eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
4.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
51 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 ( ۱۳ محمود خدری عمليات رمضان ٢٣ تير ١٣٦١ (ماه مبارك رمضان) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🔸تصميم به اعدام دستجمعي از كاميون پياده و كنار دوستانم نشستيم... تازه متوجه شديم بعضي از زخمي ها رو بيمارستان نبردند و زير آفتاب داغ داغ بصره، رها كردند... واي خداي من، پرويز حيدري رو گوشه ايي رها كردند و اهميتي نميدادند، چنان از بدنش خون جاري شده كه زير پايش گِلي از خونآبه تشكيل شده بود! حدود ٤-٥ ساعت همان حالت مانديم، عذاب آور بود! تشنگي از يك طرف، آفتاب سوزان از طرف ديگر، بدتر از همه چشم و دست ها بسته! بچه ها آب درخواست كردند، با هزار منت مقداري آب گرم با پارچ پلاستيكي آوردند...! يكي از دوستان عرب زبان به مكالمات عراقي ها دقت كرد، متوجه مشاجره بين سربازان عراقي شد، ظاهراً دو دسته بودند، عده ايي درخواست تيرباران دستجمعي ما رو داشتند، در مقابلش گروهي مخالفت كرده و اجازه اينكار رو ندادند! حتي كاميون هايي كه براي انتقال ما به پادگاني در بصره آمده بودند رو برگرداندند! اونقدر فشار تشنگي و گرسنگي زياد بود كه بنده تا اينجا يادمه...! متاسفانه از اين محل تا بصره و رسيدن به سوله نگهداري اسرا هيچ چيز يادم نمياد...! لذا پرونده تا رسيدن به بصره مي بندم... 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ✨ ادامه مطلب را می گذاریم تا جناب خدری باز بنویسند و تقدیم حضورتان کنیم. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 سردار غلامرضا جلالی رئیس پدافند غیرعامل "جمع بندی همه ما این بودکه این مسیر جنگ را تمام نمی کند و اگر بخواهیم جنگی تمام بشود باید در جنوب تمام شود چون در آنجا توانمندی هایمان بیشتر است و می توانیم حرف آخر را بزنیم‌ در اینجا (شمال غرب) نیروهایمان در کوه، ارتفاعات، یخ، برف، و جاده های قاطری مستهلک می شود و از بین می رود ... به لحاظ استراتژیک مخالف بودیم و می گفتیم جنگ در کردستان، موضوع جنگ را حل نمی کند ... اینکه فکر کنیم آمده ایم شمال غرب و در اینجا بجنگیم تا جنگ تمام شود، نظر همه دوستان این بود که چنین اتفاقی نمی افتد." (روایتی از سرزمین مجاهدت های خاموش. مجله رمز عبور . شماره ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ ص۸۱) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔴 جنگ هشت ساله (۷ در گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجى صادقى رئیس پژوهشکده تحقیقات اسلامى ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 نقش امام خمینى(ره) در دفاع مقدس حقیقت این است که مدیریت امام بر کل انقلاب و از جمله بر دفاع مقدس نشات گرفته از همان ولایت تشریعى خدا بود. رهبرى امام تجلى بخش و تبلور ولایت معصوم بود که ولایت معصوم خود تجلى بخش ولایت الله است. لذا در تحلیل و تبیین آن به راحتى نمى شود به همین اندیشه هاى خودمان اکتفا کنیم. این یک واقعیت است که معجزه اى بود. در رابطه با دفاع مقدس هم گرچه حضرت امام(ره) به ظاهر دور از صحنه جنگ، در جماران، مستقر بود اما با جرات مى توان گفت مدیریت جنگ، فرماندهى کل قوا به معناى واقعى اش به دست امام و هدایتها و دستورات امام انجام مى شد. مثلا به رزمندگان این پیام رسید که «امام خواهان آزادى مهران است». من نمى توانم جزئیات جلسه طرح مانور فرماندهان و رزمندگان را در این باره بازگو کنم. آنان براى اینکه این کار را انجام دهند و مهران را به گونه اى آزاد کنند که دشمن مجددا نتواند بر آن تسلط پیدا کند، باید عملیاتى گسترده را انجام مى دادند و قسمتهاى دیگرى مثل تپه هاى قلاویزان را هم به تصرف در مى آوردند. اما پس از کارشناسى معلوم شد، نیروى انسانى و امکانات براى این عملیات، بیش از یک دوم مورد نیاز موجود نیست. ولى به مجرد اینکه عزیزان متوجه شدند نظر امام چیست، گویا خود این دستور و اراده امام، انشاء قدرت مى کرد. ایجاد توان مى کرد. نه فقط ایجاد تکلیف مى کرد، بلکه روحیه ها را بالا مى برد بالا تا جایى که به ایمان و استقامتى مى رسیدند که قرآن مى فرماید: یک نفر در مقابل بیست نفر مى تواند مقاومت کند! و دیدیم که مهران با همان نیروها و با همان توانمندیها آزاد شد و خیلى هم وسیع تر! حصر آبادان یکى از همین موارد بود، بنى صدر رفته بود و بچه ها خودشان را یافته بودند. اولین نکته اى که در ذهن آنها بود، این بود که امام خواسته است حصر آبادان شکسته شود. اتفاقا این اولین عملیات بزرگى بود که این عزیزان طراحى کردند، قبلا عملیات دیگرى را به این عظمت طراحى نکرده بودند. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🛡❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 🔻 عمليات رمضان ٢٣ تير ١٣٦١ (ماه مبارك رمضان) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 خاطره صوتی تکمیلی برادر محمود خدری در عملیات رمضان و مجروحيت پرويز (مسلم) حيدری در عمليات رمضان http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 سرلشکر علاءالدین خَمَس جانشین سابق فرماندهی سپاه سوم عراق؛ " هنگامی که (عبدالکریم) الخزرجی در سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۶.ش) به ریاست ستاد ارتش منصوب شد، از صدام پرسید؛ قربان یادتان می آید در سال ۱۹۸۳ مقاله ای در مورد به دست گرفتن ابتکار عمل مجدد نوشته بودم؟ اکنون مجبوریم جنگ را تمام کنیم چون بر لبه پرتگاه هستیم، همه منابع موجود را مصرف کرده ایم و توان افراد را تحلیل برده ایم تا آنجا که برخی ده سال در ارتش خدمت کرده اند. اکنون حتی یک سال دیگر هم نمی توانیم به این جنگ ادامه دهیم و باید با به دست گرفتن مجدد ابتکار عمل، جنگ را تمام کنیم." ( جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام ، " گروه کوین وود" ص ۲۵۰) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔴 جنگ هشت ساله (۸ در گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجى صادقى رئیس پژوهشکده تحقیقات اسلامى ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 دستاوردهاى دفاع مقدس درباره دستاوردهاى دفاع مقدس نظرتان چیست و آیا به اهدافمان رسیدیم؟ اینکه فرمودید آیا به هدفمان رسیدیم، ما هدفى نداشتیم، دشمنى به ما حمله کرده بود باید در مقابلش مى ایستادیم! انقلابمان و نظاممان را حفظ مى کردیم. دشمن نتوانست یک وجب از زمین ما را بگیرد و ذره اى به انقلاب ما آسیب برساند این بزرگ ترین پیروزى بود، چون اجازه ندادیم که دشمن بتواند به اهدافش برسد! و حتى او را ناتوان و ذلیل و پشیمان کردیم! هم او را و هم همه پشتیبانان او را! ما اسم دوران هشت سال را گذاشته ایم دفاع مقدس. ما حمله نکرده بودیم. ما تعرضى نکرده بودیم که جایى را بگیریم. ما دنبال این بودیم که انقلابمان را حفظ کنیم، تمامیت ارضى و نظاممان را حفظ کنیم. که در طول دویست سال گذشته هیچ گاه کشور مثل این مقطع عمل نکرده بود، با این که عرض کردم ظاهرا آمادگى اش نبود. اما نکته دوم اینکه آیا در کنار این پیروزى، به نتایجى دیگر هم رسیدیم یا نه دو مطلب را بیان کنم. اول اینکه ببینیم دشمن با چه هدفى متعرض انقلاب شد و جنگ را تحمیل کرد. من به نظرم مى آید که هدف محورى و اساسى استکبار جهانى به همراهى نظام سوسیالیستى شرقى و دست نشاندگى صدام و برخى از دیگران که در منطقه بودند، این بود که انقلابى را که با ماهیت دینى شکل گرفته بود و این خطر را براى آنها داشت که به تدریج کل منطقه و کل جهان را تحت تاثیر قرار دهد، از بین ببرند. این جمله گویا مال نیکسون در همان اوائل انقلاب است که: «انقلاب اسلامى ایران زلزله اى است که تمام کاخها را، از جمله کاخ کرملین و کاخ سفید را ویران مى کند!» و لذا نیکسون پیشنهاد مى کند که دو ابرقدرت شرق و غرب در برابر این انقلاب اسلامى وحدت پیدا کنند. جالب این است که ایشان همان کسى است که چند سال قبل از آن کتابى در چهارصد و هفتاد صفحه درباره خطر پیشرفت کمونیسم به سوى غرب نوشت و غرب را ترساند از نفوذ کمونیسم در غرب! چطور شد که همین آقا بعد از پیروزى انقلاب، چنین پیشنهادى مى کند؟! ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🛡❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 روزهایی پرحادثه ۱ علیرضا مسرتی / از کتاب دِین ⊰•┈┈┈┈┈⊰• 🔅 ..و آغاز رسمی جنگ و ورود به دفاع مقدس ما شورای مرکزی کانون و بسیج سپاه در حال برنامه ریزی یک تجمع و رژه دانش آموزی گسترده از دانش آموزان دبیرستان‌های اهواز بودیم که خبرهایی از گسترش درگیری ها در خرمشهر و بستان رسید. من، سعید درفشان، سید محمدرضا، محمود ياسين، صادق کرمانشاهی، و محمدرضا نیله چی در زیرزمین کانون بودیم که ناگهان صدای غرش شدیدی شنیده شد! همگی به طرف پشت بام کانون دویدیم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. چند صدای انفجار آمد و دو هواپیمای جنگی را در آسمان صاف آخرین روز تابستان دیدیم که از سمت فرودگاه می آمدند و از بالای سر ما با همان صدای غرش گذشتند. هواپیماها آنقدر پایین بودند که خلبان آنها به وضوح دیده می شد. آنها میگ های عراقی بودند که باند فرودگاه اهواز را بمباران و به سرعت منطقه را ترک کردند. جنگ عراق علیه ایران آغاز شده بود و همه در حیرت و سردرگمی به سر می بردند. شب اخبار سراسری تلویزیون اعلام کرد که چند فروند هواپیمای عراقی فرودگاه های چند شهر بزرگ چون تهران را بمباران کرده اند. بعد تصویر امام خمینی بر صفحه تلویزیون ظاهر شد که با آرامش و لبخند خاصی که کمترین اثر نگرانی در آن دیده نمی شد گفتند: دزدی آمده سنگی انداخته و گریخته است. به حول و قوه الهی ملت ما چنان سیلی به صدام خواهند زد که از جایش بلند نشود.) روز دوم مهر، موقع نماز مغرب و عشا در مسجد اعلام شد که سپاه قصد دارد عده ای از جوانان داوطلب را به خرمشهر بفرستد؛ کسانی که مایل اند، بعد از نماز به محل سپاه مراجعه کنند. من، صادق کرمانشاهی، حمید رمضانی، سید محمدعلی حکیم، جواد شالباف، رضا پیرزاده، محمدرضا نیله چی، و حمید پرهیزگار و جمعی که تعداد آنها به هشتاد نفر می رسید، بعد از نماز به سمت سپاه در باغ معین رفتیم. حدود دویست نفر از بچه های مساجد شهر آنجا جمع شده بودند. حسین علم الهدی جلوی جمعیت ایستاد و سخنرانی کرد. او گفت که امروز واقعه کربلا تکرار شده است؛ یک طرف خمینی، حسین زمان، شما را به یاری می طلبد و طرف دیگر صدام، یزید زمان، قد برافراشته تا این نهضت حسینی را شکست دهد؛ الان نیروهای صدام به سمت خرمشهر حرکت کرده و شهر را با گلوله توپ هدف قرار داده اند؛ عزیزانی که داوطلب شده اند، سلاح‌های خود را تحویل بگیرند و سوار اتوبوس ها شوند و به کمک نیروهای ارتش و سپاه بروند. از بین جمعیت من فریاد زدم: «ای صدام، مقدمت را گلوله باران خواهیم کرد.» حسین لبخندی زد و عباس صمدی، اصغر گندمکار، رضا پیرزاده، و جواد داغری سلاحهای ام ۱ آغشته به گریس را یکی یکی تحویل بچه ها دادند. دو اتوبوس پر شد و بقیه افراد بازگردانده شدند. پس از حدود یک ساعت و نیم منورهایی از دور دیده شد که از فراز آسمان به پایین می آیند. بچه ها که نمی دانستند اینها چیست، هرکدام چیزی گفتند. یکی گفت این ها هواپیمای عراقی هستند که تیر خورده اند و سقوط می کنند و برخی هم باور کردند و خوشحال شدند. ⊰•┈┈┈┈┈⊰• ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 شهید غلامرضا صالحی نجف آبادی جانشین لشکر۲۷ یادداشت ۶ بهمن ۱۳۶۶ " بعد از ظهر روز گذشته دوباره با حضور برادر محسن و رحیم و ... بحث عملیات ادامه یافت. به دنبال مخالفت برادر (مصطفی) ایزدی و بنده و نظر منفی برادر رحیم (صفوی) که تقریبا نظریات ما را تایید می کرد، برادر محسن به صورت غیر منتظره به قرارگاه رمضان اعلام کرد که با حداکثر توان ، همراه با یگان های ویژه هوابرد، ویژه پاسداران، و لشکر۵۷ ، ماموریت‌هایی را در داخل خاک عراق و در محور ماووت در جهت ادامه عملیات منطقه با همکاری نیروهای طالبانی انجام دهد ... به طور کلی برایم نامفهوم است که چرا برادر محسن گه گاه روی یک منطقه به طور جدی حساسیت نشان می دهد و شاید نزدیک به یک روز وقت صرف بحث و بررسی می کند و پس از آن بلافاصله در یک برخورد غیر منتظره به طور کلی همه آنها را از یاد می برد و جهت بحث و گفتگوها را به موضوع و منطقه ای دیگر می کشاند." " از همان ابتدا ما که از سال‌های قبل تجربه داشتیم، اعتقاد داشتیم که در فصل زمستان امکان انجام عملیاتی گسترده وجود ندارد و با کمبودها و نارسایی هایی که در عقبه داریم، با مشکلات سختی مواجه خواهیم شد که به این مهم توجه نشد و فرماندهی همچنان بر اجرای عملیات اصرار می کرد." http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔴 جنگ هشت ساله (۹ در گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجى صادقى رئیس پژوهشکده تحقیقات اسلامى ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 بنده اعتقادم بر این است که در دهه اول انقلاب، یکى از مهم ترین عوامل بقاى انقلاب جنگ بود. نه تنها آنها به هدفشان نرسیدند، بلکه جنگ در تداوم و حفظ انقلاب کمک شایانى کرد! گوشه هایى را اگر بخواهم اشاره کنم یکى همین بود که • اگر جنگ پیش نیامده بود خیلى از باطلها پیدا نمى شد و منافقین که بعد از انقلاب به عنوان مجاهدین خلق خیلى جاها مطرح بودند، باید یک جایى مى آمدند و در دوران دفاع مقدس با ترک صحنه دفاع از اسلام و انقلاب نشان مى دادند که باطلند. • خطر جریان بنى صدر، جریان ملى گرایى و جریان منافقین و گروههاى چپ، در این کشور جز در پرتو جنگ قابل رفع نبود. اگر اینها در یک فضاى آرام مانده بودند، همان ۱۱ میلیون رأى بنى صدر را به رخ ما مى کشیدند و نظام را استحاله مى کردند! • انقلاب ما خیلى سریع پیروز شد. بعد از پیروزى انقلاب هم مردم احساس کردند که به هدف رسیده اند و نظامى را از بین برده و نظامى را جایگزین کردند و حال باید بروند دنبال کار و زندگیشان؛ در حالى که در تفکر اسلامى لازم است براى حفظ یک انقلاب و یک نظام، همواره مردم در صحنه باشند. این حضور و مشارکت مردمى و این انگیزه دخالت مردم در سرنوشت خودشان، در دوران دفاع مقدس شکل گرفت و قوى شد. رکن سوم نظام جمهورى اسلامى، پس از رکن ماهیت دینى و رکن رهبرى الهى انقلاب، حضور و مشارکت مردمى بود. این رکن در دوران دفاع مقدس بسیار قوى و توانمند نشان داده شد. بعد از دفاع مقدس هم هر چه داریم از پرتو همین حضور و همین مشارکت مردم بود. حقیقتاً دفاع مقدس انسانهایى را ساخت که امروز هم موجبات افتخار این کشورند. شاید هم گفتنش سزاوار نباشد، اما خیلى از کسانى که بعد از دفاع مقدس توانستند کارهاى بزرگى را انجام دهند و حتى در همین انرژى هسته اى، در مراکز علمى اش توانسته خلاقیت خود را نشان دهند، همان بسیجیان نوجوان دوران دفاع مقدس بودند. الان اگر مقام معظم رهبرى با افتخار به نیروى خلاق، متفکر و دانشمند جوان کشور ما افتخار مى کند ـ که 14 خرداد همین امسال کنار مرقد امام شاهدش بودیم ـ به برکت همین کسانى است که در دوران دفاع مقدس ساخته شدند. بنابراین یکى از مهم ترین دستاوردهاى جنگ این بود که انقلاب ماند، موانع از بین رفت و پایه هاى انقلاب قوى تر شد. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🛡❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 روزهایی پرحادثه ۲ علیرضا مسرتی / از کتاب دِین ⊰•┈┈┈┈┈⊰• 🔅 در تاریکی محض اتوبوس ها وارد شهر شدند. شهر آرام بود. یک تانک و دو توپ ۱۰۶ در میدان و خیابان اصلی منتهی به شهر دیده شدند. یکی از بچه ها گفت: «چقدر نیرو! اگر عراق بیاید، داغان می شود.» یکی از اتوبوس ها به سمت سپاه خرمشهر رفت و اتوبوس دوم به سمت پادگان دژ خرمشهر، که متعلق به ارتش بود. اتوبوس وارد پادگان شد و بیشتر بچه ها از آن پیاده شدند. فرمانده پادگان دژ خرمشهر به استقبال اتوبوس آمد. سید محمدعلی حکیم با او سلام و علیک کرد و گفت: «این نیروهای داوطلب از اهواز برای کمک به شما آمده اند.» فرمانده که با لهجه جنوب تهرانی صحبت می کرد پرسید: اسلحه نیروها چیست؟ سید محمدعلی حکیم گفت: «این ام ۱ ها را به ما داده اند.» فرمانده خنده‌ای کرد و گفت: «با این چماق ها که نمی شود جنگید! بهتر است برگردید به همان جایی که آمده اید و بگویید اینجا این سلاح ها به درد نمی‌خورد.» پس از ردوبدل شدن چند جمله، بچه ها فهمیدند که فرمانده در نظر خود جدی است و باید برگردند. من و سید محمدعلی حکیم و صادق کرمانشاهی و ابوالقاسم سگوندی (آریایی) و دو نفر از بچه های مسجد، سید علی و جهانگیر سعیدزاده، با اصرار از فرمانده خواستیم که بمانیم شاید کمکی از دستمان برآید. بدین ترتیب، مابقی بچه ها تعدادی از خشاب های خود را به ما هفت نفر دادند و با اتوبوس برگشتند. با بچه ها نماز صبح را خواندیم و سپیده صبح در حال دمیدن بود که گوی های آتشینی زوزه کشان از طرف غرب پادگان پرواز کردند. اینها گلوله های خمپاره بودند که برای اولین بار می‌دیدیم. بعضی از گلوله ها با صدای انفجار به اطراف پادگان اصابت کرد و بعضی دیگر از مسیرهای دیگر به سمت خرمشهر می رفتند. هوا که روشن شد، هرچه در افق نگاه کردیم، نه آدم و تانک و نه توپی دیدیم که بتوانیم با آنها به طرف دشمن شلیک کنیم؛ فقط گلوله از آسمان می آمد و منفجر می‌شد. کل سلاح‌های پادگان دو تفنگ ۱۰۶ (که روی جیپ نصب بودند)، یک تیربار و یک تفنگ ۱۰۶ (که روی زمین نصب بود)، و یک نفربر پی ام پی بود که هر چند دقیقه یک بار شلیک می کرد. صدای شلیک نفربر بیشتر از صدای خمپاره ها بود و کل نیروهای موجود در آن پادگان پانزده نفر هم نبودند. جهانگیر سعیدزاده که آموزش نظامی سپاه را دیده بود توانست درجه دار متصدی تیربار را راضی کند و در کنار او گاه گاهی با تیربار شلیک کند. یک نفر با لباس سپاه را دیدیم که از بچه های همراه ما نبود و سلاح جدیدی که بعدا فهمیدیم آرپی جی ۷ است در دست داشت. او از سمت فنس های پادگان به طرف نیروهای دشمن رفت و دیگر او را ندیدیم. سلاح ۱۰۶ معمولا سه خدمه دارد. یک درجه دار ارتش آنجا بود که خودش به تنهایی با سلاح ۱۰۶، که روی زمین قرار داشت، شلیک می کرد و نزدیک ظهر یک ترکش به بازویش خورد. لباسش از ناحیه پشت کتف حدود بیست سانتی متر پاره شد، ولی زخمش عمیق نبود. او بدون توجه به زخمش، به شلیک‌هایش ادامه داد. سایر بچه ها آموزشی ندیده بودند که بتوانند با آن سلاح‌ها کار کنند. حدود ظهر، یکی از بچه های مسجد، سید علی، ترکش خورد و زخمی شد. فرمانده پادگان به سمت بچه ها آمد و گفت: «من که گفتم برگردید. با این چماقها که نمی شود جلوی توپ و تانک ایستاد. تا بقیه تان بیخودی زخمی یا کشته نشدید، برگردید.» زخم آن فرد جدی نبود و با باند و کمک های اولیه پانسمانش کردیم. بچه ها ناچار تسلیم حرف فرمانده پادگان شدند و بعداز ظهر به سمت شهر راه افتادیم. تا غروب هرکدام وسیله ای پیدا کردیم و به سمت اهواز برگشتیم. صادق و من پشت یک کامیون خاور که در حال بردن اثاث یک خانواده به اهواز بود روی بارها نشستیم و به اهواز رفتیم. ابوالقاسم سگوندی و سید محمدعلی حکیم هم با یک کمپرسی آمدند. ⊰•┈┈┈┈┈⊰• ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار 🔻با نوای حاج صادق آهنگران ابوالفضل با وفا علمدار لشکرم 🔅 شعر مرحوم حاج حبیب الله معلمی عاشورای سال ۱۳۶۰/اهواز http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 مجموعه نظرات و جریانات 🔅 سردار حسین علایی؛ " توان نظامی ایران در سال ۱۳۶۷ بسیار بیشتر از زمان فتح خرمشهر بود ... در سال ۶۷ نیرو و امکانات بیشتری از زمان خرمشهر داشتیم و قدرت بازدارندگی ما هم افزایش یافته بود." (مهدی قدیمی " با پذیرش قطعنامه، ستاره صدام افول کرد." هفته نامه آسمان . ۵مرداد ۱۳۹۲ ص ۱۱۳) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا