eitaa logo
♡دلانه♡
162 دنبال‌کننده
627 عکس
268 ویدیو
1 فایل
✨بسم الله النور ✨ خوش آمدید به بزم عاشقی💕 #دلنوشته #شعر #مذهبی #عاشقانه انتقاد و پیشنهادتون به دیده منّت💌 @booye_baran کپی با ذکر صلوات💚
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 🌸 نام تو بردم دلم پرنور شد غصه ها از قلب خسته دور شد تا گره افتاد در کارم فقط ذکر تو گفتم تماماً جور شد @delane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناگهان دلم برایت تنگ شد.. ناگهان دلم هوای تو را کرد.. اصلا مگر می‌شود فصل انار و خرمالو یادت نیفتم؟ یاد روزهای قشنگ عاشقی.. خودت برایم از روی شاخه، رسیده‌ترین خرمالو را جدا می‌کردی در دستانم میگذاشتی یا آن انارهای ترک خورده را که نشان کرده بودم.. خوب میدانستی کدام انار چشم مرا گرفته همان سهم من میشد، بعد با حوصله می‌نشستی در کاسه بلوری دانه میکردی ، انگشتانت که سرخ می‌شد میکشیدی روی گونه‌های من .. صدای خنده‌ام در باغ می‌پیچید نمیدانی با چه شوقی دانه‌های یاقوتی انار را قورت میدادم! اما حالا یک باغ خشک و بی‌ثمر مانده با یک رد پا از تو در مسیری که برای همیشه رفتی... بی اختیار یک قطره اشک می‌نشیند گوشه چشمانم .. هیچ‌گاه فکرش را نمیکردم یک روز اینها برایم خاطره شوند.. آه از دوری و دلتنگی.. آه از بغض.. @delane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح که از راه می‌رسد، خورشید که طلوع میکند، و زمین آرام آرام پلک‌هایش را می‌گشاید .. تو در خیالم قدم می‌زنی شعاع نورانی‌‌ آفتاب از سمت چشمهای روشن تو می‌تابد.. هر روز پنجره اتاقم را باز میکنم و اجازه میدهم نور نگاهت وجود یخ زده‌ام را گرم کند.. همین که میدانم این حوالی هستی دلگرم میشوم.. به چشمهای روشنت قسم.. خدا را در آن میبینم، هر روز صبح به سمت نگاه تو قنوت می‌بندم.. هر روز صبح به تو سلام میدهم.. و هر روز تو را از خدا میخواهم... تو از خیالم بیرون نمی‌روی ♥️ @delane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ حرم💔 آقای دلم، مهربانم، رئوفم.. با کدامین نام تو را بخوانم؟ دلم یک خیابان میخواهد رو به شما، آنقدر از دور نگاهت کنم که گنبد طلایت میان هاله اشکم مات شود.. دلم یک صحن میخواهد‌، میان همهمه زائرها باشم.. و آرام روی سنگهای خنکش قدم بردارم.. دلم یک بغل پنجره فولاد میخواهد، زمزمه های زیر لب، دخیلهای گره خورده به شبکه های پنجره... دلم آب سقاخانه‌ات را میخواهد، همانقدر گوارا، همانقدر شیرین.. دلم کنج حرم میخواهد، من باشم و شما؛ و باران چشمهایم... دلم خودت را می‌خواهد، همان امام رضای بچگی‌هایم، همانی که بابا مرا نذر حرمش کرد، درست مثل همان روزی که مادر اشک‌هایش را به گوشه چارقد سپرد و مرا دست تو.. اما من اینجایم دور از حرم.. گوشه ای تلخ از دنیا نشسته ام تا دعوتم کنی و حلاوت ذکرت را مهمان شوم.. دلم حرم میخواهد😭 @delane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا