eitaa logo
دل‌نویس🇵🇸
147 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
968 ویدیو
64 فایل
برخیز زهرا تا علی از پا نیفتد عرش خدا بر دامن صحرا نیفتد... لینک کانال #دلنویس:🖋📒❤️ https://eitaa.com/delnevis_1363 لینک کانال دِبشمون😊👇🌷 https://eitaa.com/Debsh_1363 نشر مطالب همراه با لینک و نام نویسنده اشکالی نداره😊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانک محرمی-بالانشین-میری-سرشار.mp3
2.96M
نویسنده:علیرضا میری اجرا : محسن سرشار ادیتور:بتول عباسی ◼️روضه‌ای برای دلم◼️ به نام خدا ردایم را گرفت و کشید. نگاهش کردم. دخترک آزرده بود و آشفته. چهره‌ام را در هم کشیدم: «چه می‌خواهی بچه؟» گفت: «آب، آب می‌خواهم.» ردایم را از میان انگشتانش کشیدم: «آب نمی‌دهم برو.» دستش را به اندازه‌ی قدحی کوچک نشانم داد: «اندکی، زیاد نمی‌خواهم.» داد زدم: «مگر نگفتم نمی‌دهم، مگر از دیگران عزیزتری؟» التماس کرد: «برای خودم نمی‌خواهم که.» خم شدم و در موهایش چنگ انداختم: «پس برای که می‌خواهی؟» دستم را کنار زد: «برای بابایم او تشنه است.» خندیدم: «بابایت؟» گفت: «آری بابایم، هر گاه او قرآن می‌خواند وظیفه‌ی من است که برایش آب ببرم، اما او از صبح دارد قرآن می‌خواند ولی جرعه‌ای ننوشیده.» خنده‌ام گرفت. قدحی آب به دستش دادم. دوید. دستش را بلند کرد نشد. روی پنجه‌های پایش ایستاد نرسید. نیزه خیلی بلند بود. https://eitaa.com/delnevis_1363
از همان روز که افتاد به پایش پدرش تا به امروز به‌ پایِ پدرش افتاده ✍ @dobeity_robaey https://eitaa.com/delnevis_1363
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا