eitaa logo
دل‌گویه
320 دنبال‌کننده
814 عکس
36 ویدیو
32 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او بوی اِتانول، عطر نرگس با دوچرخه سلانه سلانه عرض شهر را رکاب می‌زند، عرق به طول چین‌های پیشانی‌اش می‌غلتد و مانند قطرات شمع آب شده از دو طرف صورتش پایین می‌ریزد. هرم هوای شرجی جاسم را هم به ستوه آورده. جاده بالا و پایین می‌رود و جعبه شیرینی هم با یک قاعده سینوسی هم‌راه جاده قوس برمی‌دارد. اما انگار بد جور به پشت‌بند دوچرخه چسبیده‌است. می‌خواهد آبروداری کند از جاسم که حالا بابای سه‌تا بچه‌ی قدونیم‌قد شده‌است. جاسم باید زودتر خودش را به پتروشیمی برساند. این تاخیر اصلا برای سرکارگر پذیرفته نیست. حالا بر فرض بعد از دوتا دختر سیاه و سفید خدا به او یک پسر داده، این قضیه کجای کار پتروشیمی را ‌می‌گیرد؟ اصلا چه فرقی دارد که او در درونش حسی شبیه پادشاهان دارد یا نه شبیه به یک کارگر ساده نفتی، که تازه در پتروشیمی ماهشهر شروع به کار کرده و از قضا عیال‌وار هم هست. این عیال‌واری شاید بد ماجرا باشد ولی او از درون پادشاهی می‌کند، برای نعمتی که خدا به او داده‌است. جاسم علی را دوست دارد، به قد یک عمر خودش نه عمر دو روزه علی، انگار تمام آینده را در تیله‌های سیاه چشمان علی می‌بیند. در گوشه‌ی باغ پدری، در سوز سرمای آذرماه هم‌راه علی و خواهرانش نرگس‌ها را از خاک با برکت بهبهان بیرون می‌کشد. غیر از میگرن و نقرس این باغ هم به او رسیده‌است. مادر آن گوشه نرگس‌ها را زینت داده، آماده می‌کند که ماشین حمل گل بیاید و گل‌ها را ببرد به تهران برای پخش در گل‌فروشی‌ها. بوی آبگوشت از آلونک کنار باغ بیرون می‌پرد و خبر از رسیدن زمان ناهار می‌دهد، اما رایحه نرگس‌ها به او می‌چربد. دخترها روروک علی را هل می‌دهند، جاسم نرگس‌ها را می‌گیرد جلوی چشم بانو... _ تقدیم با عشق _ خودتو لوس نکن بیا سر سفره آخرین دست انداز جاسم را پرت می‌کند کنار سردر پتروشیمی. بوی اتانول دماغش را پر می‌کند و رایحه نرگس فراموشش می‌شود. گوشه‌ی جعبه شیرینی را از زیر بند دوچرخه بیرون می‌کشد. جعبه له شده اما شیرینی‌ها را می‌شود تعارف کرد. جاسم دوچرخه را ول می‌دهد کنار در نگهبانی و می‌رود اتاق سرکارگر. زیر لب "وجعلنایی..." می‌خواند و در می‌زند. فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او دكترم گفت: فقط معجزه می‌خواهى، چون عشـقِ او ريشه دوانده به تمامِ بدنت "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او شورِ شیرینِ تو را نازم که بعد از قرن‌ها هر که لافِ عشق زد نامی هم از فرهاد بُرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به‌نام‌او يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، چقدر حقیرید، چقدر سیه‌روی، چقدر بی‌مقدار، چقدر زمین را خفه کرده‌اید از انسانیت، چقدر اتمسفر آدمیت را از جانش گرفته‌اید! آن روز که آبروی نداشته‌تان بریزد و آن روز که پرده‌ها بیفتد چه تماشایی‌ست! توضیح فیلم:   همبستگی خلاقانه...بازیکنان تیم فوتبال پالستینو شيلی درحالی وارد زمین می‌شوند که در حرکتی نمادین دست ارواح نامرئی کودکان کشته شده فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی را در دست گرفتند. دم‌شان گرم "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
1178.pdf
10.92M
به‌نام‌او 🇮🇷 هفته نامه پرتو شماره 1178 🇮🇷 "همان‌گونه که فردوسی بود" "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
"اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او تقصیـــر دلــمـ نیسـت ســـراســـر تـو...! ‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍"اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او یک جهان شعــــر سرودم که بفهمی تنها محضِ لبخندِ تو شاعر شده‌ام، خوش‌انصاف "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او سر سجاده صدام زد: _مامان نمی‌تونم دیگه تحمل کنم... می‌دانستم باز حالش خراب شده، مثل وقتی که غصه‌دار می‌شد، مثل وقتی که خبر شهادت سردار را یواش یواش تو گوشش گفتم. می‌دانستم باید درباره این غم مقدس بگوید تا آرام شود. باید او بگوید، من بگویم، تا بزرگ بشویم. تا آستانه تحمل‌مان به سقف آخرالزمان برسد. تنها راه آرامشش نوشتن بود، مثل وقتی که در سفرها می‌نوشت. این‌بار جدی‌تر بود و نوشت و شد اولین تجربه: خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xcShT "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد... "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
عاشقی کی واحد اندازه‌گیری داشته‌ست؟ عشق را قربانی متراژ و مثقالش نکن! "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او خدا آن بالاست، بالای بام عدالت تشت رسوایی آل سعود را به وقتش می‌اندازد در خلیج فارس 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
هدایت شده از نسیم قزوین
پای ایوان فیضیه ✍فاطمه میری‌ طایفه‌فرد از روزگاری دور، شاید دورتر، شاید زمانی پای درس امام صادق (علیه‌السلام) ، شاید، کنار سفیر امام کاظم(علیه‌السلام)، شاید همراه قافله امام رضا(علیه‌السلام) در نيشابور و حدیث سلسلةالذهب، شاید بسان فضل‌بن‌شاذان، شاید شبیه زراره، شاید به همتِ مفضّل... شاید همین‌قدر نزدیک، شبیه به طلبه پای درس و پای کار... شاید سخت‌تر از آن زمان، شاید آسان‌تر از قبل ظهور... طالب علم دین، همیشه بوده‌است و اثرگذار، گاهی پای ایوان مدرسه فیضیه، گاهی از پس تبعیت و نفی بلد شدن، گاهی پای تیربار مثل نواب صفوی، گاهی بی‌سر و دست مثل بهشتی، گاهی شبیه به همین حالا، در عصر منتهی به ظهور. در عصر ظهور تمام خباثت و پلیدی کفر، در عصر انحطاط مردانگی‌ها و زنانگی‌ها، در عصر خلط تمام افکار پریشان آدم‌ِ ابوالبشر با ذائقه شیطان، از پس فتنه‌های در لفافه، لفافه‌ای به زیبایی پوست شکلات. طلبه باید بایستد در همین عصر همین زمان، مرد و زن هم ندارد، کوچک و بزرگ هم ندارد، فقط دل می‌خواهد و کمی جرأت دینی، برای حفظ دین خدا. امروز کمی سخت، کمی سخت‌تر از هر زمان، مثل افتادن از پشت بام فیضیه، مثل تبعید ابر مرد تاریخ، به دورتر از اثرگذاری.... اما وقتی ۱۵ خرداد ماند و امام تاریخی شد و اثرگذار، پس می‌شود بر عین سیاهی تاخت و به نور رسید. امروز صدای مظلومان عالم، به تأسی از منش پیروزی خون بر شمشیر، فریاد عدالت می‌زنند در قلب آمریکا. خون‌های جاری فیضیه کار خودش را می‌کند و جریان می‌یابد در دل اروپا. روزی همین صدا، از حلقوم مظلوم حجاز هم شنیده می‌شود خیلی دور نیست که خانه خدا از دست بندگان شیطان رها شود و به دست بندگان خدا فتح شود. امروز برگی از تاریخ ورق می‌خورد که تفکر نیمه خرداد، در خرداد ۱۴۰۳ به گوش احرار عالم می‌رسد. ما جای درست تاریخ ایستاده‌ایم. از همان اول، از پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ و تا همین حالا در سی مه ۲۰۲۴. طلبه امروز می‌تواند، هرچه قدر سخت، هرچه قدر دور... فقط باید بداند کجای تاریخ ایستاده‌است. تاریخ شمسی ما هم معتبر می‌شود برای حساب و کتاب دین، وقتی امام می‌فرماید: سال‌ها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم راستی نیمه خرداد نزدیک است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او هم‌دلی و انسجام ملی و حمله به انگاره "جدایی ملت و دولت" حضور شهید رئیسی و همراهان‌شان در ساختمان پاستور، شروع یک تحول بزرگ بود. تحولی که در سالیان گذشته توسط منتخبان مردم، نوید داده‌می‌شد ولی در حد حرف و شعار باقی مانده‌بود. ایشان در اوج ناامیدی مدنی و ناکارآمدی مسئولین گذشته پا به عرصه انتخابات گذاشت. انتخابات رخ داد و نام ایشان از صندوق بیرون آمد. چه بسیار کسانی که حسب وظیفه و حس میهن دوستی رأی دادند ولی ناامید بودند از دیدن روزنی و راهی برای برون رفت از انواع بحران. چه بسیار کسانی که امید داشتند به بهتر شدن وضع موجود اما ته دل‌شان شکی قابل تحسین بود. ◽◽◽◽◽ کمتر از سه سال نشستن بر روی صندلی ریاست جمهور، تمام معادلات را برهم زد، معادلات دوستان و دشمنان را. مشکل دقیقا همین نشستن بود بر روی صندلی. شهید رئیسی بنا نداشت بر این صندلی تکیه دهد. عرصه خدمت را جایی دیگر می‌دید؛ در دل کویر، در سیل سیستان، در جنگل‌های آذربایجان. بنا داشت خیلی مشکلات حل شود. قرار گذاشته‌بود نامی نیاید و فقط صلاح کشور اولویت قرار بگیرد. شروع کرد به تمام کردن نیمه‌کاره‌ها، شروع کرد به باز کردن بسته‌ها، شروع کرد اصلاح کردن خراب‌شده‌ها... قرار نداشت بیل بردارد و افتتاح بکند، قرار گذاشته بود بیل‌های افتتاح قبلی را به سرانجام برساند. او با یکی قرار گذاشته‌بود که عزیز بود و بزرگ. قرار گذاشته بود کشور امام رضا(علیه‌السلام) را آن ‌گونه که شایسته است بیاراید. این آرایش و پیرایش را در همه جنبه‌ها به کار گرفت، در دیپلماسی، در صنعت، در فرهنگ، در نظامی و در هرجنبه‌ای که ایران به آن نیاز داشت. ◽◽◽◽◽ کمتر از سه سال خدمت کرد و بیشتر از مدیران دیگر دوید. آن‌قدر دوید تا به معبود رسید. شهادت ایشان صحنه‌ی بی‌نظیری را رقم زد، صحنه‌ای که دنیا را، دوست را و دشمن را وادار به اعتراف کرد؛ اعتراف هم‌بستگی و انسجام دلی مردم ایران با خادم جمهور. باز حضور مردم با هر طیفی، با هر منشی کنار هم خبر هم‌دلی ملت و دولت را به کل دنیا مخابره کرد. نه این‌که مردم قاعده بازی را بلد نباشند، نه این‌که تحریم اذیت نکرده، نه این‌که اقتصاد فشار نیاورده. نه! مردم ایران ترکیبی از وفاداری و علم‌اند. اتفاقا اهل معامله‌اند. سره از ناسره می‌شناسند. آنان با حضور در تشییع شهدای خدمت انگاره جدایی دولت و ملت را به سخره گرفتند. دولت خادم را از مدعی می‌شناسند. تحریم را لمس کرده‌اند ولی عزت را تحت‌الشعاع هیچ سختی، نفروختند. این مردم رئیس جمهور محبوب خویش را از دست دادند ولی آینده هست و انتخابی مهم. انتخاب در حساس‌ترین برهه، در پیچ مهم تاریخی، در ورق خوردن اوراق تاریخ و بیداری همه ملت‌ها. مردم با همان هم‌دلی قرار است، دوباره شهید زنده‌ای برای ریاست جمهوری انتخاب کنند. این صندلی دیگر جای هرکسی نیست. جای رفاه و آسایش نیست. این صندلی خون داده‌است. خون عزیزترین فرزندان این کشور را. مشارکت حداکثری مردم ایران، تکلیف این صندلی را مشخص می‌کند و چشم‌های نگران تمام مظلومان عالم را به امید روشن. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او "هم‌دلی و انسجام ملی و حمله به انگاره جدایی ملت و دولت" سایت رحا مدیا👇 https://rahamedia.net/?p=3334 "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او گذر از ۱۵ خرداد به ۳۰ مه یادگرفته‌ایم، امام حسین(علیه‌السلام) یادمان داده‌است، درست وسط صحرای کربلا در لحظه لحظه ریختن خون شهدا. یاد‌گرفته‌ایم که پیروزی ظاهری دارد و باطنی. یادگرفته‌ایم، پیروزی گاه خون می‌خواهد گاه آبرو می‌طلبد و گاه عین شکست و سرکوب جلوه می‌کند، اما! پیروزی کار خودش را می‌کند، در هر رختی که به تن کند و با هر وجدانی که بیدار می‌کند. پیروزی گاه از پشت بام فیضیه بر زمین می‌افتد، گاه تبعید می‌شود و گاهی شهید. پیروزی کار خودش را می‌کند؛ اگر حق باشد، حتی اگر طفل شش ماهه سیراب نشود، اگر آغوش مادر خالی بماند اما صدا برمی‌آید از حنجره بریده، از کاخ یزید بی‌پرده و حفاظ، از زبان اهلش، از زبان زینت پدر، زینب. خدا وعده حق داده که خون بر شمشیر پیروز است. چه خون امیر در حمام فین باشد، چه خون طلبه، ریخته‌شده در کف دارالشفا. این خاصیت پیروزی است و این وعده خداست، که مبارزه معبر می‌گشاید به سوی آینده، آینده‌ای که همیشه ما را می‌ترساندند، از شرقش، از غربش. اما امام قدمی پس نکشید و ایستاد. نایبش هم ایستاده، محکم و مقتدر: (امام هم نگفت «حال که همه علیه ما هم‌دست‌اند، پس عقب بنشینیم.» نگفت «به تنهایی با آمریکا می‌شود مبارزه کرد؛ اما آمریکا و شوروی را چه‌طور از عهده برآییم؟» چون آن زمان که دنیا دو قطبی بود، هر دو قطب، علیه ما اتّحاد و اتّفاق و هم‌دستی داشتند. امام استقامت ورزید؛ عقب‌نشینی نکرد و از حرف و شعار و راهش برنگشت. این استقامتِ حسینی است. شبیه ایستادگی‌های امام حسین(علیه‌السّلام) در مقیاس و در قالب‌های امروز است. مقام معظم رهبری ۱۳۷۵/۳/۱۴) امام حسرت یک جمله مأیوس کننده را به دل شرق و غرب عالم گذاشت. چه در ۱۵ خرداد و چه بعد از انقلاب ایران. امروز اما به حرمت همان خون‌ها که بر شمشیر پیروز بوده و هست. دنیا به خود می‌پیچد و به سمت حق متمایل می‌شود، جوانان آمریکا حرکت خودجوش به سمت حقیقت شیرین اسلام راه می‌جویند. نامه رهبری اما سخن از همین حقیقت دارد. امروز روز آگاهی است روز امتداد فریاد‌های بام فیضیه است. امروز دنیا از همین تفکر مشق مبارزه می‌کند، امروز دنیا به احترام همین خون‌ها خون می‌دهد برای انسانیت به زنجیر شده حاکمان، حاکمان غرب و شرق، همان که روزی ما را از آن می‌ترساندند. روزی همین صدا، از حلقوم مظلومان حجاز هم شنیده می‌شود خیلی دور نیست که خانه خدا از دست بندگان شیطان رها شود و به دست بندگان خدا فتح شود. امروز برگی از تاریخ ورق می‌خورد که تفکر نیمه خرداد، در خرداد ۱۴۰۳ به گوش احرار عالم می‌رسد. ما جای درست تاریخ ایستاده‌ایم. از همان اول، از پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ و تا همین حالا در سی مه ۲۰۲۴. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او متن "هم‌دلی و انسجام ملی و حمله به انگاره جدایی ملت و دولت" در خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xcSTK "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست اینقدر بین رفتن و ماندن نمان؛ بمان! "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او یادداشتی به مناسبت ۱۵ خرداد، با عنوان"گذر از ۱۵ خرداد به ۳۰ مه" از سرکار خانم فاطمه میری‌طایفه‌فرد(عضو شورای انجمن تاریخ اسلام) در خبرگزاری مهر بارگذاری شد.👇 https://www.mehrnews.com/news/6127074/ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j