eitaa logo
دل‌گویه
355 دنبال‌کننده
882 عکس
38 ویدیو
34 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
مجموعه متن بنده در ویراستی با موضوع کاخ خسرو در قصر شیرین. دوست داشتید ملاحظه بفرمایید.
به‌‌نام‌او نور از لای آجر‌های فیروزه‌ای به زیرزمین می‌رسید و عباس از روزن زیرزمین نور را می‌پایید. نور مستقیم از صورت شبیه‌خوان‌ها گذر می‌کرد. عباس آمده بود از توی صندوقچه وسایل تعزیه، چیزی هم برای خودش بیابد. اما او کوچک بود. حتی لباس قاسم‌خوانی هم به تنش زار می‌زد. او در زیر زمین مانده بود تا مثلا قهرکند با پدرش که او را در تعزیه بازی نداده است. نور می‌تابید بر روی صندوقچه و عباس از مسیر انعکاس نور، هماورد طلبیدن حسین(ع) را می‌دید. شمر اما شمشیر می‌گرداند دور تا دور حوض‌ِخانه. حوض حالا به وسیله چند تخته چوب، میدان کارزار کربلا شده بود. شمر شمشیر می‌گرداند رجز می‌خواند. ▫️▫️▫️ امام حسین (هل من مبارز) می‌طلبید و شمشیر را، ذوالفقار گونه می‌چرخاند. شمر باید حالا خوب نقش بازی کند... عباس از زیرزمین شمر را می‌پایید که حالا سنگ‌دل‌ترین مرد محله‌ی سعدی قزوین شده‌بود. حسین را باتمام زور زمین می‌زند...صدای ناله زنان و مردان محل بلند می‌شود. این اما پایان کار شمر نیست. صدای طبل و شیپور گم می‌شود در حجم گریه‌ها. شمر می‌نشیند بر روی حسین...او باید بد باشد، قصی‌القلب باشد، خشن باشد، تا حق مطلب ادا شود. تا مظلومیت اربابش را در حد توانش نشان دهد. تا تولی و تبری را در بازی به نمایش گذارد. شمر می‌نشیند ...اما شانه‌هایش از او فرمان نمی‌برند. او می‌لرزد و لرزان شمشیر را بالا می‌آورد. حالا او با حسین می‌گرید. او با مردم محله می‌گرید. شیپور و طبل کار خود را می‌کنند و شمرِگریان نیز در میانه ،کار خود را... ▫️▫️▫️ عباس گریه‌های شمر را بارها دیده بود. و حتی نذری مردم را، وقتی که نذر شمر شیبه خوان می‌کردند تا حاجت بگیرند. مردم حال دل او را می‌دانستند. عباس شمر محله را خوب می‌شناخت. دیده بود وقتی از کوچه رد می‌شود، مردم لعنت‌گویان از کنارش رد می‌شوند. او دلخوش بود به ثواب همین لعن‌ها... ▫️▫️▫️ عباس بزرگ شد وتوانست شبیه خوان شود و تعزیه بخواند مانند پدرش.در همان محله‌ی پدری. خیابان سعدی. عباس هرجای دنیا بود خودش را به تعزیه ظهر عاشورا می‌رساند. می‌دانست که شبیه‌خوان حتی شمرش، باید برای مردم الگو باشد. برای همین در پادگان نیروی هوایی آمریکا برای رسیدن به خدای حسین(ع) و دوری از شیطانِ نفس، می‌دوید‌ و روضه ارباب می‌خواند‌. عباس از کودکی پای روضه‌ی ارباب قد کشید. به عشق کشورش حج نرفت و خدا قربانی اورا_که جانش بود_ در عید قربان پذیرفت.عباس حتی در آخرین لحظات عمرش داشت شبیه می‌خواند. اما در نقش مسلم... نقش یاری‌دهنده‌ی قیام... ۱۵مرداد سالروز شهادت عباس بابایی -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او پرنده کوچ نکرده ست زیر باران است اگر چه سنگ ببارد و گرچه طوفان است همین پرنده ی سنگی که شکل غربت اوست همین پرنده که بی پر زدن پریشان است دگر نمی پرد از درد این هواپیما که در محاصره ی اوج راه بندان است خوشا به خلوت گنجشک ها که می دانند چه قدر پر زدن از شانه ی تو آسان است فرا نمی پرد از ارتفاع گندم زار پرنده ای که شب و روز در پی نان است خوشا به حال هر آنکس که مثل تو پر زد برای هر که پری داشت شهر زندان است و آسمان وصیت نامه ی تو بود آری شناسنامه ی تو برگ برگ قران است عقاب شهر به این راحتی نمی میرد که آشیانه ی او آسمان ایران است نگاه کن تندیست درست مثل خودت هنوز هم که هنوز است مرد میدان است
به‌نام‌او یه حرف خودمونی بی‌تلاش برای قاعده‌مندی ادبیاتم یک حرف از تجربه زیسته در کنار مزار این شهید بزرگوار. بی اغراق می‌گویم، بسیاری از زیارت کنندگان این شهید با عنایتش مانوس بودند. خیلی از دوستانم فقط به عشق شهید پا به قزوین گذاشتند و بی‌نگاه به این همه آثار تاریخی شهرم، فاتحه‌ای برای شهید خواندند و نذرشان را عمل کردند و یا علی... فکر کنم بهترین چیزی که می‌شود از ایشون خواست زندگی طیبه و مرگ طیبه است، چیزی که خدا به عباس بابایی داد. انشالله روزی‌تون
به‌نام‌او در هوای نوی هیأت نفسی تازه کنیم. هم‌اکنون تالار وحدت -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
به‌نام‌او سختی پایان نامه یک طرف و سختی دیدن چنین برخوردهایی با مجلس اهل‌بیت علیهم السلام یک طرف. وقتی از لای کتاب‌های خاک خورده در گوشه کتابخانه، گوهرهای نابی می‌یابی از مردمی با مالامال از عشق آل الله، چه در حکومت شیعی و چه در غربت حکومت ظلم. این گنجینه‌های دفینه در کتابخانه‌ها اگر استفاده نشود می‌شود خروجی برخی از مجالس که نمی‌دانی کجای دلت بگذاری؟! این آیین و رسوم عزاداری سیدالشهدا از پس مجاهدت‌های علمایی بوده که از خونشان و قلمشان مایه گذاشتند. این تشیع که عالم را با حقانیت ولایت مولایمان آشنا می‌کند و پیشتاز در حکمرانی دل‌هاست، آسان بدست نیامده، این آبرو ارزان بدست نیامده‌است. نکند فعل ما و خطاب ما و خطای ما پاسدار این مجاهدت‌ها نباشد، وهن و بدگمانی ایجاد کند و خلاصه آبرو ببرد. مراقب باشیم و مراقب باشید. همین.
• (9).mp3
5.93M
📢 🎵 آیت الله حق شناس ره می فرمودند: برای ترک گناه، از گناهان زبانی به خصوص غیبت و دروغ، شروع کنید. 🔸️یکی از دلایل اصلی توفیق نداشتن به خواندن نمازشب، همین گناهان زبانی(دروغ و غیبت) است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطرناک‌تر از بمب اتم خاطره‌ی قابل تأمل استاد رحیم‌پور ازغدی از دانشگاه توکیو...! مواظب تفکرات‌مان باشیم، گاهی همین تفکرات از بمب اتم هم بدتر است. -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا