نام آوران بی نشان ما،بی نامست از شهد شراب عشق، شیرین کامست بر تارک او نوشته با خطی خوش این دسته گل محمدی،"گمنامست" 🌺 #شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌺 #شهید_گمنام #شهدا @dghjkb

🌱🌱 شهید گمنام.. راه‌ خویش‌ را یافت جان‌ دادن‌ برای‌ خدایش در همهمه‌ی‌ شلوغی‌های‌ زمین! #شهید_گمنام @dghjkb

#شهیدانه عشقند آن‌ عـاشقانـی که خواستند گـمنام‌ بـمانند و پلاکشان‌ را از گردنشان‌ کندند امـا عکس‌ امـام‌ را از سینـه نکـندند.. #شهید_گمنام @dghjkb

#دلنوشته تو پلاکت را دادی که گمنام شوی من دویدم که نامدار شوم! حالا من مانده‌ام زیر خروارها فراموشی و نام تو در دل تمام انسان‌ها... #شهید_گمنام @dghjkb

شهید گرچه‌ غریبانه می‌سپارد جان‌، ولی‌ غریب‌ غریبان‌ شهید گمنام‌ است۰۰۰۰۰ #شھیدانه #شهید_گمنام @dghjkb

🌱🌱🌱🌱🌱 پِلاک را از گردنش‌‌ در آورد...! گفتم‌: از کجا تورا بشناسند؟! گفت: آنکه باید‌ بشناسد! میشناسد... #شهیدانه #شهید_گمنام @dghjkb

🌱امروز روز عمل است و نه حسابرسی و فردا روز حسابری است و نه عمل! ‹ خطبه ۴۲ نهج‌البلاغه › #شهید_گمنام @dghjkb

از خدا بخوایم معادلات دنیا جوری پیش بره که آخرش رویِ سنگ قبرِ ما هم نوشته بشه فرزند روح‌الله ...🍃 #شهید_گمنام @dghjkb

🍀🍀🍀 🌱نماز عید فطر شب عید فطر، رئیس ستاد لشکر مرا خ و دستور داد که به تمام واحدها اطلاع دهم که فردا سحر در محل تبلیغات لشکر جهت اقامه نماز عید فطر جمع شوند. واحد تبلیغات در دره ای واقع بود که دور آن را ارتفاعات محاصره کرده بود. نماز عید که تمام شد، امامِ جماعت در حال خواندن خطبه های نماز بود که من دو جنگنده عراقی را دیدم که از دور مستقیم به سمت دره ما و جمعیت می آمدند.  یکی از فرماندهان که متوجه قضیه شده بود، پشت تریبون قرار گرفت و فرمان «یگان ها به سمت واحدهای خود» را صادر کرد. طولی نکشید که بالاخره دو جنگنده عراقی بالای سر ما بمب های شیمیایی رها کردند. تمام رزمندگان که برای نماز عید فطر آمده بودند، ماسک شیمیایی همراه نداشتند لذا باید تا محل خود می دویدند تا ماسک های خود را بردارند، اگر می دویدند حدود نیم ساعت با سنگرهایشان فاصله داشتند. خوشبختانه باد به سمت ایران بود و کسی شیمیایی نشد، الادو سه نفر که روی ارتفاع بودند. #عید_فطر #دفاع_مقدس #شهید_گمنام @dghjkb

🏴🏴🏴 ....نشون نداره مادرم #فاطمیه #شهید_گمنام @dghjkb

#شهید_گمنام آن کس کـه تـو را شناخت جـان را چـه کـند ...🍃 @dghjkb