eitaa logo
پویش دلتکانی
2.6هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
634 ویدیو
57 فایل
📚خانه تکانی دل با کتاب 🌺بیش از ۲٠٠ عنوان کتاب ارسال کادو شده به سرتاسر کشور ☘️کانال مستقیما زیر نظر نویسنده کتاب های یادت باشد، کاش برگردی و هواتو دارم مدیریت می شود آی دی سفارش کتاب @aghigh1369
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 💙 🔵تیدا روایت مادرانه👩‍👦 شهید جلیلوند است که از دوران کودکی👶 تا شهادت به صورت داستانی📖 به رشته تحریر📝 در آمده است. مخاطب با مطالعه این کتاب 📖با تربیت دینی، محبت❤️، خوش خلقی، پشتکار و نبوغ شهید جلیلوند آشنا می شود. این شهید عزیز💙 در رشته های مختلف ورزشی مثل شنا، 🏊‍♂کشتی🤼‍♂ و جودو صاحب مقام🥇 و نشان قهرمانی است. شهید جلیلوند در کنار خلق پهلوانی و مهربانی😍 بی حد در حق خانواده👨‍👩‍👧‍👦 و دوستان که زبان زد همگی است در مجموعه هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بدست آوردن تخصص و مهارت💪 در آموزش و کار با پهپاد و دوش پرتاب ها دارای استعداد و نبوغ چشمگیری است، همکاران و همرزمان شهید در طی تحقیق و مصاحبه به ایمان، لبخند😍 و تخصص شهید اشاره داشتند. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💚 ✅آمدم روبه رویش نشستم و گفتم: «حمید، تو به اندازهٔ همهٔ دنیا برام عزیزی😍؛ ولی من رو با چوب عشق❤️ به اهل بیت محک نزن. من فقط نگران😢 زن و بچه ت 👶هستم. نگران بی قراری های دل 💔پدرت و بی پشت و پناه شدن برادرهات و بی مونس شدن خودم.»😔 برای لحظه ای نتوانستم جلوی اشک😭 هایم را بگیرم. حمید روی صورتم دست🤚 کشید و اشک هایم را پاک کرد و گفت: «الهی دورت بگردم، من که عزیزتر💖 از اولاد حضرت زهرا نیستم. قرار نیست اتفاقی بیفته، من به تکلیفم عمل می کنم. اگر شهادت قسمتم شد که به مهربانی 😍خدا بیشتر از هر چیزی ایمان دارم و اگر قسمتم نشد که بعد از این جنگ تا آخر عمر نوکری شما و بابا رو می کنم.»😉 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💙 🔵از لای پوشه برگه 📜را درآورد و نشانم داد. نگاهی به کاغذی📄 کردم. فقط یک جمله اش به چشمم 👀آمد و آن جمله درست زیر امضاء ش✒️ نوشته بود: شهید حیدر جلیلوند! گفتم: «الهی شکر که به خواستهٔ دلت رسیدی😍.» حمید اخم کرد و گفت: «مامان جانم فکر می کنی برای دلم❤️ این همه تلاش کردم؟ می دونی از همین جا که راه می افتم، دل تنگ تک تک شما می شم😢 تا وقتی که برمی گردم؟ می دونی اونجا چقدر شرایط سختی داریم😔؟ کاش باور کنی فقط برای این پا روی دلم💔 می ذارم و می رم که دوباره قصهٔ اسارت حضرت زینب و سیلی خوردن حضرت رقیه تکرار نشه!»😭 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💙 🔵تیدا روایت مادرانه👩‍👦 شهید جلیلوند است که از دوران کودکی👶 تا شهادت به صورت داستانی📖 به رشته تحریر📝 در آمده است. مخاطب با مطالعه این کتاب 📖با تربیت دینی، محبت❤️، خوش خلقی، پشتکار و نبوغ شهید جلیلوند آشنا می شود. این شهید عزیز💙 در رشته های مختلف ورزشی مثل شنا، 🏊‍♂کشتی🤼‍♂ و جودو صاحب مقام🥇 و نشان قهرمانی است. شهید جلیلوند در کنار خلق پهلوانی و مهربانی😍 بی حد در حق خانواده👨‍👩‍👧‍👦 و دوستان که زبان زد همگی است در مجموعه هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بدست آوردن تخصص و مهارت💪 در آموزش و کار با پهپاد و دوش پرتاب ها دارای استعداد و نبوغ چشمگیری است، همکاران و همرزمان شهید در طی تحقیق و مصاحبه به ایمان، لبخند😍 و تخصص شهید اشاره داشتند. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💚 ✅آمدم روبه رویش نشستم و گفتم: «حمید، تو به اندازهٔ همهٔ دنیا برام عزیزی😍؛ ولی من رو با چوب عشق❤️ به اهل بیت محک نزن. من فقط نگران😢 زن و بچه ت 👶هستم. نگران بی قراری های دل 💔پدرت و بی پشت و پناه شدن برادرهات و بی مونس شدن خودم.»😔 برای لحظه ای نتوانستم جلوی اشک😭 هایم را بگیرم. حمید روی صورتم دست🤚 کشید و اشک هایم را پاک کرد و گفت: «الهی دورت بگردم، من که عزیزتر💖 از اولاد حضرت زهرا نیستم. قرار نیست اتفاقی بیفته، من به تکلیفم عمل می کنم. اگر شهادت قسمتم شد که به مهربانی 😍خدا بیشتر از هر چیزی ایمان دارم و اگر قسمتم نشد که بعد از این جنگ تا آخر عمر نوکری شما و بابا رو می کنم.»😉 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💙 🔵از لای پوشه برگه 📜را درآورد و نشانم داد. نگاهی به کاغذی📄 کردم. فقط یک جمله اش به چشمم 👀آمد و آن جمله درست زیر امضاء ش✒️ نوشته بود: شهید حیدر جلیلوند! گفتم: «الهی شکر که به خواستهٔ دلت رسیدی😍.» حمید اخم کرد و گفت: «مامان جانم فکر می کنی برای دلم❤️ این همه تلاش کردم؟ می دونی از همین جا که راه می افتم، دل تنگ تک تک شما می شم😢 تا وقتی که برمی گردم؟ می دونی اونجا چقدر شرایط سختی داریم😔؟ کاش باور کنی فقط برای این پا روی دلم💔 می ذارم و می رم که دوباره قصهٔ اسارت حضرت زینب و سیلی خوردن حضرت رقیه تکرار نشه!»😭 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💚 ✅آمدم روبه رویش نشستم و گفتم: «حمید، تو به اندازهٔ همهٔ دنیا برام عزیزی😍؛ ولی من رو با چوب عشق❤️ به اهل بیت محک نزن. من فقط نگران😢 زن و بچه ت 👶هستم. نگران بی قراری های دل 💔پدرت و بی پشت و پناه شدن برادرهات و بی مونس شدن خودم.»😔 برای لحظه ای نتوانستم جلوی اشک😭 هایم را بگیرم. حمید روی صورتم دست🤚 کشید و اشک هایم را پاک کرد و گفت: «الهی دورت بگردم، من که عزیزتر💖 از اولاد حضرت زهرا نیستم. قرار نیست اتفاقی بیفته، من به تکلیفم عمل می کنم. اگر شهادت قسمتم شد که به مهربانی 😍خدا بیشتر از هر چیزی ایمان دارم و اگر قسمتم نشد که بعد از این جنگ تا آخر عمر نوکری شما و بابا رو می کنم.»😉 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 💙 🔵از لای پوشه برگه 📜را درآورد و نشانم داد. نگاهی به کاغذی📄 کردم. فقط یک جمله اش به چشمم 👀آمد و آن جمله درست زیر امضاء ش✒️ نوشته بود: شهید حیدر جلیلوند! گفتم: «الهی شکر که به خواستهٔ دلت رسیدی😍.» حمید اخم کرد و گفت: «مامان جانم فکر می کنی برای دلم❤️ این همه تلاش کردم؟ می دونی از همین جا که راه می افتم، دل تنگ تک تک شما می شم😢 تا وقتی که برمی گردم؟ می دونی اونجا چقدر شرایط سختی داریم😔؟ کاش باور کنی فقط برای این پا روی دلم💔 می ذارم و می رم که دوباره قصهٔ اسارت حضرت زینب و سیلی خوردن حضرت رقیه تکرار نشه!»😭 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹