eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱 🚩 👈رسول خدا صلّي الله عليه و آله (در ضمن خطبه اي در فضيلت ماه رمضان) فرمود: اي مردم! هر که از شما روزه دار مؤمني را در اين ماه افطار دهد، نزد خداوند پاداش آزاد نمودن يک بنده را دارد و گناهان گذشته اش مورد آمرزش واقع مي شود. 👈گفته شد: اي رسول خدا! همگي ما توانايي اين کار را نداريم. فرمود: از آتش (دوزخ) بپرهيزيد اگر چه به (افطار دادن به) دانه اي خرما باشد، از آتش (دوزخ) بپرهيزيد اگر چه به (افطار دادن به) جرعه اي آب باشد. 📚بحار الأنوار، ج 96، ص317 🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱 🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
زردشت: بهـلول هــارون را در حــمام دید و گفت: به من یک دینار بدهڪاری طلب خود را مــےخــواهــم. هــارون گفت: اجازه بده از حمــــام خارج شوم من‌ڪه این‌جا عـریانم و چــیزی ندارم بدهم ​بهلول گفت: در روزقیامت هم این‌چنین عریان و بی‌چیز خــواهــــے بود!! 👌پس طلب‌دنیا را تا زنده‌ای بده ڪه حمـام آخـرت گـرم اســت و دستـت‌خــالـی 🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🪴 🪴 🌿﷽🌿 پيامبر از دنيا رفت و روزهاى سياه شروع شد، فقط هفت روز از وفات پيامبر بيشتر نگذشته بود كه تو صداى عُمر (خليفه دوّم) را شنيدى. او از داخل كوچه فرياد مى زد: "اى على ! در را باز كن و از خانه خارج شو و با ابوبكر بيعت كن ، به خدا قسم ، اگر اين كار را نكنى تو را مى كشم و خانه ات را به آتش مى كشم" .40 و تو بايد صبر مى كردى، اين دستور رسول خدا بود، يكى فرياد زد: "برويد هيزم بياوريد تا اين خانه را آتش بزنم" . فرياد عُمر بار ديگر بلند شد: "اين خانه را با اهل آن به آتش بكشيد" . آتش زبانه مى كشيد، دشمن به جوانانى كه در كوچه بودند گفته بود كه اهل اين خانه مرتدّ و از دين خدا خارج شده اند و براى حفظ اسلام بايد آنها را سوزاند. آقاى من! چه روزهاى سختى بر تو گذشته است، ياد آن روزها، تمام وجود تو را پر از غم مى كند. تو به ياد آن لحظه اى مى افتى كه فاطمه(ع) پشت در ايستاده بود، تو آن روز هيچ يار و ياورى نداشتى. فقط فاطمه(ع) با تو بود، عمر مى دانست كه فاطمه(ع)پشت در است، صبر كرد تا در، نيم سوخته شد ، سپس لگد محكمى به در كوبيد. فاطمه تو بين در و ديوار قرار گرفت ، آخر چرا؟ مگر پيامبر نفرموده بود كه فاطمه(ع) پاره تن من است؟44 آن روز تو صداى ناله فاطمه(ع) را شنيدى. چگونه مى توانى آن را فراموش كنى؟ آن نامردها براى چند روز حكومت دنيا چه كردند! به ياد مى آورى وقتى كه ريسمان سياهى به گردنت انداختند و تو را به سوى مسجد بردند تا با ابوبكر بيعت كنى؟ هفتاد روز بعد از آن روز تو به داغ فاطمه(ع) مبتلا شدى، ديگر كسى نبود تا در پناه او آرام بگيرى، براى همين به بيابان پناه بردى و با چاه درد دل كردى... مولاى من! چه سال هاى سختى بر تو گذشت، بيست و پنج سال صبر كردى تا اينكه مردم به دورت جمع شدند و با تو بيعت كردند، تو آن روز به كوفه آمدى تا در اينجا بتوانى راحت تر به امور مسلمانان رسيدگى كنى. خيلى از آنان بر پيمان و عهد خود با تو وفادار نماندند، به جنگ تو آمدند و خون به دلت كردند. مردم كوفه، لياقت داشتنِ رهبرى مانند تو را نداشتند، آنها كارى كردند كه تو مرگ خود را از خدا طلبيدى... خدا كند دعاى تو مستجاب نشود، اگر تو بروى همه يتيمان كوفه تنها و غريب خواهند شد. اگر تو بروى... * * * نيمه شب فرا رسيده و اُم كُلثوم هنوز بيدار است. اكنون پدر او را صدا مى زند: ــ دخترم! من مى خواهم كمى بخوابم، ساعتى ديگر مرا از خواب بيدار كن! ــ به چشم! پدر جان! ساعتى مى گذرد، اُم كُلثوم براى بيدار كردن پدر مى آيد، على(ع)از خواب بيدار مى شود، از ظرف آبى كه دخترش آورده است، وضو مى گيرد، عبا بر دوش مى اندازد و عمّامه خود بر سر مى گيرد تا به مسجد كوفه برود. اُم كُلثوم، حسّ غريبى را تجربه مى كند، نمى داند چرا اين قدر دلشوره دارد، رو به پدر مى كند و مى گويد: پدر جان! كاش امشب به مسجد نمى رفتيد و در خانه نماز مى خوانديد! پدر به او نگاهى مى كند، لبخندى مى زند و به او مى فهماند كه بايد برود. اكنون على(ع) وارد حياط خانه مى شود و مى خواهد به سمت درِ خانه برود كه فريادِ مرغابى هايى كه در خانه اُم كُلثوم هستند، بلند مى شود. چرا اين مرغابى ها، اين وقت شب، اين قدر سر و صدا مى كنند؟ چه شده است؟ امام لحظه اى مى ايستد، نگاهى به مرغابى ها مى كند و مى گويد: "مصيبتى در پيش است كه اين مرغابى ها اين گونه نوحه مى كنند". اين سخن على(ع) چه پيامى دارد؟ آيا مصيبت بزرگى در پيش است كه حتى پرندگان هم در آن نوحه خواهند خواند؟ ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
آیت الله بهجت : 🌼ترک معصیت در اعتقادات و اعمال ، و مراقبت بر نماز اول وقت ، کافی و وافی است برای رسیدن به مقامات عالیه .  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
علامه حسن زاده آملی ره : ‏اگر جان همت داشته باشد،کار برای بدن دشوار نمی‌شود. اگر بدن تنبلی می‌کند بخاطر آن است که ‏ روح نشاط ندارد  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🔴مرگهای ناگهانی آخرالزمان و هشدار به مومنین! آیت الله حق شناس: 🔰دیشب به بنده تلفن زدند و گفتند که فلان شخص که خیلی هم مواظب سلامتی خودش بود و فشار خونش را همیشه اندازه گیری می کرد تا از حد متعارف تجاوز نکند، سکته کرد و یک مرتبه از بین رفت! 🌸 امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: ✳️ در آخر الزمان مرگ های ناگهانی زیاد می شود. 🌟ملک الموت مردم را می رباید... اگر این زمان را درک کردید باید با طهارت بخوابید. ✅سوال کردند: یا امیرالمومنین یعنی با وضو بخوابیم؟ 🌷 حضرت فرمودند: خیر. یعنی ذمّه خودتان را از حق و خلق خلاص کنید.(یعنی حساب خود را صاف و پاک کنید...)  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش مردم ایران و استرالیا به یک آزمایش. (من حالم خوب نیست نیاز دارم یکی باهام صحبت کنه) ایران ما  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
دعاى روز چهاردهم ماه رمضان اَللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنى فیهِ بِالْعَثَراتِ، وَأَقْلِنِى فیهِ مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ، وَلا تَجْعَلْنى فیهِ غَرَضاً خدایا مگیر مرا در این ماه به لغزشها و بازم دار در آن از خطاها و لغزشها و قرارم مده در این روز هدف لِلْبَلایا وَالاْفاتِ، بِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ بلاها و آفات به عزتت اى عزت بخش مسلمانان @hedye110
🌸 ولادت امام حسن مجتبی(ع) بر تمامی شیعیان و دوستداران آن حضرت مبارکباد 🌸
🌷 پيامبر اكرم (صلي الله علیه و آله) : ☘ هر گاه بنده اى هنگام خوابش ، بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد ، خداوند به فرشتگان مى فرماید : به تعداد نفس هايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد. 📗 جامع الأخبار ، ص ۴۲  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🌼امام سجّاد عليه السلام : 🍃امام حسن علیه‌السلام عابدترین و زاهدترین و برترین مردم زمان خود بود🍃 🍂إنَّ الحَسَنَ بنَ عَليٍّ عليه السلام كانَ أعبَدَ النّاسِ في زَمانِهِ و أزهَدَهُم و أفضَلَهُم🍂 📚الأمالى، صدوق، ص ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮           🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
به انتظار دیدنت دوباره برگ میشوم و با عبور شبنمی غریق اشک میشوم مرا رها مکن مگر به روز مرگ و رفتنم بدان فقط به یاد تو درون قبر میشوم  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🪴 🪴 🌿﷽🌿 🔰 ساسان : بابا ، به احترامت چیزی نگفتم و گذاشتم که حرفت تمام بشه و وسط حرفتون نپریدم، اما حالا که حرفتون تمام شد باید بهتون بگم که اتفاقا سندهای قدیمی از کتب خود شیعیان هست که هم امام زمان (عج) به دنیا اومده و هم اینکه افراد متعددی ایشون رو دیدن 🌀 پدر ساسان : نخیر ، اصلا هم نیست چنین چیزی وجود نداره 👈 اگه راست میگی بگو کدوم کتاب قدیمی ؟ ❇️ ساسان : نه ، هست ، کتاب اصول کافی ، باب الحجه ، پر هست از روایاتی که افراد متعددی امام زمان (عج) رو دیدن 👈این کتاب برای قرن چهارم هست ، نه زمان الان 👈👈 کتاب الغیبت شیخ طوسی هم که برای قرن پنجم هست روایات بسیار زیادی رو میاره که افراد مختلفی در زمان قبل از غیبت و در زمان غیبت ، امام رو دیدن میتونین این کتاب ها رو دانلود کنین و ببینین 👌 بابا ، باور کنین دارین اشتباه می کنین، من نمیگم شما بیا حرف من رو چشم بسته قبول کن ، 👈من میگم همون قدری که دارین حرف این شبکه ها رو گوش میدین ، کمی تحقیق هم بکنین و از افراد باسوادی که اطلاعات دینی درستی دارن سوال کنین درباره این شبهه ها ببینین جواب درست چی هست 🌀 پدر ساسان که دید داره اشتباه می کنه و بر خلاف عقیده ای که داشته ، سند و مدرک از کتب قدیمی شیعه درباره امام زمان (عج) هست، سکوت کرد ... 👈 یعد مدتی سرش رو بلند کرد و گفت : من قانع نمیشم ، حرف این شبکه ها برای من با ارزش تره ، گیرم که این شبهه رو جواب دادی ، که تازه اونم باید برم ببینم راست گفتی یا نه اما قطعا شبهات دیگه رو نمی تونی جواب بدی ❇️ ساسان: ... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
دعاى روز پانزدهم ماه رمضان اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ طاعَهَ الْخاشِعینَ، وَاشْرَحْ فیهِ صَدْرى بِاِنابَهِ الْمُخْبِتینَ، بِاَمانِکَ یا اَمانَ خدایا فرمانبردارى فروتنان را در این ماه روزى من گردان و بگشا سینه ام را براى بازگشتن بسویت همانند بازگشتن خاشعان به امان بخشیت اى امان بخش الْخآئِفینَ ترسناکان @hedye110
. 💠 صلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبی در نیمۀ ماه خدا، ماه خدا آمد چشم و چراغ شیعیان، شمس هدی آمد ماه خدا را تیغ ابرویش دو قسمت کرد آن ماه بی‌همتا که دل برد از خدا آمد از پای تا سر مصطفایی دیگر است این نور دلبند زهرا نور چشم مرتضی آمد آمد معزّالمؤمنین و یار محرومان آیینۀ حُسن خدا، بحر سخا آمد نامش حسن، رویش حسن، خویش حسن، ای جان! بویش حسن، مویش حسن، حُسن رسا آمد نور سیادت می‌درخشد از جبین او میراث‌دار هیبت خیرُالوَری آمد شاه جوانان بهشت و رشک مهرویان بر مهربانان جهان فرمانروا آمد تندیس بخشایندگی، شرح شکیبایی تصویر نیکوییّ و تفسیر صفا آمد الگوی حلم و معدن علم و سپهر سِلْم سرمشق تسلیم و رضا، روح دعا آمد سرچشمۀ ایثار و تمثال خداترسی آن مهربانِ با غریبان آشنا آمد شاه کریمی که گدایان دو عالم را یک گوشه‌چشمش می‌کند حاجت‌روا آمد در پیش حُسنش ماه نو می‌آورد سجده نوری که نامش می‌دهد دل را جلا آمد برچیده شد از جمع مشتاقان پریشانی از تاب مویش تا نسیمی جان‌فزا آمد دیگر چه غم از احتیاج و رنج و بی‌چیزی آمد کریم آل طاها، مجتبی آمد ✍️ •┈┈••✾•🍀🌺🍀•✾••┈┈•  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همخوانی ویژه ولادت امام حسن (ع) 💐سید رضا نریمانی 💐حاج مهدی رسولی 💐کربلایی حسین حدادیان 💐کربلایی حسین طاهری 💐کربلایی محمد فصولی 💐کربلایی حنیف طاهری  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
بالاترین شادی.mp3
8.66M
🔥گاهی برای خاموش کردن آتش‌ها، دست به کاری باید بزنی که؛ گرچه بظاهر هیچ کاری نیست، ✦ اما فقـــط از "کریمان" و "اهل سیادت" برمی‌آید! ویژه میلاد علیه‌السلام 🎤 @hedye110
🌷 را بنویسید ،برنامه های برای دستیابی به آنها تدارک ببینید و هر روزتان را صرف این کنید ‌ 🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🌷هر گاه به تو پناه آورد برای او بمیر. زیرا یک زن, هرگز به پناه نمی‌برد؛ مگر آن‌که نزد او از مردان باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🪴 🪴 🌿﷽🌿 على(ع) وارد مسجد مى شود، قنديل هاى مسجد كم نور شده اند، كسانى كه براى اعتكاف در مسجد هستند در خوابند. على(ع) به سوى محراب مى رود و مشغول خواندن نماز مى شود و بعد از نماز با خداى خويش راز و نياز مى كند. هيچ كس نمى داند كه على(ع) چگونه سراسر شوق رفتن شده است. چند ساعت مى گذرد، اكنون ديگر وقت اذان است، على(ع) به بالاى مسجد كوفه مى رود تا اذان بگويد: "الله اكبر! الله اكبر!...". صداى على(ع) در تمام كوفه مى پيچد، همه اين صدا را مى شناسند، اين صدا مايه آرامش اهل ايمان است. مردم كم كم آماده مى شوند تا براى نماز به مسجد بيايند. تا آمدن مردم به مسجد بايد ده دقيقه اى صبر كرد، على(ع) از محل اذان ] مَأذنه [، پايين مى آيد و به سوى محراب مى رود تا نافله نماز صبح را بخواند. تو مى دانى به نماز دو ركعتى كه قبل از نماز صبح خوانده مى شود، نافله صبح مى گويند. نگاه كن! هنوز مسجد خلوت است و تاريك. * * * در نور ضعيف قنديل ها، دو نفر مواظب همه چيز هستند، ابن ملجم و شبيب منتظر آمدن اشعث هستند، قرار شده است كه آنها صبر كنند تا اشعث خودش را به آنها برساند، به راستى چرا او اين قدر دير كرده است؟ يك سياهى به اين سو مى آيد، او اَشعَث است، او مى رود و در كنار نزديك ترين ستون به محراب مى ايستد، هيچ كس به او شك نمى كند. او پدر زنِ حسن(ع)است. صداى اشعث بلند مى شود: "عجله كن! عجله كن! فرصت را از دست مده". حُجْرِ بن عَدىّ اين سخن را مى شنود، آشفته مى شود، حدس مى زند كه خطرى در كمين مولايش باشد، او به پيش مى دود تا سينه خود را سپر مولايش نمايد. ابن ملجم و شبيب نيز به سوى محراب مى دوند، على(ع) در سجده اوّل نافله صبح است، ابن ملجم شمشير زهرآلود خود را بالا مى آورد و فرياد مى زند: "لا حُكمَ إلاّ لله"، اين همان شعار خوارج است. شمشير ابن ملجم به فرق على(ع) فرود مى آيد. افسوس كه حُجْرِ بن عَدىّ فقط چند لحظه دير رسيده است! شمشير شبيب هم به سقف محراب مى خورد، يكى از ياران على(ع) به سوى شبيب مى رود و با او گلاويز مى شود و او را بر زمين مى زند، ابن ملجم ديگر فرصت را مناسب نمى بيند كه ضربه دوّم را بزند، او به سرعت فرار مى كند. خون فوران مى كند، محراب مسجد كوفه سرخ مى شود و على(ع) فرياد برمى آورد: فُزتُ وَرَبِّ الكَعبَة ! به خداى كعبه قسم كه من رستگار شدم. * * * به خداى كعبه سوگند كه تو رستگار شدى، از دنيا آسوده شدى و به شهادت كه آرزويت بود رسيدى. قلم من درمانده است كه شرح سخن تو را گويد، خون تو محراب را رنگين كرده است، امّا تو براى شيعيانت پيام مى دهى كه سرانجامِ عدالت خواهى، رستگارى است. تو با بدبينى مبارزه مى كنى، نمى خواهى كه شيعه تو، بدبين و نااميد باشد، تو مى خواهى به آنان بگويى در اوج قلّه بلا هم، زيبا ببينند و رستگارى را در آغوش كشند. درست است كه تو با مردم كوفه سخن مى گفتى و از آنان گله مى كردى، امّا همه آنها به خاطر آن بود كه مردم بپاخيزند و با تو به جهاد بيايند و اگر روزگار مهلت بيشترى داده بود، تو پيروز ميدان جنگ با معاويه بودى. تو با آن سخنان دردناك، مى خواستى مردم كوفه را از خواب غفلت بيدار كنى، سخنان تو هرگز از سر نااميدى نبود! افسوس كه ما تو را نشناختيم، تاريخ هم تو را نخواهد شناخت. كسى كه پيرو توست، هرگز نااميد نخواهد شد. ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef