eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
2.9هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴یک جرعه روضه زهجرانت نخوابیدم ولی ممنونم از زینب که بالای سرم بـا نام تو می‌گفت لالایی 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍂🍃🍃 🍃🍂 🍃 دل در بر من زنده برای غم توست بیگانه خلق و آشنای غم توست لطفی است که میکند غمت با دل من ور نه دل تنگ من چه جای غم توست عزاداری هاتون قبول حق ان شاءالله 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🏴✨✨ ✨🏴 ✨ 💦السلام وعلیک یا مولانایا صاحب الزمان بر پا شده حسینیه گریه ها بیا  بر روی چشم های تر از اشک ما بیا  شال عزای تو به عزایم نشانده است  وقت عزای مان شده صاحب عزا بیا  از معرفت تهی ام و از مصلحت پُرم  تا زیر و رو شَوَم ز قدوم شما بیا  🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🌸 ختم جمعی قرآن کریم 🌸هدیه به روح آسمانی 🌸 شهید محمدرضا دهقان امیری 🌸 صفحه:۴۹۱ 🌸 جزء ۲۵ 🌸 سوره:زخرف 🌹 @dehghan_amiri20🌹
🏴✨🏴✨ حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»  فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود. 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
Panahian-Clip-BeCheEshghiZedegiMikoni.mp3
2.07M
🎵به چه عشقی داری زندگی میکنی؟ 🔸مثل شهید حججی با امام حسین حرف بزن @Panahian_ir
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
💎نشان افتخاری از بی نشانها 💦داستان یک محافظ در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت: «این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره». فرمانده گفت: «خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمی‌شه دوباره بری». یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت: «دست سنگینی داری پسر! یکی هم این‌طرف بزن تا میزان بشه». بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت: «ببخشید، نمی‌دانستم این قدر ضروری است. می‌گم سه روز برات مرخصی بنویسند». سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت: «برای کی می‌خوای مرخصی بنویسی؟ برای من؟ نمی‌خواد. من لیاقتش را ندارم». بعد هم با گریه بیرون رفت. بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛ یازده ماه بعدهم به شهادت رسید. آخرش هم به مرخصی نرفت. امـــــتــــــداد ۳۴، ص۲۷-۲۸ 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹