#یه_لقمه🌱
افکار منفی رو دور بندازید،
اونها علفهای هرز ذهنی هستن
و باعث نابودی شما میشن.
________
@Mahdiyar114
#افطارانه
✍ دویدنهای آخر ما ،
و خریدنهایِ آخر تو ....
اصلاً جنس "حی علی الفلاح " های رمضان، با همیشه فرق میکند...
مؤذن میخواند ،
من میدَوَم ،
و تو عاشقانه میخَری ، تمام تشنگیِ مرا...
#ماه_رمضان
___________
@Mahdiyar114
✍جامانده
🥺بغض گلویم را میفشارد. حس میکنم یک چیز سفت و سخت مثل قلوه سنگ راه نفسم را بند آورده. توی مسجد🕌 دوستانم فاطمه و شکوفه روزهی خود را افطار میکنند. به من هم قبول باشد میگویند.حس یک جامانده را دارم.
🗓روزهای آخر ماه رمضان آمده و دریغ از یک روز که روزه گرفته باشم.
جملاتی توی ذهنم رژه میروند و من اشک میریزم.
📝 از انبوه جملات تا به خود میآیم، به خانه رسیدهام. در اتاق را باز میکنم. روی تخت مینشینم. کاغذ را برمیدارم و جملات را روی آن مینویسم:
نفس کشیدن روزهدار عبادته.
خواب روزهدار عبادته.
دعای روزهدار مستجابه.
🌱زیر لب زمزمه میکنم:
بغضم گرفته وقتشه ببارم
چه بی هوا هوای گریه دارم
باز کاغذام با تو خط خطی شد
خدا این حس و حال و دوست ندارم
🪞توی آینه قدی به خودم نگاه میکنم. لبهای خشکیده و رنگپریدهام جای هیچ شکی برای دیگران نمیگذارد که من هم جزو روزهدارانم. با پشت دست اشکهایم💦 را پاک میکنم.
دوستان صمیمیام فاطمه و شکوفه هم نمیدانند چند وقتیست زخم معده مهمان همیشگیام شده است.
🗣صدای مادر رشتهی افکارم را پاره میکند:
«طیبهجوون مادر! قربونت بشم بیا یه چیز بخور!»
دلم هوای روزهایی را کرده که روزه میگرفتم، با شنیدن حرف مادر، دوباره سیل اشک روی گونههایم به راه میافتد.
مادر در آستانهی در🚪ظاهر میشود. لبخندش محو و جایش را به نگرانی میدهد.
🧕با دیدن حال و روزم، توان سرپا ماندن را ندارد. همانجا کنار در مینشیند و به دیوار تکیه میدهد: «دختر نمیگی مادرت دِق کنه، آخه چی شده؟ چرا از اول ماه رمضون خوراکت اشکه؟!»
⚡️دلم برای مادر میسوزد. به چینهای ریز اطراف چشمش نگاه میکنم. پرده اشک را کنار میزنم. خودم را به مادر میرسانم.
آغوش 🤗مادر را که میبینم حس میکنم کودک شدم؛ همان کودکی که پناهی جز دامن مادر ندارد.
بغض یکماههام میترکد. مادر مثل کودکیهایم، موهایم را نوازش میکند. آرامش به جانم مینشیند. حرفها و دلتنگیهای یکماهه را یکجا بیرون میریزم.
☘بعد از مدتی سکوت، مثل همیشه با حرفهایش آرامم میکند: «طیبهجون مگه نشنیدی اگه دوست داشته باشی کاری انجام بدی؛ ولی توانایشو نداشته باشی، خدا برات مینویسه؟ پس خدا تو رو عین بندههای روزهدارش توی بغل گرفته.»
چشمهایم برق میزند. لبخند روی لبانم نقش میبندد. صورت مادر را غرق بوسه میکنم.
#داستانک
#ماه_رمضان
#به_قلم_افراگل
_______
@Mahdiyar114
#انگیزشی
خدا زمین رو مدور آفرید تا به انسان بگه
همون لحظهاے که فکر میکنی به آخر دنیا رسیدهاے
درست در نقطه آغاز هستی.
________
@Mahdiyar114
❤️سلام طلوع خوبیها
آقاجان! تو بیایی تمام خوبیها نصیب دنیاے تاریڪیها میشود.
دوست دارم اسمم جزو منتظران واقعیتان ثبت شود و در ظهورتان مؤثر باشم.
منتظر واقعی به حرف نیست، به عمل کردن است.
پدر مهربانم! فرزندت همه شده واژه و حرف و حرف و حرف...
میشه براش دعا ڪنی تا از کسالت و تنبلی نجات پیدا کنه. تا بشود ڪار و ڪار و ڪار...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
#ماه_رمضان
#امام_زمان عجلاللهفرجه
________
@Mahdiyar114
⭕️دعای روز بیست و هشتم #ماه_رمضان
🔹اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ، وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ، وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ، يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ.
🔸خدایا بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواستها اکرام فرما، و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن، ای که پافشاری اصرارورزان مشغولش نسازد.
________
@Mahdiyar114
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 شاگرد کلاس #ایثار در مکتب امام حسین علیه السلام
🌱 یک دقیقه با قرآن در بهار قرآن
🎙حجتالاسلام استاد راجی
#ماه_رمضان
#جزء_بیست_و_هشتم
________
@Mahdiyar114
اماممحمدباقر علیهالسلام:
هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است..🌸
کافی، ج۲، ص۱۱۸، ح۱.
#ماه_رمضان
____________
@Mahdiyar114
[🤍]
- اللهم إنی اسألُک حسٰن الخاتمۀ...
- خداوندا . . .
+ منازتویڪپایانخوبمیخواهم!
دلم می لرزد،خـدا
از شیطانی ڪه...
پشت دروازه های رمضان،کمین کرده است!
#ماه_رمضان
________
@Mahdiyar114
#تفکرانه🌱
در مسابقه شیر با آهو
بسیارے از آهوها برنده میشوند؛
چون شیر برای غذا میدود؛
ولی آهو براے زندگی
پس
هدف مهمتر از نیاز است.
#ماه_رمضان فرصت خوبی براے انتخاب هدف براے برنده شدن است.
___________
@Mahdiyar114
#تلنگرانه🌱
آدمهاے منفی به پیچ و خم جاده میاندیشند
و آدمهاے مثبت به زیباییهاے طول جاده
هر دو ممڪن است به مقصد برسند،
اما یکی با حسرت و دیگرے با لذت!
___________
@Mahdiyar114