یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
#کتاب #کتابخوانی #کتاب_بخوانیم خون دلی که لعل شد... #یادداشت_های_یک_طلبه @delneveshtetalabe
به نام خدا
توفیقی همراه شد و کتاب را در آبان ماه ۹۸ خواندم...
به نظرم خواندن این کتاب برای چند دسته از افراد لازم و ضروری است...
دسته اول طلاب علوم دینی هستند که با زندگی یک طلبه موفق آشنا شوند. طلبه ای که در حین فعالیت های سیاسی و انقلابی خود،همواره در راه کسب علم و تدریس و تعلیم میکوشد و دست از #مجاهده نمیکشد.
در سنین جوانی به درجه #اجتهاد میرسد و از همان زمان کرسی تدریسشان برقرار میشود
ایشان، در بدترین و محدود ترین شرایط که زندان است،آن هم زندان ساواک که همراه با انواع شکنجه هاست، دست از #تبلیغ_دین برنمی دارند و اقامه #نماز_جماعت میکنند و حتی به ترجمه کتاب میپردازند و برخی از ترجمه هایشان را در زندان تمام میکنند...
حتی در زمانی که به ایرانشهر تبعید میشوند،در اوایل رفتار گرمی از مردم منطقه نمیبینند،لیکن در راه اعتلای دین در بین مردم منطقه و #وحدت_شیعه_و_سنی میکوشند
در اوج گرفتاری وقوع سیل به #خدمت_رسانی مشغولمیشوند و با اقدامات ایشان امکانات و غذا از سایر شهرها به دست مردم میرسد و ایشان ملجا و ماوای مردم رنج دیده میشوند...
تمام این فعالیت ها،در حالی است که ایشان به عنوان یک رهبر سیاسی در نهضت انقلاب در آن زمان فعالیت داشته اند
از این رو کتاب به عنوان شرح زندگی یکطلبه جامع و موفق که #تبلیغ. و #تدریس و سایر شوون طلبگی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند،برای هر طلبه لازم و ضروری است...
گروه دیگر که خواندن کتاب را برایشان واجب میدانم،زنان جامعه ایران،اعم از مادران و همسرانند....
در جای جای کتاب سخن از سجایای اخلاقی و تربیت صحیح مادر ایشان به میان می اید...
مادری که در خانه با صوت خوش قرآن میخواند، با داستان های قرآنی آشناست،و بیگانه با دنیای علم نیست...
با دنیای روایات بیگانه نیست و کمی هم ادبیات عرب میداند.
مادری که شیرزن است و قوت قلب پسرش، در راه مبارزه با طاغوت و طاغوتیان...
و خوش روایتی است برای همسران..
در ص۱۵۹ایشان به تناسب روایت شرح حال خویش،اشاره ای به صبوری همسرشان کرده و خاطراتی را نقل میکنند...
دسته سومی که باید این کتاب را بخوانند کسانی هستند که در خود ضعف اراده میبینند و میخواهند با آن مبارزه کنند...
زیرا کتاب شرح حال یک مبارز سیاسی خستگی ناپذیری است که در عین مبارزه،پدر خانواده ای با چند فرزند است،تدریس دارد،ترجمه کتاب میکند و...ولی ملالت ها و شکنجه ها وی را سست نمیکند،با نا ملایمات زندگی دست و پنجه نرم کرده ولی سر تسلیمفرو نمی آورد...
مشکلاتی که شاید یکی مانند من با آن مواجه شوند،اراده شان سست شده و دیگر در مسیر زندگی خود ادامه راه ندهند...
البته دو نکته را باید در مطالعه کتاب مد نظر داشت که شاید بتوان به عنوان #نقدی_بر_کتاب در نظر گرفت:
۱/هدف ایشان از ثبت این خاطرات به زبان عربی، چاپ شدن به عنوان یک کتاب نبوده است؛به همین دلیل در کتاب به حوادث بسیاری اشاره نشده است و یا به صورت خیلی کوتاه اشاره ای شده است.
۲/کتاب ترجمه خود حضرت آقا نیست و تعابیر و از شخص مترجم است...
نکته ای که فراموش کردم ذکر کنم این است که عنوان اصلی کتاب، ان مع الصبر نصرا است که به زبان عربی است و از تقریر خاطرات رهبر انقلاب به زبان عربی گرد اوری شده و کتاب خون دلی که لعل شد ترجمه کتاب به زبان عربی،توسط محمد حسین باتمان غلیچ است.
#کتاب
#کتابخوانی
#کتاب_بخوانیم
#ان_مع_الصبر_نصرا
#خون_دلی_که_لعل_شد
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
خانم کارکوب ... #خانم_کارکوب #کتاب #کتابخوانی #کتاب_بخوانیم #یادداشت_های_یک_طلبه @delneveshteta
شاید بتوانم بگویم اولین کتابی است که بعد از خواندنش با خودم گفتم:
چه کتاب مختصری؟!چرا این قدر خلاصه؟!چرا این قدر کم؟!
کتاب یک مادرِ رزمنده که سه فرزندش شهید، و دو فرزند دیگرش جانباز هستند،این قدر خلاصه!!؟
کتاب شرح حال خانم زهرا کارکو است. همسر ایشان مرحوم خداداد کارکوب زاده بوده اند و این شده که اسم کتاب این شده:خانم کارکوب
کتاب در مورد زندگی این خانواده در خلال جنگ است. خانواده ای که اصالتا جنوبی هستند و در آبادان زندگی میکنند.
جنگ باعث نمیشود که مادر زندگی را در آبادان رها کند. تا جایی بعد از مدتی، به علت منع پزشکان از ورود به آبادان به علت عواقب حملات شیمیایی، دیگر مجبور به سکونت در شهر دیگری میشود و به دلایلی قم را انتخاب میکنند....
در نظرم ،هر چند که کتاب از بیان خانم کارکوب است و روایت زندگی ایشان، ولی بیان یک مبارزه تمام عیار خانوادگی است در برابر دشمن متجاوز بعثی.
همسری که در جریان مبارزه است،مادری که با وجود آوارگی از خانه و کاشانه و یا زندگی زیر بمباران مقاومت میکند و عامل قوت قلب فرزندانش است، در برابر شهادت فرزندانش صبوری میکند؛
و خواهرانی که رنج زندگی زیر بمباران و غم از دست دادن برادرانشان را تحمل میکنند...
مادر علت فوت دخترش پروین را،که در سال۷۸ایست قلبی میکند، ناشی از حوادث جنگ و ناراحتی وشوکه شدن وی و تاثیری که در قلب و جان فرزند دلبندش گذاشته است، میداند
شرح حال و فراز و فرود های زندگی این خانواده و این روایت مادرانه در این چند خط نمیگنجد....
بخشی از کتاب به دیدار رهبر انقلاب با این خانواده و اتفاقاتی که رخ میدهد تا این دیدار شکل بگیرد،پرداخته است،که یکی از بخش های جالب کتاب است...
نویسنده کتاب #رضیه_غبیثی است که خود نیز همسر #شهید است.
ناشر کتاب هم انتشارات کاظمی است...
کتاب خانم کارکوب، هدیه خوبی برای مادران این سرزمین است،روایتی مادرانه برای مادران این زمانه....
البته، چند سوال بعد از خواندن کتاب ذهنم را مشغولکرد...
یکی همان که ابتدای متن نوشتم،چرا این قدر خلاصه...
سوال دوم این بود:چرا اینقدر دیر این کتاب چاپ شده و چرا اینقدر دیر با این خانواده مصاحبه گرفته شده...
مصاحبه در سال ۹۱گرفته شده،کار نوشتن کتاب در بهار ۹۳ به اتمام رسیده است ولی سال ۹۷کتاب چاپ شده است!!!
#خانم_کارکوب
#کتاب
#کتابخوانی
#کتاب_بخوانیم
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
فعالیت خود را در نرم افزار بانکی «بله» آغاز کردم....
اگر مایل به عضویت در کانال در پیام رسان گفت وگو و پرداخت #بله هستید،روی آدرس زیر کلیک بفرمایید...
http://ble.im/join/ZWM3MTgxYj
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
#جمجمه_ات_را_قرض_بده_برادر #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #داستان #رمان #دفاع_مقدس #ی
#جمجمه_ات_را_قرض_بده_برادر
کتابی است داستانی اثر مرتضی کربلایی لو.
کربلایی لو، دروس حوزوی را در مدرسه معصومیه قم خوانده و سپس وارد تحصیلات دانشگاهی فلسفه شده است.
نسخه ای که من خواندم از شهرستان ادب است و در ۲۸۸صفحه.
نام کتاب برگرفته از کلام امیر المومنین علیه السلام است که هنگام جنگ جمل که در میان چندین سفارش به فرزندشان،محمد ابن حنفیه میفرمایند:
.....أعر الله جمجمتک...
«.....دندان بر دندان بفشار،سر خود را به خداوند بسپار ،قدمهایت را بر زمین میخکوبکن...»(ترجمه انصاریان)
کتاب با روایتی داستانی که هر چند ریشه هایی در حقیقت دارد، ولی به سبکی خیال انگیز شرح حال دسته ای از غواصان دوران دفاع مقدس است و اتفاقاتی که حین شناسایی مواضع دشمن برای آنها رخ میدهد و البته روند داستان گاهی از زمان روایت گذر کرده و به آینده هم نیم نگاهی دارد.
هلال، مصطفی دو شخصیت مهم داستان هستند که در بین دسته غواصها، فقط این دو نفر زنده می مانند و اتفاقات بعد از عملیات را رقم می زنند.
در کتاب گاهی هر رزمنده ی غواص نماد یک گونه تفکر میشود، اختلافات رخ می نماید، تا جایی که یکی از رزمندن ها از دسته جدا میشود ولی داستان ادامه می یابد.
کتاب چندین حُسن و مزیت دارد:
در میان انبوه خاطره نویسی ها و خاطره گویی ها از #دفاع_مقدس ،سبک جدیدی را برگزیده است...سبک داستان نویسی.
دوم این که به روایتی پرداخته که شاید کمتر مورد توجه بوده، آن هم زندگی شهدای غواص. رزمنده های غواصی که باید ساعت ها در آب زندگی میکرده اند و یا با خروش اروند مبارزه.
سوم این که چون نوشته میخواهد به سمت تخیل میل کند، هنرنمایی های ادبی هم در این کتاب به چشم میخورد.
طرح جلد هم با بُرش خاصی که دارد، طرح جدیدی است...
ولی متاسفانه با وجود این محاسن، آنچه که به عنوان اوج و یک جذابیت در رمان های طولانی به چشم میخورد در این کتاب هم دیده میشود.
یعنی داستانی که برای شهداست و در وصف غواصان دوران دفاع مقدس، چندین بار به اوج هایی میرود که اصلا تناسبی با این گونه مفاهیم همچون شهادت و معنویت ندارد و گویا نویسنده برای ادامه دادن مطلب وهمراه کردن مخاطب با خود، به جای ایجاد هیجان و درگیری های ذهنی مخاطب در مفاهیمی همچون ایثار و فداکاری، جوانمردی ، گذشت و....،به سمت این اوج های نا مناسب رفته است.
شاهد این مطلب، ورود دو شخصیت #زن است در روند داستان که به نظرم عدم حضور آنها در روند داستان هیچ خللی به قصه ی پر غصه شهدای #غواص وارد نمیکند....
گویا این گونه جذابیت ها در برخی آثار دیگر دفاع مقدس هم راه یافته است....
#رمان
#داستان
#کتاب
#کتابخوانی
#کتابخانه
#کتاب_بخوانیم
#دفاع_مقدس
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
فقط روزهایی که می نویسم
#کتاب
#کتابخوانی
#کتابخانه
#کتاب_بخوانیم
#داستان #رمان
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
فقط روزهایی که می نویسم #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #داستان #رمان #یادداشت_های_یک_
فقط روزهایی که مینویسم
کتاب را چندی پیش به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم...
کتاب ترجمه احسان لطفی است و اصل قلم برای آرتور کریستال است...
آرتور کریستال زندگی پر فراز و نشیبی را طی کرده است و سختی و مشقت کارگری و حمل بار و مسافرکشی را تحمل کرده است تا بتواند بخواند و بنویسد...
البته که بعد از این دوره وارد عرصه های روزنامه نگاری، ویراستاری و تدریس هم شده است و تدریس فلسفه هم در سوابق خود دارد...
کتاب حول محور نوشتن و نویسندگی، زندگی یک نویسنده و تفاوت های یک نویسنده با دیگران است در اندیشیدن و زندگی...
در این پنج فصل به مساله مکتب های ادبی و افول وضع ادبیات و نویسندگی نیز اشاره ای شده است...
به طور خلاصه نام برخی بخش ها و به نکاتی که به آن توجه داده شده است را می آورم:
سخن گوی تنبل ها »»»
نویسندگان آدم های تنبلی نیستند هر چند تلقّی برخی این باشد که وی نویسنده شده است که دیگر مجبور نباشد کار کند. دلیل این مدعا چیست؟! نویسندگان محل کارشان ذهنشان است ...
وقتی نویسنده حرف می زند »»»
در اینبخش نویسنده به زندگی متفاوت نویسندگان اشاره میکند و این که نوشتن اثر امتداد فکری یک نویسنده است و نباید از یک نویسنده توقع داشت سخنران خوبی باشد و یا این که زندگی ای مانند شخصیت های کتاب های خویش داشته باشد.
دیگر کتاب نمی خوانم »»»
نوشتاری است در بیان نارضایتی و بی میلی به اوضاع کنونی ادبیات و وضعیت نوسندگی و این که این وضعیت وی را از دنیا کتاب و کتابخوانی دور کرده است...
رکود ادبی(در نوشتن و سبک ها،نه به لحاظ کمیت بلکه از نگاه کیفیت)، سبب شده که ویبه کتاب هایی که در گذشته خوانده است دوباره رجوع کند...
مشکل عمده کتاب نام هاینویسندگان و سبک های ادبی ای است که برایعموم مردم (و شاید حتی در خود محل زندگی نویسنده نیز ) چندان شناخته شده نیست، به همین دلیل شاید خواندن کتاب برای کسانی که چندان با این حوزه آشنایی ندارند پر سود و منفعت نباشد...
ولی برای کسانی که به نوشتن و نویسندگی علاقه مند هستند، و میخواهند دنیای دیگر نویسندگان را درک کنند، کتاب مفیدی خواهد بود...
#فقط_روزهایی_که_می_نویسم
#کتاب
#کتابخوانی
#کتابخانه
#کتاب_بخوانیم
#داستان #رمان
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
عملیات فریب #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه #کتاب_بخوانیم #خاطرات #دفاع_مقدس #یادداشت_های_یک_طلبه @
به نام خدا
#عملیات_فریب
نوشته مرتضی قاضی و از نشر روایت فتح
محور اصلی کتاب،دفترچه خاطرات شهید اسد الله قاضی است از اهالی سرخه. برادر وی، مرتضی قاضی بعد از سالیانی به دنبال تکمیل خاطرات دفترچه برادر،اقدام میکند.
برای این کار به سراغ افرادی می رود که نامشان در دفترچه ذکر شده است و در 15 روایت ،از شهدا و جانبازان و حتی افسری عراقی در مورد عملیاتی که شهید اسدالله در مورد آن عملیات نوشته است برای مخاطب روایت میکند.
البته اسد الله در این عملیات سالم می ماند و در کربلای 5 به شهادت می رسد.
کتاب برای نسل #جوان و خصوصا #طلبه ها خواندنی و جالب خواهد بود...
شخصیت اصلی این کتاب طلبه جوانی است.در میان کسانی که در آن عملیات شرکت داشه اند و یا نامشان در دفترچه ذکر شده است نیز،نام چندین طلبه هست که برخی از آنها یک روایت را به خود اختصاص داده اند.
از نکات مثبت و حسن کتاب که جلوه بصریِ زیبایی نیز به #کتاب بخشیده است ،این است که متن خاطرات شهید اسد الله با همان دست خط خودش در کتاب چاپ شده است و راوی هم تعمد خود بر این کار را در همان ابتدا بیان می کند.
نکته جالب دیگری که در این کتاب اشاره می شود حضور بنّایی از اهالی سرخه که نام وی باقر بوده است و فامیلی اش جمال ولیکن بین رزمنده ها و در این کتاب به استاد باقر شهرت دارد.
بنّایی که ویژگی های اخلاقی برجسته ای داشته ، که اسد الله که خود طلبه ای بوده است شیفته سجایای اخلاقی وی می شود و در عملیات هم در کنار وی بوده است تا این که استاد باقر #مجروح می شود و بعد از مدتی به فیض شهادت نائل می شود.
یک روایت از 15 روایت کتاب به این شهید اختصاص یافته است.
وقتی این قسمت از کتاب را می خواندم یاد #شهید_برونسی افتادم..
به نظرم کتابی نیست که بخواهد به صورت واقعی و حقیقی دفاع مقدس را روایت کند مگر به دو مساله اشاره کند یکی این که به مساله شوخی ها و شیطنت ها در جبهه و نکته دیگر اشاره به افرادی که در جبهه تغییر کرده و زندگی معنوی جدیدی را آغاز نموده اند،مانند آنچه در #فیلم #اخراجی_ها روایت شد{البته چگونگی و کیفیت این دو مساله در روایت ها بسیار متفاوت است}.
در این کتاب نیز به تبع به همین دو نکته توجه شده است.
شاید هیجان و کشش بالایی در این کتاب نسبت به سایر کتب در کار نباشد ولی تکمیل پازل #خاطرات و کنار هم چیدن برای این که ماهیت عملیات فریب مشخص شود،کار جالبی را رقم زده است.
+گویا این عملیاتی که شهید حتی نقشه ذهنی آن را در دفتر خاطرات خود رسم کرده است،عملیاتی بوده در جهت فریب دشمن برای آزادسازی فاو....
#عملیات_فریب
#کتاب
#کتابخوانی
#کتابخانه
#کتاب_بخوانیم
#خاطرات
#دفاع_مقدس
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe