eitaa logo
دل‌گویه
323 دنبال‌کننده
794 عکس
36 ویدیو
31 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم را بردی و جرم است غصب مال غیر امّا یقین دارم نمی دانی که ردّ مال یعنی چه "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویدیوی جنجالی سفارت انگلیس در تهران برای چهارشنبه‌سوری؛ سفیر حافظ خواند و از روی آتش پرید. ◽◽◽◽◽ به‌نام‌او جناب سفیر، دولت مطبوع شما سیاه‌روتر از آن است که حتی آتش چهارشنبه سوری هم دست به معامله بزند و سرخی‌اش را با این همه رو سیاهی طاق بزند. شما کل حافظ را هم حفظ کنید و حتی دو رکعت نماز هم به کمر مبارکتان بزنید، تا شاید در دید مردم ایران وجیه جلوه کنید، باز هم دم خروس‌تان از زیر کت دیپلماسی‌پسندتان بیرون می‌زند. جنایات انگلیس در این خاک فراموش نشدنی‌است. جنایات شما با آب کر هم پاک نمی‌شود. فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم را بردی و جرم است غصب مال غیر امّا یقین دارم نمی دانی که ردّ مال یعنی چه "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او سفری به معبد جینجا از زیباترین کتاب‌ها در طول تاریخ سفرنامه‌ها هستند؛ سفرنامه در واقع به‌اشتراک‌گذاشتن لحظات زیبا و یا نازیبا با مخاطب است. اشتراکی که خواسته و ناخواسته نوع نگاه و بینش نگارنده را فریاد می‌زند. مکان‌هایی که شاید تا آخر عمر امکان دیدن آن با چشم سر نباشد، اما با مطالعه کتابی می‌توان تصوری نزدیک از آن مکان داشت. «کاهن معبد جینجا» کتابی است در قالب سفرنامه‌ای به سرزمین آفتاب، ژاپن؛ سفری که شاید هر کدام دوست داشته باشیم آن را تجربه کنیم. سفری که جناب یامین‌پور او را با نگاه خودش با ما به اشتراک گذاشته است. هنگام خواندن صفحه‌صفحه این کتاب ذهنم ناگزیر در قیاسی با سفرنامه‌های جناب امیرخانی بود، از نوع نگاه نویسنده، از رسم‌الخط استفاده‌شده در کتاب، حتی کشف خصوصیات شخصی نویسنده. اما می‌توان در یک جمله گفت هر دو قلم دوست‌داشتنی‌اند، هرچند دنیایی متفاوت دارند. بیش‌تر از هر نکته‌ای از کتاب، تحلیل‌های نویسنده، نوشته را جذاب می‌کرد. نوع مواجهه یامین‌پور با معابد، جدید و تأمل‌برانگیز بود، شاید برای خود نگارنده نیز این‌گونه بوده که نهایت به نام کتاب منجر شده‌است. خودکم‌بینی‌ای که گاهی در مواجهه اول با مکانی جدید رخ می‌دهد، اصلاً در این کتاب مشاهده نشد و جزء نکات مثبت این کتاب بود. در آخرِ کتاب، چه‌قدر بیش‌تر دل‌تنگ فرهنگ خودمان می‌شویم، فرهنگی تنیده از دین و ملیت، فرهنگی به قدمت هویت انسانی‌مان؛ چه‌قدر داشته‌های کوچک‌مان هم زیباست، مثل باهم‌بودن، مثل دوست‌داشتن و مثل خیلی چیزها... ◽◽◽◽◽ بخشی از متن کتاب: گویی آماتراسو - الهه آفتاب تابان - واپسین کیمونوی ابریشمی را از تن سیمینش به درآورده و آن را بر آسمان خراشی در میانه توکیو آویخته، با دشنه ای اخته می آید تا سر سنت و شرافت بی وفای ژاپن را گوش تا گوش ببرد و بر گوشه ی عرش در انتهای اقیانوسی که دیگر آرام نیست، بیاویزد. آنگاه چهار زانو در معبد آساکوسا بنشیند و فریاد بزند: «آری این است جزای خیانت به هزاران سال نجابت و افتخار؛ دیگر هیچ خنجری پهلوی هیچ سامورایی مغروری را نخواهد درید. شما ستیزه جویی و شجاعت را فراموش خواهید کرد و آن شرم پنهان همیشگی را که در گوشه چشم های زنان نازک اندام تان گنجانده بودم. شما را مجبور خواهم کرد تا ابد با نظمی آهنین کار کنید و ثروت بیافرینید. مجازات شما این است که روزنامه بخوانید و همسران خود را عاشق نباشید. شما را از خود آزاد کرده و از راه خدایان -شن دائو- اخراج خواهم کرد.»  🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او ◽۸ پرسش که می‌تواند در ارزیابی سالی که گذشت به شما کمک کند: ۱. چه میزان از سال را به انجام سرگرمی‌های خود اختصاص دادید؟ ۲. چه ریسک‌های خوبی را پذیرفتید و خارج از منطقه امن خود چه‌گونه ظاهر شدید؟ ۳. ارزشمندترین کاری که انجام دادید چه بود؟ ۴. با اوقات سخت خود چگونه کنار آمدید؟ ۵. چگونه با دیگران روابطی با کیفیت بالا برقرار کردید؟ ۶. در چه شرایطی با خودتان سختگیرانه‌تر از آنچه باید رفتار کردید؟ ۷. چه چیزی منجر به امیدواری بیشتر در شما شد؟ ۸. در رابطه با خودتان چه چیزی آموختید؟ "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او گاهی در پس همین چادر مشکی، چه هنرمندانی بی‌هدف خودنمایی نهفته‌اند. هنرمندانی که در همین‌ حوالی درس خوانده‌اند، جایی به نام جامعه‌الزهرا(سلام‌الله‌علیها). این‌ چند عکس گوشه‌ای از نمایشگاه دوستان طلبه در جامعه الزهرا(سلام‌الله‌علیها) است. ان‌شاء‌الله در نمایشگاه قرآن هم غرفه خواهند داشت. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او «طعم کلمات، بوی ادویه‌ها» موسم عید، وقت رسیدگی به خانه، برای خانمِ خانه است. بانویی که قرار است رنگ بهار را به در و دیوار خانه بپاشد تا کودکانش طعم نوروز را برای ابد در گوشه ذهن به خاطر بسپارند. خیلی فرقی ندارد که بانو، دکتر باشد، مهندس باشد، یا حتی نویسنده. هرکه باشد موسم عید، می‌شود بانوی با سلیقه ایرانی. اما گاهی دیگر هنرها و مهارت‌ها به کمک بانو می‌آیند. خانم نویسنده، مشغول تميزکاری می‌شود. کارزار سخت، اما پرهیجان ادویه‌ها مبارز می‌طلبد. هرخانه‌ای کمدی هرچندکوچک را برای ادویه‌ها دارد، اما کمد ادویه‌های خانم نویسنده رنگ و بوی خاصی دارد، هر کدام از این طعم‌ها اگر به غذا اضافه شود، چه می‌کند؟! در گنجه ادویه‌ها، گنج‌هایی از طعم‌های بی‌نظیری است که قلمرو فرهنگی بانو را نشان می‌دهد؛ گنجه ادویه‌اش پر است از بوی جغرافیای اسلام، پر است از تمدن کهن ایران؛ از هرکجای ایران رنگ و بویی در این گنجه یافت می‌شود، ، ، و طعم تند فلافل‌هایش، عطر ، و رایحه بی‌نظیر بازار سرشور، سبزی‌های معطر شمال، و ، که یاد سرای سعدالسلطنه را تداعی می‌کند، زعفران و زرشک که بانو را به یاد خاطرات شیرین بیرجند می‌اندازد، شاید هم باب‌الجواد حرم مطهر یا شاید کنار بست شیخ طوسی هنگام وداع آخر؛ بانو با دیدن ، سلامی هم به سبزه‌قبا می‌کند و همراه کاروان راهيان نور به مناطق جنگی می‌رود؛ ، نویسنده را تا کنار دست‌کنده‌های فرهاد می‌برد؛ ، ، . ▫️▫️▫️ ادویه‌ها برای آشپز، حکم کلمات را دارند برای یک نویسنده؛ نویسنده با کمک‌گرفتن از واژه‌ها مفهوم ذهنی خودش را منتقل می‌کند. هنگام نوشتن در ذهن نویسنده طوفانی از واژه‌ها رخ می‌دهد و نویسنده در پی یافتن واژه خود در بحبوحه این طوفان است؛ هرچه واژگان نویسنده بیش‌تر، کلامش شیرین‌تر؛ نویسنده گاه ناگزیر است که از محدوده زیستی خود کمی آن طرف‌تر برود و از مضامین دیگر ملل نیز برای بهتر رساندن کلام استفاده کند. واژه چاشنی نوشته است. کم‌کم نویسنده ذائقه مخاطب خود را با قلمش هم‌سو می‌کند، درست شبیه آشپزی که غذای سرآشپز را در اول منوی خود جای می‌دهد، درست مثل غذای مادرها، که به اندازه همه مادران دنیا، مزه و طعم جدید وجود دارد. گنجه کلمات برای بانوی نویسنده، حکم گنجه ادویه دارد؛ واژه‌های بانوی نویسنده باید مانند گنجه ادویه‌هایش پر باشد از مزه‌ها و رنگ‌ها و ذائقه‌ها. نویسنده برای بیان حق و حقیقت، برای خوش‌طعم‌کردن آن، باید به وسعت تنوع مخاطب، به فکر طعم‌هاى نابی باشد که بتواند حلاوت حق را بهتر بچشاند؛ خدا کند این اتفاق رخ دهد. برایش دعا کنید. سال نو مبارک 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا