به‌نام‌او بزرگوارانی هستند که متن‌ها را در روزنامه خود کار می‌کنند و اطلاع نمی‌دهند. بنده هم اتفاقی متوجه شدم. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

📤دریافت تمام صفحات سراج روز چهارشنبه مورخ 16 اسفند 1402 🔻سراج روزنامه سراسری صبح ایران @serajna

به‌نام‌او ...مردم شهر بلد بودند چطور خوشبخت باشند و خوش. دین برای‌‌شان یک هویت جدانشدنی از همه ابعاد وجودی زندگی‌شان بود. دین و هنر و صنعت در این آیین ویژه خودنمایی می‌کند پنجاه‌به‌در برگرفته از تاریخ اجتماعی مردم شهر است که تاکنون از کوران مدرنیته گذشته و سرفراز بیرون آمده و هنوز پیوندی ناگسستنی از دین و آیین دارد... متن "وقتی پنجاه در می‌شود" در خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xcQmt "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او روز میلاد آبروی جهان، حضرت معصومه (سلام الله علیها) مبارک. متن "بانویی که معادلات غرب را زیر سؤال می‌برد" در خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xcQmF "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او روز دختر را به سیده‌معصومه(سلام‌الله‌علیها)، به ایرانم، به همه دختران قشنگ سرزمین قشنگم، به همه دختران فلسطینی، رفح، غزه، به همه دختران مجاهد جهان، به همان‌هایی که مقابل دانشگاه‌هایشان ایستادگی می‌کنند و آزادی انسانيت را از چنگال صهیونیست فریاد می‌کنند، به همه دخترانی که گیسو را با چفیه می‌پوشانند و فارسی مرگ را برای اسرائیل می‌طلبند، به فاطمه‌بهارم، به فاطمه‌یاسم، به فاطمه‌خانمم و به پسرم روح‌الله که جای همه نداشته‌ها را برایم پر می‌کند، مبارررررررک❤. #میلاد_حضرت_معصومه #روز_دختر "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او دنیای اصنام هنوز عشق هست در دنیای پر از اصنام؟ هنوز هجران هست در دنیای پر از مسیرها؟ هنوز می‌شود مثنوی‌های پر از عشق نوشت؟ هنوز می‌شود منظومه‌های پر از عشق سرود؟ هنوز می‌شود منتظر ماند در دنیای رسیدن‌ها؟ هنوز می‌شود طوق عاشقی به گردن آویخت در دوران طوقی‌ها و طوطی‌ها؟ هنوز عشق داغ می‌شود؟ هنوز عاشق تب‌دار می‌شود؟ هنوز می‌شود ادای عاشقی را درآورد؟ فقط ادا، شاید همین ادا را هم بپذیرند، شاید. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او در آستانه برپایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مجموعه‌ای از کتب مورد تایید و خوانده‌شده در بازه سنی #نوجوان را خدمت‌تان معرفی می‌کنم: ✅ دفاع مقدس: ● مستوری(دفاع‌مقدس) ● مترسک‌های مزرعه آتشین (دفاع‌مقدس) ● برخورد(دفاع‌مقدس) ● گردان قاطرچی‌ها(دفاع‌مقدس) ● روایتی ساده از ماجرایی پیچیده(دفاع‌مقدس) ● اثریا(جنگ سوریه) ● رفاقت به سبک تانک(دفاع‌مقدس) ● همه سیزده‌سالگی‌ام(دفاع‌مقدس) ● دیدم که جانم می‌رود(دفاع‌مقدس) ● ترکش ولگرد(دفاع‌مقدس و طنز) ● مربع‌های قرمز ● من زنده‌ام ✅ زندگی‌نامه: ● کهکشان نیستی ● عارف ۱۲ساله(دفاع‌مقدس) ● وقتی بابا رئیس بود(زندگی‌نامه شهید) ● ادواردو (داستان شهید ادواردو آنیلی) ● سربلند(داستان زندگی شهید حججی) ● پایی که جا ماند ✅ خانوادگی: ● قصه‌های من و و ننه آغا(داستان نوه و مادربزرگ) ✅ تاریخ اسلام: ● مهمانی باغ سیب(پیامبر و اوایل اسلام) ● مسیر خارج از نقشه (واقعه عاشورا) ● کتاب مخفی(کتاب قدیمی درباره غدیر خم) ✅ انقلاب: ● چغک(اوایل انقلاب) ● خون دلی که لعل شد(زندگی‌نامه آقا) ● پدر پسر روح‌الله(انقلاب) ✅ تخیلی: ● جستجوگران شمشیر عدالت(تخیلی) ● پروفسور فوفو(داستانی_تخيلی) ● زایو(علمی‌تخیلی درباره ویروسی جدید) ✅ فوتبالی: ● جام جهانی در جوادیه (فوتبالی) تنظیم:#روح‌الله "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او ✅ کتاب‌های #آموزش داستان نویسی جهت خرید از نمایشگاه کتاب تهران: •حرکت در مه_محمدحسن شهسواری •عناصر داستان_ جمال میرصادقی •دیالوگ نویسی_گلوریا کمپتون •هنرداستان‌نویسی_ ابراهیم یونسی •ارواح شهرزاد_ شهریار مندنی پور •آناتومی داستان_ جان تروبی •لوازم نویسندگی_ نادر ابراهیمی •قصه نویسی_ رضا براهنی •چگونه می‌توان داستان نویس شد_ رضا میرصادقی •داستان_ رابرت مک کی •هنر رمان_ ناصر ایرانی •هنر داستان نویسی_ دیوید لاج •زاویه دید در داستان_ جمال میرصادقی •طرح و ساختار رمان_ جیمز اسکات بل •درسهایی درباره داستان‌نویسی_ لئونارد بیشاب و..... ✅رمان: •مجموعه کتاب‌های جلال آل‌احمد •مجموعه کتاب‌های رضا امیرخانی •سمفونی مردگان عباس معروفی •سووشون سیمین دانشور •مجموعه کتاب‌های داستان کوتاه هوشنگ گلشیری ✅رمان خارجی: •مجموعه کتاب‌های داستایوفسکی • پیرمرد و دریاهمینگوی •صد سال تنهایی مارکز •وداع با اسلحه همینگوی •عقاید یک دلقک هاینریش بل •مسخ فرانتس کافکا •کافکا در کرانه هاروکی مورا‌کامی •کوری ژوزه ساراماگو •بینوایان ویکتور هوگو •جنگ و صلح تولستوی ... این فهرست می‌تواند ادامه داشته‌باشد... #پیشنهاد_خرید_کتاب "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او چندتا نکته درباره معرفی کتاب‌ها، لیست اول یعنی معرفی کتب نوجوان، کتاب‌هایی است که خوانده شده و بر روی اکثر محتوای آن می‌توان استناد کرد. لیست دوم، کتاب‌های آموزشى عمدتا برای آموزش و روش درست نگارش است و رمان‌های گفته‌شده هم در همین راستاست. محتوای برخی از این رمان‌ها، با نگاه گفتمانی نگارنده این سطور بسیار فاصله دارد و صرفا از حیث هنر نویسندگی پیشنهاد می‌شود. در پایان اگر از من بپرسید فقط یک کتاب معرفی کن، جز کهکشان نیستی کتاب دیگری معرفی نمی‌کنم. دنیای عجیب و گم‌شده همه‌ی ما در کوچه‌های نجف و زندگی سید علی قاضی طباطبایی ارزش چندین بار خواندن را دارد. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او روزی چفیه‌ها روزی از روزها چفیه‌ها روی دوش سهراب‌ها و آرش‌های‌مان بود برای دفاع از حقانیت و مظلومیت و اقتدار ایران. روزی به روی دوش مجاهدان فلسطینی بود، آن‌گاه که در تنهاترین حالت، به دفاع از اولین قبله مسلمانان می‌پرداختند. چفیه بر روی دوش رهبرم بود آن‌گاه که فتنه‌های سرخ و سیاه وزیدن گرفت. این چفیه ماند تا هم‌اکنون که دنیا به زایش و بیداری رسیده، بعد از خفقان و سیاه‌نمایی از مسلمان‌ و همه نمادهای آنان. حالا همین نماد، پرچمی برای حق‌خواهی همه ستم‌دیدگان عالم است. روزی چفیه، سفره نان‌های خشک بود و امروز سفره‌ای پر از معنویت به پهنای همه آزادگان جهان. روزی به این چفیه خندیدند و امروز چفیه به تمام احرار عالم لبخند می‌زند. روزی خواستند که عفت بانوی ایرانی را لک بیاندازند، امروز همین چفیه حفاظ و پناهی برای دختران اروپایی‌ست. روزی می‌خواستند زبان‌ ایران را با الفاظ فرنگی‌شان بیالایند، امروز به فارسی‌ترین حالت، مرگ غده سرطانی را فریاد می‌کنند. روزی می‌خواستند بین زنان ما فرق بگذارند و خون یکی را رنگین‌تر کنند، امروز در عین یک‌رنگی، زنان جهان کنار همین اعتقادات ایستاده‌اند و باور آزادی جهان را از دست سرمایه‌دار حرام خوار و نجاست خوار فریاد می‌کشند. امروز زمین، این کره خاکی که روزگاران سختی را به‌خود دیده، روزگار کوچه‌های بنی هاشم را ... روزگار دشت نینوا را...به بلوغ آخرالزمانی خویش نزدیک می‌شود. این زمین تشنه است، زمینیان هم، کی آب نیسان این گلوی تشنه را تر می‌کند؟ وقت آمدن آن آمدنی نرسیده؟ روزی که دست مبارکش به دیوار کعبه برسد، روزی نزدیک که آل سعودی نیست. ... و روزی که صدای "این بقیه‌الله" دل‌های خسته از غرب و شرق را مأمن باشد. چقدر به‌ رسیدنش نزدیکیم؟ 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده‌بودم، پیاده خواهم رفت #محمدکاظم_کاظمی #دروازه_تهران_قدیم "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او این یک اصل است این یک اصل است. همیشه باید نیمه پر لیوان را دید، حتی وقتی که برای دیدن نیمه پر لیوان مجبوری کلی لیوان را این‌طرف و آن‌طرف بکنی. "...آهان من دیدم، ایناهاش، خب الحمدلله برم برایش مشق بنویسم..." آن انگشت شست کذایی، کار دستم داده‌بود و دستم را از کار انداخته‌بود. تمام مشکلات زندگی بدون شست سالم یک طرف، نماز با وضوی جبیره یک طرف. تمام اعصاب نداشته‌ام خرد بود و هیچ راه فراری از این شرایط وجود نداشت. در رویای ناامیدی و فاز غر گشتم تا چیزی پیدا کنم که حالم خوب شود و از آن‌جایی که خدا مهربان است و تذکار دهنده، مرا به یاد شست شهید همت انداخت و از آن‌جا که اصل مهم نیمه پر لیوان سرلوحه زندگی‌ام بوده و هرگز از آن عدول نکرده‌ام، نیمه پر لیوان را پیدا کردم. شستم شبیه به شست حاج همت شده. حالا دستم را مثل او به نشان ادب بالا می‌آورم و می‌گویم: "السلام علیک یا ابا عبدالله" "السلام علیک ایها شهدا و الصدیقین" 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

به‌نام‌او همان‌گونه که فردوسی بود قرن چهارم هجری، اوج شکوفایی تمدن شیعی، دوره اقتدار آل‌بویه اولین حکومت مستقل شیعه و ظهور دانشمندان و نویسندگان و ادیبان بزرگ است. بزرگانی که تاکنون، از نامشان به نیکی یاد می‌شود. از بین شاعران اما، فردوسی چیز دیگری است برایم. یک شیعه بی‌اماواگر و یک شاعر بزرگ در تاریخ ادبیات فارسی، آن هم در قرن چهارم. برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم قرن چهارمی که طلیعه بروز و ظهور فرهنگ و تمدن شیعی است و شاهنامه، کتابی که طلایه‌دار حفظ و صیانت از زبان فارسی است و داستان‌هایی که در اوج زیبایی، نشان از روزگاری دور دارد: تو این را دروغ و فسانه مدان به رنگ و فسون و بهانه مدان فردوسی زحمات زیادی کشیده تا این ابیات، شاهنامه  شوند. دل کنده از سلطان محمود غزنوی‌ها تا کتابش بعد از هزارسال، بماند و سندی برای تمدنی بزرگ باشد. خودش می‌گوید: بسی رنج بردم در این سال‌سی عجم زنده کردم بدین پارسی شاعری که به غایتِ شعر، تمام و به غایتِ دین، کمال را داشت. اما نمی‌دانم پس از گذران روزگار، چرا این بلاها بر سر مزارش رخ داده است، سال‌ها محل جولان افرادی بوده که می‌خواستند با بزرگ‌کردن فردوسی، ارزش‌های دینی و اسلامی را کوچک کنند، اما غافل بودند که فردوسی، خود بزرگ است و دین اسلام از حافظه تاریخی ملت ایران و از درون قلب و پی آنان پاک‌شدنی نیست. باورش برهمه سخت است که چه بر سر مزار او آوردند: از پی‌کندن‌های نابجا تا طراحی اهرام ثلاثه مصر؛ خراب‌کردن‌ها و آمد و رفت‌های معماران خارجی که حتی یک بیت از او را نشنیده بودند و در آخر، طرحی که اکنون بر روی مقبره اوست، نمادی از مقبره کوروش. راستش رفتارشان را نمی‌فهمم، اما این را می‌فهمم که سهم فردوسی  مقبره‌خراب‌کردن نبوده است. سهم فردوسی ساختن مزاری پر شکوه و هنری و به غایت زیبا و هنرمندانه بوده که با مضمون شعرهایش مطابقت داشته باشد، به دور از هرگونه معمار اجنبی. امسال وقتی به سنگ مزارش رسیدم، دیدم همه مشغول خودشان هستند، ژست می‌گیرند و لایک می‌خرند، عکس می‌گیرند و لایو می‌روند و در این میانه، ناگاه به خودم نهیب می‌زنم فاتحه یادت نرود. فراموشت نشود حالا که تا این‌جا آمده‌ای، تحفه‌ای از نور نثارش کنی. در پی کنجکاوی‌های همیشگی درباره ابنیه تاریخی، به راهنمای مقبره مراجعه کردم. بعد از مواجه‌شدن با سؤالات من گفت: تمام ایام عید را اینجا بودم و منتظر، شاید کسی سؤالی بپرسد، اما همه در حال و هوای عکس یادگاری بودند، حالا خویش‌انداز یا سلفی، چه فرقی می‌کند! شروع کرد به توضیح‌دادنِ بخشی از آن‌چه در بالا آمد... در موزه آرامگاه فردوسی، نسخه چاپی اما بدل دو مجلد، از قدیمی‌ترین نسخ شاهنامه در ویترینی شیشه‌ای به نمایش گذاشته شده بود. یکی نسخه فلورانس ایتالیا بود، مربوط به ۲۰۰ سال بعد از زندگانی فردوسی و قدیمی‌ترین نسخه خطی موجود و دیگری شاهنامه بایسنقری هرات بود که الآن در کاخ گلستان محبوس است و امکان دیدنش فراهم نیست. نمی‌دانم چرا شاهنامه باید در ایتالیا باشد و یا چه کاری باید انجام شود تا به خانه‌اش برگردد؟ در این موضوع اهل‌فن نیستم، ولی من عادت ندارم چیزهای باارزش خود را به کسی، حتی امانت دهم. در آرامگاه غریب‌تر از هر کسی شاید خود فردوسی بود. هنوز که هنوز است نتوانستیم با اشعارش آن‌طور که باید و شاید، انس بگیریم. در کنار موزه، خانه ابدی اخوان ثالث بود، شجریان هم در گوشه‌ای دیگر از باغ شخصی فردوسی خوابیده بود و عده‌ای بر سر مزارش... برخی از آنان، حرمت متوفی را نگه نداشته بودند و برای آرامش روحش، سوهان بودند، بگذریم... از باغ شخصیِ فردوسی در تابرانِ توس که خارج می‌شدم یاد شعر اخوان ثالث افتادم که اخیرا با بیانی شیوا از زبانی آشنا شنیده بودم که این شعر را در وصف صحیفه سجادیه و دعای ابوحمزه ثمالی خوانده بودند: ای تکیه‌گاه و پناهِ زیباترین لحظه‌هایِ پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من؛ ای شط شیرین پرشوکتِ من... 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم #فردوسی "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye

قضاوت می کند تاریخ بین ِخان دِه با من که از من شعر ِمی‌ماند و از او باغ ِ گردویش #حامد_عسکری #تل_بابل "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye