#بسم_الله
#یک_حبه_نور
✍️تنهایی
💡تا محرومیت را نچشیدهباشی؛ قدر عافیت را درک نمیکنی.
🌪تا ناامنی نباشد، قدر امنیت را نمیفهمی.
🫂تا تنها نباشی قدر باهم بودن را نمیدانی.
💫تا تنها نباشی، قدر خدا را نمیشناسی.
👶تا بیفرزند نباشی قدر فرزند، روشنی چشم را نمیفهمی.
🌱قدر زر، زرگر شناسد. قدر گوهر، گوهری.
✨"رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً "
خدایا! مَرا تنها مَگذار..🌙
📖سوره انبیاء، آیه ۸۹.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکسنوشته_حسنا
🥤☕️
. .
به بعضي کتابها اصلا نبايد نگاه کرد؛ حتي اگر مصور باشند. بعضي کتابها آدم را بازي ميدهند؛ اين کتابها معمولا آدم را راضي نميکنند. آدم بايد خودش قاضي باشد.🌱📕
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#کتابِ_خوب
#رفیقِ_خوب
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید چه زیباست
#کلیپ
🎙توصیه مدیر یک دبیرستان در لبنان به دانشآموزان که باید بـا طـلا نوشت!
👆این تنها راه نجات دهه هشتادیهایِ گرفتار در باتلاق مجازیست…
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب تولد حضرت زینب جانمونه😍خواهر شاه کربلا💚
👏👏
#ولادت_حضرت_زینب سلاماللهعلیها مباررررررڪ🎊
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگرانه🌱
خود را ارزان نفروشیم
درفروشگاه بزرگ هستي روی قلب انسان نوشتهاند:
قیمت = خدا❤️
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
🍁🍁🍁
ما رأیٺ الاجمیلا چون نمایان مےشود
با نگاه زینبے عالم گلستان مےشود
هر ڪسے ڪه ساخٺ سبڪ زندگے را زینبے
زن اگر باشد یقیناً مرد میدان مےشود
ولادٺ باسعادٺ حضرٺ زینب سلام الله علیها مبارڪ باد
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✍کیان ایران
🌾شب چادر خود را روی شهر پهن کرد. چراغهای روشنِ خیابان، دل تاریکی را شکافت. همهجا را مثل روز روشن کرد. آسمان شهر ایذه دلش گرفت. او شاهد رفتار تعدادی مردم ناآگاه بود که نظم شهر را بهم ریخته بودند. ترافیک، بوقهای ممتد و راهبندان توسط آن عده معدود درست شد.
🍃کیان پسر بچه دهساله همراه خانواده سوار بر ماشین از خیابانها عبور می کردند. صداهای آن جماعت به گوشش رسید که شعار میدادند: «زن زندگی آزادی.»
🍀کیان با خودش فکر میکرد: «مگه زنها آزاد نیستن؟ » ذهنش به کمک او آمد و گفت: «چرا آزادِ آزادن که ریختن تو خیابون و مردمآزاری میکنن. اینا به دنبال برهمزدن امنیتن نه اونی که شعار میدن!»
⚡️لحظاتی حادثه شاهچراغ جلوی چشمان مشکیاش جان گرفت. همان حادثهای که تروریستهای از خدا بیخبر، دانشآموزانی به نامهایِ آرشام، محمدرضا و علیرضا را به شهادت رساندند.
💫نمیدانست چرا ته دلش از آنهایی که مردم را اسیر خود کرده بودند، خوشش نمیآمد.
نگاهی به آسمان کرد. ستارهای به او چشمک زد. به نظرش رسید آسمان برای او آغوش باز کرده است.
🍃دوباره فکرش به زمان گذشته رفت همان روزی که قایقی را برای جشنوارهی ابنحیان ساخت. وقتی آن را تست کرد و کار کردن آن را دید، ذوق زده شد. یادآوری خاطره شیرینِ اختراعش، لبهایش را کش آورد. نگاهی به ماشینهای اطراف کرد. ناراحتی و خشم توی صورت تکتک سرنشینِ آنها دیده میشد.
🍂پدر پشت فرمان بود و به سمت اغتشاشگران میرفت. نیروهای امنیتی خطر را به آنها گوشزد کردند که برگردند. پدر لحظهای ماند چه کند؟ صدای پسرش کیان را شنید که میگفت: «باباجون به نیروهای امنیتی اطمینان کن و برگرد.» پدر ثانیهای تعلل نکرد. فرمان را به سمت دیگر چرخاند.
☘صدای گوشخراشی از فاصله دور به گوش کیان رسید. دلش هُری ریخت. صدایی شبیه گلوله، همان که در فیلمها دیده و شنیده بود.
صدای جیغ، بوق، گلوله و موتور درهمآمیخته شد. ماشینها و مردم راه گریزی نداشتند.
🎋چشمان دُرُشت کیان شیاطینی اسلحه به دست را روی موتور دید. بیهدف به طرف مردم و نیروهای امنیتی شلیک میکردند. گلولهای زوزهکشان به سمت او آمد. در بدنش فرو رفت. همان لحظه آرامش عجیبی را حس کرد. انگار روی زمین نبود. آخرین نگاه خود را به آسمان کرد. ستاره روشنتر از قبل به او چشمک میزد.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستانک
#ارتباط_با_فرزندان
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#تلنگرانه🌱
در هیاهوی زندگی دریافتم
چه بسیار دویدنها که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ...
چه بسیار غصهها که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصهای کودکانه بیش نبود ...
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "میشود"
و اگر نخواهد "نمیشود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه میخوردم...
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114