شاعران انقلاب اسلامی حوادث اخیر را محکوم کردند/ از قلممان برای بیان شکوه ایران بهره میبریم
https://www.mehrnews.com/news/5604349/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF
#تازههاینشر
🔽🔽🔽
نام کتاب:
پیغام گل سرخ
شاعر:
دکتر غلامعلی حداد عادل
به کوشش:
محمد حسین انصاری نژاد
موضوع:
گزیدهی سرودههای آیینی، انقلابی و پایداری
تعداد صفحات:
۸۴
ناشر:
صریر
⬅️معاونت ادبیات و تاریخ دفاع مقدس➡️
اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
استان فارس
امروز ما بهانه و فردا بهانه بود
دنیای ما همیشه سراپا بهانه بود
ما خویش را به بازی دنیا فروختیم
ناگاه آخرت شد و دنیا بهانه بود
این سرشکستگان به معاویه دلخوشند
در چشمشان ولایت مولا بهانه بود
رفتارشان تمام سراسر ریا و رنگ
گفتارشان دریغ، سراپا بهانه بود
اهل هوا هرآنچه که گفتند و بافتند
یا حیله بود طینتشان یا بهانه بود
از مردهاش نمیگذرند این حرامیان
دنیا همه بدانند: مهسا بهانه بود
علیرضا قزوه
سرودههای محمدحسین انصارینژاد درباره اغتشاشات اخیر/ این زمزمهی خونِ چهل سالگیِ توست
https://defapress.ir/fa/news/549493/%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%BA%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D9%90-%DA%86%D9%87%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C%D9%90-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%AA
سید عبدالله حسینی دبیر کنگره شعر اشراق به همراه تعدادی از اعضای ستاد اجرایی از جمله محمد حسین انصاری نژاد ،سید محمد جواد شرافت و همچنین تنی چند از شاعران انقلاب صبح دیروز ( دوشنبه 13 مهر 94 ) با مقام معظم رهبری دیدار کردند .
در این دیدار صمیمانه سه تن از شاعران حوزه : آقایان زکریا اخلاقی ، محمد حسین انصاری نژاد و زهرا بشری موحد شعرهای خود را قرائت کردند . وحیده گرجی نیز در این دیدار حضور داشت .
محمد حسین انصاری نژاد در این دیدار غزلی را که نذر حضرت امام جعفر صادق ( ع ) کرده بود قرائت کرد که مورد توجه و تشویق رهبر ادیب انقلاب قرار گرفت . غزل انصاری نژاد به شرح زیر می باشد :
غزل نذرامام جعفر صادق (ع) :
در مسجد النبی چه مؤدب نشسته اند
از خلسه ی صبوح، لبالب نشسته اند
قوم قلم به دست که در پیش منبرند
محو نگاه شارح مذهب نشسته اند
با ورد صبحگاه امامند همنفس
گاهی شهید جذبه ی یارب نشسته اند
مثل ابو بصیر فراوان که در سکوت
با درس صبح آمده تا شب نشسته اند
با دفتر و دوات ،شیوخ مذاهبند
خود معترف به جهل مرکب نشسته اند
پیران فقه و فلسفه احساس می کنند
ابجد نخوانده باز به مکتب نشسته اند
آن قوم بی ستاره در آن سو منجمند
بی اعتنا به اختر و کوکب نشسته اند
سر گشتگان جبری و دهری به اختیار
مسحور بحث و وسعت مشرب نشسته اند
پهناورست گستره ی خطبه های او
آنجا چه بی شمار مخاطب نشسته اند
یاللعجب از آن همه دشنام گاه گاه
در ماهتاب یکسره با تب نشسته اند
بر منبرست او که شکوهش زبانزدست
شمس الضحی ست صادق آل محمد است
هدایت شده از (دندان درد) شعرهای میثم رنجبر
بیا ؛
که دیده به دیدارت آرزومند است...
شاعر: #عراقی
@meysamranjbar_channel
بیدهای بی مجنون
بیا ؛ که دیده به دیدارت آرزومند است... شاعر: #عراقی @meysamranjbar_channel
نشانی کانال شاعرخوش ذوق وجان آگاه،میثم رنجبر
.
.
عصر، عصرِ عاشوراست، راویِ معاصر کو؟
جوهرِ فرات این جاست، صاحبِ جواهر کو؟
قمریانِ خونین بال، از مدینه برگشتند
چند فرسخ آن سوتر، قریهی مجاور کو؟
گریههای پیری را در غبار میبویم
جادهجاده میپرسم، جایِ پایِ جابر کو؟
رویِ خیزرانها خون، از تلاوتِ سَرهاست
شیخ را از این مقتل، زخمه بر مَنابِر کو؟
وقتِ رجعتی سرخست، سبزهای عالَم را
هجرتیست دیگرگون، شاعرِ مهاجر کو؟
در قمارِ بوسفیان، شعله بر مسلمانیست
غیرِ آتش از گورِ این بنی مقامر کو؟
شبروانِ کوفی را، سنگها بر آیینهست
ناظرانِ شامی را درکِ این مناظر کو؟
کاخِ سبز را دیدی؟ مجلسِ یزید آن جاست
روضهخوان چه میپرسی، شمرِ عصرِ حاضر کو؟
آخرِ سفرنامه، کربلای چندم بود؟
فصلِ لاله عباسی، در غروب آخر کو؟
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
۱۴۰۱/۷/۱۷
نا برادران
ما نا برادران از چاه گرگ خیز
لب تشنه آمدیم یا ایهالعزیز!
با جامه ی کبود، با نامه ی سیاه
این حال و روز ماست چون شام رستخیز
یا چاه می کنیم، یا آه می کشیم
در راه نارفیق، از زخم نا عزیز
حتی هراس مان از حسن یوسف ست
ای کاش بشکند گلدان پشت میز
ما پاره کرده ایم بیش ازتو پیرهن
در خواب دیده ایم ؛خواب ستاره نیز
بر ما یکی یکی لب می گزی که بس
دست تو رو شده است دیگر زبان مریز!
حتی به عکس تو هر شب لگد زدیم
دستی تکان بده از قاب ریز ریز
برگشت تا ورق، با دست روزگار
در باد مثل برگ ماییم و افت و خیز
یا احسن القصص! در آتش هوس
هیزم شکن شدیم، با چشم های هیز
کابوس ما چراست، آن چشم شب شکن؟
فانوس راه کیست، آن چشم شب ستیز؟
دندان شکسته اند از گرگ قصه مان
بگذار بگذریم از جنگ و از گریز
1399/02/13
شیراز
#محمدحسین_انصاری_نژاد