❌ #پیشنہاد_دانلود ❌ چشم و هم چشمے عامل بسیارے طلاق ها❌ فرق حسرت و حسادت چیست؟⁉️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

👌 هرکس ایران رو دوست داره بسم الله 🔰 امروز و فردا (یکشنبه) از گرم ترین روزهای ماه هستند ، مصرف برق هم به شدت میره بالا ، کشور هم در شرایطی هست که مشکل تامین برق داره و برخی شهرهای کشور هم درگیر خاموشی های ساعتی هستند. ✅ این من و شما هستیم که باید در حد توان خودمون صرفه جویی کنیم و حتی با خاموش کردن یک لامپ اضافه در صرفه جویی برق مفید باشیم. 👈 در ساعات اوج مصرف برق ( در تصویر آمده) از وسایل پرمصرف استفاده نکنیم. 👈 باورکنیم با بستن درب اتاق هایی که در طول روز به آنها نیازی نداریم و قرار دادن کولر روی درجه 24 ، خانه به اندازه کافی خنک میشه. 👈 لامپ های اضافی رو در طول روز که زیاد نیازی نیست خاموش کنیم . ⬆️ توصیه های بیشتر در تصویر بالا آمده ، حتما بخونیم و اجرا کنیم ⬆️ 👌اگر اسراف کنیم ، اگر بتوانیم صرفه جویی کنیم و انجام ندهیم ، قطعا گناه حق الناس هم روی گردن ما خواهد آمد ، همین الان شروع کنیم به خاموش کردن لامپ اضافه و یا دستگاههای پرمصرف

💎 #قصہ_ننہ_علے 💎 فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت پنجم منزل نو شبیہ همه‌چیز بود جز خانہ آدمیزاد! ڪیسہ گچ و سیمان را بردم بیرون از اتاق. بنّاها مشغول ڪار بودند و ما داشتیم اسباب خانہ را وسط آن‌همہ خاڪ خالے مے ڪردیم. ڪف اتاق را جارو زدم و فرش را پہن ڪردم. هوا خیلے سرد بود؛ فورے چراغ را روشن ڪردم و بچه‌ها را نزدیڪش نشاندم. بہ هر زور و زحمتے بود وسایل خانہ را میان آن‌همہ خاڪ چیدم و ڪمے آرام گرفتم. هنوز تا تمام شدن ڪار بنّایے ڪلے راہ داشتیم ڪہ اسباب‌ڪشے ڪردیم. وجیہ اللہ سطل و طناب را از پشت‌بام مے انداخت پایین. خاڪ را تا جایے ڪہ مے شد داخل سطل پر مے ڪردم و او بالا مے ڪشید. وسط این‌همہ ڪار شوخے اش گرفت و گفت: «زن داداش! از خاڪاے اون طرف پر ڪنے بہترہ. اونجا نہ، اون طرف‌تر. یہ ڪم برو عقب. برو، برو، برو...» آن‌قدر مرا این طرف و آن‌ طرف ڪرد ڪہ با پشت افتادم داخل گودال آب انبار. نفسم بند آمد و ڪبود شدم. حسین در شڪمم تڪانے خورد و بند دلم پارہ شد. وجیہ اللہ وحشت‌زدہ آمد بالاے گودال. از هوش رفتم و دیگر نفہمیدم چہ شد. روایت زندگے زهرا همایونی: مادر شہیدان امیر و علے شاہ آبادے ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

جوونے یواشڪے هایے دارہ.. بعضے ها‌ جوان‌ ڪه‌ بودند، ‌یواشڪے یہ ڪارهایے مے ڪردند؛ یواشڪے ساڪشون رو‌ جمع‌ مے ڪردن، یواشڪے شناسنامہ هاشونو ‌دست‌ڪارے مے ڪردند.. یواشڪے مے رفتند‌ جبہہ یواشڪے مے رفتند‌ خط‌ و‌ شب‌ مے رفتند عملیات! یواشڪے نمازشب‌ مے خوندند یواشڪے گریہ مے ڪردند یواشڪے نامہ و وصیت‌نامہ مے نوشتند، یواشڪے تیر‌ مے خوردند وشہید‌ مے شدند:)!' آخرشم‌ مے فہمیدے ڪہ یواشڪے گمنام‌ موندن‌ و‌پیڪرشون‌ هم‌ یواشڪے رفتہ پیش‌ خدا😔💔 #اللہم_ارزقنا_شہادت ‎‎‌‌‎ ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

📝 #داستان_ڪوتاہ 📝 🔹 عصا زنان و آرام نزدیڪ شد و در حالے ڪہ سعے مے ڪرد نفسے تازہ ڪند گفت: پسرم خیر از جوونیت ببینے یہ ڪمڪے بہ من مے ڪنے؟ راهش رو ڪج ڪرد و زیر لب گفت: من دانشجوام پولم ڪجا بود؟ پیرزن چند قدم دیگر دنبالش آمد و صداے خواهشش بہ گوش رسید ڪه: از صبح هیچے نخوردم، یہ ڪمڪے بڪن دیگہ، منم جاے مادرت. عصبانے برگشت سمت پیرزن، خواست بگوید ڪہ پولے براے ڪمڪ ندارد اما پیرزن اسڪناس پنج هزار تومانے را سمتش گرفت و گفت: خیر ببینے، من پا ندارم برم اونور، از سوپر اونطرف یہ چیزے بخر برام، ثواب دارہ ننہ! 🔸 هیچگاہ براے عصبانے شدن زود تصمیم نگیریم...!!! ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

🪴 #سردار_دلہا 🪴 ️️خاطرہ شہید حسین امیرعبدالہیان از ملاقات هییت مصرے با شہید سلیمانے ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

✨ #شہید_جمہور ✨ 🏴 ڪمتر از 24 ساعت تا پایان دولت #شہید_جمہور ... 🖤 دلمان برایت تنگ مے شود آقاے رئیس جمہور ، چقدر زود دولتت تمام شد... 😭 خودمان را نمے بخشیم بابت تخریب هایے ڪہ از جانب ما انقلابے ها بہ سمت دولتت شد ، تو را همان روحانے دوم دانستند ! رسما گفتند فرقے بین تو و او نیست ! دولتت را مجرے سند 2030 نامیدند ، دولتت را ادامہ برجام روحانے نامیدند ، تا دلشان خواست تخریبت ڪردند... 🖐 خداحافظ دولت محرومان ، براے ما دعا ڪن سید... ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

🌧 #هر_روز_با_قرآن 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 47 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

💜 #جانم_علے 💜 امیرالمؤمنین واژه‌ست؟ نہ؛ پیراهنے زیباست، ڪہ بر هر قامتے جز قامتِ •حیدر"ع"• نمے آید.🤍 یڪشنبہ هاے علوی💜 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

✨ #شہید_جمہور ✨ براے تنفیذ رئیس جمہور جدید باید رئبے جمہور سابق هم باشد.... حاج آقا هارداسان؟ ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

👌 از امروز دڪتر پزشڪیان رئیس جمہور قانونے ڪشور هست. 👆 اگر انقلابے هستیم... ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈

💎 #قصہ_ننہ_علے 💎 فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت ششم بہ توصیہ دڪتر چند هفتہ اے در رختخواب افتادم. حال خودم بد بود، تمام تنم ڪوفتہ شدہ بود؛ اما شڪر خدا حسین سالم بود و بلایے سرش نیامد. ڪم‌ڪم بہتر شدم و توانستم سرپا شوم. رجب نیمے از حیاط را تبدیل بہ مغازہ ڪرد و ڪرڪرہ انداخت. حیاط را شن و ماسہ ریختیم. ڪم‌ڪم بنّاها بساطشان را جمع ڪردند و رفتند. خانہ تڪمیل نشدہ بود؛ مجبور بودیم بہ همان چہاردیوارے دلمان را خوش ڪنیم. اتاق بزرگ جلوے حیاط را سفید ڪردیم و وسایلمان را داخلش چیدیم. اتاق نیمہ ڪاره‌ پشتے را بہ وجیہ اللہ دادیم. مغازہ را هم بہ دایے رجب اجارہ دادیم تا ڪار نجاریش را شروع ڪند. آمدم نفسے بڪشم ڪہ خانہ نیمه‌ڪاره‌ام شد مثل مسافرخانہ سیداسماعیل! فامیل‌هاے شهرستانے رجب فہمیدہ بودند او صاحب خانہ شدہ، هر ڪسے ڪہ گذرش بہ تہران مے افتاد، چند روزے رختخوابش را خانہ ما پہن مےڪرد و بعد مےرفت. ڪارم شدہ بود پذیرایے از میہمانان سرزدہ. روایت زندگے زهرا همایونی: مادر شہیدان امیر و علے شاہ آبادے ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈