eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
👩‍⚖   🌷 ﷽ از روي مبل بلند شدم و به محض يادآوري چيزي گفتم: - فقط يه چيز ديگه. سؤالي نگاهم كرد كه گفتم: - من باردارم؛ اما تموم سعيم رو ميكنم كه وظيفه ام رو به خوبي انجام بدم و اختلالي توي كارم پيش نياد... دستش رو به معناي كافيه بلند كرد و گفت: - چند وقته؟ - حدوداً دو ماه. از روي صندلي بلند شد و كنار پنجره ايستاد. - مراقب خودت باش. اين دوران، دوران حساسيه. گيج شده بودم. توقع داشتم با گفتن اين جمله م عصبي بشه و بگه حق نداري اينجا كار كني. - ممنون از توصيه تون. - حالا ديگه ميتوني بري. چشمي گفتم و از اتاق خارج شدم. حس خوبي داشتم از اينكه راستش رو گفته بودم و به حرف خانم عطايي گوش ندادم؛ اما رفتار اين آقاي دكتر خيلي عجيب بود. چرا اينقدر متناقض رفتار ميكرد؟ شونه اي بالا انداختم و به سمت پذيرش رفتم. چارت بيمارها رو برداشتم و رسماً كارم رو با رضايت شروع كردم. *** تن خسته ام رو روي مبل انداختم و چشمهام رو روي هم گذاشتم. دستم سمت شكمم رفت و آروم لمسش كردم. - ببخش عزيزدلم! مجبورم كه اينجوري اذيتت ميكنم؛ به خاطر خودته، به خاطر آينده ات. ما در آينده خيلي تنها ميشيم و براي اينكه از پس مشكلاتمون بربيايم مجبورم كه كار كنم. طاقت بيار جيگرگوشه ي من. روزاي خوب تو راهه. صداي تلفن خونه از جا بلندم كرد و با حس خستگي سمت تلفن رفتم و جواب دادم: بله؟ - سلام مبينا! - سلام خاله جون. - خوبي قربونت برم؟ - الحمدالله. شما خوبين؟ - خوبم ممنون. گله دارم ازت عروس خانم. - گله هاتون به سرم خاله جون. چيكار كردم كه دل مادرشوهر گلم رو شكوندم؟ - سه هفته است احسان رفته. يه هفته است كه از خونه ي مادرت اومدي. اونوقت نمياي يه سري به من پيرزن بزني؟ - قربون خاله ي گلم بشم! شما تاج سر منيد! شما از دختر چهارده ساله هم جوون تريد، نزنيد اين حرف رو. - حرف رو عوض نكن ببينم. خونه تنها نمون قربونت. دلم ميگيره اينجوري. چشم خاله ي گلم. اصلاً همين الان پا ميشم ميام پيشتون. - خوب كاري ميكني. پاشو بيا شام رو باهم بخوريم. - چشم الان ميام. - قدمت رو چشم. خداحافظ. - خداحافظ. گوشي رو قطع كردم و سمت اتاق خواب رفتم. مانتوي خردلي رنگم رو كه بلنديش تا قوزك پام ميرسيد با روسري آبي كاربنيم پوشيدم. كمي از موهام رو بيرون گذاشتم و رژ زرشكيم رو روي لبهام كشيدم. گوشي موبايل و كليدهاي خونه رو برداشتم و با آسانسور به طبقه بالا رسيدم. دستم روي زنگ نشست كه در باز شد و آيدا رو روبه روي خودم ديدم. چهره اش پريشون و گرفته بود. كتابهاش رو توي دستش گرفته بود و كوله پشتي مشكي رنگش رو تكون ميداد. - سلام مبيناجون. - سلام عزيزم. كجا با اين عجله؟ ميرم كتابخونه درس بخونم. ديگه چيزي تا كنكور نمونده. - باشه گلي. موفق باشي! - ممنون. كفشهاي كتونيش رو به پا كرد و ازم فاصله گرفت. تقه اي به در زدم و گفتم: - خاله جون. اجازه هست؟ صداي خاله از آشپزخونه مياومد. - بيا تو گل دختر. مگه اجازه ميخواي بياي توي خونه خودت؟ سمت آشپزخونه رفتم كه ديدم روي صندلي نشسته و مشغول درستكردن چيزيه. - سلام خاله گلم. - سلام به دختر خوشگلم. چقدر ناز شدي تو امروز. حيف كه احسانم الان نيست تو رو اينجوري ببينه. روي صندلي روبه روش نشستم. - بهش زنگ زديد؟ آهي كشيد و گفت: - آره ديروز زنگ زدم باهاش حرف زدم. گفت شايد كارش طول بكشه تا دو روز ديگه. - يعني ممكنه فردا بياد؟ - خدا ميدونه عزيزم. انشاءاالله كه كارش زودتر جور بشه بياد. يه ماه گذشت از اين سفر كوفتي. سري تكون دادم و به ظرف روبه روي خاله خيره شدم. دست خاله روي دستم نشست و گفت: - باهاش صحبت كردي؟! به من من افتادم. من... من آره، همين ديروز بود فكر كنم يا شايد هم امروز! نميدونم؛ يعني بهش زنگ زدم. باهم حرف زديم. خيلي هم حرف زديم. فقط خودم ميدونستم كه تو دلم چه آشوبي بود. ديروز بهش زنگ زدم؛ اما جواب نداد. يعني سه روزي ميشه كه جوابم رو نداده. دلم هم شور ميزنه؛ ولي الان كه خاله گفت ديروز باهاش صحبت كرده كمي آروم گرفتم. خاله: ميخواي همين الان پاشو بهش زنگ بزن. ترسيدم دوباره جوابم رو نده و دروغم جلوي خاله مشخص بشه. - نه نيازي نيست. لابد اين چند روز آخر خيلي سرشون شلوغه. نميخوام مزاحمش بشم. لبخند زيبايي به صورتم زد و كاسه رو جلوم گذاشت. - فكروخيال الكي نكن. زود برميگرده. بيا اين آرد و تخممرغ رو خوب هم بزن تا امشب يه كيك خوشمزه درست كنيم. - نكنه خبريه؟ - آره امشب تولد آقاسعيده ديگه. واي خاله جون چرا زودتر نگفتيد! من يه كادو براي عمو ميخريدم. - ديگه سن وسال ما از اين حرفا گذشته. همين كه جمع بشيم دور هم براي من و سعيد از هر چيزي بهتره. 🦋🦋🦋🦋🦋 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘