eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
687 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح یعنی ... تپشِ قلبِ زمان در هوسِ دیدنِ تـو که بیایی و زمین، گلشنِ اسرار شود🌺 🌱سلام آرزویِ زمین و زمان 🌸🍃 @dghjkb
☘☘☘ چادرت ‌را‌ در مشتت ‌بگیر ‌بانو...! -بدان‌ که ‌چشم ‌شهیدان ‌به ‌توست.... @dghjkb
🌱🌱🌱🌱🌱 پِلاک را از گردنش‌‌ در آورد...! گفتم‌: از کجا تورا بشناسند؟! گفت: آنکه باید‌ بشناسد! میشناسد... @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌴امام حسین علیه السلام: هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و نيز هرگز سخن سودمند مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ لابنِ عبّاسٍ ـ : لا تَتَكَلَّمَنَّ فيما لا يَعنيكَ فإنّي أخافُ علَيكَ الوِزرَ، و لا تَتكَلَّمَنَّ فيما يَعنيكَ حتّى تَرى لِلكلامِ مَوضِعا ميزان الحكمه جلد10 صفحه190 علیه‌السلام @dghjkb
🌱🌱 شهادت‌ درد‌ دارد، درد کشتن‌ لذت، درد گذشتن‌ از دلبستگی‌ها، قبل‌ از اینکه‌ با دشمن‌ بجنگی، باید با نفست‌ بجنگی، شهادت‌ را به‌ اهلِ‌ درد‌ میدهند.....! 🌱 @dghjkb
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿نُقِـلَ عَن الْحُسَيْنِ عليه السلام أَنَّـهُ كانَ يَتَصَـدَّقُ بِالسُّكَّرِ، فَـقيلَ لَهُ فى ذلِكَ، فَقالَ: إنّي أُحِبُّهُ وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالى: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ» نقل شده كه امام حسين عليه السلام شِكَر صدقه مى داد، از علت آن پرسيدند، فرمود: چون مـن آن را دوست دارم و خدا مى فرمايد: به نيكى نمى رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى داريد انفاق كنيد نورالثقلين جلد1صفحه363 سوره آل عمران آیه 92 @dghjkb
🌱بر گرفته از اشعار ابوالفضل سپهر مداد رنگی عطیه قصه یه جعبه مداد رنگی پر از رنگ‌های زیبا قصه یک دختر چه دختر مهربانی با یک جعبه مداد رنگی توی حیاط پدر بزرگ نشسته فکر می‌کنه به دایی شهیدش دو چشماشو بسته می‌گه دایی جون الان اگه بود صورت مهربونش قشنگ بود پر از خنده بود با سیاه کمرنگ یک پرستو کشید ورق نقاشی را عقب برد قشنگ پرستو را نگاه کرد ورق نقاشی را زمین گذاشت سیاه رو گذاشت و رنگ قهوه‌ای برداشت باغچه حیاط پدر بزرگ را کشید بعد با مداد رنگی گل آفتابگردان و بنفشه کشید بعد با مداد قرمز سربند کشید داخل سربند نوشت یا حسن مجتبی برای رنگ سربند سبز و قرمز وبرداشت سربند را رنگ کرد مداد آبی برداشت یک قاب عکس کشید داخل اتاق شد خیره شد به عکس دایی مجتبی آرام به حیاط رفت داخل قاب عکس گل نیلوفر کشید بغض‌اش گرفت عکس دایی‌اش را نکشید یک دفعه گریه‌اش گرفت بعد دختر می‌دونید آهای جوان ایرانی چه کار کردند با اون مداد زرد داخل قاب عکس هزارتا گل نیلوفر کشید گریه‌اش زیاد شده بود بس که دایی مجتبی گفته بود گفت یک روزی پرستوی گمنام می‌آید کنار نقاشی خسته شد دخترک خوابش برد @dghjkb
مداحی آنلاین - من اویس قرنم دل به دریا میزنم - کریمی.mp3
15.52M
🌺 (علیه‌السلام) 🌺 (علیه‌السلام) 💐شب میلاد تو غوغا میکنه 💐خدا گره‌هامونو وا میکنه 🎙 فوق زیبا @dghjkb
‌••🌿🌤•• خواب دیدم که شدم صبح گفتم‌ به خودم، هرچه صلاح است" حسین" اَنتَ مُولاوأنا‌، آرزوی حرمت کرد مرا دیوانه هرچه صلاح است، "حسین"..... علیه‌السلام @dghjkb