🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💦از تو حرکت، از خدا برکت
ده روز پیش گفته بود جزیره را شناسایی کنند، ولی خبری نبود. همش می گفتند: جریان آب تنده، نمی شه رد شد. گرداب که بشه، همه چیز رو می کشه تو خودش! گفت: «خُب چه بکنیم؟ می خوایید بریم سراغ خدا بگیم خدایا آب رو نگه دار؟! شاید خدا روز قیامت جلوت رو گرفت پرسید: تو اومدی؟! اگه می اومدی، کمک می کردیم. اون وقت چی جواب می دی؟ آخه گرداب که بشه...! همش عقلی بحث می کنه! بابا تو بفرست، شاید خدا کمک کرد.»
#شهید_حسن_باقری
📚یادگاران/ ص۶۲
امام علی علیه السلام
هرکه به خدا توکل کند ، دشواریها برای او آسان شود و اسباب برایش فراهم گردد .
📚غررالحکم : ۹۰۲۸
🌺کلام شهید...
آن نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند، خوب هم نمی تواند بجنگد.
#شهید_حسن_باقری
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🕊💦ظرافتهای اخلاقی شهدا...
اوج گرمای اهواز بود، بلند شد دریچه کولر را بست. گفت: به یاد بسیجی هایی که #زیر_آفتاب_گرم میجنگند...
#شهید_حسن_باقری
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌸🍃ملامت وغصه ها واندوه یک شهید...
یک جوان ۲۳ ساله در دفترچه خاطرات دوران سربازی اینطور نوشته
برای گشت شبانه ما را برده بودند
خسته و کوفته آمدم
فکرکردم یک چرتی میزنم،بعد بیدار میشوم و نمازم را میخوانم
بر اثر خستگی زیاد خوابم برد
دیدم ساعت از نیمهشب گذشته و نمازم قضا شده است
سرم را به دیوار کوبیدم و گریه کردم که چرا نمازم قضا شد.
خود را ملامت کردم و حالت اندوه تا یک هفته دست از سرم برنداشت
#شهید_حسن_باقری
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
•| #کلام_شهید |•
#اگر_خسته_شدیم باید بدانیم کجای کار اشکال دارد
وگرنه کار برای خدا که خستگی ندارد، لذت بخش است.
#شهید_حسن_باقری
💕 @Dehghan_amiri20 💕
#شهید_حسن_باقری
اولین خبرنگار جمهوری اسلامی ایران
پس از پیروزی انقلاب بود که در سفر
خارجی مسئولان به الجزایر حضور
داشت و در حادثه طبس بعنوان اولین
خبرنگار در محل حادثه حاضر شد.
🌷 @Dehghan_amiri20 🌷
#کلام_شهدا🕊🌹
🌸من به این نتیجه رسیده ام که شهادت 🕊دست خودمان است. انتخاب شهادت🌷 را خداوند به عهده خودمان گذاشته است.
🍃این ما هستیم که میتوانیم✨ شرایط آن را فراهم کنیم. ما هستیم که تعیین کننده این مسئله هستیم👌
#شهید_حسن_باقری 🌷
🌙| @dehghan_amiri20 |
🌸🍃راننده فرمانده ام
🍃طرف وقتی رسید که دفتر مخابرات بسته بود. حالش گرفته شد . با اخم و تخم نشست یک گوشه
💦چرا اینقدر ناراحتی. چی شده ؟
🍃 اومدم تلفن بزنم. می بینی که بسته است
💦خوب بیا بریم از دفتر فرماندهی تلفن کن
🍃فرمانده ات دعوا نکنه. برات مشکل درست می شه ها.
💦 نه ، تو بیا . هیچی نمی گه . دوستیم باهم.
🍃می گفت « مسئول تدراکاتم. اگه نروم بچه ها کارشون لنگ می مونه.»
💦نگران نباش . می رسونمت.
🍃تو چه کار می کنی این جا ؟ اسمت چیه ؟
💦باقر راننده ی فرمانده ام بچه ی میدون خراسونم. اسم تو چیه ؟ بچه ی کجایی ؟
🍃 مهدی. منم بچه ی هفده شهریورم.
💦پس بچه محلیم.
کلی حرف زدند، خندیدند. وقتی می خواست پیاده بشه ، بهش گفت؛
💦« اخوی دعاکن ما هم شهید بشیم.»
🕊 #شهید_حسن_باقری🌺
#اخلاق_ناب_فرماندهے🌱
#فاصله_ای_که_باشهداهست💫
💦✨ @dehghan_amiri20
🌿🌺کلام شهید...
اگر از دست کسی ناراحت هستید
دو رکعت نماز بخونید و بگویید:
خدایا!
این بندهی تو حواسش نبود
من ازش گذشتم
تو هم بگذر...
🌷💫 #شهید_حسن_باقری🦋
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20