eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - زن نگو بگو قهرمان عاشورا - سیدرضا نریمانی.mp3
5.01M
🌸 میلاد_حضرت_زینب(س) 💐زن نگو، بگو قهرمان عاشورا 💐زن نگو، بگو بهترین زن دنیا همه زینبی ها بودیید عضو کانال مون شید قراره کلی شور و جشن بگیریم همه زینبی ها بیاید بودید از جشن عقب نمانید 🎤 ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
Haaj_Mahmoud_Karimi_-_upahang.mp3
9.41M
🌸🌸🌸🌸 🌹💐🌹 در اومده ماه شبای فاطمه داده خدا یه فاطمه به فاطمه ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
نود مرد جنگجو! اشك در چشم همسرانشان حلقه زده است. كاش ما هم مى توانستيم بياييم و زينب(س) را يارى كنيم. در دل شب، ناگهان سوارى ديده مى شود كه به سوى بيابان مى تازد. خداى من او كيست؟ واى، او جاسوس عمرسعد است كه از كربلا تا اين جا همراه حبيب آمده و اكنون مى رود تا خبر آمدن طايفه بنى اَسَد را به عمرسعد بدهد و با تأسف او به موقع خود را به عمرسعد مى رساند. عمرسعد به يكى از فرماندهان خود به نام اَزْرَق دستور مى دهد تا همراه چهارصد نفر به سوى قبيله بنى اسد حركت كند. حَبيب بى خبر از وجود يك جاسوس، خيلى خوشحال است كه نود سرباز به نيروهاى امام اضافه مى شود. وقتى بچّه هاى امام حسين(ع) اين نيروها را ببينند خيلى شاد مى شوند. او به شادى دل زينب(س) نيز مى انديشد. ديگر راهى تا كربلا نمانده است. ناگهان در اين تاريكى شب، راه بر آنها بسته مى شود. لشكر كوفه به جنگ بنى اسد مى آيد. صداى برخورد شمشيرها به گوش مى رسد. مقاومت ديگر فايده اى ندارد. نيروهاى كمكى هم در راه است. بنى اسد مى دانند كه اگر مقاومت كنند، همه آنها بدون آنكه بتوانند براى امام حسين(ع) كارى انجام دهند، در همين جا كشته خواهند شد. بنابراين، تصميم مى گيرند كه برگردند. آنها با چشمان گريان با حبيب خداحافظى مى كنند و به سوى منزل خود برمى گردند. آنها بايد همين امشب دست زن و بچه خود را بگيرند و به سوى بيابان بروند. چرا كه عمرسعد گروهى را به دنبال آنها خواهد فرستاد تا به جرم يارى امام حسين()مجازات شوند. حبيب به سوى خيمه امام مى رود. او تنها رفته است و اكنون تنها برمى گردد. غم و غصّه را در چهره حبيب مى توان ديد، ولى امام با روى باز از او استقبال مى كند و در جواب او خداوند را حمد و ستايش مى نمايد. امام به حبيب مى گويد كه بايد خدا را شكر كنى كه قبيله ات به وظيفه خود عمل كرده اند. آنها دعوت ما را اجابت كردند و هر آنچه از دستشان برمى آمد، انجام دادند و اين جاى شكر دارد. اكنون كه به وظيفه ات عمل كردى راضى باش و شكرگزار. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43e
🦋 🍃تسبیحات‌‌حضرت‌‌زھرا(س) روبدون‌ِ تسبیح‌‌بگید..! 🖐🏻با‌بند‌بندھای‌ِ‌انگشت‌‌که‌بگی‌ روز‌قیامت‌‌همینا‌به‌‌حرف‌‌میان‌ شهادت‌میدنکه‌‌باهاشون‌ذکرگفتی☘ ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
[ ] هیچ‌کس، جز به فرمان خدا، نمی‌میرد💯 سرنوشتی است تعیین شده✔️ هر کس پاداش دنیا را بخواهد 🌎 (و در زندگی خود، در این راه گام بردارد) چیزی از آن به او خواهیم داد✨ و هر کس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او می‌دهیم😍 و بزودی سپاسگزاران را پاداش خواهیم داد😇 {آل عمران ۱۴۵} ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خدایی که باقیست و همه چیز، غیر او فانیست شروع کارها با نام مشکل گشایت: یاٰ مَنْ هُوَ یَبقیٰ وَ یَفنیٰ کُلُّ الهی به امید لطف و کرمت💚 🦋🌹💖🇮🇷🇮🇷🇮🇷
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ.. سلام بر شما.. که با آمدنت، مومنین سر از گریبان اندوه بر می‌آورند و عزتمند خواهند شد... ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
🕰 یاد حرف راستین افتادم و پرسیدم: –با بیتا خانم راه پیدا کردید؟ صاف نشست. –نه، با پدر راستین فکر کردیم این کار بهترین راهه. ببین مگه تو نمیخوای راستین برگرده و بلایی سرش نیاد؟ سرم را به علامت مثبت تکان دادم. او دوباره کمی سرش را جلو آورد. –ببین پیش راستین فقط پری‌ناز نیست که، پلیس گفته اونا یه باند هستن. آدمهای خطرناکی هستن. حنیف میگفت احتمالا پری‌ناز با اون دوستش، راستین رو به عنوان هم‌دست خودشون معرفی کردن که تونستن با خودش پیش اونا ببرنش، شاید گفتن تو همین شلوغیا تیر خورده که اونا هم بهش رسیدگی کردن و خدا رو شکر میگی حالش بهتره. برای این که بتونیم اعتماد پری‌ناز رو جلب کنیم مجبوریم یه کارهایی کنیم که باب میلمون نیست. ما باید یه نقشه‌ایی بکشیم که پری‌ناز بهمون اعتماد کنه و یه وقت بلایی سر بچم نیاره، اینطور که معلومه اون خیلی کینه‌اییه، می‌ترسم... حرفش را بریدم. –خب یعنی چیکار کنیم؟ آب دهنش را قورت داد. –قول میدی همکاری کنی؟ –قول که...اول باید بدونم موضوع چیه. بعدشم به خانوادم بگم و... دستش را در هوا تکان داد. –ای بابا، اگه بخوای به خانوادت بگی که کاری از پیش نمیره، اونم خانواده تو، خب معلومه اجازه نمیدن. سردرگم نگاهش کردم. –یعنی منظورتون اینه خودم یواشکی... –مگه حالا میخوای چیکار کنی؟ همش الکیه، فقط چند تا عکس می‌گیریم و می‌فرستیم واسه اون دختره‌ی ذلیل شده و دیگه همه چی تموم میشه. پوزخندی زدم و در دلم به بچه‌گانه بودن نقشه‌اش خندیدم و گفتم: –احتمالا نمی‌دونید پسر بیتا خانمم با اونا همدسته، که نشستین نقشه طراحی کردین. لبش را گاز گرفت و با چشم‌های از حدقه درآمده نگاهم کرد. –چی؟ کی گفته؟ مگه میشه؟ –چه فرقی داره کی گفته؟ شما در موردش چی فکر کردید؟ لابد نقشتون رو هم باهاش درمیون گذاشتید؟ –نه، تا وقتی تو موافقت نکنی به کسی نمیگیم. فوری گوشی‌اش را از کیفش درآورد و نجوا کرد: –تو چرا از اول نگفتی؟ بزار به بیتا یه زنگ بزنم. نه اول به حنیف بگم. شاید این پسره بدونه اونا بچم رو کجا بردن. دستش را گرفتم. –نه، به هیچ کس نگید. من به خاطر راستین می‌ترسم. اینجوری اوضاع بدتر میشه. به نظرم اگر شما وانمود کنید که چیزی نمی‌دونید بهتر باشه. بعدشم من مطمئنم که پسر بیتا خانم خبری از اونا نداره، فقط گاهی پری‌ناز بهش زنگ میزنه، مثل من که گاهی باهام تماس میگیره. متفکر به میز خیره شد و گفت: –بیچاره بیتا خانم اگه بفهمه بچش چیکارس دیوونه میشه. اخه همه‌ی زندگیش همین پسرشه. نفسم را محکم بیرون دادم. –من دیروز آگاهی بودم. موضوع رو بهشون گفتم. اونا خودشون خبر داشتن. پسر بیتا خانم تحت نظره پلیسه. فکر کنم آقا حنیف هم خبر دارن، احتمالا به خواست پلیس حرفی به شما نگفتن. باور کنید دیر یا زود اونا دستگیر میشن و پسرتون آزاد میشه، اصلا نگران نباشید. –این دیر یا زودی که گفتی درسته، ولی مگه تو می‌تونی تضمین کنی بلایی سرش نمیاد. نمی‌بینی اخبار رو، مگه وقتی پاش تیر خورد تو فکرش رو می‌کردی؟ همینجوری میشه دیگه، یهو یکی یه کینه‌ایی داره، یه تیری در میکنه و یه خانواده رو بدبخت میکنه. تو خیلی راحت می‌تونی بگی نگران نباشم چون مادر نیستی، نمی‌فهمی من چه حالی دارم. خودت فرار کردی امدی نشستی سر زندگیت اونوقت پسر بدبخت من اونجا باید تنش بلرزه، برای نجاتشم که کاری نمی‌کنی. فقط نشستی به امید این که آیا پلیس یه روزی بتونه اونارو دستگیر کنه یا نه، با حرص نفسش را بیرون داد و مکث کرد. چند ثانیه سکوت کرد و بعد با بغض ادامه داد: –واقعا اگر بلایی سر بچم بیاد تو چیکار می‌کنی؟ می‌تونی با وجدان راحت زندگی کنی؟ درمانده گفتم: –آخه من چه کاری از دستم برمیاد؟ –چرا برنمیاد، تو نمیخوای خودت رو اذیت کنی، نمیخوای آب تو دلت تکون بخوره، اصلا فکر کن راستین رو نمی‌شناسی، یعنی جون یه انسان اونقدر برات اهمیت نداره که به خاطرش یه دو ماه بد بگذرونی؟ حالا من که نگفتم برو با پسر بیتا خانم زندگی کن. ... 🌷☘💐❤️🌷☘💐❤️ 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ـ چرا خدا این بلا رو سرم آورد؟ ـ چرا خدا با من لج کرده؟ ـ چرا اینهمه دعا می‌کنم منو نمی‌بینه؟ 💥 چرا فقــط مَــــن ؟ ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
🌸 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: کسی که یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند خداوند او را با ابراهیم خلیل الله ، محشور خواهد کرد و او همانندِ برق خیره کننده و درخشان از صراط عبور میکند. 📚وسائل الشیعه ج ۱۶، ص ۳۴۴ ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
همانا خداى سبحان روزى فقيران را در اموال توانگران واجب فرموده؛ و هيچ فقيرى گرسنه نمى ماند، مگر آن كه توانگرى از وى بهره برده است. و خداى تعالى توانگران را از اين، بازخواست خواهد ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️اگه واقعاً خدا منو دوست داره ؛ پس این‌ همه مشکل و گرفتاری ، چیه توی زندگی من؟! 🌟 ویژهٔ میلاد حضرت‌زینب سلام الله علیها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
✨﷽✨ ✍🏻فواید گوش كردن اذان ✨① شنیدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار مى دهد. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: همانا اهل آسمان از اهل زمین چیزى نمى شنوند مگر اذان ✨② شنیدنِ اذان اخلاق را نیكو مى كند، امام على(علیه السلام) مى فرماید: كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید ✨③ شنیدن اذان انسان را سعادت مند مى كند. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: كسى كه صداى اذان را بشنود و به آن روى آورد، نزد خداوند از سعادت مندان است ✨④ شنیدن اذان سبب دورى شیطان مى شود. رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: شیطان وقتى نداى اذان را مى شنود فرار مى كند. 📚منبع: میزان الحكمه، ج1، ص82. . همان، ج1، ص84. مجلسى، بحارالانوار، ج77، ص19 ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
🎙 آیت الله سیدعلی قاضی(رحمت الله علیه): ◻️ اگر در مسیر ، بی‌حال شدید، . 🔸 باید دست و پا بزنید تا حال پیدا کنید. با تلاوت ، با ، با این مکان و آن مکان؛ بالأخره باید از این بی‌حالی خارج شوید؛ و الا یواش یواش شیطان شما را می برد. ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
روز سه شنبه، هفتم محرّم است و آفتاب داغ كربلا بيداد مى كند. اسب سوارى از راه كوفه مى آيد و نزد عمرسعد مى رود. او با خود نامه اى دارد. عمرسعد نامه را مى گيرد و آن را مى خواند: "اى عمرسعد! بين حسين و آب فرات جدايى بينداز و اجازه نده تا او از آب فرات قطره اى بنوشد. من مى خواهم حسين با لب تشنه جان بدهد".215 عمرسعد بى درنگ يكى از فرماندهان خود به نام عَمْرو بن حَجّاج را مأمور مى كند كه به همراه هفتصد نفر كنار فرات مستقر شوند تا از دسترسى امام حسين(ع) و يارانش به آب ممانعت كنند. از امروز بايد خود را براى شنيدن صداى گريه كودكانى كه از تشنگى بى تابى مى كنند، آماده كنى. صحراى كربلا سراسر گرما و سوز و عطش است. آرى! اين عطش است كه در صحرا طلوع مى كند و جان كودكان را مى سوزاند. من و تو چه كارى مى توانيم براى تشنگى بچّه هاى امام حسين(ع) انجام بدهيم؟ من ديگر نمى توانم طاقت بياورم. رو به سوى لشكر كوفه مى كنم. مى روم تا با عمرسعد سخن بگويم، شايد دل او به رحم بيايد. اى عمرسعد! تو با امام حسين(ع) جنگ دارى، پس اين كودكان چه گناهى كرده اند؟ او مى خندد و مى گويد: "مگر همين حسين و پدرش نبودند كه آب را بر روى عثمان، خليفه سوم بستند تا به شهادت رسيد؟ مگر زن و بچه عثمان تشنه نبودند؟ ما امروز مى خواهيم انتقام عثمان را بگيريم". از شنيدن اين سخن متحير شدم، زيرا تا به حال چنين مطلبى را نشنيده ام كه حضرت على(ع) و فرزندان او، آب را بر عثمان بسته باشند، امّا با كمال تعجّب مى بينم كه تمام سپاه كوفه اين سخن را مى گويند كه اين تشنگى در عوض همان تشنگى است كه به عثمان روا داشته اند. عمرسعد نامه ابن زياد را به من مى دهد تا بخوانم. در اين نامه چنين آمده است: "امروز، روزى است كه من مى خواهم انتقام لب هاى تشنه عثمان را بگيرم. آب را بر كسانى ببنديد كه عثمان را با لب تشنه شهيد كردند". مات و مبهوت به سوى فرات مى روم. آب موج مى زند. مأموران، ساحل فرات را محاصره كرده اند. عبدالله اَزْدى را مى بينم. او فرياد برمى آورد: "اى حسين! اين آب را ببين كه چه رنگ صاف و درخشنده اى دارد، به خدا قسم نمى گذاريم قطره اى از آن را بنوشى تا اينكه از تشنگى جان بدهى". حالا مى فهمم كه عمرسعد روى اين موضوع تشنگى تبليغات زيادى انجام داده است. خيلى علاقه مند مى شوم تا از قصه كشته شدن عثمان و تشنگى او با خبر شوم. آيا كسى هست كه در اين زمينه مرا راهنمايى كند؟ به راستى، چه ارتباطى بين تشنگى عثمان و تشنگى امام حسين(ع) وجود دارد؟ <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر گاه خواستی مرتکب گناه شوی ، حتی گناهی کوچک ؛ به کوچکی گناه نگاه نکن به عظمت و بزرگی خدایی نگاه کن .... که قصد داری فرمانش را زیر پا بگذاری .... پس قبل از اینکه مرتکب گناه شوی .... از آن دست بکش . استوری ها👇 ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
‍ 🎀همــ👩‍❤️‍👨ـسرانه🎀 حاضر جوابی عامل ایجاد تنش در روابط زوجین یکی از علل مشاجره و دعوا بین همسران، تلاش برای تغییر دادن رفتارهای یکدیگر است، همچنین حاضرجوابی و سپر دفاعی در دست گرفتن باعث ادامه و تنش زایی جرو بحث در زندگی می شود. بسیاری از زوج‌‌های جوان در ابتدای زندگی مشترک با همسرشان همانند دوستانشان رفتار می‌کنند؛ یعنی به همان شکل، لجباز و یا حاضر جواب هستند. آنها فکر می‌کنند در روابط زناشویی و در مقابل همسرشان هم می‌توانند همین رفتار را داشته باشند غافل از این که زندگی مشترک عرصه رقابت زن و شوهر نیست و اگر بخواهند مدام به پاسخ دهی بپردازند و در برابر هم قد علم کنند، کانون گرم خانوادگی‌شان پاشیده خواهد شد. در رابطه با دوستان حاضر جواب وپاسخ‌هایی بعضاً تند و تیز به حساب شوخی گذاشته و به زودی فراموش می‌شوند.اما در زندگی خانوادگی این نوع برخورد مقابل به مثل را به دنبال می‌آورد وتلافی کردن‌‌های مدام، آتش اختلاف را دامن می زند و خانه را به میدان جنگ تبدیل می‌کند. بنابراین در برخورد با همسر‌تان از لجبازی و مقابل به مثل دوری کنید و اگر مسئله‌ای وجود داشت با آرامش و سیاست آن را خنثی کنید و به یاد داشته باشید شما قرار است سا‌‌ل‌های سال در کنار هم زندگی کنید و مسلماً اگر در این زندگی رابطه‌ای دوستانه و صمیمانه‌ای حکم فرما باشد، لحظات لذت بخشی را کنار هم خواهید گذراند. در صورتی که با همسر‌تان اختلاف نظر دارید، سعی کنید بدون جار و جنجال و با منطق نظراتتان را مطرح کنید.اگرهمسر شما یک بار به حرف شما عمل نکرده‌است آن را بهانه‌ای برای جبهه‌گیری قرار ندهید. به جای این کار سعی کنید گذشته را فراموش کنید و برای موضوع جدید تصمیم عاقلانه‌ای بگیرید. اگر همسر‌تان یک روز با ناراحتی و بی‌حوصلگی با شما رفتار کرد شما به جای اخم و ناراحتی سعی کنید علت رفتار او را جویا شوید و در برطرف کردن ناراحتی او بکوشید. نه این که با رفتار‌تان به ناراحتی او اضافه کنید. ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
🎀رابطه_با_نامحرم🎀 بانـــــــــۅ....😊 همانـــطورڪـــہ دردنیــــاے واقــــعے.... حیـــایــٺ،حجـــابـٺ ، وقـــارٺ....😍😊 تــۅرا ازبـــرخورد صمیـمـانہ باهـرنامحــرمے بازمیــدارد👌😊 همانــطور ڪــہ وقتـے، نگاهــے آزارٺ مے دهـــد😊👌 رویــٺ را محــڪــم ترمیـــگیرے اینـــجاهم.... درفضــــاے مجازے ....😐😬 دربـــرخورد با نامــــحرم.....😊😍 رویــــٺ را محـــــــــکم بگیــــــر...😊😍 خواهـــــر و بـــرادرے بـــــــے معنــــــــاست ....😬😔 باشیم خدامون ↷↷↷ @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>