و صميمی لشکر بودند. هنگام خداحافظی در اصل مرگ را به سخره گرفته بودند !! امير جوادی با خنده گفت: « سيد اگر شهيد شدی كه می‌شوی، ما را در آن دنيا شفاعت كن. » سيدمصطفی هم به امير همين را گفت و امير هم خندید تا رد گم كرده باشد! آن دو نفر خيلی زود به شهادت رسيدند. راوی: سيدابراهيم موسوی منبع: کتاب ماندگاران ،۱۳۹۰ حسن شكيب‌زاده / نشر شاهد https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
📞 از حاج‌ احمد به تمام نیروها : برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه‌اش تنها ایستادن باشد... جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱ محور دژ مرزی کوت سواری مرحله دوم نبرد الی بیت المقدس درحال مکالمه‌ بی‌سیم با رحیم صفوی https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سلام به تو با دستانی پر از خون 🌹 🔰 این عکس یک دنیا حرف دارد ... حتی اگر تمام بدنش غرق در خون هم شود، دست از اعتقاداتش بر نمی دارد. جان می دهد، دست از دست می دهد، اما اعتقاداتش را هرگز... 👌 با دست خونی هم خودش را به می رساند.
در صف جهـاد ، از هم سبقت گرفتیـد ؛ که السابقـون ، مقرّبون‌اند ... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌹 🕊🌹 علم به الله داشته باشید که از خصلت های مؤمن است و بدانید که بهترین راه شناخت اسلام، در سنگر مساجد بودن و حفظ جلسات قرائت قرآن در مساجد است. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همنشین شهدا و یادشان که باشی زلال می شوی آنقدر زلال که جز شهادت و یاد رفیق شهیدت چیزی آرامت نخواهد کرد کاش این یاد شهدا عاقبتمان را ختم به راه عاشقانه ای کنند که آنها تا آخرش رفتند یاد اموات وشهدا با نثار شاخه گلی🌹به زیبایی فاتحه وصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید نجات نجف آبادی🌹 تولد:۱۳۴۵_دزفول شهادت:۲۱بهمن۱۳۶۴ عملیات:والفجر۸ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1