eitaa logo
شهر بهشتی🍃
14 دنبال‌کننده
29 عکس
26 ویدیو
2 فایل
لینک ناشناس برای دادن نظر شما https://harfeto.timefriend.net/16357073728522
مشاهده در ایتا
دانلود
در روزگاران بسیار دور و کهن در سرزمینی پر رمز و راز در مشرق زمین ،پادشاهی عادل حکومت می کرد نام (او شید اسپ )دادگر بود .در آن سرزمین انسان ها در کنار (جینجات ها ) در صلح و صفا زندگی می‌کردند. جینجات ها موجوداتی با قدرت جادویی بودند ، با گوش های بزرگ و تیز و چشمانی درشت و بدنی خپل و دست و پایی کوتاه. پادشاه جینجات ها (جی جم)نام داشت. شید اسپ دادگر، شمشیری داشت که آن را (شمشیر عدالت) می‌نامیدند ؛ شمشیری با قبضه ای تزیئن شده از جواهرات ، سرخ و فیروزه ای و تیغه نقره ای بسیار برنده . وقتی نوک شمشیر به سوی گناهکاری نشانه میرفت ، رنگ شمشیر عدالت به تیرگی میگرایید و وقتی آن را به سوی بی گناهی می‌گرفتند، درخشان و زیبا میشد و این چنین گنه کار و بی گناه از هن شناخته میشدند . شید اسپ دادگر ، پسر جوانی داشت به اسم (آبادیس) . او جوانی خوش گذران و سبک سر و تاریک دل بود . آبادیس از جینجات ها به خاطر قدرت جادویی شان متنفر بود و به آنان حسادت می‌ورزید. تنها نقطه روشن زندگی آبادیس، عشق بی پایان او به همسرش ( سین دخت ) بود . سین دخت بیمار بود . او روز به روز ضعیف تر و ناتوان تر میشد . بهترین حکیمان را به بالینش آوردند اما سین دخت لحظه به لحظه به مرگ نزدیک تر میشد . در یکی از روزها با شیون ( فاتک) پسر سین دخت و آبادیس، همه سراسیمه به کنار بستر سین دخت آمدند . آبادیس دست سین دخت را در دست گرفته و با چشمان ناباور به کالبد بی جان همسرش چشم دوخته بود . گریه و شیون قصر سلطنتی را پر کرد . ____________***________________ @dgsgsgshzdgfsdcxz شهر بهشتی 🍃