🌸 تقریبا توی هر شهر مرزی از اهواز یه ردپا 👣 از من پیدا میشه ☺
یه جا فرمانده محور بودم 🏃🏻 یه جا فرمانده گروهان نامنظم 🏃🏻 آخرین بار هم فروردین سال 61 تو عملیات فتح المبین، فرمانده گردان نور شدم 😎 و همونجا یه تیر اومد و نشست رو پیشونیم و بهم گفت که دیگه وقت دیداره👼
6⃣
🍂❣
🍂🍃 شربت شهادت رو با اشتیاق سر کشیدم و پیکرم رو روی زمین اینطوری 👇🏻 جا گذاشتم و بدون معطلی پر کشیدم سمت خدای مهربونم 👼🏻💓👼🏻
7⃣
🍂❣
🌷ان شاالله از ادامه دهندگان راه شهدا 🌹باشیم
و اون دنیا بتونیم سرمون رو بالا بگیریم و شرمنده شون نباشیم 🔹🔹🔹
شادی روح طیبه ی شهدا #صلوات🌹🌹
التماس دعای فرج
حماسه جنوب، شهدا
@defae_moghadas2
🍂❣
🌿🍂
#یک_عادت_خوب
همین میوههای معمولی را هم قبل از این که بخورد، برمیداشت.
در دستش میچرخاند و نگاهشان میکرد..
میگفت : «سبحان الله...»
تا کلی نگاهشان نمیکرد، نمیخورد..
شهید عباس بابایی
🌿🍂
چون شهـیدانِ تو
ای شهــدِ شهـــادت نوشـان ،
سینہ ام ، گر بہ دفاع از تو
سِپَـر شد یلـداست . . .
#اللهـم_عجـل_لولیڪــ_الفـرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانہ
#یلدایتان_مهـدوی
🌷 یا صاحب الزمان (عج) ...🍃
ما درد کشیدهها؛ رفیقِ دردیم
دنبالِ چه هستیم؛ کجا میگردیم ؟!
یلدای غم و فراق، شادی دارد ؟!
انگار، به تاریکی، عادت کردیم !
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌹 💥(خاطرات دوران دفاع مقدس )💥 🏹 شکارچی ✴️"قسمت نوزدهم " رعایت استتار و اختفاء را به آنها
🍃🌹
💥(خاطرات دوران دفاع مقدس )💥
🏹 شکارچی
✴️"قسمت بیستم "
به او که رسیدم تمام کرده و به شهادت رسیده بود. تیر دقیقاً به قلبش نشسته بود!! به خط که برگشتم، دم دمای غروب بود. بچه های سنگرش دورم را گرفتند و جویای احوالش شدند. چیزی از شهادتش به آنها نگفتم و فقط گفتم به عقب بردنش.
برای رفت و آمد شبانه، اسم شب داشتیم. توی خط، اسم شب عبارت بود از دو کلمه و یک شماره در وسط مانند "حمید"، "۱۱"، "انقلاب". آنشب تصمیم گرفته بودم شهادت حسن چایچی را با اسم شب به همه اطلاع بدهم. این مسئله را با فرمانده گردان، سید مرتضی در میان گذاشتم. قبول کرد و اسم شب را من تعیین کردم.
ادامه را پیگیر باشید ⏬
شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور
@defae_moghadas2
🍃❣