eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 صبح که می‌شود قلبم را از نو برایِ کنارِ شما تپیدن کوک می‌کنم این یعنی خودِ خود زندگی... ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارش به خاک هویزه ۴۴ خاطرات یونس شریفی قاسم یاحسینی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 حسین خیلی از سید ابوالحسن بنی صدر که آن موقع رئیس جمهور ایران بود بدش می آمد. برای من تعریف کرد که من برای گرفتن امکانات نظامی نامه ای گرفتم و به ارتش رفتم، امــا آنها گفتند که جناب آقای بنی صدر فرمانده کل قوا بخشنامه صادر کرده و گفته است که به شما پاسدارها حتی یک فشنگ خالی هم ندهیم. ما در سپاه هویزه خیلی غریب و مظلوم بودیم. اگر چه سید حسین برخی امکانات به هویزه آورده بود، اما عملاً چیز زیادی نداشتیم. حتی برخی از بچه‌های سپاه برای خوردن غذا و یا حمام به خانه های خود می رفتند و برای بچه های سپاه نیز از خانه های خودشان غذا می آوردند. برخی از بچه های بومی نیز بچه های غیر بومی را به خانه های خود می بردند و به آنها غذا می‌دادند. ما حتی توان طبخ غذا در سپاه هویزه را نداشتیم. بچه ها اما راضی و خشنود بودند و با وجود کمبودها خم به ابرو نمی آوردند. حسین خیلی روی خودش کار کرده بود و به اصطلاح آن سالها خودسازی کرده بود. مطالعات قرآنی و مذهبی خیلی خوبی داشت. كما آنکه قبل از شروع جنگ در رادیو اهواز سلسله بحث هایی در باب تفسیر قرآن و نهج البلاغه برپا کرده بود که نوارهایش موجود است. آدم وقتی به آنها گوش می‌دهد متوجه می شود که آن جوان با سن کم تا چه اندازه پیشرفت کرده بود و مطالعات همه جانبه ای انجام داده بود. خیلی به آداب و احکام مقید بود. تلاش می کرد نماز را به صورت جماعت بر پا کند و خودش همه شب بلند می شد و دعا می خواند و نماز شب را بجا می آورد. روزه های مستحبی روزهای دوشنبه و پنج شنبه در دستور کارش بود. آن روزهـا فـرمـانی از امام خمینی درباره خودسازی نوشته شده بود. فرمانی پانزده ماده ای بود. این فرمان برای سید حسین الگو بود و سعی می کرد همه ی موارد مندرج در آن را اجرا کند. برای بچه های سپاه هویزه نیز کلاسهای آموزش قرآن و اصول عقاید گذاشت و در کنار رشد نظامی و جسمی ما بُعد روحانی و معنوی مان را تقویت کند. احمد خمینی برای من تعریف کرد که شبی که ما به شناسایی رفته بودیم حوالی یک ساعت به اذان مانده بود که به مقرمان برگشتیم. ما خیلی راه رفته و حسابی خسته شده بودیم. سید حسین به من گفت: احمد! من نیم ساعت می‌خوابم و تو مرا بیدار کن. من آن شب نگهبان بودم. نیم ساعت که گذشت رفتم تا حسین را از خواب بیدار کنم دیدم در خواب عمیقی فرو رفته است. چنان ناز خوابیده بود که دلم نیامد بیدارش کنم. با خودم فکر کردم که همین خستگی دیشب اجرش کمتر از نماز شب نیست! برای آنکه بیدار نشود و من هم تکلیفم را که بیدار کردنش بود، ادا کرده باشم، آهسته صدایش زدم اما تا او را صدا زدم از خواب پرید. به او گفتم: آقای حسین! شما خیلی خسته هستید و تا نماز صبح زمانی مانده است، بگیرید بخوابید و استراحت کنید. حسین نیم نگاهی به من کرد و گفت: احمد تو فکر خودت باش. این را گفت و بلند شد تا برای اقامه نماز شب خود را آماده کند. اذان صبح را خودش می‌گفت و بعد از آن پشت سرش نماز صبح مان را به جماعت می‌خواندیم، بعد از آن کارهای روزمان را شروع می کردیم. خوب به یاد دارم که در نمازهای صبح بعد از قرائت حمد سوره والعادیات را می‌خواند. همان طور که قبلاً هم گفتم ورزشهای صبحگاه حسین یک کلاس کامل بدنسازی بود. ما را به استادیوم پشت سپاه می برد و چنان می دواندمان که جانمان را به لب می‌رساند. برخی روزها نیز ما را به اطراف قدمگاه حضرت ابراهیم خلیل می‌برد و آنجا تمرین می داد. من از ورزشهای او فراری بودم با وجودی که جوان و فوتبالیست بودم اما حقیقتش را بخواهید از دست ورزشهای صبحگاهی فرار می کردم. شب را از سپاه جیم می‌شدم و به خانه سید رحیم می‌رفتم تا ورزش نکنم. یک روز که سید حسین ما را حسابی دوانده و شیره مان را در آورده بود، بچه ها شروع به غر زدن کردند و به سید حسین متلک گفتند. سید حسین ایستاد و گفت: - خسته شده اید؟! بچه ها به شوخی گفتند: - نه! مرده ایم! سید حسین حرفی زد که برای من خیلی عبرت آموز و جالب بود. او گفت: از آن موقع تا حالا «مقاومت» کرده اید و از حالا به بعد باید استقامت بکنید. ما باید در همه زمینه ها توانمان را آنقدر استمرار بدهیم تا به استقامت برسیم. استقامت تکرار مقاومت است. سید حسین علم الهدی گاه ورزش صبحگاهی را به کلاس عقیدتی تبدیل می کرد و در همان حالتی که ما را می دواند و عرق تنمان را در می آورد، درس اخلاق هم به ما می داد. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 👈لینک عضویت ✧✧ ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ حܩߊ‌ܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐ‌ܢ‌ߺ ✧✧ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 حلالم کن 🔸 با نوای مهدی لیثی السلام علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂