eitaa logo
پویش دلتکانی
2.7هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
632 ویدیو
57 فایل
📚خانه تکانی دل با کتاب 🌺بیش از ۲٠٠ عنوان کتاب ارسال کادو شده به سرتاسر کشور ☘️کانال مستقیما زیر نظر نویسنده کتاب های یادت باشد، کاش برگردی و هواتو دارم مدیریت می شود آی دی سفارش کتاب @aghigh1369
مشاهده در ایتا
دانلود
پویش دلتکانی
#برش_کتاب📚 #نخل_و_نارنج🌴 بازار نجف از هفت شاخه به حرم🕌 منتهی می‌شد و آن راهی که مرتضی می‌آمد از سمت
🌴 رگبار باران پاییزی ⛈️به در و دیوار می‌خورد. غرّش رعد⚡ صدای مهیبی داشت و وقتی با سپیدی برق می‌آمیخت، مهیب‌تر می‌شد. ابرها آن‌قدر پایین بودند که مرتضی فکر کرد اگر به پشت بام برود🏡، می‌تواند دستش✋ را در آن‌ها فرو کند. پسرک بی‌اعتنا به این‌که سرتاپا خیس شده، در کوچه می‌دوید🏃‍♂️. به درِ خانه که رسید، با هر دو مشت به لنگه‌های چوبی در کوبید.✊ برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
شب جمعه هست؛ الهی.. بالحسین،بالحسین،بالحسین...😔 شب زیارتی سیدالشهدا روبه قبله.. صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ🍃 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از شهید اروپایی برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از تمام دنیا تنها به خدایش دل‌بست و رفت...🍃 ...💔 سردار عزیز... شما به ما بگو که یک عمر شب هاےجمعه چه به خدا گفتید که اینگونه جمعه شب... ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
به نام خدای دل های جمعه گون ..
✨هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ، وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ✨ امروز روز جمعه و روز توست، روزي كه ظهورت و گشايش كار اهل ايمان به دستت در آن روز و كشتن كافران به سلاح ات اميد مي رود....🍃 +سیدی، شیعیانتان چشم به راه قدم های شمایند. ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
بہ‌نام‌تك‌الهہ‌زندگانےها..خدا🌱🌸
شنوندگان ‌عزیز‌ توجه ‌فرمایید: سرانجام ‌مسجد‌الحرام ، غرق ‌عطر ‌نرگس‌ شد... به امید این خبر روزگار میگذرانیم. ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
•◍📚⃟‌—•♡•°•࿐ شـاهــرخــ👤حــر🕊️انـقــلابـــ🇮🇷 🔅کتاب «شاهرخ ، حر انقلاب اسلامی» مجموعه زندگی‌نامه و خاطرات شهید شاهرخ ضرغام است. این کتاب روایت زندگی این فرد را در طی سال‌های انقلاب اسلامی در بر می‌گیرد. مقدمه‌ی کتاب با آیه‌ای از قرآن مجید آغاز شده است : « کسی که توبه ‌کند و ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، این‌ها کسانی هستند که خدا بدی‌هایشان را به خوبی تبدیل می‌کند و خداوند آمرزنده و مهربان است.» آری شاهرخ را می‌توان مصداقی کامل برای این آیه قرآن معرفی کرد. زیرا او مدتی را در جهالت سپری کرد. اما خدا خواست که او برگردد. داستان زندگی او ماجرای حر در کربلا را تداعی می‌کند. بسیاری از مورخان برای حر گذشته‌ی زیبایی را تصور نمی کنند.اما کشتی نجات امام حسین(ع) او را از ورطه‌ی ظلمات نجات داد و برای همیشه تاریخ نام او را زنده کرد. تاریخ نهضت اسلامی ما نیز بسیاری از این آزاد مردان رابه خود دیده است. شاهرخ نیز پس از توبه دیگر به سمت گناهان گذشته نرفت. برای کسی هم از گذشته‌اش نمی‌گفت. این کتاب را نشر «شهید ابراهیم هادی» منتشر کرده است. [کتابِ.خوبْ.بخوانیم😋] برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
•◍📚⃟‌—•♡•°•࿐ #مُعَرِفی_کِتابْ #شاهرخ_حر_انقلاب شـاهــرخــ👤حــر🕊️انـقــلابـــ🇮🇷 🔅کتاب «شاهر
•◍🍽️⃟‌—•♡•°•࿐ *شـاهــرخــ👤حــر🕊️انـقــلابـــ🇮🇷* 💠 مرتب می‌گفت : من نمی‌دونم، باید هر طور شده کله پاچه پیداکنی! گفتم : آخه آقا شاهرخ تو این آبادان محاصره شده غذاهم درست پیدا نمی‌شه چه برسه به کله پاچه!؟ 💠 بالاخره با کمک یکی از آشپز‌ها کله پاچه فراهم شد. گذاشتم داخل یک قابلمه، بعد هم بردم مقرّ شاهرخ ونیروهاش. فکر کردم قصد خوشگذرانی وخوردن کله پاچه دارند. اما شاهرخ رفت سراغ چهار اسیری که صبح‌‌ همان روز گرفته بودند. آن‌ها را آورد و روی زمین نشاند. یکی از بچه‌های عرب را هم برای ترجمه آورد. بعد شروع به صحبت کرد: خبر دارید دیروزفرمانده یکی از گروهان‌های شما اسیر شد. اسرای عراقی با علامت سر تایید کردند. [کتابِ.خوبْ.بخوانیم😋] برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشبَختِی یَعنی جِلُویِ اِمآم زمآنِت♡ وآیسی وبِگی : آخَرین گنآهَمویادَم نمیآد . . . ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
«عمار حلب» خاطراتی از گوشه های زندگی شهید محمدحسین محمدخانی را روایت می کند. شهید محمد حسین محمدخانی اصالتی یزدی دارد اما به تاریخ 9 تیرماه 1364 شمسی در تهران متولد شده است. وی سال های دانشجویی خود را در رشته ی مهندسی عمران در یزد سپری کرد و از فعالان بسیج دانشجویی بود. محمدحسین به صورت داوطلبانه به یگان های مدافع حرم بانوی مقاومت در سوریه ملحق شد و سرانجام به تاریخ 16 آبان 1394 شمسی، طی نبرد با مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی، در عملیات محرم، خلعت شهادت پوشید. برای سفارش کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
هدایت شده از پویش دلتکانی
 رفتارشان را توی هیئت برانداز می‌کردم. یک‌سره با هم می‌پریدند و حسابی جفت‌وجور بودند. رفاقتشان رگ‌وریشه داشت. ممدحسین و رفقایش آخر هیئت می‌ماندند و با بچه‌ها قاطی می‌شدند. می‌آمدند کفش‌ها را واکس می‌زدند. کار کوچکی بود، ولی به‌چشم من خیلی بزرگ می‌آمد. دغدغه داشتند ما با چه برمی‌گردیم. وسیله داریم یا نه. اینکه کسی پیاده از هیئت برنگردد، برایشان مهم بود. ممدحسین می‌گفت: «این‌ها ماشین ندارن، تک‌تک برسونیدشون». ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
🔺 کتابی که رهبر انقلاب توصیه کردند بخوانند. 🔺چالش هایی که یک به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه با آن مواجه شده است... 🔺 کتابی جذاب و دلنشین 💯 گزیده ای از کتاب👇 پایم که رسید به فرانسه، با اولین رفتارها و سوال هایی که درباره می شد و به خصوص درباره ی وضعیت و شرایط ایران متوجه شدم آنجا کسی من را نمی بیند. آن که آن ها می دیدند و با او سر صحبت را باز می کردند یک مسلمان ایرانی بود، نه نیلوفر شادمهری. آن ها چیز زیادی از ایران نمی دانستند. اگر بخواهم دقیق تر بگویم، شناختی که از ایران داشتند فاصله زیادی حتی با واقعیت داشت؛ چه رسد به حقیقت. و من شدم ایران!... برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
السلام‌علیک‌صاحِبِ‌چایِ‌عِراقی:)☕️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پناهم‌ باش‌ که جز تُو سرپناهی نیست... ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 "عزیزتر از جان" عنوان کتابی است که روایت گر خاطرات شهید ابوالفضل راه چمنی از زبان همسرش و به قلم کبری خدابخش دهقی است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.😌 "شهید ابوالفضل راه چمنی" دوم اسفندماه سال 1364 در پاکدشت دیده به جهان گشود،👨‍🍼 او که عاشق خدمت در سپاه بود جنگ سوریه🇸🇾 که شروع شد، با جلب رضایت خانواده سال 92 لباس مدافعان حرم را به تن کرد و بارها و بارها در منطقه حاضر شد. او از فرماندهان ایرانی لشکر زینبیون بود، سه روز قبل از شهادت با همسرش تماس گرفته و گفته بود: «خانم تو در هر قدمی که من برمی دارم، شریک هستی».🤗 او به عنوان یکی از فرماندهان لشکر زینبیون همراه با رزمنده های پاکستانی در عملیات های متعددی شرکت کرد تا در نهایت در فروردین ماه 1395 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در العیس، جنوب غرب حلب، به شهادت رسید.😔 «📝نویسنده از ابتدای کتاب پای صحبت های همسر شهید می نشیند و قدم به قدم از عشقی می شنود که روز به روز عمیق تر می شود، مهناز ابویسانی «همسر شهید» از روزهای زندگی اش گفته است و خواننده را با خود همراه می کند، از روستای ابویسان استان خراسان رضوی تا پاکدشت و بالاخره روزهای جنگ در سوریه از قول و قرار روزهای ازدواج و احتمال شهادت و بالاخره آن چیزی که شد، از همه احترامی که از آقا ابوالفضل راه چمنی دید، همیشه او را آقا ابوالفضل خطاب می کرد.» برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
هدایت شده از پویش دلتکانی
حساسیتش روی بیت‌المال خیلی زیاد بود. اگر خودکاری، ماژیکی یا یک وسیله کوچک در جیبش از سرکار مانده بود تا وسیله را ببرد، به من می‌گفت: «از این وسیله‌ها استفاده نکن.» یک مرتبه می‌خواستم چیزی یادداشت کنم، سر میزش رفتم دنبال خودکار می‌گشتم. گفت: «این خودکار مالِ سرکارمه. بیا این خودکار رو بردار.» به اندازه نوشتن یک کلمه هم از خودکار‌های بیت‌المال استفاده نمی‌کرد! برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب #ذوالفقار کتاب «ذوالفقار» برش هایی از خاطرات شفاهی درباره حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیر
📚 📝خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: «من باورم این بود که وقتی خبر شهادت حاج احمد گفته می شود، حداقل تیتر همه روزنامه 📰های ما این جمله باشد که: «فاتح خرمشهر شهید شد.»😔 همان طوری که بزرگی از ما در ادبیات، در هنر، در هر چیزی از بین می رود یا فوت می کند، ما بلافاصله برای او تیتری داریم. مثلاً پدر علم ریاضی ایران از دنیا رفت. فکر می کنم حقی که احمد به گردن ملت ایران دارد🇮🇷، با حقی که دیگر اندیشمندانی که مورد تجلیل هستند👏 و به حق هم مورد تجلیل بودند، کمتر نباشد و شاید در ابعادی بیشتر باشد. خب، ما با احمد خیلی رفیق👬🏻 بودیم. هرچند من نمی دانم احمد بیشتر من را دوست داشت یا من بیشتر او را دوست داشتم.❤️ همیشه در ذهنم این بود که ای کاش می شد من یک طوری به احمد ثابت کنم که چقدر دوستش دارم. فکر می کردم بهترین چیزی که می تواند این را ثابت کند، این باشد که مثلاً من یک کلیه بدهم به احمد.😊 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 کتاب من ✋میترا نیستم درباره زندگی زینب کمایی دختر 14 ساله ای که سوژه ترور🔫 منافقین بود. کتاب من میترا نیستم در گذشته با عنوان راز درخت کاج🌿 منتشر شده بود که پس از ویرایش و بازنویسی مجدد توسط نویسنده و ناشر جدید با عنوان من میترا نیستم منتشر شد. کتاب من میترانیستم روایتی است از زندگی دختری نوجوان👧🏻 و انقلابی به نام " زینب کمایی " که در ابتدای دهه شصت و در کوران تحرکات شوم سازمان منافقین، به دلیل فعالیت های مذهبی - سیاسی اش مورد خشم😠 و کینه اعضای این گروه قرار میگیرد.😔 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب📚 #من_میترا_نیستم کتاب من ✋میترا نیستم درباره زندگی زینب کمایی دختر 14 ساله ای که سوژه ت
📓 شب اول 1️⃣فروردین سال 1361 زینب بلند شد چادرش🧕 را سر کرد و برای نماز جماعت📿 به مسجد المهدی در خیابان فردوسی رفت . او معمولا نمازهایش را در مسجد🕌 می خواند . تلویزیون 📺روشن بود و شهلا و شهرام برنامه سال تحویل را تماشا می کردند . دلم نیامد😔 با زینب مخالفت کنم و از او بخواهم که مسجد نرود . زینب مثل همیشه به مسجد رفت . بیشتر از نیم ساعت از رفتن زینب به مسجد گذشت و او برنگشت . نگران شدم😟 . پیش خودم گفتم " حتما سخنرانی یا ختم قرآن به خاطر اول سال تو مسجد برگزار شده و به همین خاطر زینب دیر کرده .  بیشتر از یک ساعت گذشت . چادر سرم کردم و به مسجد رفتم . نفهمیدم چطور به مسجد رسیدم . در دلم غوغا بود . وارد مسجد شدم هیچ کس در حیاط و شبستان نبود . نماز تمام شده بود و همه نمازگزارها رفته بودند . با دیدن مسجد خالی دست و پایم را گم کردم :😟 " یعنی چی ؟ زینب کجا رفت؟ برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹