eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ خرد هرکجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست الهی به امید تو💚 🌹🌷💐🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110 🏴🖤🏴
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
👩‍⚖   🌷 ﷽ * احسان شناسنامه ها رو روي ميز گذاشت و با حـ*ـلقه ي اشكي كه توي چشمهاش مشخص بود گفت: - مهيار همسرم و خواهرش ماهك، برادرزاده هاتون هستن؛ اين هم شناسنامه هاشون. آقاي صالحي شناسنامه ها رو برداشت و با چشم صفحه ي اول رو بررسي كرد و با حسي مثل شوكه شدن شناسنامه ي ديگه رو هم چك كرد و گفت: - چطور ممكنه؟ اونا الان ايرانن؟ هستي سر تكون داد و گفت: - برگه ها رو امضا كنين! - بايد ببينمشون، بايد تست دي.ان.اي بگيريم تا مشخص بشه! پاهام سست شد و خشم و عصبانيت به وجودم چنگ انداخت. - آخه تو چطور آدمي هستي؟ تست دي.ان.اي يه ماه طول ميكشه لعنتي! من فقط امروز رو وقت دارم تا نجاتشون بدم. - من نميتونم بي‌گدار به آب بزنم. هستي شناسنامه ها رو از روي ميز برداشت و گفت: - احسان دنبال راه ديگه اي باش. با التماس بهش چشم دوختم. همهدي وجودم التماس شده بود. فقط ميخواستم كه مبينا نجات پيدا كنه؛ از چه راهي و چه جوري هم برام مهم نبود. - تو رو به خدا قسمتون ميدم، تو رو به‌جون عزيزترين كس زندگيتون قسم ميدم! اون برگه رو امضا كنين، خواهش ميكنم، التماستون ميكنم؛ نذارين زندگيم جلوي چشمم نابود بشه! نميدونم كي اشكهام روي گونه هام چكيده بود و كي انقدر ضعيف شده بودم كه تمام تنم پر از التماس و خواهش بود! نگاه آقاي صالحي روي صورتم موند و با بهت نگاهم كرد. از روي صندلي بلند شد و روبه روي پنجره ايستاد و گفت: - بسيار خب! اول شوهر خانم همتيان رو بايد ببينم. بايد خودم شخصاً باهاش صحبت كنم. بعد از اون تصميم ميگيرم كه اون برگه رو امضا كنم يا نه. - اما... دستش رو بالا آورد؛ يعني اينكه ديگه حرفي نباشه. به چهره ي پر از نگراني هستي چشم دوختم. نگران نباش! اجازه نميدم زندگي تو به هم بريزه. خودم باهاش صحبت ميكنم. لبخند تلخ هستي آتيش به جونم انداخت و دودل شدم بين نجات زندگي مبينا و هستي! * همه چيز رو آماده كرده بودم. خونه، وكالتنامه و حالا فقط مونده بود برگه ي شكايت‌نامه اي كه بايد صالحي امضا ميكرد. صداي تيك تاك ساعت روي مغزم رژه ميرفت و برام ناقوس مرگ بود كه هر لحظه من رو به مرگ نزديكتر ميكرد. چهار ساعت ديگه بيشتر وقت نداشتم؛ فقط چهار ساعت! توي كافيشاپ شركت نشسته بوديم. من، آقاي صالحي و آريا كه با التماس به ساعتش چشم دوخته بود. انگار منتظر بود، منتظر چيزي كه سالها فكر ميكرد وجود نداره و حالا منتظر بود تا اتفاق بيفته! خونسردتر از همه ي ما آقاي صالحي بود كه با خونسردي تمام دمنوش نعنايي مخصوص خودش رو به لبهاش نزديك ميكرد. با پا روي زمين ضرب گرفته بودم تا از استرسم كم بشه. چرا اين لحظه‌ها زودتر نميگذشتن؟! چرا من رو راحت نميذارن؟ يا بگذريد يا بذاريد به عقب برگردم. نميخوام توي اين لحظه باشم. انتظار بدترين چيزي بوده كه تابه حال تجربه ش كردم؛ انتظار براي بهترشدن زندگيم، انتظار براي رسيدن به عشقم، انتظار براي آرامشي بي‌انتها و حالا اين لحظات نميگذرن، از بين نميرن و چقدر ادامه پيدا كردن! 🦋🌹🦋🌹🦋🌹 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
کانالهای خودمون در ایتا لطفا عضو همه ی کانالهامون بشین👇👇👇👇👇 عکس نوشته ایتا http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd کمال بندگی eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef دلنوشته و حدیث https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 خنده کده https://eitaa.com/joinchat/568262700Cf568f3be23 مثبت اندیشی https://eitaa.com/joinchat/3363700756C253ae7e263 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 @Yazahra1084
اگر چیزی برای شکرگذاری پیدا نکردید ، حتما نبضتان را چک کنید... @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
🔴 بدترین اثر گناه ✍ شاید بدترین اثر گناه، کم‌شدن امید انسان به رحمت خدا باشه؛ یادمون نره ناامیدی از رحمت خدا گناه کبیره است. چون وقتی انسان نا امید بشه دیگه زمینه برای انجام گناه‌های بیشتر و بزرگ‌تر براش فراهم میشه و به این ترتیب شیطان به هدف خود می‌رسه و انسان دیگه خودش رو غرق شده میدونه. در این حالت فقط باید به این فکر کرد که خدا مثل ما نیست که بخشش و رحمتش محدود باشه صد بار اگر توبه شکستی باز آی! @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
1 (4).mp3
9.94M
_ _ دل میبری منو نمیبری چیکار کنم باز منو میخری:(💔 من که دارم میگم مقصرم میشه بزرگی کنی بگذری😔 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
ای رسول مهربانی جاماندگان سفر عشق را دریاب😔 هدف از قدم نهادن در مسیر کربلا چیزی نیست جز زیارت و معرفی جهانی سرورمان حسین (ع) که مهدی موعود (عج) در هنگامه ظهور خود را با یاد او معرفی میفرماید ... دعای جاماندگان هم اللهم عجل لولیک الفرج بُوَد، واسطه ای شوید بین خلق خدا و خدا متعال و برایمان تعجیل در ظهور را دعا کنید🙏 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
2_5244872186220519258.mp3
9.96M
از همین‌جا، با امامت عهد ببند و «اربعینی» شو! 💞 یه عهدنامه‌ی عاشقانه‌ست... بانوای محمد مهدی سعیدی و همراهی باشعری از قاسم صرافان کاری از منتظران منجی"عج" 🎼دریافت موزیک در سایت منتظر @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨اميرالمومنين عليه السلام خطاب به خاك كربلا فرمود: چه خوش‌بويى اى خاك! در روز قيامت قومى از تو به پا خيزند كه بدون حساب و بى‌درنگ به بهشت روند.✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق (ع) فرمودند: هر كس كه خدا خير خواه او باشد محبت حسين (ع) و زيارتش را در دل او مى‏‌اندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد كينه و خشم حسين (ع) و خشم زيارتش را در دل او مى‏‌اندازد.✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهـــی به نام تو که بی نیازترین تنهایی... با تکیه بر لطف و مهربانی ات روزمان را آغاز می کنیم: سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🦋🌹🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
💚 مرده از فیض تو احیاگر جان می‌گردد عالم پیر از این نشئه جوان می‌گردد سر تسلیم بہ پاے تو فرود آوردم ڪہ بہ انگشت ولاے تو جهان می‌گردد @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
                 👩‍⚖   🌷 ﷽ نگاه ديگه اي به ساعت مچيم انداختم. ديگه تحملم رو از دست دادم و از جا بلند شدم كه چشمهاي آقاي صالحي و آريا روي من خيره موند. كلافه سري تكون دادم و گفتم: - ديگه نميتونم! خيلي دير نكردن؟ آقاي صالحي پوزخندي زد و گفت: - اگه سر كار نباشيم! آريا اعتراض كرد: - پدر! چطور ميتونين اينقدر بي‌اعتماد باشين؟ - يادت رفته بچه جون؟ رفيق سي ساله‌م بهم خــ ـيانـت كرد! كسي كه هميشه فكر ميكردم توي سختترين شرايط ميتونم بهش تكيه كنم. - و كسي كه چهره ي واقعي اون رو بهتون نشون داد خانم همتيان بود. - ولي دليلي نيست كه به اون اعتماد كنم! خيره بهش نگاه كردم و گفتم: - فكر نميكنم زندگي بقيه براتون اهميتي داشته باشه! چون فقط منافع خودتون رو ميبينين. - كاري كه هر پدري انجام ميده! تو ميخواي همسر و بچه‌ات رو نجات بدي و من هم ميخوام به پسرم كمك كنم تا اين شركت رو براي خودش نگه داره. پوزخندي زدم و گفتم: - اما الان بحث سر جون خونواده منه، نه شركتي كه ممكنه از دست بره. - تو متوجه نيستي پسر! - شما هم متوجه نيستيد جناب صالحي! - اون مرد، آدم خطرناكيه. ممكنه بعد از اينكه بياد ايران انتقامش رو از من و پسرم بگيره! هيچ ضمانتي براي جون پسر من هست؟ معلومه كه نيست. صداي هستي صحبتمون رو قطع كرد. با لبخند به سمت هستي برگشتم؛ اما نديدن مهيار زود لبخند رو از روي لبهام برچيد. - هستي! سرش رو پايين انداخت و گفت: - متأسفم اما... با حرص و خشم فكم رو روي هم ساييدم و از كنار هستي گذشتم. به ساعتي كه عقربه‌ش روي دو بود و بهم دهن كجي ميكرد خيره بودم. بايد يه كاري ميكردم. بايد خودم و زندگيم رو نجات ميدادم، بايد كاري رو كه درسته انجام ميدادم. از ساختمون شركت بيرون زدم و گوشيم رو بيرون كشيدم؛ دستم سمت شماره ي مهيار رفت و بي معطلي زنگ زدم. چندتا بوق خورد تا بالاخره جواب داد. - بايد همديگه رو ببينيم - من همه ي حرفام رو به هستي زدم - طرف حساب من هستي نيست. ميخوام مرد و مردونه حرف بزنيم. از حرفاي تكراري خوشم نمياد. - من هم از كسايي كه واسطه ميفرستن خوشم نمياد. اهل بازي رودرروئم. - پس چرا بهم زنگ زدي؟ - چون ميدونم تو هم از اين بازيا خوشت نمياد. كمي مكث كرد و گفت: - آدرس شركت رو ميفرستم برات. - زود خودم رو ميرسونم. گوشي رو قطع كردم و داخل جيب كتم گذاشتم. سوار ماشين بابا كه قرار بود اين چند روز دستم باشه شدم. حالا اگه ماشين خودم بود سه سوته ميرسيدم؛ اما با اين ابوقراضه بعيد ميدونم بشه تند رفت! با بيشترين سرعتي كه از خودم سراغ داشتم رانندگي كردم و نيم ساعت بعد جلوي شركتش بودم. وارد شركت شدم و گفتم كه با آقاي الياسي كار دارم و دفترش رو بهم نشون دادن. با چند تقه به در و بفرماييدش وارد شدم. - سلام. - سلام، خوش اومدي! بيا بشين. روي تك مبل روبه روي ميزش نشستم. - چيزي ميخوري بگم بيارن؟ - نه وقتش رو دارم، نه واسه ي خوردن چيزي اومدم. - باشه. خونسردي بيش از اندازه اش روي مخم بود؛ اما تمام توانم رو به كار بـرده بودم كه از كوره در نرم و حداقل يه امروز رو آروم باشم تا همه چيز تموم بشه. - مهيار من كاملاً درك ميكنم كه... - فكر ميكردم حرفاي تكراري قرار نيست بشنوم. ميدوني كه الان تو چه وضعيتيم. - فكر كردي وضعيت من بهتره؟ - زن و بچه ي تو رو گروگان نگرفتن. - اما اعتمادم رو ازم گرفتن! خيلي بده بدوني همسرت، عشقت، كسي كه حاضري واسه‌ش جون بدي به همين راحتي بزرگترين راز زندگيت رو فاش كنه! اون هم پيش كي؟ كسي كه ازش متنفرم! كسي كه باعث مرگ مادرم و ناقص شدن خواهرم شد. كسي كه فقط واسه‌م يه دشمنه. - هستي تو اين موضوع هيچ تقصيري نداره. - آره اون تقصيري نداره. اين منم كه مقصرم! كه بعد از اينهمه مدت زن خودم رو نشناخته بودم. فكر ميكردم اون هم من رو دوست داره؛ اون هم واسه‌م جون ميده! اما خيلي راحت من رو فروخت. راحتتر از چيزي كه فكرش رو بكني. - مهيار اون مجبور بود؛ پاي جون و ابروي مبينا در ميونه. - پس من چي؟ يه لحظه هم به من فكر نكرد؟ - مبينا چي؟ اگه ناموس خودت رو هم اونجوري گروگان گرفته بودن و تهديدش ميكردن تو دست روي دست ميذاشتي؟ - نه؛ ولي از اعتماد همسرم هم مايه نميذاشتم. - مهيار... - ببين احسان! من ديگه نه با تو و نه با هستي هيچ كاري ندارم! اون به راحتي خودش رو بهم نشون داد. حالا هم پاشو برو؛ من كاري نميتونم برات انجام بدم. از روي مبل بلند شدم و كنارش ايستادم. - تو رو به خدا قسم ميدم! مهيار فقط بيا پيش صالحي و بهش بگو كه واقعاً برادرزاده شي! تا عمر دارم لطفت رو فراموش نميكنم! تو رو به جون هر كس كه دوست داري نذار زندگيم رو ازم بگيرن! 🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق که مرز نمی‌شناسد. عشق همین جنون است. عشق همان دختر بچه‌ایست که به دست مردم دستمال کاغذی می‌دهد. عشق همان پیرزنی است که تنها داری‌اش را قربانی روضه حسین می‌کند. اصلا عشق حساب و کتاب می‌شناسد؟ این پیرمرد ایرانی را ببینید چگونه در مشایه به شیوه خودش ارادت می‌کند. مگر نه این است که عشق تو را به جایی می‌کشاند که هر کسی که بویی از محبوب داشت اینگونه پای او را ببوسی. اصلا کجای این عالم می‌توانی چنین ارادتی پیدا کنی؟ کجای عالم همه عاشقان به حال هم قبطه میخورن و اشک میریزند؟ بالغ بر هزار و چهارصد سال است که یزیدیان زمان سعی می‌کند با سوت و کف و هلهله صدای این عشق را کسی نشوند اما مگر می‌شود مقابل موج الحسین ایستاد؟ به کوری چشم همه مواجب بگیران ملکه لعنت الله و آل سعود که سعی در کم کردن این نور دارند و در تلاش برای خاموش کردن آفتاب هستند پرچم ارباب ما از همه بالاتر است... @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
💕سکوت در اثر بستن دهان نیست، در اثر باز کردن فکر است، هرچه فکر بازتر، سکوت بیشتر، هرچه فکر بسته تر، دهان بازتر... 👇 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴           @hedye110 🏴🖤🏴
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. ▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سی و یکم: خطبه زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در مجلس یزید (1) @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
زیارت اربعین           @hedye110 🏴🖤🏴
بسوز ای دل که امروز اربعین است عزای پور ختم المرسلین است قیام کربلایش تا قیامت سراسر درس، بهر مسلمین است @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>