eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🌹🌷 یه سفره ی ساده نه آب پرتقال و نه نوشیدنی های بالا شهری که چایی خودمون ؛ رنگارنگی سفره مهم نیست ، مهم چندنفری هستن که دورش نشستن ، پر از عشق ، پر از محبت … چایی تلخ رو که با عشق دم کنی ، شیرین ترین نوشیدنی دنیا میشه حتی بدون قند ! 🦋🌹🌷 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
🦋🌹🌷 با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام باز به دنبال پریشانی‌ام طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی‌ام آمده‌ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام دلخوش گرمای کسی نیستم آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام آمده‌ام با عطش سال‌ها تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام ماهی برگشته ز دریا شدم تا تو بگیری و بمیرانی‌ام خوب‌ترین حادثه می‌دانمت خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟ حرف بزن ابر مرا باز کن دیر زمانی است که بارانی‌ام حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟ ها نکشانی به پشیمانی‌ام! 🦋🌹🌷 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
طورۍ‌زندگۍ‌ڪن‌کہ☝️🏽 .. وقٺے‌صبح‌پاهاٺ‌زمین‌رو‌لمس‌ میڪنہ .. شیطوں‌بگہ‌: اوھ‌لعنتۍ! با‌ز‌این‌بیدار‌شد. 🌿 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 مسأله مهمّى كه ابن زياد با آن روبروست، اين است كه چگونه وارد شهر كوفه شود. او نمى تواند شهر بصره را از نيروهاى دولتى خالى كند; زيرا در اين صورت مردم بصره شورش نموده و برادر او را خواهند كشت و انتقام خون نماينده امام حسين(ع) را خواهند گرفت. از طرفى نمى تواند صبر كند تا نيروى كمكى از شام برسد. او بايد خود را قبل از امام حسين(ع) به كوفه برساند. ابن زياد سخت در انديشه است كه چگونه وارد شهر كوفه شود؟! سرانجام تصميم خود را مى گيرد و فقط با دوازده نفر به سوى كوفه حركت مى كند. آرى، با دوازده نفر! او چگونه مى خواهد با دوازده نفر در مقابل هجده هزار سرباز جان بر كف مسلم مقابله كند؟! امّا تو نمى دانى كه او چه مرد حيله گرى است! ابن زياد با شتاب هر چه تمام تر به سوى كوفه به پيش مى تازد تا اين كه به نزديك شهر كوفه مى رسد. او صبر مى كند تا شب فرا رسيده و هوا تاريك شود. آنگاه لباسى بر تن مى كند تا شبيه امام حسين(ع) شود. عمامه اى سياه رنگ و ... او چهره خود را با پارچه اى مى پوشاند و فقط چشمان او ديده مى شود. او ظاهر خود را به شكلى درآورده كه همه با نگاه اوّل خيال كنند، او امام حسين(ع) است! وقتى او به دروازه شهر كوفه مى رسد يكى از اطرافيان او فرياد مى زند: "امام حسين آمده است". مردم كوفه ذوق زده شده و به سرعت دور او حلقه مى زنند. نگاه كن مردم چگونه دست او را مى بوسند! همه آنان عشق و محبّت خويش را نثار او مى كنند. يكى مى گويد: "اى فرزند رسول خدا، به شهر ما خوش آمدى". ديگرى مى گويد: "در شهر ما چهل هزار سرباز جنگى، گوش به فرمان تو هستند". نگاه كن! ابن زياد هيچ سخنى نمى گويد; زيرا مى ترسد مردم متوجّه حيله او شوند. او فقط به اين فكر مى كند كه هر چه سريعتر خود را به قصر حكومتى كوفه (دار الإمارة) برساند. قصر حكومتى كوفه مكانى است كه امير كوفه در آنجا منزل مى كند. به هر حال، لحظه به لحظه بر انبوه جمعيّت افزوده مى شود. آخر كسى نبود سؤال كند، اگر واقعاً امام حسين(ع) آمده، چرا مسلم به استقبال مولايش نيامده است؟ به هر حال، ابن زياد خود را به نزديكى قصر حكومتى مى رساند.🌹🌹🌹🌹🌹 <========●●●●●========> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <==≈=====●●●●●========>
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ خرد هرکجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست الهی به امید تو💚 🌷🌹🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
✋🏻💚 🍃اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ،وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ...  ✨خدایا بنمایان به من آن جمال رعنا قامت و آن پیشانی ستوده (مهدیِ فاطمه) را و سرمه وصالِ دیدارش را به یك نگاه به دیده ام بكش. وشتاب كن درظهورش وآسان گردان خروجش را و، وسیع گردان راهش را ومرا به راه او درآور . 📚فرازی از دعای عهد 🌼به نیت ظهور مولا جانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌼 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
                 👩‍⚖   🌷 ﷽ مبينا روي صندلي داخل پذيرش نشستم و كشقوسي به بدنم دادم. عارفه جعبه ي شيريني رو به سمتم گرفت. - بزن شارژ بشي. به جعبه ي داخل دستش نگاه انداختم و لبخند شيطوني زدم. - چه خبره؟ نكنه قراره تو هم بري قاطي مرغا؟ آهي كشيد و گفت: - اي خواهر دست رو دلم نذار كه خونه! شوهر رو كجاي دلم بذارم تو اين هيريويري؟ اين رو همراه يكي از مريضا آورده؛ هموني كه ديشب آورده بودن، تصادف كرده بود. امروز به هوش اومد. - خب خداروشكر! پس اين شيريني خوردن داره. تيكه اي شيريني برداشتم. نزديك دهنم كه بردم بوي شيريني به قدري برام زجرآور شده بود كه فقط شيريني رو انداختم و به سمت سرويس بهداشتي رفتم. مدام عق ميزدم و سرم گيج ميرفت. تمام محتويات معده ام بالا اومد. رنگم شبيه گچ ديوار شده بود و به نفس نفس افتاده بودم. حتي فضاي سرويس بهداشتي هم حالم رو بد ميكرد. فقط به هواي تازه نياز داشتم. به زور خودم رو به بيرون كشوندم. حالا بوي الـ*كـل و فضاي بيمارستان هم اين حال بدم رو تشديد ميكرد. مقنعه ام رو جلوي دهنم گرفتم و به بيرون از بيمارستان رفتم. هواي تازه جون ديگه اي بهم بخشيد؛ اما هنوز ضعف داشتم و درد شكمم اذيت ميكرد. چند نفس عميق كشيدم و دستم رو روي شكمم گذاشتم. - فندق مامان چرا اذيت ميكني؟! ديگه جون نداشتم كه از سر جام بلند شدم. با اين حالم بعيد ميدونم بتونم امروز رو كار كنم. به زور روي پا ايستادم كه ويبره ي گوشيم رو احساس كردم. گوشي رو از جيب روپوشم بيرون آوردم و با ديدن اسم احسان لبخندي روي لبم نشست. چقدر توي اين وضعيت بهش نياز داشتم. - جانم؟ - اي به قربون جانم گفتنات! كجايي عزيزم؟ بيمارستانم. - خوبي؟ - نه واقعاً. صداش رنگ نگراني گرفت و تن صداش بالا رفت. - چي شده؟ كسي بهت حمله كرده؟ چيزي شده؟ مگه نگفتم جايي نرو؟ نكنه توي بيمارستان بهت صدمه زدن؟ تو همونجا وايسا من الان خودم رو ميرسونم. - احسان! احسانجان! - مبينا الان ميام. - عزيزدلم چرا كسي بايد بهم حمله كنه؟! من فقط يه كم ويار دارم. بوي بيمارستان هم اذيتم ميكنه. نميتونم ديگه اينجا بمونم. صداي نفس آسوده كشيدنش اومد. - خيله خب. خداروشكر. خداروشكر كه من ويار دارم؟ - نه يعني... هيچي عزيزم. الان ميام دنبالت. - ممنونم. - تا خودم رو ميرسونم اون بچه رو بالا نيار فقط. بلند خنديدم كه شكمم درد اومد و چشمم رو روي هم گذاشتم. - باشه سعي خودم رو ميكنم. - فعلاً خداحافظ. چند قدمي برداشتم و آهسته آهسته خودم رو به ورودي بيمارستان رسوندم. جلوي دهنم رو گرفتم و به سمت خانم ميلاني رفتم و بهش گفتم كه حالم مساعد نيست و اين چند ساعت باقي مونده رو بهم مرخصي بده. كيف و چادرم رو برداشتم و از ساختمون بيمارستان بيرون زدم. توي محوطه منتظر احسان نشسته بودم كه متوجه مرد بلندقدي شدم كه روبه روي من روي نيمكت نشسته بود. پيراهن كرم رنگ همراه شلوار مشكي پوشيده بود و خودش رو سرگرم گوشي موبايلش كرده بود و هرازگاهي زيرچشمي بهم نگاه ميكرد. از روي نيمكت بلند شدم و سمت ديگه اي نشستم تا از زير نگاه هاي خيره ي اون مرد خلاص بشم. نيم ساعتي گذشت تا اين كه احسان زنگ زد و بدون معطلي خودم رو بهش رسوندم. سوار ماشين شدم و گفتم: - سلام همسرم! - سلام خانمم! حال عزيز بابا چطوره؟ صدام رو بچگانه كردم. - خوبم بابايي؛ ولي دارم حال اين ماماني رو بدجور ميگيرم. - حال مامانت رو بگيري حالت رو ميگيرما! لبخندي زدم و بيحال به صندلي تيكه دادم. هواي خفه ي داخل ماشين هم محتواي معدهم رو جابه جا ميكرد. شيشه ي ماشين رو پايين دادم و هوا رو به داخل ريه ام فرستادم. چشمهام رو روي هم گذاشتم و به آهنگ ملايم پخش شده از ماشين گوش دادم. *** دل توي دلم نبود. حس خوشحالي و استرس تموم وجودم رو گرفته بود. چقدر خوبه وقتي كه بدوني يه نفر از وجود خودت درونت شكل ميگيره. حتمًا احساس خيلي خوبيه وقتي به ضربان قلبش گوش ميدي و دست و پاهاي كوچولوش رو از مانيتور ميبيني و اونوقت با خودت ميگي واقعاً چنين چيزي ممكنه؟ واقعاً من هم ميتونم مادر بشم؟ واقعًا اون موجود داخل شكمم حس داره؟ روح داره؟ اون هم مثل ما دست و پا داره؟ قطعاً حس خوبيه. دستم توي دست احسان بود و دل توي دلم نبود تا نوبتم بشه و فقط از خدا ميخواستم كه اين فندوق مامان سالم باشه. جنسيتش برام مهم نيست. دختر و پسر برام فرقي نميكنه و هر چي كه باشه باز هم پاره تنمه و من مادرشم. فقط وفقط سالم باشه. انگار احسان هم متوجه اين حالم شده بود كه فشار دستش رو بيشتر كرد و در گوشم گقت: - چرا اينقدر استرس داري؟ و چقدر به صحبتكردن باهاش نياز داشتم. - آخ احسان! نميدونم چه حسيه؛ ولي احساس ميكنم هم دارم از خوشحالي ميميرم و هم از استرس و نگراني از بين ميرم. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘
💕 : خوب بودن را کدام روز است؟ فرمود : یک روز از مرگ حیران شدند و گفتند : ولی زمان مرگ را نمیداند فرمود : پس هر روز را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید نباشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
4_5897685474088061999.mp3
1.74M
شعرهایم‌همگی‌دردفراق‌است‌ببخش...! صحبت‌ازکرببلایت‌نکنـم‌می‌میـرم!"💔 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
°°° ‏اگربخواهیم‌درنمازخیالات‌نداشته‌باشیم ومقبول‌باشد،بایددروضوگرفتن‌دقت‌کنیم °°° @delneveshte_hadis110 🏴🖤🏴
■ولا يَخافونَ لَومَةَ لائِم [و در راه دین] از نکوهش و ملامت احدی بیم ندارند... @delneveshte_hadis110 🏴🖤🏴
•🌸‌✨• -تودورھ،زمونـِہ‌اۍهـَستیم ڪِہ‌نمـٰاز‌صبحـِمون‌قضٰا‌میشـِہ چـِرا؟ چون‌میخواستیم‌تـٰادیࢪوقت ڪٰاررسانہ‌اۍانجـٰام‌بدیم! تادݪ‌مولا‌شـٰاد‌بشـِہ:/ -همینقدرتبـٰاه…! ✨¦⇠ @delneveshte_hadis110 🏴🖤🏴
احساس خوبی دارم همه چیز درست می‌ شود تو خواهی آمد و دهان تاریک باد را خواهی دوخت آمدن تو یعنی پایان رنج‌ ها و تیره‌روزی‌ ها آمدن تو، یعنی آغاز روزی نو 🦋🌹 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
f43e2d94-b711-4ea7-b622-cd2a4ee5f95c.mp3
7.74M
💠با سوز دل گوش کنین ☑️حاج مهدی رسولی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @delneveshte_hadis110 🏴🖤🏴
وقتی شب میشه یـه دنیـا خاطره یـه دنیـا خیـال میـاد تـو دل آدم من آرزو میکنم امشب دلتـون آروم باشـه ♡ و رویاهاتـون شیرین شبتون قـشنگ 🌸🍃 دلتون پـر از زیبـایی ⭐️🌟🌙✨🔷🔵🦋 @delneveshte_hadis110
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🔷🔵🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷           @hedye110 🏴🖤🏴
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110