eitaa logo
مهدی دهبان
4.1هزار دنبال‌کننده
683 عکس
182 ویدیو
78 فایل
🔸️حضرت‌آقا:هرجاکه‌‌قرارگرفته‌‌‌اید،همان‌‌‌جارامرکزدنیابدانید. 🔸️استادسطوح عالی حوزه علمیه قم 🔸️کانالها: https://eitaa.com/dehban_ir/1822
مشاهده در ایتا
دانلود
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌حکایتی از آیت الله حق شناس درمورد فردناامید از رحمت خدا https://eitaa.com/dehban_ir
❤️ندای زیبای الهی‌ در شب جمعه❤️ ذات اقدس الهى هر شب جمعه از اول تا آخر شب اين گونه ندا مى‌دهد: أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ اَلْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ اَلْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ يَسْأَلُنِي اَلزِّيَادَةَ فِي رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ اَلْفَجْرِ فَأُوَسِّعَ عَلَيْهِ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ اَلْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ أَ لاَ عَبْدُ مُؤْمِنٌ مَحْبُوسٌ مَغْمُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أُطْلِقَهُ مِنْ حَبْسِهِ فَأُخَلِّيَ سَرْبَهُ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ مَظْلُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ آخُذَ لَهُ بِظُلاَمَتِهِ قَبْلَ طُلُوعِ اَلْفَجْرِ فَأَنْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلاَمَتِهِ قَالَ فَمَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا حَتَّى يَطْلُعَ اَلْفَجْرُ» . آيا بندۀ مؤمنى نيست كه تا قبل از صبح مرا براى دين يا دنيايش بخواند تا من اجابتش كنم‌؟ آيا بندۀ مؤمنين نيست كه تا قبل از صبح از گناهانش توبه كند و برگردد و من نيز رحمت و مغفرتم را برگردانم‌؟ آيا بندۀ مؤمنى نيست كه روزيش تنگ شده باشد و تا قبل از فجر،از من بخواهد آن را زياد كنم و من هم حاجتش را برآورده روزيش را زياد و وسيع گردانم‌؟ آيا بندۀ مؤمن مريضى نيست كه تا قبل از طلوع فجر از من بخواهد كه شفايش بدهم و من هم او را عافيت و تندرستى عطا نمايم‌؟ آيا بندۀ زندانى گرفتارى نيست كه از من بخواهد از زندان آزادش كنم و من نيز آزادش گردانم‌؟ آيا بندۀ مؤمن مظلومى نيست كه تا قبل از صبح از من بخواهد حقش را از ظالم بستانم و من نيز او را يارى كرده حقش را برگردانم‌؟ آنگاه حضرت فرمود:همين طور ذات اقدس الهى ندا مى‌دهد تا صبح شود». 🖊 امشب شب درخواستِ از خداست همین هایی که در روایت ذکر شده، از خدا بخواهید 📚نام کتاب : من لا يحضره الفقيه جلد : 1 صفحه : 420 🌐https://lib.eshia.ir/11021/1/420 🔹https://eitaa.com/dehban_ir🔹
قبول کن که شبیه حصیر افتادی قبول کن ته گودال گیر افتادی مخواه تا که سر من به گریه بند شود بگو چکار کنم از تنت بلند شود https://eitaa.com/dehban_ir
 بگو چه کار کنم آب را صدا نزنی  بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی  بگو چه کار کنم از تو دست بردارند  برای پیکر تو یک لباس بگذارند https://eitaa.com/dehban_ir
  زینب بمیرد این همه خونی نبیندت خواهر شود فدای تو یاور نداشتی ؟   ته مانده های پیرهنت هم ربوده اند چیزی برای غارت لشگر نداشتی   ای وای سینه ی تو پر از جای پا شده یکی دو تا که ارث ز مادر نداشتی   بی کس شدی ز پشتِ سرت نیزه خورده ای حق می دهم حسین ، برادر نداشتی شعر:رضا رسول زاده https://eitaa.com/dehban_ir
هدایت شده از مهدی دهبان
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️تلاطم قتلگاه ✅تو مگه چقدر مشکل داری؟ 🔸️ السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین🔸️ @dehban_ir
❇️ علیه‌السلام فرمود:  و بر خداوند عزوجل پیمانی است که هر ستمدیده، اندوهگین، گناهکار، غمگین، تشنه و آفت زده‌ای که نزد علیه‌السلام آید و کند و به امام حسین علیه‌السلام جوید، خداوند اندوه او را نماید و حوائج او را سازد و گناهان او را و عمر او را سازد و در روزی او دهد. 📚 کامل الزیارات، لابن قولویه، ص۱۶۸، باب۶۹ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الْحُسَيْنَ صَاحِبَ كَرْبَلَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَاناً [فَآلَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ‌] وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا يَأْتِيَهُ لَهْفَانٌ وَ لَا مَكْرُوبٌ وَ لَا مُذْنِبٌ وَ لَا مَغْمُومٌ وَ لَا عَطْشَانٌ وَ لَا ذُو عَاهَةٍ ثُمَّ دَعَا عِنْدَهُ وَ تَقَرَّبَ بِالْحُسَيْنِ ع إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ كُرْبَتَهُ وَ أَعْطَاهُ مَسْأَلَتَهُ وَ غَفَرَ ذُنُوبَهُ [ذَنْبَهُ‌] وَ مَدَّ فِي عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فِي رِزْقِهِ‌ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ. @dehban_ir
کیفیت اسب دوانیدن بر پیکر سید الشهداء ثُمَّ نادى عُمَرُ بنُ سَعدٍ في أصحابِهِ : مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ عليه السلام فَيُوطِئَ الخَيلَ ظَهرَهُ ؟ فَانتَدَبَ مِنهُم عَشَرَةٌ ، وهُم : إسحاقُ بنُ حَوبَةَ الَّذي سَلَبَ الحُسَينَ عليه السلام قَميصَهُ ، وأخنَسُ بنُ مَرثَدٍ ، وحَكيمُ بنُ طُفَيلٍ السَّبيعِيُّ ، وعُمَرُ بنُ صَبيحٍ الصَّيداوِيُّ ، ورَجاءُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ ، وسالِمُ بنُ خَيثَمَةَ الجُعفِيُّ ، وصالِحُ بنُ وَهبٍ الجُعفِيُّ ، وواحِظُ بنُ غانِمٍ ، وهانِئُ بنُ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيُّ ، واُسَيدُ بنُ مالِكٍ لَعَنَهُمُ اللّه ُ ، فَداسُوا الحُسَينَ عليه السلام بِحَوافِرِ خَيلِهِم ، حَتّى رَضّوا ظَهرَهُ وصَدرَهُ . قالَ الرّاوي : وجاءَ هؤُلاءِ العَشَرَةُ حَتّى وَقَفوا عَلَى ابنِ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ ، فَقالَ اُسَيدُ بنُ مالِكٍ أحَدُ العَشَرَةِ: نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ فَقالَ ابنُ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ : مَن أنتُم ؟ قالوا : نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ .قالَ : فَأَمَرَ لَهُم بِجائِزَةٍ يَسيرَةٍ . قالَ أبو عُمَرَ الزّاهِدُ: فَنَظَرنا إلى هؤُلاءِ العَشَرَةِ ، فَوَجَدناهُم جَميعا أولادَ زِنىً، وهؤُلاءِ أخَذَهُمُ المُختارُ ، فَشَدَّ أيدِيَهُم وأرجُلَهُم بِسِكَكِ الحَديدِ ، وأوطَأَ الخَيلَ ظُهورَهُم حَتّى هَلَكوا. 📚 سید بن طاووس، الملهوف ١٨٢ . ترجمه: سپس عمر بن سعد ، ميان يارانش ندا داد كه : چه كسى حاضر است بر حسين ، اسب بدواند؟ از يارانش ، اين ده تن حاضر شدند : اسحاق بن حَوبه ـ كه پيراهن امام عليه السلام را به تاراج برده بود ـ ، اخنس بن مرثد ، حَكيم بن طُفَيل سبيعى ، عمر بن صبيح صَيداوى ، رجاء بن مُنقِذ عبدى ، سالم بن خَيثمه جُعفى ، صالح بن وَهْب جُعفى ، واحِظ بن غانِم ، هانى بن ثُبَيت حضرمى و اسيد بن مالك . اينان ـ كه خدا لعنتشان كند ـ با سُم اسب هايشان ، حسين عليه السلام را چنان لگدكوب كردند كه پشت و سينه اش را خرد كردند .اين ده تن ، [پس از پايان كار] آمدند و در برابر ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ ايستادند و از ميان آنان ، اسيد بن مالك گفت :ما بوديم كه پشت و سپس سينه[ى او] را با همه اسب هاى بزرگ و تيزتك ، خرد كرديم .ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ گفت : شما كه هستيد؟ گفتند: ما كسانى بوديم كه بر پشت حسين ، اسب دوانديم تا آن كه سينه و گلوى حسين را آسياب كرديم .ابن زياد ، فرمان داد جايزه اندكى به آنان بدهند .ابو عمر زاهد مى گويد : ما به اين ده تن نگريستيم و همه آنان را زنازاده يافتيم . مختار ، آنان را دستگير كرد و با زنجيرهاى آهنين ، دست و پاهايشان را بست و بر پشتشان اسب دواند تا به هلاكت رسيدند . 🗂تذكرة الخواصّ : قالَ عُمَرُ [بنُ سَعدٍ] : مَن يوطِئُ الخَيلَ صَدرَهُ ؟ فَأَوطَؤُوا الخَيلَ ظَهرَهُ وصَدرَهُ ، ووَجَدوا في ظَهرِهِ آثارا سودا، فَسَأَلوا عَنها ، فَقيلَ : كانَ يَنقُلُ الطَّعامَ عَلى ظَهرِهِ فِي اللَّيلِ إلى مَساكِنِ أهلِ المَدينَةِ . ترجمه: تذكرة الخواصّ : عمر [بن سعد] گفت : چه كسى اسب بر سينه او (حسين) مى دوانَد ؟ ترجمه: آنان بر پشت و سينه ايشان ، اسب دواندند و در پشت ايشان ، لكّه هاى كبودى يافتند. چون در اين باره پرسيدند ، گفته شد : او بر پشت خود ، شبانه، گندم به درِ خانه بينوايان مدينه مى برد. 📚تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی: ص ٢٥٤ @dehban_ir
  زینب بمیرد این همه خونی نبیندت خواهر شود فدای تو یاور نداشتی ؟   ته مانده های پیرهنت هم ربوده اند چیزی برای غارت لشگر نداشتی   ای وای سینه ی تو پر از جای پا شده یکی دو تا که ارث ز مادر نداشتی   بی کس شدی ز پشتِ سرت نیزه خورده ای حق می دهم حسین ، برادر نداشتی شعر:رضا رسول زاده https://eitaa.com/dehban_ir
مرثیه  ابوهارون مکفوف نقل می کند که امام جعفر صادق عليه‏‌السلام به من گفت: براي من شعري درباره‏ حسين عليه‏‌السلام بخوان. من شعري برايش خواندم و او به من گفت: آن چنان که براي خود مي‏‌خوانيد برايم بخوان، منظورش، با رقت و سوز، بود. و من چنين خواندم: گذرت که بر جسد حسين افتاد، به استخوان‏هاي پاکش بگو: (اي استخوان‏هاي پاک، هميشه از باران ابرهاي متراکم و پربار، بهره‏‌ور سيراب باشي.) ابوهارون گويد: امام صادق عليه‌‏السلام گريست و سپس گفت: بيشتر بخوان! قصيده‏ ديگري برايش خواندم و او باز گريه کرد، و من از پشت پرده نيز صداي گريه شنيدم. وقتي که آرام شدم، حضرت گفت: اي اباهارون هر کس در رثاي حسين عليه‏‌السلام شعري بخواند، بگريد و ده کس را بگرياند، بهشت براي آنان حتمي گردد. و هر که در رثاي حسين عليه‌‏السلام شعري بخواند، بگريد و پنج کس را بگرياند، باز بهشت براي آنان نوشته شود و هر کس در رثاي حسين عليه‏‌السلام شعري بخواند، بگريد و يکي را بگرياند، باز هم بهشت بر آن دو ضرور گردد. هر که در نزد او از حسين عليه‏‌السلام يادي شود و از چشمان او به مقدار پر مگسي اشک بيرون آيد، پاداش نيکي با خدا باشد و خدا براي او، به کمتر از بهشت راضي نباشد. متن حدیث: أبی (رهـ) قال حدثنا سعد بن عبد الله عن محمد بن الحسین بن الخطاب عن محمد بن إسماعیل عن صالح بن عقبة عن أبی هارون المكفوف قال قال لی أبو عبد الله( ع )یا أبا هارون أنشدنی فی الحسین( ع )فأنشدته قال فقال لی أنشدنی كما ینشدون یعنی بالرقة قال فأنشدته هذا الشعر امرر على جدث الحسین.... فقل لأعظمه الزكیة قال فبكى ثم قال زدنی فأنشدته القصیدة الأخرى قال فبكى و سمعت البكاء من خلف الستر قال فلما فرغت قال یا أبا هارون من أنشد فی الحسین( ع )شعرا فبكى و أبكى عشرة كتب لهم الجنة و من أنشد فی الحسین( ع )شعرا فبكى و أبكى خمسة كتب له الجنة و من أنشد فی الحسین( ع )شعرا فبكى و أبكى واحدا كتب لهم الجنة و من ذكر الحسین( ع )عنده فخرج من عینیه مقدار جناح ذبابة كان ثوابه على الله عز و جل و لم یرض له بدون الجنة. 📚ثواب الاعمال،صفحه178 @dehban_ir
زیارت خداوند در شبهای جمعه از حرم امام حسین ع 📜حَدَّثَنِي أَبِي وَ أَخِي وَ جَمَاعَةُ‌ مَشَايِخِي عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ يَحْيَى وَ أَحْمَدَ بْنِ‌ إِدْرِيسَ‌ عَنْ‌ حَمْدَانَ‌ بْنِ‌ سُلَيْمَانَ‌ النَّيْسَابُورِيِّ‌ عَنْ‌ عَبْدِ اللَّهِ‌ بْنِ‌ مُحَمَّدٍ الْيَمَانِيِّ‌ عَنْ‌ مَنِيعِ‌ بْنِ‌ حَجَّاجٍ‌ عَنْ‌ يُونُسَ‌ عَنْ‌ صَفْوَانَ‌ الْجَمَّالِ‌ قَالَ‌ : قَالَ‌ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لَمَّا أَتَى اَلْحِيرَةَ‌ هَلْ‌ لَكَ‌ فِي قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قُلْتُ‌ وَ تَزُورُهُ‌ جُعِلْتُ‌ فِدَاكَ‌ قَالَ‌ وَ كَيْفَ‌ لاَ أَزُورُهُ‌ وَ اللَّهُ‌ يَزُورُهُ‌ فِي كُلِّ‌ لَيْلَةِ‌ جُمُعَةٍ‌ يَهْبِطُ‍‌ مَعَ‌ الْمَلاَئِكَةِ‌ إِلَيْهِ‌ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ‌ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ‌ أَفْضَلُ‌ الْأَوْصِيَاءِ - فَقَالَ‌ صَفْوَانُ‌ جُعِلْتُ‌ فِدَاكَ‌ فَتَزُورُهُ‌ فِي كُلِّ‌ جُمُعَةٍ‌ حَتَّى تُدْرِكَ‌ زِيَارَةَ‌ الرَّبِّ‌ قَالَ‌ نَعَمْ‌ يَا صَفْوَانُ‌ الْزَمْ‌ ذَلِكَ‌ يُكْتَبْ‌ لَكَ‌ زِيَارَةُ‌ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ ذَلِكَ‌ تَفْضِيلٌ‌ وَ ذَلِكَ‌ تَفْضِيلٌ‌ 📝 پدر و برادر و همه اساتيدم، از محمّد بن يحيى و احمد بن ادريس، از حمدان بن سليمان نيشابورى از عبد اللّه بن محمّد اليمانى، از منيع بن حجّاج، از يونس، از صفوان جمّال نقل كرده اند كه وى گفت: وقتى حضرت ابو عبد اللّه امام صادق عليه السّلام به حيره تشريف آوردند به من فرمودند: آيا مايل به زيارت قبر حسين عليه السّلام هستى؟ عرض كردم: فدايت شوم آيا قبر آن حضرت را زيارت مى كنى؟ حضرت فرمودند: چگونه آن را زيارت نكنم و حال آنكه خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبياء و اوصياء به زمين هبوط كرده و او را زيارت مى كنند. البتّه حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم افضل انبياء و ما افضل اوصياء هستيم. (طبق فرموده مرحوم مجلسى مقصود از زيارت حق تعالى، انزال رحمت هاى خاصه اش بر آن حضرت و زوّار آن حضرت مى باشد). سپس صفوان عرض كرد: فدايت شوم پس، هر شب جمعه قبر آن حضرت را زيارت می کنی تا بدين وسيله زيارت پروردگار را نيز برسی؟ حضرت فرمودند: بلى، اى صفوان ملازم اين باش برايت زيارت قبر حسين عليه السّلام را مى نويسند و اين تفضيلى است و اين تفضيلى است (يعنى زيارت قبر حسين عليه السّلام اين فضيلت را دارد كه در آن زيارت پروردگار نيز مى باشد). قاسم بن محمّد بن على بن ابراهيم همدانى از پدرش، از جدّش از عبد اللّه بن حمّاد انصارى از حسين بن ابى حمزه نقل كرده كه وى گفت: در اواخر حكومت بنى اميّه من از شهر خود خارج شدم و سپس مثل حديثى را كه قبلا نقل كرديم (حديث دوّم از همين باب) نقل نموده: و پدرم رحمة اللّه عليه و جماعتى از مشايخ و اساتيدم از احمد بن ادريس از عمركى بن علىّ بوفكى، از عدّه اى اصحاب از حسن بن محبوب، از حسين بن ابنة ابى حمزة الثمالى نقل كرده اند كه وى گفت: در اواخر حكومت بنى مروان از شهر خود خارج شدم و سپس نظير حديثى را كه قبلا نقل نموديم (حديث دوّم از همين باب) نقل كرده است. 📗 کامل الزیارات، صفحه 369 جعفربن محمد بن قولویه @dehban_ir