"بسمالله الرّحمن الرّحيم"
🌟یکشنبهها: آشتی با نهج البلاغه 🌟
موضوع این هفته: #خلافت
🌺خطبه ۳(شقشقیه)
🔷أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلاَنٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى
🔶آگاه باشيد! به خدا سوگند! #ابابكر، جامۀ خلافت را بر تن كرد، در حالى كه #مىدانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون #محورآسياب است به آسياب كه دور آن حركت مىكند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶 شرح:اين خطبه به طوفانهاى سخت و سنگينى اشاره مىكند كه بعد از رسول خدا (ص) براى تغيير #محورخلافت انجام شد و شايستهترين فرد را با تكيه بر دليل و منطق براى جانشينى پيامبر (ص) نشان مىدهد و سپس به مشكلات عظيمى كه به خاطر #تخلّف از اين امر و از نصّ صريح پيامبر (ص) در امر خلافت براى مسلمين پديد آمد اشاره مىفرمايد.
حضرت امیر نخست شكايت خود را از اولین مرحلۀ خلافت بيان مىدارد و مىفرمايد: به خدا سوگند او پيراهن خلافت را بر تن كرد در حالى كه خوب مىدانست موقعيّت من در مسئلۀ خلافت همچون محور سنگ آسياست! (كه بدون آن هرگز گردش نمىكند)
"قميص" (پيراهن) شايد اشاره به اين نكته باشد كه او از مسئلۀ خلافت به عنوان پيراهنى براى پوشش و زينت خود بهره گرفت در حالى كه اين آسياب عظيم، نياز به #محورنيرومندى دارد كه نظام آن را در حركت شديدش حفظ كند و از #انحراف باز دارد و در نوسانات و بحرانها، حافظ آن باشد و به نفع اسلام و مسلمين بچرخد. آرى خلافت پيراهن نيست، سنگ آسياى گردندۀ جامعه است، خلافت نياز به محور دارد، نه اين كه كسى او را بر تن كند و پوشش خود قرار دهد.
#تأمل: چقدر درد و دلهای حضرت امیر را، نه برای دفاع از #حقجانشینی پیامبر، بلکه تنها به عنوان شیعهی او خواندهایم.
🍂🍂🍂
لینک کانال👇
@deldadegan_yar_ghayeb
#یکشنبه
#نهجالبلاغهخوانی