بهناماو
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
حکمت ۵ نهجالبلاغه
ادب مرد به ز دولت اوست.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
انتهای بازار وزیر
هنوز نور از روزنههای سقف بازار روی زمین پهن نشده، بابا خودش را به مغازه میرساند، با همان دوچرخه ۲۸ خودش.
همان دوچرخهای که چندباری او را خریده بود، از دزدهای محترمی که دوچرخه را بردهبودند و بابا برای تربیت آنان و کمک مالی، دوچرخه خودش را دوباره میخرید و بعد نصیحت...
بابا دستی به آتش داشت اما قریحه و ادب در او موج میزد، او اهل شعر بود. دفترچهای کوچک داشت که شعرها را مینوشت، گاهی پیش میآمد که امکان نوشتن نداشت، آنقدر شعر را میخواند تا حفظ شود تا مبادا از نصیحت مشفقانه شاعر بینصیب شود. بابا با اشعار پروین زندگی را گرمتر میکرد، اصلا بابا دو خوشه پروین داشت، یکی مامان و دیگری دیوان پروین اعتصامی. بابا خودش برایم دیوان حافظ را خرید، اصلا او مرا علاقهمند کرد به هنر شاعری، هرچند که شاعر نشدم.
ادب در کلام بابا موج میزند، چه الان که گهگاهی حافظه یاری نمیدهد، چه وقتی که در بازار مشغول کسب حلال بود. یادم نیست حتی یک بار برای دادن آدرس مغازه، بگوید ته بازار وزیر. اهل ادب بود و از حادثه روزگار، در کنجی از تاریخ کهن قزوین مغازه داشت. بابا علی هنوز هم آداب ادب را دارد، چه وقتی چهرهی نو ببیند و چه وقتی که نداند این چهره، آشناست یا غریبه.
حال و احوالش بد جور به دل مینشیند. بابا همیشه درجه یک هست.
▫️▫️▫️▫️▫️
دیشب بعد از مناظره، یاد این خاطره افتادم.
با جان و دل فهمیدم، تحصیلات ادب نمیآورد، حتی اگر تا فوق تخصص بالا بیای، مقام ادب نمیآورد حتی اگر تا نامزد ریاست جمهوری پیش بروی.
حفظ نهجالبلاغه، ادب نمیآورد تا وقتی که خودت را ملزم به اجرایش نکنی.
میشود در یک گوشه شهر مغازه نانوایی داشته باشی و نان حلال درآورد و در اوج ادب حرف زد.
مرام امام علی(علیهالسلام) ادب میآورد.
بابا همه چیز را فراموش کرده باشد او را فراموش نکرده، نام مولا که میآید. با دست، با نم گوشه چشم... عرض ادب میکند.
برای سلامتی پدرم دعا کنید.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
من نویسندهام
به کسی رأی میدهم که بتواند از واژگان زبانی رسمی کشور برای رساندن معنا استفاده کند.
من نویسندهام، به کسی رأی میدهم که ادب در کلامش موج بزند.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
من مادرم، به کسی رأی میدهم که بتوانم فردا از عملکردش، دفاع کنم.
من مادرم به کسی رأی میدهم که از طرز حرف زدن او پیش فرزندم خجالت نکشم.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
من کارگرم
به کسی رأی میدهم که توانایی من را بفهمد و چشم امید به بیگانگان نداشته باشد.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
من تاکسی دارم، به کسی رأی میدهم که بتواند درست تصمیم بگیرد و با اشتباه شرایط شغلی من و همکارانم را خراب نکند.
من به کسی رأی میدهم که بنزین را یک شبه به سقف نرساند.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
صد آرزو به گرد دلم در طواف بود
از حیرتِ جمال تو بی آرزو شدم
#صائب_تبریزی
#ایران_تمامی_ندارد
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
گاهی نقاط اشتراک طوفان میکنند
گاهی نقاط اشتراک طوفان میکنند،
حتی یک نقطه کوچک و کمرنگ.
آن ایام که اینستا داشتم، عکسی از آیتالله بهجت در حال استراحت را در صفحه شخصی خودم گذاشتم. هیچ یک از واکنشها یادم نیست الا یکی. یک آقای انگلیسی و متنی که اشاره داشت به نورانیت عکس آقای بهجت و خواب شیرین ایشان. انگار نور ایشان را از پشت گوشی هم احساس میکرد. این سوال برایم رونق گرفت که چطور این عکس را دیدهاند و صفحه شخصی کم رفت و آمد من را چطور پیدا کردهاند؟
برای جوابم به صفحه او سری زدم. او یک هنرمند صنایع دستی بود، که گلدوزی اصلیترین محل درآمد وی بود در مرکز شهر لندن، با مدرنترین امکانات. خیلی عجیب بود برایم چون نقطه اشتراک همان یک عکس در صفحه من از پته دوزی کرمان بود. همان باعث شدهبود یک نفر چشمش جذب نورانیت آیتالله شود.
این را داشته باشید تا الان
حدود دو سالی هست در صفحهای در ایتا عضو هستم، آن هم سوزن دوزی بلوچی.
راستش این مدل سوزندوزی جدیترین حالت گلدوزی است و البته باارزشترین.
به معنای واقعی هنری ایرانیست.
کمکم با راحله دوست شدم. کانال او پر از دوره بود، پر بود از آموزشهای رایگان.
راحله هم اسم قشنگیست، به اسم روحالله هم میآید. اگر دختر داشتم شاید اسمش راحله بود. ولی امروز یک دختر دارم به اسم راحله در دورترین بعد جغرافیایی ایران، زیر پونز نقشه جغرافیا یکی از روستاهای اطراف زاهدان.
دختر من دو تا بچه هم دارد. هنوز هم به سن قانونی نرسیده که رأی بدهد. نذر خدمت را برایش فرستادم، چقدر خوشش آمد. گفت من هم میخواهم در این نذر خدمت شرکت کنم.
برایم عجیب بود تمام قد از آقای جلیلی دفاع کرد و برای دورههای سوزن دوزیاش تخفیف گذاشت. آن هم برای رأی آوردن آقای جلیلی.
برای این کارش کلی هم حرف شنید و کلی هم بزرگ شد راحله ما.
از جنوب شرقی ایران تا منتهیالیه اروپا، کلی نقاط اشتراک میتوانی پیدا کنی، که دلی را فقط دلی را با خدا نرمتر کنی.
قول دادهام بروم ببینمش. اول بار که #شهر_سوخته و #دره_غلامان #کوه_خواجه مرا مدهوش سیستان کردهبود. حالا مرام یک دختر سیستانی.
🖊فاطمه میریطایفهفرد
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
یکی مثل من
بدو بدو حاضر میشود، لباس گلبهیاش را میپوشد.
_مامان چه عجب! دست از یشمی برداشتی؟
_ یشمی رنگ عشقه، ولی میخوام برم برای مشارکت.
دلش پر است از امید، پر از حس وطن دوستی، حتی اگر به سن رأی نرسیدهباشد. حتی اگر فحش هم بخورد. حتی اگر ناملایمات هم ببیند.
راستش اینقدر پسرم کم حرف است که میرفتم از معلم انگلیسی میپرسیدم _مطمئن هستید که او یاد گرفته؟
معلمش خندهاش میگرفت و میگفت
_آره خانم خیالتون راحت کسی تو کلاس فارسی حرف نمیزنه بلده من میدونم. درسش خوبه
حالا همین بچه، همین که حرف را با ابزار مخصوص به خودش از گلویش بیرون میآوریم؛ در این چند روز خودش را مجهز کرده به صحبت کردن. او حتی برای خواستههای شخصیاش از ما خواهش نمیکند، اما به مغازهها میرود و برای مشارکت بالا حرف میزند و خواهش میکند. او و دوستانش را خدا ایمانی داده و اعتقادی برای وطن، که همه سختیها را به جان بخرند و دم نزنند.
_مامان بوس نمیکنی؟
_ مامان لوسم نکن.
_ خوش به حال ایران، عجب بچههایی داره! خوش به حال آقا، خوش به حال همه ما.
دلم میخواهد از زیر قرآن ردش کنم، آب پشتش بریزم. خجالت میکشم. در را که میبندد، بند دلم پاره میشود. یاد سادات خانم، مادر شهید معماریان میافتم، یاد استقامتش. یاد همه مادران شهید که حرفها شنیدند و هیچکدام عزم آنان را سست نکرد. خیلی سخت است، بهخدا خیلی سخت است مادر شدن، مادر شهید شدن. رحمت به شیری که به بچههایشان دادند. رحمت به راهی که گشودند. رحمت به عزتی که برایمان خریدند.
رحمت به همه فرزندان ایران، خدا زیادشان کند جهان برای قشنگ بودن به مرام آنان احتیاج دارد.
🖊یکی مثل من
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
جلوه بخت تو دل می برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
#حافظ
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
پاشو بابا جان
شلوارش تا جایی که میشود، بالا میآورد. دلش نیامده بعد از این همه کار کردن برای خودش، عرقگیر بخرد. پا روی پا میاندازد، پشت به ما میکند و با اکراه کنترل تلویزیون را به ما میدهد. زیر لب غر میزند:
_ این شد زندگی، این فوتبال نون میشه آب میشه براتون؟ ببین اوضاع مملکت رو، فردا میخوای چه جوری سر بلند کنی تو اجتماع؟ گرانی بیداد میکنه. فردا میخوای یه زندگی رو راه ببری بچه.
میروم یه بوس گنده از لپش، میگیرم، _بابا امروز ایران مسابقه داره.
با دست پَسَم میزند. بعد سبیلش را صاف میکند و ادامه غر.
حق هم دارد خرج زندگی بالاست، دوتا دانشجو و یک دختر دم بخت و یک خانه کلنگی و یک ماشین اوراقی و با یک حقوق حداقلی بازنشستگی چطور از پس خرجها برمیآید؟ همیشه آبروداری میکند. توی خورد و خوراک کم نمیگذارد. فکر میکند، حالا دندان خراب را سال بعد هم میشود درست کرد. سفره دار است و آبرودار. اهل خدا و پیغمبر، حواسش بوده مال حرام قاطی نان بچههایش نکند. اصلا یک جورهایی با مرام است.
صدای غر با صدای آقای خیابانی قاطی شده، صدا را زیاد میکنم بابا را میپایم. زیرچشمی همه حواسش به فوتبال است. ایران که گل میزند از ما زودتر مثل فنر از جا میپرد و شادی میکند. بعد از جیغ و هورا خودش را جمع و جور میکند و آن گوشه مینشیند.
توی ایام انتخابات هم بابا همینطور است. تا غروب ناراحتی میکند، غر میزند و بعد سر ساعت، طبق معمول میرود رأیاش را میدهد. کیف دستیاش را زیر بغل میزند و با صدای پر هیبتش میگوید:
_ خانم! حاضر شو بریم رأی بدیم.
بعد رو به من میگوید:
_بابا جان پاشو. این مملکت مال همهمون هست. پاشو درست میشه ایشالا
🖊فاطمه میریطایفهفرد
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
نفـس را من قسم دادم نمان لطفا در ایـن سـینه
بیا بیرون و قلبم را برایش حیّ و حاضر کن
شاعر: مهدی اسدی
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
گرگم به هوا
خانه مادربزرگ که میرفتم، زور پیدا میکردم. از هر سالی دوتا سهتا بودند. هیچوقت تنها نبودی، دخترعمو، دختر عمه. خانه عزیز قدیمی بود. ته یک کوچه قدیمی، کوچه آشتی کنان. دقیقا روبروی دیوانخانه قدیمی شهر، دیوانخانهای که علاوه بر قدمت آبرو هم داشت، آبرو برای برگزاری مراسم روضه در طول سال، با یک پذیرایی عالی، چای با سینی مسی و استکان کمر باریک و دوتا قند کنارش.
دو طرف حیاط اتاقهایی بود و هر کدام هم سکوهایی داشتند. بهترین جای دنیا برای بالا بلندی و گرگم به هوا دقیقا همینجا بود، خانه عزیز.
با کلی بچه قد و نیم قد بازی میکردیم. وقتی گرگه میآمد و یکی را میگرفت میگفت تو #سوختی. آن هم جر میزد و میگفت پای من روی پله بود. من #نسوختم، گاهی هم قبول میکرد که سوخته و از بازی بیرون میرفت.
▫️▫️▫️▫️▫️
من خودم را به حسب وظیفه توی بازی بزرگان انداختم، فقط به یک دلیل، آنهم اینکه بزرگترین مردی که میشناسم، گفت برای مشارکت بیشتر دست به کار شوید. من هم نه به قدر دوستانم ولی به قدر وسع ناچیزم، قلم زدم. از دیشب حالم بد است، نه اینکه مسابقه را باختهباشم، نه! این مسابقه باخت نداشت، کلهُ خیر بود، ولی من خیلی #سوختم، خیلی.
🖊فاطمه میریطایفهفرد
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
...و اگر خدا بشارت دهد، یحیی میشود به دامن زکریا
نوشجانت زکریا، این شیرینی بشارت.
يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا؛
سر ارادت یحیی و آستان حضرت دوست.
حتما باید ربطی باشد به اول محرم و بشارت به یحیی و آن سر بریدهاش.
مگر نه اینکه تاریخ را از ابتدا مینویسند. اینبار نه! بشارت است به یحیی که تو نیز چون حسینِ آمدنی، سربریده میشوی.
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
بهناماو
حک شده نام تو بر دروازه ی احساس من
تا بدانند این سرای کهنه معمارش تویی
یلدا کولیوند
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye