با این کلمات چه متن طنزی میشود نوشت؟
دوست دارید شما هم تمرین کنید. اول بنویسید بعد متن را بخوانید🌷🌷🌷
اگر هم دوست داشتید برای من ارسال کنید.
کنترل
ماژیک
تایر ماشین
شمس العماره
شکلات
شارژر
بهناماو
#طنز
ناصرالدین شاه بود و سوگلی خانم، همان که حرص بقیه را درمیآورد و خودش را در دل نخراشیده شاه جا داده بود. در ایوان شمس العماره شاه بود و سوگلی که پُز میداد که بله من و ناصر جانم یهویی، آنوقت با گوشی خود یک سلفی آنچنانی میگرفت و میفرستاد به گروه حرمسرا. همین کارش کافی بود که کلی سرو صدا به پا کند و دعوا. آنوقت غافل از همه دنیا، شاه صاحب قِران که صاحب حرمسرایش هم نبود درگیر خاله خانباجیها میشد و کلی معاهده پشت هم رقم میخورد.
در نبود امیرکبیرها، چغندرها میوه نوبر میشدند و سوراخ واردات گشاد میشد و از هرچیزی که بخواهی به مملکت محروسه پارس وارد میشد از کنترل تلویزیون گرفته تا تایر چین و ماچین تا ماژیک و شکلات زهرمار...
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
بهناماو
«محکوم به لبخند»
محکومم به لبخند و چه محکومیت قشنگی!
محکوم کردهام خودم را به کمهزینهترین احسان، به زیباترین وجه رابطه ابتدایی، به بهترین روش تبلیغی.
محکوم کردهام خودم را به لبخند به کسانی که دوستم دارند یا ندارند...
این روزها وقتی دینداری سخت میشود وقتی پای حکم دین به میان نمیآید و زندگیها دورتر از حکم خدا راه میرود، حالا منِ بهظاهر دیندار باید راه بروم و محبت بکارم در دل همه آدمهای اطراف، در دل یخزده آدمها از نشنیدن و نرسیدن به زیبایی دین. محبت را میکارم دقیقاً همانجایی که دشمن بذر نفاق کاشته است، دقیقاً همانجا.
#حکم_ابدی
#محبت
#ایران
#تبلیغ_دین
#هایکو
✍ فاطمه میریطایفهفرد
@del_gooye
بهناماو
واقعه گوهرشاد گذشت و نکته قابل توجه و عبرت پذیر این واقعه قطعا حضور مردم است و واکنش آنان به دین و معنویت، زیرا زندگی برخاسته از باید و نباید دینی، هرگز به بیراهه و گمراهی حل ناشدنی نمیرسد.
#خبرگزاری_رسا 👇
https://rasanews.ir/0035yh
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
یک بار به من قرعه ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر...نه!
#فاضل_نظری
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی
منتظر هیچکس نمیمونه...
نذار
چـایي تازه دم زندگیت یـخ بزنه...
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
بهناماو
«عزت دست خداست و به اهلش میدهد»
بهار بود. شغال و روباه با هم دستبهیکی شدند شیر منطقه را زمین بزنند که زمین شکاف میخورد و تاب میخورد و بیشه روباه را برهم میزند و روباه سرگرم گرفتاری خودش میشود؛ باز شیر به کمک میآید و نگاهی به بددلی روباه نمیکند، شغال هم میداند زورش نمیرسد به شیر شرزه، البته روباه هم باشد خبری نیست؛ این بددلیها را کفتار یادشان دادهاست.
کمکم عقبنشینی میکنند و دل پلیدشان هنوز دنبال فتنه میگردد. فتنهای که کفتار از پشت کوهها با خودش برای این منطقه آورده.
زمان میگذرد و شیر، عزیزتر میشود، چون بنای بر ظلم نداشته؛ زور داشته ولی زورگو نبوده.
در تابستان زمان مسابقات بیشه میرسد، همه آمدهاند خودشان را محک بزنند که شغال و روباه قهر میکنند: ما بازی نه!
کفتار هم که از اول توی بازی نبود، اصلاً کسی کفتار را بازی نمیدهد؛ کفتار در خانه غصبیاش هم ذلیل است؛ باز هم شیر میماند و تمام بزرگیها. بزرگی مالخداست و خدا بزرگی را به اهلش میدهد.
این داستان خیلی شبیه حال و روز امروز ترکیه و آذربایجان است.
یک مَثلی داریم ما ایرانیها که روغن ریخته را نذر امامزاده نکنید.
ترکیه و آذربایجان بازی باخته را بازی نکردند و باز هم باختند، آنهم دوقبضه، تا برای اسرائیل دم تکان بدهند، اسرائیلی که در ذلیلترین حالت در طول تاریخ نداشتهاش است.
عزت دست خداست و خدا به اهلش میدهد.
-----------❀❀✿❀❀---------
✍ فاطمه میریطایفهفرد
@del_gooye
بهناماو
«برد پیت و اذان مغرب»
اذان به آجرهای خانه بها میدهد، به غذای سر گاز مزه میدهد، نور خانه را زیاد میکند بیآنکه به منبع نوری وصل باشد. اصلاً اذان خودش منبع نور است، مثل یک جسم منیر، مثل خورشید.
صدای اذان میآید و من دنبال شبکهای که اذان مؤذنزاده را داشته باشد.
کنترل تاب میخورد توی دستم تا میرسم به شبکه ورزش.
یک صفحه سفید و کلی درصد و دو پرچم که مال ایران نبود. کلی گذشت تا صفحه اصلی بیاید. حالا آن گوشه صفحه نوشتهشده: اذان مغرب به افق تهران.
تازه مجری شروع میکند به تذکر اذان. بعد با هیجان به تعریف بازی شروع نشده میپردازد.
بازیکنها خودشان را برای تنیس گرم میکنند.
همان موقع آقای برد پیت روی صفحه ظاهر میشود و چیپس خوردنش توجه مجری را به خود جلب میکند و شروع میکند به واکنش. برد پیت چیپس میخورد و هنوز گوشه تصویر نوشته است اذان مغرب به افق تهران...
برایم سؤال شد این بازی که نمیدانم کجا با کجاست؟ و هنوز شروع نشده و تلویزیون مجبور است حاشیه زمین را نشان میهد چه اهمیتی دارد؟ مدیر محترم شبکه محترم ورزش! یک سؤال را جواب بدهید: اذان کلاً چند دقیقه است؟
-----------❀❀✿❀❀---------
✍ فاطمه میریطایفهفرد
@del_gooye
بهناماو
کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم
که باد از دل صحرا میآورَد بــــــویش
کسی بزرگتر از امتحان ابراهیم
کسی چنان که به مذبح بُرید چاقویش
🖊فاضل نظری
به محرم رسیدیم الحمدلله
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
بهناماو
یعقوبوار وا اسفاها من همیزنم
دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
والله که شهر بیتو مرا حبس میشود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
#مولوی
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
عهد 84.pdf
4.95M
🌸نشریه عهد شماره 84 🌸
عمده یادداشت ها از پرونده گوهرشاد بوده.
یادداشتهایی که از کانون نویسندگان در این شماره چاپ شده:
سید محسن حسینی
محمدرضا آقازاده
احمد جعفری
خانم موسوی
خانم طیار دو یادداشت
خانم میری طایفه فرد
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
بسم الله...
با خودم فکر میکنم اصلا چرا باید
رباب، با آب هم قافیه باشد؟
روضه خوانها زیادی شلوغش میکنند
حرمله آنقدر ها هم که میگویند تیرانداز ماهری نبود،
هدفهای روشنی داشت.
گلوی تو...چشم عباس...سینهی حسین علیهالسلام
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت.
شش ماه، علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبه زمین را بی اعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم میرود برمیگردد
میرود برمیگردد...
می رود
با غلاف شمشیر برایت از خاک گهوارهای بسازد.
تا دیگر صدای سم اسبهای وحشی از خواب بیدارت نکند
رباب می رسد از راه
با نگاه
با یک جمله کوتاه:
آقا خودتان که سالماید انشاء الله ...
«سید حمیدرضا برقعی»
#سردار_شش_ماهه
بهناماو
بر فرض تو را بسوزانند با سینههای مالامال از نورت چه میکنند؟
#هایکو
#مع_القرآن