با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه
بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟
با من تنها تر از ستارخان بی سپاه
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید
روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه
هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق
کنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه
آدمیزادست و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم ست و سیب خوردن آدم ست و اشتباه
سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند
"دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه"
| #حامد_عسگری |
@deli_ism ♥
این سر به شانه اش شده محتاج و من هنوز؛
ماندم که کی...؟چگونه...؟چرا...؟عاشقش شدم
| #مریم_عبداللهی_قاصدک |
@deli_ism ♥
لُکنت فقط از کارماندنِ زبان نیست
چشم ها هم گاهی روی یک چهره
گیر میکنند...
| #رسول_ادهمی |
@deli_ism ♥
عشق فقط اونجاش که
میپرسن عاشق چیه این شدی؟
اخه لامصب اگه قرار بود توام بفهمی كه توام عاشقش ميشدی!
@deli_ism ♥
میگن هر چی رو مسخره کنی سرت میاد
نشستم تو رو مسخره میکنم :))
@deli_ism ♥
مست اگر با دست خالی راهی میخانه است
احتمالاً در سرش یک فکر بی باکانه است
عقل دارم! -بیشتر از آنچه لازم داشتم-
هر که از دیوانگی دل می کند دیوانه است!
پیش چشم آشنایان هرچه میخواهی بگو
سختی تحقیر پیش مردم بیگانه است!
راه خود را کج کن و قدری از آنسوتر برو!
هرکجا دیدی سری آرام روی شانه است!
من نمیدانم چه سرّی دارد اینکه در دلم –
هرکه مهمان می شود در حکم صاحبخانه است!
اینکه در آغوش من بودی دلیلی ساده داشت:
گنج معمولاً میان خانه ای ویرانه است!
| #اصغر_عظيمی_مهر |
@deli_ism ♥
پارادوكس يعنى؛
تمامِ روز به
دوست داشتنت
مشغول باشم
و آخرِ شب بفهمم ندارمَت...
| #علی_قاضی_نظام |
@deli_ism ♥
و صبح ها
نام دیگر انتظار است
برای گل ها
برای گنجشک ها
خورشید
برای یکدیگر
برای تماشای تــــــو...
| #حسين_عربی |
@deli_ism ♥
جانم ! به قول ِ حضرت ِ استاد شهریار:
عاشق نبوده ای، که بفهمی چه می کِشم...!
| #حامد_عسکری |
@deli_ism ♥