eitaa logo
دِل نوشت|محب علی
496 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
440 ویدیو
88 فایل
بسم رب الحسین❣️
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شوق پرواز
من کمتر از آنم که به پای تو بیوفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت... @shogh_prvz
داشتم کتاب میخوندم گفتم شما هم شریک بشید👇
دِل نوشت|محب علی
۱
کتاب( آخرین فرصت) شهید علی کسایی به روایت همسر شهید خانم رفعت قافلان کوهی. (توجه شهید به حلال و حرام) زمانی که جایی مهمان بودند ، بعد از برگشتن، خمس غذا و هر چیزی که خوردن رو حساب میکردن و پرداخت میکردن .
کتاب قشنگی بود خیییییلی قشنگ....
(توجه به حلال و حرام) چیزی‌که در زندگی نامه شهدا و لقمه‌ای که خوردند ،حتما‌ به چشم میاد
چند روزی از تولدش نگذشته بود، که مادرش شهربانو رحلت کرد. پدرش اباعبدالله‌الحسین دایه‌ ای برای او انتخاب کرد، تا برای او مادری کند، و در تربیت او بکوشد. به همین دلیل تا سنین بزرگسالی از زحمات دایه مهربانش قدردانی میکرد؛ و نام مقدس «مادر» را بر او میگذاشت. میگویند: با مادر ناتنی خود، هم‌غذا نمی‌شد! وقتی دلیل این کار را پرسیدند، فرمود: از آن می‌ترسم که مادرم بخواهد بر سفره لقمه‌ای را بردارد، و من هم بخواهم همان لقمه را بردارم و من بر او سبقت بگیرم! _ و این بی ادبی محسوب شود و عاق او گردم... | زندگانی‌امام‌زین‌العابدین،ص۳۵
امام باقر(علیه السلام) به پدر گفتند:‌ آقا! به حال شما گریه می‌کنم؛ چقدر عبادتتان سنگین است. زین‌العابدین(علیه السلام) با گریه به ایشان فرمودند: آن دفتر روی طاقچه را به من بده. وقتی دفتر را به پدر دادند، حضرت آن را باز کردند، بعد به فرزندشان برگرداندند و فرمودند: پسرم! در این دفتر، عبادات جدم علیﷺ نوشته شده است؛ بنشین و آن را بخوان، ببین من طاقت عبادات علیﷺرا دارم که به من می‌گویی عبادتت چقدر سنگین است! یاسیدالساجدین