eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
4.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
51 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه #عملیات_بدر ✦ ✦ ✦ بعد از ساعت مقرر، حرکت مجدد خود را به سمت دشمن ادامه دادیم تا به سیصد متری کمین دشمن رسیدیم. این کمین ها بصورت متناوب در سرتاسر منطقه ادامه داشتند و همه یگان ها کم و بیش با آن مواجه بودند. بعد از توقف در ایستگاه دوم همگی نماز را نشسته خواندیم. از اینجا کار گروه غواص و تخریب شروع می شد. همه افراد پیشرو لباس غواصی به تن کردند و چون شبهی وارد آب های ظلمانی شده و ناپدید شدند. تا رسیدن به کمین باید سیصد متر را شنا می کردند و وارد کمین می شدند. کمین ها دارای شش نگهبان بودند که سه نگهبان در حال پست و سه تای دیگر در حال استراحت به سر می بردند. ساعت رسیدن به کمین ها به شکلی برنامه‌ریزی شده بود که بعد از ساعت تعویض آنها باشد. یکی دیگر از تهدیدهای کمین، تله گذاری آنها بود که در لابلای سیم های درهم تنیده اطراف کمین قرار داده بودند. وظیفه قطع سیم های تله بر عهده گروه تخریب بود. یک گروه تخریب باید برای خنثی سازی کمین ها با غواص ها همراه می شد و گروهی برای قطع کردن کابل فوگازهای انفجاری که خطرناکترین مانع سر راه خط شکنان محسوب می شد. بشکه های بهم پیوسته‌ای که مملو از مواد انفجاری بود و می توانست منطقه وسیعی را به آتش بکشد و ذوب کند. لحظات پر استرس به سختی طی می شد و تنها کاری که از همه رزمندگان روی آب برمی آمد، دعا بود و ذکر بود و توسل. در این ساعات پر هیجان عملیات همه دست دعا برداریم برای موفقیت در این راه پر پیچ و خم و هادی این راه، که هنوز هم جریانات با همان شدت، بلکه سخت تر ادامه دارد 🍂
🍂 🔻 اطلاعاتی از هور ✨ وسعت: 3100 کیلومتر مربع ✨ مقدار آب: 6 میلیارد مترمکعب ✨ ساکنین هور شامل: دو تیره بزرگ عشایر سواعد و نوافل که بیش از پانصد سال است در هور ساکن هستند و از راه ماهیگیری، کشاورزی، دامداری و حصیربافی ارتزاق می کنند. ✨ رودخانه هایی که به هور می ریزند : کرخه، دویرج و میمه ✨ عمق آب : با توجه به زمان های پرآبی و کم آبی هور، اختلاف عمق به دو متر می رسد. عمق هور در زمان طغیانی رودخانه در عمیق ترین جای آن در شمال به هشت متر هم میرسد که محدود می باشد. ✨ جانوران هور: یازده نوع ماهی، دو نوع دوزیست شامل دو نوع لاک پشت بسیار پهن و بزرگ و لاک پشت گوشتی سیاه رنگ، تعداد محدودی قورباغه، 30 نوع پرنده آبی مانند پلیکان، درنا، انواع مرغابی. پستاندار شامل: گاومیش بوفالو. گراز به تعداد زیاد. سگ، موش آبی، خفاش، و بسیاری از حشرات ✨ پوشش گیاهی شامل: انواع نی با تراکم مختلف، که 70 درصد را شامل می شود و قطر نی ها در شمال هور تا سه سانتیمتر هم می رسد. چولان، که 23 درصد را شامل می‌شود و در کنار ساحل رشد می کند. گیاه بردی که کف زی می باشد و در مناطق کم عمق رشد می کند و دیگر گیاهان شامل، گات، گعبه، شویچه، که در کف هور زندگی می کنند @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه #عملیات_بدر ✦ ✦ ✦ نیروهای غواص در دو گروه وارد عمل شده بودند. یک گروه برای خنثی سازی کمین ها و گروه دیگر برای شکافتن سیم های خاردار و رفتن به پشت سیل بند دشمن. کار قطع کردن کابل های فوگاز به خوبی و بموقع انجام شده بود و تا حدودی مسیر عبور از بشکه ها تخلیه و به کناری گذاشته شده بودند. گروه اول مشغول خنثی سازی اطراف کمین ها شده تا راهی برای ورود به آن پیدا کنند. هماهنگی این گروه ها مساله مهمی بود که باید همزمان انجام می گرفت. همه منتظر رمز عملیات بودند. نفس ها در سینه به تلاطم افتاده بود و سرتاسر هور در دعا و توسل غرق شده بود. بعضی از یگان ها به پایان کار رسیده بودند و برخی در نیمه های کار خود بودند که باید فرماندهان صبر می کردند تا همه به نقطه‌ای مشترک می رسیدند. نیروهای غواص از بین کمین ها عبور کرده و تا حدود سیل بند رسیده اند و باید ساعتی دیگر منتظر ماند تا مقدمات عملیات انجام شود و دستور حرکت صادر شود.... 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه ✦ ✦ ✦ راس ساعت 23 بیسیم ها روشن شد صدای فرماندهی عملیات به گوش رسید یا الله، یا الله، یا الله قاتلوهم حتی لاتکون فتنه یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا در یک آن صدای تیراندازی سراسر منطقه را پر کرد. کمین ها درگیر شدند. بعضی در همان ابتدا کاملا ساکت شدند و برخی کماکان مقاومت می کردند. نیروهای غواص وارد سیل بند شده و شروع به زدن نیروی مقاومت کنند دشمن از پشت شدند. نیروهای رزمنده پارو زنان زیر رگبارهای بی هدف دشمن به سمت سیل بند هجوم بردند. و این در حالی بود که هیچ جان پناهی در روی آب نداشتند. دوشکای عراقی به شدت باران گلوله را در جلو خود باریدن گرفته بود. چیزی طول نکشید که نیروهای خط شکن به پای سیل بند رسیدند. سیل بندی که با سیم های خاردار احاطه شده بود. اتفاقاتی در این صحنه افتاد که در هیچ جای تاریخ سابقه نداشت. بعضی جاها که سیم خاردارها باز نشده بود، داوطلبانی آماده شدند و با شکم روی سیم ها خوابیدند تا هر چه زودتر بچه‌ها عبور کنند و تلفات کمتر شود. در چشم برهم زدنی نیروها وارد خشکی شدند. دوشکا توسط آرپی جی خاموش شد و پاکسازی سنگرها شروع شد و... فرماندهی لشکر باور نداشت خط دشمن با این سرعت شکسته شود و موج دوم در کمتر از یک ساعت به دجله برسند.... 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه #عملیات_بدر ✦ ✦ ✦ با شکستن خط، پاکسازی سنگرها شروع شد. از پنجره هر سنگر، نارنجکی به داخل پرتاب می شد و آنها را به درک واصل می کرد. اجازه اسیر کردن به هیچ وجه نداشتیم. نتیجه نکشتن را هم تجربه کرده بودیم. در یک صحنه که رضا کعبه زاده فرمانده یکی از دسته ها با التماس آنها کوتاه آمده بود، در فرصتی همان اسیر رضا را به شهادت رساند و.... تلفات ما در رسیدن به خشکی زیاد نبود. دست حاج اسماعیل فرمانده گردان از مچ قطع شده بود. پهلوی داود، فرمانده گروهان شکافته و تا دم دمای صبح به شهادت رسیده بود و همانطور که گفته بود، صبح نشده به دیدار معبود شتافت. علی رهنمایی که خود را روی سیم خاردار انداخته بود تا دیگر نیروها عبور کنند، همانجا به شهادت رسید و..... (خاطرات شخصی) مهمات را در گرگ و میش هوا به بچه‌ها رساندیم. نيروها خسته بودند و سرمای اول صبح همه را سنگین کرده بود. تیرهای تیربارهای عراقی هوا را می شکافت و زوزه کشان عبور می کرد. مهمات در سرتاسر خط تقسیم شد. چهارراه خندق در منطقه ما و لشکر پنج نصر واقع شده بود که باید در این قسمت الحاق می کردیم. ولی تا صبح خبری از آنها نشد. شکاف ایجاد شده در این محور می توانست برای کل عملیات تهدیدی جدی محسوب شود. لشکر پنج درگیری شدیدی برای رسیدن به چهارراه داشتند که در این درگیری مرد معنوی جنگ، عبدالحسین برونسی به شهادت رسیده بود ولی تا آن ساعت موفق به اتمام ماموریت خود نشده بودند.... 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 برای دستیابی به قسمت های قبلی (ادامه دارد) (ادامه دارد ) از این 👆 هشتک ها استفاده نمایید 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه ✦ ✦ ✦ با استقرار نیروها روی سیل بند، دشمن عقب نشینی سریعی انجام داد و منطقه را تا کیلومترها ترک نمود. موج دوم عملیات در شمال و جنوب هور موفق به دسترسی به رودخانه دجله شدند و یگان هایی تا جاده مواصلاتی بصره العماره نیز پای گذاشتند ولی عمدتا با مقاومت عراقی ها مواجه شده و به نقطه سیل بند بازگشتند. فاصله سبل بند تا آب هور کمتر از یک متر می شد و این جای پا، محل و نقطه اتکایی برای مقاومت در برابر پاتک ها نبود، خصوصا اینکه فاصله بسیار زیادی تا عقبه خودی داشتیم. از صبح هیچ خبری از پاتک های دشمن نبود و گویی در شوک عجیبی فرو رفته اند. در این سکوت جبهه، فرصتی به دست آمده بود تا به نیروها رسیدگی شود و کمبودها جبران شود. اول صبح وارد سنگرهای عراقی شدیم و خستگی خود را با چای مرغوب آنها در آن هوای سرد به در کردیم. مارش حمله از رادیو پخش می شد و خبر از پیروزی ایران در شرق دجله داشت. همه خوشحال بودند و در پوست خود نمی گنجیدند. در کنار این خوشحالی از آماده باش دفاعی غافل نبودند و برای حمله آنها مهیا می شدند. گروهی برای شناسایی منطقه با استفاده از آب های سطحی خود را از سیل بند جدا کرده و چند صد متری جلو رفتند. 🍂
حرکت در روز قبل از عملیات بدر @defae_moghadas
سیل بند عملیات بدر - صبح عملیات @defae_moghadas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 ............ قسمت بیست و یکم •┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈• نزدیک ظهر که می شد یک نفر را برای آوردن نان صمون می بردند. نفری یک یا یکی و نصفی نان سهم ما می شد. صمون ها در اصل یک چانه خمیر بود که ورز می دادند تا به اندازه یک نان ساندویچی می شد. معمولا بالا و پایین نان کمی پخته می شد و وسط نان خمیر می ماند. تازه بعضی اوقات یک ته سیگار هم داخل بعضی از نان ها پیدا می شد. بدشانس کسی که این نان گیرش می آمد چرا که تا شب باید گرسنه می ماند. نان ها همه به یک اندازه نبودند. گاه بزرگ، گاه کوچک، یا کلفت و نازک بودند. بچه ها بخاطر رعایت کردن حق الناس به آنها علامت می زدند. یکی با انگشت وسط نان را سوراخ می کرد و یکی بالای آن را و یکی بالا و پایین را سوراخ می کرد. یکی بالای آن را گاز می زد، یکی .... جایی هم که برای نگهداری آنها نداشتیم. لذا همه را داخل یک گونی می انداختیم و به درب سلول که میله بود می بستیم و موقع ناهار آنها را می آوردیم و می خوردیم. بچه ها از روی علامت ها که گذاشته بودند، نان خود را پیدا می کردند و می خوردند. واقعأ با این نانها بچه ها سیر نمی شدند. به خاطر همین بعضی از بچه ها وقتی نان می خوردند نگاهی به نان می کردن و می گفتن حیف! دارد تمام می شود. چند روز به این کار ادامه دادیم که یکی از اسرا که از ما مسن تر بود گفت این چه کاری است که به نانها علامت می گذارید؟! این کار درست نیست. حالا یک نفر یک تکه نان بیشتر گیرش بیاید، هیچ اشکالی ندارد. همه نانها را داخل گونی بریزید. پس از آن ما نیز همه نانها را می ریختیم داخل گونی و یک نفر گونی را می گرفت و نفری یک نان به ما می داد. دیگر بر اساس شانس بود، یکی نان بزرگ گیرش می آمد و یکی نان کوچک..... ------------------------- ادامه دارد عظیم پویا گردان بلاله گروهان فتح کربلای ۴ @defae_moghadas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه ✦ ✦ ✦ بعد از شلیک چندین خمپاره خصوصا در بعدازظهر امروز، تعدادی مجروح دادیم و سریعا با قایق آنها را به عقب منتقل کردیم. کماکان فشار دشمن از سمت چهارراه خندق بیشتر می شد و چند قایق از لشکر پنج نصر به سمت لشکر هفت آمدند و بازگشتند. هنوز موفق به الحاق در این منطقه نشده ایم و باید منتظر جریانات فردا می ماند. بعد یک شبانه‌روز پر جریان، شب آرامی را سپری کردیم. آنقدر آرام که بعضی از افراد نماز را تمام قامت بر روی سیل بند خواندند و به پایین آمدند. با اینکه کار اشتباهی بود ولی مقداری حق داشتند چرا که نشسته نماز خواندن در نیم متر، آنهم در شرایط معنوی آن شب، دل را آرام نمی کرد. آرامش شب انسان را به یاد شب گذشته می انداخت. شبی پر جنب و جوش در بین همه بچه‌ها، آنهم یک جا، اما امشب، 😭 باز هم جبر جنگ قلم بر بعضی ها گرفته بود و برخی را توفیق پرواز داده بود. خدایا چگونه باید خبر شهادت بچه‌ها را به خانواده ها می دادیم. چگونه بی آنها باید باز به جبهه می آمدیم. چگونه دوری و فراق دوستان بهتر از جان را باید تحمل می کردیم. اصلاً شهدا کجا را دیدند که از شهادت خود گفتند و وصایا نوشتن. تجربه ای بس سخت و دشوار که باید دلسوختگان انقلاب و امام می چشیدند و آبدیده می شدند. شام مختصری در نایلن های پلاستیکی آوردند و هر کس گودالی را برای گذران شب انتخاب کرد تا صبح فردا چه شاید.... 🍂
🔴 شب همگی بخیر 👋 اگه با چند تصویر از عملیات بدر موافقید،...... بسم الله 👇
@defae_moghadas
خمپاره هایی که عمدتا در آب عمل نمی کرد و ستونی از آب به هوا پرتاب می کرد. @defae_moghadas
بین سیل بند تا آب هور کمتر از یک متر بیشتر فاصله نبود. یک متر عقب نشینی مساوی بود با بیش از ده کیلومتر عقب گرد @defae_moghadas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🍂 🔻 روایت لحظه به لحظه #عملیات_بدر ✦ ✦ ✦ اوضاع سراسر خط از صبح امروز در حال تغییر به نفع دشمن بود. پاتک های پراکنده سبک‌ و سنگینی در سراسر خط و در نقاط مختلف زده شد که رفع گردید. حملات شیمیایی به صورت پراکنده و در چند نقطه شروع شده و تعدادی مصدوم بهمراه داشته که همگی به عقب منتقل شدند. عراقی ها متوجه شکاف و عدم الحاق در چهارراه استراتژیک خندق شده‌اند و بیشترین فشار را در این ناحیه می آورند. این در حالی است که بچه‌ها با تمام توان تلاش می کنند تا این محل را از دست ندهند. تصاحب این نقطه توسط دشمن، گسترش آنها روی سیل بند را به دنبال خواهد داشت و شکست کل عملیات را. گاهی که فشار دشمن زیاد می شد تحرک عجیبی در جبهه به چشم می آمد. اعم از پراکنده شدن و هجوم دیگر نیروها به سمت نقطه درگیری. طبق گزارش های رسیده تجهیزات زرهی دشمن وارد منطقه شده و آرام آرام خود را برای حمله سنگینی بر روی جاده چهارراه خندق از سمت مقابل آماده می کنند. فرماندهان ما هم در حال برنامه‌ریزی وسیعی برای پیش دستی به آنها هستند. برنامه ای که بتواند سه لشکر را برای مقابله با آنها مهیا و آماده کند.... 🍂