eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
3هزار ویدیو
97 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
2.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ 📽🍃اقدام شهید صیاد شیرازی ، در قبال دریافت زمین در شمال تهران 🙏🙏🙏🙏 🕊🌹 🍃 💫 💦☂ 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ 💠✨حاج‌قاسم، جانباز ۷۰ درصد بود و به‌ لحاظ قانونی، حق پرستاری به او تعلق می‌گرفت اما وقتی کارت حق پرستاری برایش صادر شد، آن کارت را به همراه رمزش به من داد و گفت: یک ریال از موجودی این کارت، حق من نیست، ببرید بنیاد شهید، هرکس از خانواده شهدا آمد آنجا و معطل کرایه راه یا گرفتار پول دارو و درمان بود، از موجودی این کارت به او بدهید، هنوز هم کارتش در دفتر بنیاد است. انگار چیزی در ذهن مدیر کل سابق بنیاد شهید استان کرمان جرقه زده‌باشد، مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: سردار سلیمانی ارتباط عاطفی خاصی هم با جانبازان داشت، ۷ شهریور سال ۸۶ مصادف با روز نیمه‌شعبان، حاج‌قاسم نامه‌ای نوشته‌بود برای جانباز آزاده، سردار حسین‌ معروفی، در پایان آن نامه نوشته‌بود: "برادر جان! مرا دعا کن، چون به‌شدت محتاجم دعا کن تا سال دیگر، در راه او پاره‌پاره شده‌ باشم " آرزوی حاج قاسم، ۱۲ سال بعد در دی‌ماه سال ۹۸ برآورده‌شد. 🦋🌷 💫 🍂 🕊🥀 🍀💔 🍁 🌾 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
✨🍃يک شب منزل يکی ازدوستان باهم خوابيده بوديم.صبح رو که دادند بيدار شديم، نمازصبح رو خونديم. سيد مقيد بود هر روز مقداری قرآن بخونه. قرآنش رو هم خوند و خوابيديم. تازه گرم خواب بوديم که يک دفعه صدايی شنيدم! از خواب پريدم و ديدم سيد دو دستی محکم به سرش ميزنه. گفتم سيد چته چيکار مي کنی!؟ گفت بدبخت شدم نمازصبحمون قضا شد!! شرمنده حضرت زهرا (سلام الله علیها) شديم. گفتم سيدجان ما که نمازمون روخونديم تازه مگه يادت رفته، بعد از نماز هم خوندی!! تا من اين حرف رو زدم آرامش به چشمانش برگشت. گفتم حالا که خيالت راحت شد بگير بخواب، بذارماهم بخوابیم بعدها در جایی خواندم که مقام معظم رهبری فرمودند: اين تنم را لرزاند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر يک صبح از کسی قضا شود؛ کل دنيا طلا شود ودر راه خدا بدهد جبران آن نماز قضا نخواهد شد. بعدها راز نگرانی سيد ازقضا شدن نمازش رو فهميدم. سيد يک روز حرف خيلی عجيبی به من زد که هنوز هم باورش برای ما مشکله. به من گفت: ۱۵ ساله که نماز صبح من قضا نشده!!من تو ذهنم حساب کردم ديدم سيد زمان شهادت۲۹ساله بود!! يعنی دقيقًا هيچ نماز صبح قضايی . بی اختیار ياد جمله حاج حسين يکتا افتادم: ميگفت خيليها ميپرسند چکار کنيم بشيم يا دست کم مقام شهدا رو داشته باشيم. حاج حسين يه کد خيلی خوب به ما داد وفرمودند: شهدا اول از دلهاشون کردند ومدافع شدند، بعد مدافع شدند. در روايتی میفرمايد: القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ فِي حَرَمِ الله غيَرَ الله. قلب شما حرم است، در اين حرم الهی غير خدا را راه ندهيد. مدافعان حرم، اول از حرم خدا خيلی خوب دفاع کردند که بهشون دفاع از حرم زينب سلام الله علیها رو دادند... 📚زندگینامه 🕊🥀 💫🌸 💦 ☂ 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
✅اگر نماز شب نخوانیم، ورشکست می‌شویم! وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می‌شد، همسرش طاقت نمی‌آورد، می‌گفت: "بس است دیگر. استراحت کن، خسته شدی." و مصطفی جواب می‌داد: "تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست می‌شود، باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست می‌شویم." اما همسرش که خیلی شب‌ها از گریه‌های مصطفی بیدار می‌شد کوتاه نمی‌آمد، می‌گفت: "اگر اینها که این قدر از شما می‌ترسند بفهمند این طور گریه می‌کنید... مگر شما چه معصیت دارید؟ چه گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند شدید یک توفیق است..." آن وقت گریه مصطفی هق هق می‌شد، می‌گفت: "آیا به خاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم؟" 🕊🥀 ✨🌸 🍂🍃 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود، من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد، لباس ها را که دید، گفت: تو این شرایط جنگی وابسته‌ام می‌کنین به دنیا، گفتم: آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟ بالاخره پوشید رفت بیرون؛ وقتی آمد، دوباره همان لباس‌های کهنه تنش بود، چیزی نپرسیدم، خودش گفت: یکی از بچه های سپاه عقدش بود لباس درست و حسابی نداشت. 🕊💦 ☘🍁 ✨🥀 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ ✳ همیشه به یادم بیاورید من که بودم... دوست داری به من خدمت کنی؟ «این چه سؤالی است؟ هر کسی دوست دارد به رجایی، رئیس جمهور خدمت کند» این سؤال مثل صاعقه از ذهن مرد گذشت که روبه‌روی رجایی نشسته و او را خطاب کرده است. - بفرمایید، سراپا گوشم! + «همیشه به یادم بیاورید که من ام، پسر عبدالصمد و اهل قزوین، کاسه‌بشقاب‌فروش و دوره‌گرد.» مرد بهت‌زده فقط به رئیس جمهور کشورش نگاه می‌کند. 🕊 🥀 🍃 🌺 🌿 🌸 🍀🌹 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ 💠✨«جانباز قطع نخاعی "ناصر توبه‌ای‌ها" در سن ۲۱سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را برعهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار ولدین خود برود، به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت، بعد به سمت کرمان می رفت 💫 🍂 🕊🥀 ✨ 🌸 💦☂ 🍀💔 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ 💠✨پنج روز از حقوقم در خدمت سپاه نبودم؛ به نیروهای بسیج، بابت حضور در منطقه، ماهیانه ٢٤٠٠ تومان یعنی روزی ٨٠ تومان پرداخت می‌شد. در امور مالی، «سعید» مبلغ ٤٠٠ تومان، پرداخت کرد و رسید را دریافت کرد. ازش پرسیدم «جریان چیه؟ گفت: بعد از عملیات، پایان حضورم در گردان رو به مسئول کارگزینی اعلام کردم و گفتم دیگه بنا ندارم در منطقه و گردان بمونم ،ولی به دلیلی پنج روز در پادگان دوکوهه موندم و دیرتر نامه تسویه‌ حساب گرفتم. در نتیجه، حقوقی که به من دادند، پنج روزش رو در خدمت گردان و سپاه نبودم، حقوق اون پنج روز رو به‌حساب سپاه برگردوندم. 🕊🌷 🍂🌹 💦 ☂ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر، از او خواست که فردا بیاید مدرسه مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش پدر و گفت: این دفعه رو با پدرت برو، چقدر من بیام ضمانت تو رو بکنم؟ پدر دستهای کبود مهدی را در دستش گرفت و گفت: دوباره به معلمات گیر دادی مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش، بی‌حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون ببین چطوری کتکت زدند، مهدی که هشت سال بیشتر نداشت گفت: برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها مسلمون نیستند؟ مگه تو قرآن نیومده باید حجاب داشته باشند؟ ❁❁ در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت: دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به "ساواک" و شهربانی می‌افتاد. ❁❁ ایستاده ‌بود کنار در مسجد، مردم می‌خواستند بعد از‌ یک‌اعتراض آرام، از مسجد خارج ‌شوند، ناگهان مهدی ‌عکس امام را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد: یا مرگ یا خمینی. 🕊🥀 🍃 🌸 🦋 🌹 💦☂ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20 ❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ آرپی جی زدن را به فرماندهی ترجیح می دهم.... با اینکه از فرماندهان سپاه خراسان بود، اما کمتر کسی از مسئولیتش در جبهه خبر داشت. همیشه با لباس بسیجی ظاهر می شد. یک روز داخل سنگر فرماندهی، با دیگر فرماندهان از جمله شهید رحیمی بودیم. یکی از بچه های شوخ طبع، لبه چادر را کنار زد و خیلی آمرانه گفت: «این معاونم کجاست؟ بگویید رحیمی بیاید.» آقای رحیمی لبخندزنان اجازه گرفت و از چادر خارج شد. اگر غریبه ای بود، فکر می کرد ایشان یا مسئولیت ندارد یا واقعاً معاون است. البته مسئولیت هم نداشت. می گفت: «سه ماه در جبهه بودم، با بسیجی زندگی کردم، در این مدت فهمیدم که من حتی بند کفش یک بسیجی هم نیستم! حالا چطور راضی شوم که مسئولیت قبول کنم؟ من آرپی جی زدن را به فرماندهی ترجیح می دهم» 🕊🥀 🍃🌸 ✨🌾
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ من دقایقی رانمي شناختم ؛ ولي هر روز مي ديدم كه كسي مي آيد و چادرها و آبگير ها را ترو تميز مي كند. با خودم فكر مي كردم كه اين شخص فقط چنين وظيفه اي دارد. يك روز هر چه چشم به راهش بودم تا بيايد و باز به نظافت و انجام وظايفش بپردازد ، پيدايش نشد و احساس كردم كه او از زير كار شانه خالي مي كند. از اين رو ، خود به سراغش رفتم و گفتم: «چرا امروز نيامدي؟!» او در پاسخ گفت: «چشم الان مي آيم.» مجاهديني كه نظاره گر چنين صحنه اي بودند سخت ناراحت شدند و گفتند ، «تو چه مي گويي؟ او فرمانده لشكر است.» من كه از اين نظر احساس شرمندگي مي كردم ؛ در صدد عذر خواهي برآمدم. اما او بود كه كريمانه و با متانت گفت: «اشكال ندارد.» و با خنده از كنار ماجرا گذشت...... 🕊 ...🍀 🥀🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ آرپی جی زدن را به فرماندهی ترجیح می دهم.... با اینکه از فرماندهان سپاه خراسان بود، اما کمتر کسی از مسئولیتش در جبهه خبر داشت. همیشه با لباس بسیجی ظاهر می شد. یک روز داخل سنگر فرماندهی، با دیگر فرماندهان از جمله شهید رحیمی بودیم. یکی از بچه های شوخ طبع، لبه چادر را کنار زد و خیلی آمرانه گفت: «این معاونم کجاست؟ بگویید رحیمی بیاید.» آقای رحیمی لبخندزنان اجازه گرفت و از چادر خارج شد. اگر غریبه ای بود، فکر می کرد ایشان یا مسئولیت ندارد یا واقعاً معاون است. البته مسئولیت هم نداشت. می گفت: «سه ماه در جبهه بودم، با بسیجی زندگی کردم، در این مدت فهمیدم که من حتی بند کفش یک بسیجی هم نیستم! حالا چطور راضی شوم که مسئولیت قبول کنم؟ من آرپی جی زدن را به فرماندهی ترجیح می دهم» 🕊 ...🍀 🌸 🥀🍃|• @Dehghan_amiri20