🏴یک جرعه روضه
زهجرانت نخوابیدم ولی ممنونم از زینب
که بالای سرم بـا نام تو میگفت لالایی
#حضرت_رقیه_مددی
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🍂🍃🍃
🍃🍂
🍃
دل در بر من زنده برای غم توست
بیگانه خلق و آشنای غم توست
لطفی است که میکند غمت با دل من
ور نه دل تنگ من چه جای غم توست
#شبتون_بخیر
عزاداری هاتون قبول حق ان شاءالله
#التماس_دعا
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🏴✨✨
✨🏴
✨
💦السلام وعلیک یا مولانایا صاحب الزمان
بر پا شده حسینیه گریه ها بیا
بر روی چشم های تر از اشک ما بیا
شال عزای تو به عزایم نشانده است
وقت عزای مان شده صاحب عزا بیا
از معرفت تهی ام و از مصلحت پُرم
تا زیر و رو شَوَم ز قدوم شما بیا
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🌸 ختم جمعی قرآن کریم
🌸هدیه به روح آسمانی
🌸 شهید محمدرضا دهقان امیری
🌸 صفحه:۴۹۱
🌸 جزء ۲۵
🌸 سوره:زخرف
🌹 @dehghan_amiri20🌹
🌺کلام شهید....
به فکر " #مثل_شهدا_مردن " نباش!
به فکر " #مثل_شهدا_زندگی_کردن "باش
#شهیدابراهیم_هادی
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
Panahian-Clip-BeCheEshghiZedegiMikoni.mp3
2.07M
🎵به چه عشقی داری زندگی میکنی؟
🔸مثل شهید حججی با امام حسین حرف بزن
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💎نشان افتخاری از بی نشانها
💦داستان یک محافظ
در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت: «این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره». فرمانده گفت: «خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه
دوباره بری». یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت: «دست سنگینی داری پسر! یکی هم اینطرف بزن تا میزان بشه». بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت: «ببخشید، نمیدانستم این قدر ضروری است. میگم سه روز برات مرخصی بنویسند». سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت: «برای کی میخوای مرخصی بنویسی؟ برای من؟ نمیخواد. من لیاقتش را ندارم». بعد هم با گریه بیرون رفت. بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛ یازده ماه بعدهم به شهادت رسید. آخرش هم به مرخصی نرفت.
#شهیـدمــحــمدبروجـردی
امـــــتــــــداد ۳۴، ص۲۷-۲۸
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹